سفارش تبلیغ
صبا ویژن

«سَرکتاب» از واقعیت تا توهم/ آیا دعانویسان از غیب خبر دارند

 «سَرکتاب چقدر حقیقت دارد؟ آیا دعانویس‌ها از غیب خبر دارند؟ آیا می‌توان از اجنه برای حل مشکلات و رفع طلسم کمک گرفت؟» در این گزارش به این پرسش‌ها پاسخ داده شده است.

«سَرکتاب» از واقعیت تا توهم/ آیا دعانویسان از غیب خبر دارند

خبرگزاری فارس ـ گروه آیین و اندیشه: «در زندگی مشکل دارم، همسرم بد اخلاق است، بچه‌دار نمی‌شوم، بخت دخترم را بسته‌اند» و هزاران بهانه‌های دیگر را مخاطبانی می‌گویند که برای حل مشکلاتشان نزد به اصطلاح دعانویس آمده‌اند، فردی که با پرسیدن نام شخص و نام مادرش، ناگهان کتابی را باز می‌کند و این می‌شود «سَرکتاب» زندگی آن شخص!

از قضا برخی موارد هم درست در می‌آید، انگار آن فرد دعانویس از غیب خبر دارد و چشمان مراجعه‌کننده از تعجب گرد می‌شود، دعانویسی که معمولاً در محله‌های حاشیه‌ای شهر حضور دارند و هنگام حضور در آن مکان، در و دیوار از وضع نامناسب دعانویس خبر می‌دهند، اما به راستی در پشت پرده چه ماجرایی نهفته است؟ آیا واقعاً «سرکتاب» می‌‌تواند نسخه زندگی آینده ما را بپیچد؟

کارشناسان پاسخ می‌دهند:

*علوم غریبه مرتبط با موجودات برزخی است/ «سرکتاب» سندیت ندارد

حجت‌الاسلام حسین محمدی کارشناس متافیزیک در پاسخ به اینکه «سر کتاب» واقعیت دارد، این چنین ابراز می‌دارد: از آقایان باید بپرسید که آیا برای حرف‌هایی که می‌زنند سندی یا مدرکی دارند، از کجا می‌گویند، در حالی که هیچ دلیل و مدرکی ندارند.

وی با تأکید بر اینکه در آیات قرآن کریم و در روایات معصومین(ع) هیچ‌گونه تأییدی نسبت به این مسائل وجود ندارد، می‌افزاید: خود اهل بیت(ع) از اهل جادو و جنبل هم دوری می‌کردند، روایات‌هایی که به صورت تام، مناجات با پروردگار است، هیچ رابطی به اینکه در آینده چه اتفاقاتی می‌افتد یا محبت زیاد شود، ندارد.

عمده دعانویسان شیادانی هستند که برای جلب منفعت یا برای اینکه خودشان را بزرگ نشان دهند تا مردم به دور آن‌ها جمع شوند

حجت‌الاسلام محمدی با اشاره به اینکه عمده دعانویسان شیادانی هستند که برای جلب منفعت یا برای اینکه خودشان را بزرگ نشان دهند تا مردم به دور آن‌ها جمع شوند، این قبیل کارها را خرافه می‌داند و بیان می‌دارد: این‌ها هیچ چیزی نیست، ما که عمری در علوم غریبه کار کردیم، در کتب روایی چنین مطالبی را ندیدیم.

وی درباره فرآیند «سر کتاب» ادامه می‌دهد: دعانویسان کتابی برای خودشان دارند، آن‌ها اسم شخص و اسم مادرش را به حروف ابجد در می‌آورد، 12 و 12 ختم می‌کنند، مثلاً آخرش 3 می‌ماند و بر اساس چهار عنصر آب، آتش، باد و خاک یا به صورت‌های دیگر می‌گویند طبع شما این جوری است، مشکلات و بیماری‌هایتان این است، کاملاً‌ این مطالب ذوقی است و دلیل و مدرک علمی و نقلی ندارد.

این کارشناس دینی با بیان اینکه نه نقلی و نه عقلی نمی‌توان به این مسائل رسید، می‌گوید: ممکن است مطالبی که دعانویس می‌گوید درست باشد و هم ممکن است غلط باشد، اما هیچ دلیل عقلی نداریم، علمای ما هم نیاوردند، آنچه که در کتاب‌های علوم غریبه نوشته شده است بر پایه موجودات برزخی است که شامل «جن» می‌شود.

*دروغ بودن محتوای کتاب‌های علوم غریبه در بازار نشر

وی می‌افزاید: اگر کسی با آن موجودات مرتبط باشد، به تعدادی از علوم می‌تواند واقف باشد، آن هم به واسطه اجنه که موجودات برزخی هستند نه کتاب، این کتاب‌هایی که در بازار هست، همه آن‌ها خاکروبه و دروغ است که می‌گوید:‌ آقا این را بخوان این جوری می‌شود، این را انجام بده آن طور می‌شود، در واقع هیچ اثری ندارد و ذره‌ای هم در زندگی فرد نمی‌تواند اثر بگذارد، همه این کتاب‌ها برای جلب منافع است.

حجت‌الاسلام محمدی درباره اینکه افراد مدعی ارتباط با جن به چه قدرت‌هایی دست می‌یابند، اظهار می‌دارد: اگر کسی با موجودات برزخی یعنی جن واقعاً مرتبط باشد، یکسری کارها از عهده‌اش برمی‌آید و یک خبرهایی می‌تواند بدهد، ولی آنچه در کتاب‌ها هست چیزی نیست، همه آن‌ها خط و خطوط است، اگر قرار است علوم غریبه کتاب شود، دیگر علوم غریبه نیست، باز تأکید می‌کنم علوم غریبه بر مبنای جن است و استاد علوم غریبه یعنی کسی که مرتبط با موجودات برزخی است.

اگر قرار است علوم غریبه کتاب شود، دیگر علوم غریبه نیست، باز تأکید می‌کنم علوم غریبه بر مبنای جن است و استاد علوم غریبه یعنی کسی که مرتبط با موجودات برزخی است

وی با اشاره به اینکه اساتید علوم غریبه بسیار اندک شمار هستند، ادامه می‌دهد: شاید در کل دنیا به اندازه انگشتان دست هم نرسد،‌ سال‌های پیش که در این علوم کار می‌کردم، گفتند یک فردی متبحر در این زمینه فلان مکان حضور دارد و بسیار عالی از غیب خبر می‌دهد، خیلی تعریف می‌کردند، به دنبال آن آقا رفتم، از سر خیابان که به سمت منزلش می‌رفتم، شاید نزدیک به 10 نفر استاد علوم غریبه پیدا شد، در صورتی اگر موردی، حالی آن شخص می‌شد، چیزی را برای خودش می‌نوشت که از بدبختی و فلاکت دربیاید که محتاج 5 هزار و 10 هزار تومان من نباشد، جالب اینکه پیش استاد مورد نظر رفتم، دیدم استاد بار علمی ندارد و یک عده آدم جاهل بی‌جهت او را بزرگش کردند.

این کارشناس متافیزیک با بیان اینکه سیره علما این نبوده است که از جن استفاده کنند، بیان می‌دارد: من شاگرد آیت‌الله بهجت و شاگرد خیلی از عرفا مانند آیت‌الله تهرانی بودم، کدوم یک از عرفا از علوم غریبه استفاده می‌کردند، عرفای ما ساحتشان فرق می‌کند، انسان در ساحت توحید با سیر و سلوک مرتبه وجودی پیدا می‌کند، یعنی انسان بعد از سیر در عالم ماده وجود برزخی پیدا می‌کند و با سلوک الی ‌الله، وجود ملکوتی و جبروتی پیدا می‌کند، فرق می‌کند با سخنان بیهوده‌ای که این افراد می‌گویند، آقای بها‌ءالدین، آقای بهجت، سیدقاضی فرق می‌کنند، این‌ها با جن‌گیری به این مرتبه نرسیدند.

وی با اشاره به اینکه ممکن است افراد از طریق رحمانی یا شیطانی با جنیان ارتباط برقرار کنند، می‌افزاید: انسان کافر هم می‌تواند با موجودات برزخی ارتباط برقرار کند، حتی تسخیر می‌کند و از آن‌ها کار بکشد، ربطی به ایمان انسان ندارد، یک کافر می‌تواند به طرق مختلف با چله‌ها و ریاضت‌های خاص - این‌ گونه افراد نادرالوجودند- به علوم غریبه دسترسی پیدا کنند.

*راهی برای شناسایی دعانویس واقعی/ ذکری ویژه به روایت آیت‌الله بهجت

حجت‌الاسلام محمدی با بیان اینکه به قول طلبه‌ها برخی مردم سوراخ دعا را گم کرده‌اند، درباره اینکه چگونه می‌شود دعانویس صادق را از دعانویس کاذب تشخیص داد، می‌گوید: برای افرادی که ادعای استادی در علوم غریبه دارند که 500 هزار تومان به من بدهید که آینده‌تان را چنان و چنین می‌کنم، باید یک دلیل برای کارش بیاورد که اگر استاد هست-می‌دانیم که همه آن‌ها دروغ می‌گویند- راه ساده‌اش این است که به این افراد بگویید این شی را جابه‌جا کن، مثلاً کتابی نزد او است به موکلش(جن) بگوید، این کتاب را پنج‌متر آن‌ طرف‌تر بگذار.

وی ادامه می‌دهد: به دعانویس بگوید نمی‌خواهد آینده 100 سال مرا درست کنی، همین کار را انجام بده که کار معمولی هم است،‌ قطعاً نخواهد توانست زیرا این کاره نیست، استاد اگر استاد باشد قطعاً‌ باید این کار بتواند انجام دهد یا اینکه مثلاً یک کتابی همراه داشته باشید و مثلاً بگویید صفحه 35 سطر ششم این کتاب را از حفظ برای شما بخواند، اگر وارد باشد بسیار کار راحتی برای او است، بنابراین نمی‌خواهد آسمان را به زمین بیاورد و مشکلات آینده ما را حل کند، پس 99 درصد از این افراد هم دروغگو هستند.

وقتی خداوند کتابی را برای ما فرستاده است، سالی یک بار به آن رجوع نمی‌کنیم چه انتظاری داریم که خداوند در همه امور به ما کمک کند

این کارشناس دینی در خصوص اینکه افراد به خاطر مشکلات به این افراد مراجعه می‌کنند، راهکار عملی دین اسلام در این رابطه چیست،‌ این گونه پاسخ می‌دهد: در این زمینه راه عقلی و نقلی داریم، اولاً‌ بیشتر مشکلاتی که انسان دچار می‌شود غالباً خودش به سر خودش می‌آورد، راه‌های عقلانی هم مراجعه به مشاور، عقلا و رجوع به افراد خبره است و در در امور معنوی هم توسل به خدا و اهل بیت(ع) است.

وی می‌افزاید: وقتی خداوند کتابی را برای ما فرستاده است، سالی یک بار به آن رجوع نمی‌کنیم چه انتظاری داریم که خداوند در همه امور به ما کمک کند، باید یک مقداری توجه به نماز و قرآن داشته باشیم، آنچه به عنوان مطلب مهمی بخواهم برای شما - خیلی اثرات دیدم- از مرحوم آیت‌الله بهجت عرض کنم، ایشان خیلی به استغفار تأکید می‌کردند، قرآن کریم هم می‌فرماید:‌«فَقُلتُ استَغفِروا رَبَّکُم اِنَّهُ کانَ غَفّارا»، شما استغفار کنید خدا می‌بخشد، پول، اولاد، باغ و بستان می‌دهد، در واقع  استغفار برای گشایش امور خیلی مفید است.

*در سرکتاب از کتب مرتبط با علوم غریبه استفاده می­‌کنند

حجت‌الاسلام حسین عرب کارشناس متافیزیک با اشاره به اینکه «سر کتاب باز کردن» تعابیر مختلف دارد، خاطرنشان می‌کند: معمولاً افرادی که این کار را انجام می‌دهند از کتب مرتبط با علوم غریبه استفاده می‌‌کنند، ولی گاهی دیده شده که این افراد برای فریب مردم و متدین جلوه دادن خود، از قرآن نیز استفاده می‌کنند، منتها بایستی توجه داشت که در سر کتاب باز کردن اصلاً این کتاب‌ها موضوعیت ندارند و در حقیقت حوزه ارتباطی آن‌ها با شیاطین جنی است و به خاطر قابلیت‌هایی که شیاطین جنی دارند، می‌توانند اخباری را به فرد بدهند.

وی 80 درصد کسانی را سر کتاب می‌گیرند را شیاد توصیف می‌کند و می‌افزاید: البته آن دسته از افراد شیطان صفتی که با استفاده از شیاطین جنی به این کار مبادرت می کنند، بنابر برخی قابلیت این موجودات، بخشی از اطلاعاتی را که به فرد می‌دهند درست است، مثلاً ممکن است تعداد خواهران و برادران یک شخص را به او بگوید و هنگامی که مراجعه کننده به این فرد اعتماد کرد، یک نسخه‌ای را برای آینده فرد بپیچد که اصلاً صحیح نیست و کذب است.

برخی موارد سرکتاب باز کردن، مصداق بارز کهانت است که حکم حرمت آن به صراحت در منابع دینی و فتاوای مراجع معظم تقلید آمده است

حجت‌الاسلام عرب در رابطه با این سؤال که آیا در منابع دینی اشاره‌ای به این پدیده شده است یا نه؟ پاسخ می‌دهد: طبق صریح برخی روایات که می‌فرماید: «لا تتفال بالقرآن»، تفأل به قرآن نهی شده چه رسد به اینکه فردی با کتب معلوم الحال، سر کتاب باز کنند، حتی برخی موارد سرکتاب باز کردن، مصداق بارز کهانت است که حکم حرمت آن به صراحت در منابع دینی و فتاوای مراجع معظم تقلید آمده است.

وی می‌افزاید: البته یکی از نکاتی که بایستی به آن توجه داشت، اینکه میان سر کتاب بازکردن و استخاره کردن تفاوت قائل شد، زیرا این دو از اساس با یکدیگر متفاوت هستند، در استخاره، فرد بعد از مشورت از عقلا، نخبه‌ها و افرادی که اطرافش هستند، باز هنوز مردد است و به نوعی با خداوند از طریق قرآن و یا طرق مشروع دیگر استخاره، مشورت می‌کند، ولی در سرکتاب باز کردن فرد اقدام به پیشگویی می‌کند.

این کارشناس متافیزیک درباره اینکه جنیان این اطلاعات را از کجا دریافت می‌کنند که دست انسان کوتاه است، پاسخ می‌‌دهد: معمولاً این افرادی که سرکتاب می‌گیرند، اولین چیزی که سؤال می‌کنند اسم شما و مادرتان را می‌پرسند و جنیان با استفاده از اسم‌ شما و مادر شما- اگر عکس شما باشد یا تاریخ تولدتان به قمری یا یک شی از شما مثلاً ساعت و انگشتر یا اجزایی از بدن شما مانند مو ناخن از این چیزها داشته باشد- در کسری از ثانیه می‌توانند اطلاعاتی از زندگی فرد بدهند. البته اگر شرایط برایشان مهیا باشد.

*آیا جنیان از حوادث آینده خبر دارند/ عمر جنیان چقدر است

وی می‌گوید: مثل اینکه یک نفر ما را نگاه می‌کند که زن هستید یا مرد؟ یعنی از قیافه سریع این مطلب را متوجه می‌شود، جنیان این قبیل مسایل را تا حدودی متوجه می‌شوند و ممکن است بگویند مبتلا به چه بیماری هستید، چند فرزند دارید، روابط اجتماعی شما با همکارانتان چگونه است و ... که اینها اخباری از آینده نیست، بلکه مکانیسمی است که خدا این ‌گونه خلق کرده است.

حجت‌الاسلام عرب با بیان اینکه دعانویس با دادن اطلاعات جزئی به مخاطب از طریق جنیان اعتماد او را جلب می‌کند، اظهار می‌دارد: مثلاً خواستگار برای دخترتان آمده است و اطلاعات‌ دقیقی به شما می‌دهد و شما هم اعتماد می‌کنید، بعد می‌گوید این ازدواج خوب نیست، نسخه‌ای که می‌دهد، روی هوا است، در اینجا فرد نباید به مشورتی که به او می‌دهد اعتماد کند، در واقع مشورتی که مبتنی بر اطلاعاتی باشد که شیاطین جنی می‌دهند، قابل اعتماد نیست.

شیاطین پس از بعثت نبی مکرم اسلام(ص) از دستیابی به اخبار آسمان‌ها که به تعبیر قرآن از طریق استراق سمع به دست می‌آوردند ممنوع شدند

وی درباره اینکه آیا جنیان از حوادث آینده خبر دارند، این چنین ادامه می‌دهد: در جواب این سؤال ابتدا بایستی به دو نکته اشاره کرد؛ اولاً در برخی روایات داریم که شیاطین پس از بعثت نبی مکرم اسلام(ص) از دستیابی به اخبار آسمان‌ها که به تعبیر قرآن از طریق استراق سمع به دست می‌آوردند ممنوع شدند که آیاتی همچون آیه 18 سوره حجر، آیه 10 سوره صافات و آیه 9 سوره جن به این مطلب اشاره دارند، ثانیاً برخی اخبار همچون زمان مرگ افراد، فقط و فقط در حیطه علم الهی وجود دارد و شیاطین و جنیان به آن راه ندارند. خداند در آیه 14 سوره سبا می‌فرماید: «فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ مَا لَبِثُوا فِی الْعَذَابِ الْمُهِینِ»؛ یعنی اگر جنیان می‌توانستند بفهمند که حضرت سلیمان(ع) فوت کرده است، همچنان به کارهای سختی که حضرت آنان را بر آن گمارده بود ادامه نمی‌دادند.

این کارشناس عرفان‌های نوظهور با تأکید بر اینکه گاهی اوقات مشاهده می‌شود که افرادی که با این شیاطین در ارتباطند، برخی اخبار صحیح از آینده‌ای نه چندان دور بیان می‌کنند، بیان می‌دارد: در اینجا چند صورت می‌توان فرض کرد، اول اینکه بنابر نص برخی روایات جنیان تا قبل از ولادت حضرت عیسی(ع) امکان رفت‌و‌آمد به آسمان هفتم را داشته‌­اند، منتها پس از این واقعه تا آسمان چهارم بیشتر نمی‌توانستند بالا بروند و پس از بعثت پیامبر(ص) به طور کلی از ورود به آسمان‌ها منع شدن و به تعبیر قرآن، ملائکه آنان را با شهاب ثاقب دور می‌کنند، حال در روایات دیگری داریم که این جنیان برخی از اخبار مربوط به حوادث آینده را که تا قبل از ولادت حضرت عیسی(ع) و قبل از بعثت در اختیار داشتند را به انسان‌هایی که با آنان در ارتباط بودند، می دادند، البته لازم به تذکر این نکته نیست که بنابر روایات متعدد، عمر برخی از شیاطین و جنیان حتی تا چندین هزار سال نیز گفته شده است.

*شیاطین در اخباری که به اولیاء انسی خود نیز می‌دهند صادق نیستند

وی می‌افزاید: دوم، گاهی این اخباری که جنیان از آینده می‌دهند، برای ما آینده است، ولی برای آنان حال محسوب می‌شود. بهتر است برای درک این مطلب مثالی بزنم: فرض کنید اگر فردی با هلکوپتری بالای سر نقطه‌ای که ما هستیم بایستد، بعد نگاه می‌کند که یک ماشین ‌آمبولانسی از انتهای خیابان 46 دارد می‌آید که 10 دقیقه دیگر به شما می‌رسد، آن شخص می‌گوید: 10 دقیقه دیگر در محل شما آمبولانس حاضر می‌شود و از جلوی شما رد می‌شود، برای ما این خبر آینده است، اما برای فردی که از آن زاویه فضا را می‌بینید در زمان حال است.

حجت‌الاسلام عرب درباره دو فرض دیگر درباره اطلاعات جنیان خاطرنشان می‌کند: صورت سوم آنکه، گاهی جنیان برای افراد آینده‌سازی می‌کنند. مثلاً آن شخص دعانویس به شما می‌گوید تا فردا بعدازظهر دو تا لیوان در خانه شما می‌شکند،‌ بعد جنیان را مأمور می‌کند تا فردا بعدازظهر کاری کنند که دو تا لیوان در این خانه بشکند، به این طریق آینده‌سازی می‌کنند،‌ چهارم، گاهی اطلاعی که این‌ها از اخبار آینده دارند، بر اساس نوع خلقت این موجودات است، باز برای این مسأله مثالی را ذکر می‌کنم، مثلاً همان طور که می‌دانید و برای علم امروز نیز ثابت شده، برخی حیوانات می‌توانند مدتی قبل از وقوع یک زلزله از آن مطلع شوند، کاری که انسان‌ها با تمامی دستگاه‌های پیشرفته امروزین از پیش‌بینی آن عاجزند و این مسأله دلیل بر برتری این موجودات بر انسان‌ها نیست، چرا که بنابر نوع خلقتشان این قابلیت را پیدا کرده‌اند.

غیب را باید از کانال اصلی خودش دریافت کنند و بهترین کانال همان وحی الهی و اعتماد به سخن صادق‌ترین انسان‌ها، یعنی پیامبران است، غیب همان ایمان به وعده‌های الهی، مسیر سیرو سلوک و بنده شدن است

وی با تأکید بر اینکه صورت‌های دیگری نیز برای این مسأله متصور است که نیاز به مقدمات فلسفی دارد، می‌گوید: در بسیاری از روایات تصریح شده است که شیاطین در اخباری که به اولیای انسی خود نیز می‌دهند صادق نبوده و در بسیاری از موارد صدق و کذب را با هم مخلوط می کنند و حتی به دوستان خود نیز خیانت می‌کنند که ریشه این مساله را بایستی در عجز این افراد و کینه ورزی شیاطین نسبت به نوع انسان جستجو کرد.

این کارشناس متافیزیک در پایان با اشاره به اینکه خداوند و اهل بیت(ع) از رجوع به چنین افرادی منع کرده‌اند، ابراز می‌دارد: البته اطلاع از غیب به یک معنا با خصلت بشری هم گره خورده است و خداوند در ایات ابتدایی سوره بقره یکی از صفات مؤمنان را ایمان به غیب بیان می‌کند «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ» اما این غیب را باید از کانال اصلی خودش دریافت کنند و بهترین کانال همان وحی الهی و اعتماد به سخن صادق‌ترین انسان‌ها، یعنی پیامبران است، غیب همان ایمان به وعده‌های الهی، مسیر سیرو سلوک و بنده شدن است،‌ متأسفانه این گونه افراد با اخبار کذب و صدقی که با هم مخلوط می‌کنند نسخه بدلی دست مردم داده‌اند.

وی تعمیق و تصحیح باورهای دینی را اصلی‌ترین آنتی‌بادی در این زمینه می‌داند و می‌افزاید:‌ گام اول در تحقق این هدف روشنگری صحیح متکی به آیات و روایات توسط دستگاه‌های رسانه­‌ای و متولیان فرهنگی و دینی کشور است، منتها تأکید دارم که این روشنگری در حوزه مسائل متافیزیکی بایستی مبتنی بر آیات و روایات و توسط کارشناسان مربوطه صورت گیرد و در این تنویر افکار عمومی اصول اساسی مطلب برای آنان بیان شود نه بیان داستان‌هایی که گاهی اصلاً حقیقت خارجی نیز ندارند. با این روش است که م‌ توان چارچوب نظری این موضوعات را به مردم یاد بدهیم که در این رابطه به تدبر و تفکر بپردازند تا خودشان نتیجه‌گیری کنند، والا اگر هر روز ماهی دست‌شان دهیم که یک روز بگوییم سرکتاب بد است، فردا فال قهوه می‌آید، بعد هم چیز دیگری می‌آید.

بنابراین آنچه که امروزه در جامعه ما تحت عنوان‌های مختلفی از قبیل سر کتاب باز کردن، طالع‌بینی، ستاره‌بینی، فال‌گیری، بخت‌بینی یا بخت را بستن و یا باز کردن رواج دارد، در بیشتر موارد مشتی خرافات شیادانی بی‌سواد است که از علوم باطنی هیچ سر در نمی‌آورند و تنها به فکر رسیدن به مطامع خود هستند، تهدیدات و اخطارهای آنان و نسخه‌هایی که می‌پیچند، ذره‌ای ارزش و اهمیت ندارد و حتی مراجعه به این افراد در برخی شرایط، طبق نظر برخی مراجع حرام است.






تاریخ : جمعه 101/4/31 | 10:13 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

حواست باشه پای شیطان در زندگیت باز نشه

حواست باشه پای شیطان در زندگیت باز نشه

ایسنا/قزوین مردی میان‌سال که مدعی دعانویسی اسلامی است، می‌گوید من دعای اسلامی می‌نویسم اگر جایی دعا گرفتی مطمئن باش که دعا اسلامی باشد، پای شیطان به زندگی‌ات باز نشود.

به گزارش ایسنا، درگذر از بازار دعانویسان این بار سراغ مردی رفتم که در این گذر ادعای اسلامی بودن دعاهایش را دارد و می‌گوید که دعا رایگان می‌نویسد، چون پول دعا حرام است و اگر کسی پول بگیرد دعایش دیگر اسلامی نیست.

چون دعا رایگان می‌نویسد خانه‌اش بسیار شلوغ است و به‌سختی می‌توان به ملاقاتش رفت، زنان و مردان زیادی حتی ماه‌ها در صف هستند که پیش سید بیایند و دعا بگیرند اما شانس با من یار است و می‌گوید حالا که تا اینجا آمده‌ای بمان تا دعایت را بنویسم. من هم در صف قرار می‌گیرم، برخلاف سایر مکان‌ها مشتریانش دختران جوانی هستند که به ظاهرشان نمی‌خورد اهل دعا گرفتن باشند، پریشانی و نگرانی در چهره‌شان مشخص است؛ از دختر جوانی که قبل از من در صف است می‌پرسم شما چه مشکلی دارید، می‌گوید آقا سید در همسریابی و برگشت عشق بی‌نظیر است آمده‌ام دعا بدهد تا عشقم برگردد.

دختران جوان دیگر هم که مکالمات را شنیدند، همه از عشق و شکستشان می‌گویند و امیدوارند بتوانند عشقشان را برگردانند، عده‌ای هم به امید یافتن همسری مناسب اینجا هستند، برخی هم می‌گویند که شفای هر بیماری دست آقا سید است.

شک نکن طلسم شده‌ای

وارد اتاقش که می‌شوم نعل اسب‌های زنگ‌زده خودنمایی می‌کند، نعل‌هایی که هرکدام یک اسم بررویش حک‌شده، کتاب‌های قدیمی و نسخ خطی، برگه‌هایی که روی آن با فونت تیتر نوشته است همسریابی و بازگشت عشق تضمینی، رفع جنون، دعای محبت، بخت‌گشایی. با روی خوش بعد از سلام و احوالپرسی می‌گوید بگو ببینم چه چیزی تو را به این روز انداخته است، خودم را ورانداز می‌کنم که چه چیزی باعث شد این حرف را بزند؛ بعد از مکثی کوتاه می‌گویم یک مدت است که خواب پریشان می‌بینم و نمی‌توانم بخوابم؛ گفتم شاید طلسم شده‌ام و می‌خندم.

آقا سید گلویش را صاف می‌کند و می‌گوید، ببین دخترم بی‌نظمی در خواب، خواب‌های بی‌معنی، گرفتگی عضلات شانه، کتف، کمر، افسردگی، سردرد بی‌دلیل، ریزش مو همه نشان سحر و جادو است.

انگار که نتوانسته من را قانع کند تن صدایش را بالا می‌برد و می‌گوید اگر مشکل ناگهانی در زندگی‌ات افتاد یا در کارهایت گره‌دار شدی، اگر اضطراب شدید داری، اگر رابطه‌ات ناگهان سرد شده و رفتارهای عجیب داری، اگر بیماری‌های ناگهانی داری و حالت روحی و بدنی بدی داری، اگر خیانت ناگهانی دیدی شک نکن حتماً طلسم شده‌ای.

قصه مادربزرگ!

می‌گویم دیروز پیش یک فالگیر رفتم که فال قهوه می‌گرفت به من گفت که مشکلاتم به‌زودی حل می‌شود و حرفی از طلسم نزد، حالا شما می‌گویید برایم طلسم کرده‌اند! باید چه‌کار کنم؟ 

کتابش را ورق می‌زند می‌گوید شما جوان‌ها که الآن بیشتر سراغ فال قهوه، چای، پاستور(خنده‌اش می‌گیرد) نوشابه، آب‌معدنی، پفک و چیپس این‌ها  می‌روید، قدیم‌ها این‌طور نبود، مادربزرگ من خودش با تُف بیمار شفا می‌داد، تف می‌کرد روی صورت طرف شفا می‌گرفت من هم علاقه پیدا کردم و وارد این فضا شدم.

چهره‌ام را در هم می‌کنم و فکر می‌کنم مسخره‌ام کرده است، می‌گوید ناراحت نشو خانم من خودم دعانویسی را  از اساتید برجسته ایران که 22 نفر هستند یاد گرفتم حتی پیش  18 استاد هم از پاکستان و هند دوره دیدم و مثل مادربزرگم تف نمی‌کنم من دعانویس اسلامی هستم و برای همین هم رایگان کار می‌کنم.

با تعجب می‌پرسم مگر دعای غیر اسلامی هم داریم، با جدیت می‌گوید بله «دعای صبی» یعنی همان دعای حرام و شیطانی، این دعا را اغلب برای افرادی می‌نویسند که اهل نماز نیستند و دین را خیلی قبول ندارند برای این افراد دعانویسی اسلامی جواب نمیده من خودم این‌کاره‌ام می‌دانم دعای اسلامی به این‌ها جواب نمی‌دهد اگر کسی دعای غیر اسلامی بخواهد او را به دوستانی که مهره مار، موکل و انگشتر موکل دار؛ دارند معرفی می‌کنم.

می‌گویم  انگشتر موکل دار یعنی چه؟ می‌گوید این‌ها برکات زیادی دارند از افزایش رزق گرفته تا بخت‌گشایی و مهر و محبت، پیشرفت در تحصیل و ورزش، ترک عادت بد و بیشتر شدن اعتمادبه‌نفس.

انگار که متوجه نگاهم شده باشد در چشانم خیره می‌شود، می‌گوید نه خرافات نیست مطمئن باش خدا هر چیزی را با دلیل خلق کرده است.

شغلم دعانویسی نیست

نگاهی به ساعت می‌اندازد و می‌گوید خب برویم سر اصل مطلب من چون رایگان دعا می‌نویسم مراجعه‌کنندگان زیادی دارم اما در روز فقط به 10 نفر جواب می‌دهم.

می‌گویم تو که این‌قدر قوی هستی چرا رایگان کار می‌کنی، می‌گوید من شغلم دعانویسی نیست و منبع درآمد دارم،  این حرفه را برای تحقیق و علاقه خودم یاد گرفتم شبانه‌روز وقتم را برای یادگیری گذاشتم حالا هم نذر کردم تا یه مدتی به‌صورت رایگان انجام می‌دهم و بعدازآن دیگر کار نمی‌کنم؛ نمی‌توانم از زندگی‌ام بگذرم باید برای خودم هم وقت بگذارم.

می‌گوید دقت کن که نوشتن دعا رایگان است هرکسی می‌تواند به‌عنوان پاداش یک شیرینی بدهد که چقدرش مهم نیست حالا تو هم برای اینکه آرامش پیدا کنی می‌توانی دعا بگیری یا انگشتر موکل دار، حواست باشد بعضی‌ها انگشتر معمولی را به‌عنوان انگشتر موکل دار می‌فروشند آن‌هم باقیمت میلیونی؛ اگر بخواهی می‌توانم با قیمت مناسب برایت تهیه کنم.

اگر هم خواستی جای دیگری دعا بگیری اشکالی ندارد ولی برای خودت می‌گویم که پیش آدم موکل دار نرو؛ آن‌ها از همه‌چیز خبردارند و همه زندگی‌ات را به جزء برایت می‌گویند ولی خطرناک هستند، اصلاً تو میدانی موکل چیست؟ 

می‌گویم خیلی نه ولی می‌دانم هر چه باشد را خبر می‌دهند، با تأسف سری تکان می‌دهد و به‌آرامی می‌گوید موکل‌ها زاده شیطان هستند، هیچ‌وقت نگذار آنها بهت کمک کنند حتی اگر پولی ازت نخواستند نگذار شیطان وارد زندگی‌ات بشود، اصلاً می‌دانی خودت هم می‌توانی موکل داشته باشی دستش را گاز می‌گیرد می‌گوید برای این کار باید نعوذبالله به قرآن توهین کنی!

من هر خواسته‌ای را اجرا نمی‌کنم

«طلسم طمطم هندی» هم از همین‌هاست دیگر! چند سال پیش تعدادی کافر از خدا بی‌خبر به قرآن توهین کردند، نمی‌خواستم این‌ها را به تو بگویم اما باید بدانی کارهایی کردند تا این‌که شیطان آمد و این طلسم را به آن‌ها یاد داد این طلسم زود جواب می‌دهد چون شیطان هر کاری که بخواهی را برات انجام می‌دهد، بعد می‌گوید خدا کارت را راه نینداخت.

می‌گوید کسی که موکل دارد باید خواسته‌های شیطان را اجرا کند، مثلاً همین توهین به قرآن، خودم دیدم که شیطان یکی از این موکل دارها را که به حرفشان گوش نداده بود انقدر زده بود تا مجبور شد کاری که شیطان خواسته بود را انجام دهد.

می‌گوید اما من برای خواسته‌های گناه هم کاری نمی‌کنم مثلاً یک آقایی می‌گفت که برای زنم دعا بنویس که نوکرم شود و اگر گشنه‌ام باشد حتی حاضر باشد گوشت تنش را بپزد من بخورم؛ اما هیچ‌وقت این کار را نمی‌کنم. 

می‌گوید حالا اگر عاشقی و می‌خواهی عشقت برگردد یا می‌خواهی عشقت بر سر حرفت حرف نزند می‌توانم برایت دعا بنویسم اگر نه هم با من در فضای مجازی ارتباط بگیر تا انگشتر موکل دار و چیزهای دیگر را برایت تهیه کنم.

آدرس یکی از شبکه‌های اجتماعیش را می‌گیرم و خداحافظی می‌کنم، از در که خارج می‌شوم می‌گوید دخترم یادت باشد اگر زمان نذرم تمام شود دیگر کار نمی‌کنم تا آخر ماه اگر خواستی ارتباط بگیر.






تاریخ : جمعه 101/4/31 | 10:6 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

تقویم تاریخ/ حرکت امام حسین(ع) از مکه به سوی عراق

 

راسخون/ امام حسین(ع) در پی خودداری از بیعت با یزید بن معاویه، مکه را به قصد کوفه در عراق ترک کرد. آن حضرت، چهار ماه قبل از آن، از مدینه زادگاه و محل زندگی خود به همراه جمعی از خاندانش به مکه آمده بود. درمدتی که امام حسین(ع) در مکه بود، با استفاده از حضور تعداد زیادی از زائران خانه‏ی خدا در این شهر، توانست عده‏ی زیادی از مسلمانان را از ظلم و فساد حکومت یزید بن معاویه آگاه کند. در عین حال، به دلیل دعوت‏های مکرر مردم کوفه از امام و همچنین توطئه‏ی ترور ایشان در مکه توسط عاملان حکومت یزید، آن حضرت رهسپار کوفه شد. ضمن آن که ترک مکه در هشتم ذی‏الحجه که از ایام حج است، باعث جلب توجه بیشتر همگان به مخالفت امام با حکومت جابرانه‏ی یزید گردید. 






تاریخ : جمعه 101/4/17 | 9:23 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

داستانک/ جایگاه رفیع و ملانصرالدین

 

یکی بود/ یک روز ملا نصر الدین برای تعمیر بام خانه خود مجبور شد مصالح ساختمانی را بر پشت الاغ بگذارد و به بالای پشت بام ببرد. الاغ هم به سختی از پله ها بالا رفت. ملا مصالح ساختمانی را از دوش الاغ برداشت و سپس الاغ را بطرف پایین هدایت کرد. ملا نمی دانست که خر از پله بالا می رود، ولی به هیچ وجه از پله پایین نمی آید. هر کاری کرد، الاغ از پله پایین نیامد. ملا  الاغ را رها کرد و به خانه آمد که استراحت کند. در همین موقع دید الاغ دارد روی پشت بام بالا و پایین می پرد. وقتی که دوباره به پشت بام رفت، می خواست الاغ را آرام کند که دید الاغ به هیچ وجه آرام نمی شود. برگشت و بعد از مدتی متوجه شد که سقف اتاق خراب شده و پاهای الاغ از سقف آویزان شده است. بالاخره الاغ از سقف به زمین افتاد و مرد. بعد ملا نصرالدین گفت لعنت بر من که نمی دانستم که اگر خری به جایگاه رفیع و پست مهمی برسد، هم آنجا را خراب می کند و هم خودش را می کشد.






تاریخ : جمعه 101/4/17 | 9:21 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

در آینه چه می بینی؟

 

 کتابدونی/ جوان ثروتمندی نزد یک استادی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. استاد وی را به کنار پنجره برد و پرسید:" پشت پنجره چه می بینی؟ "جواب داد: "آدم‌هایی که می آیند و می روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می گیرد."
بعد آینه‌ی بزرگی به او نشان داد و باز پرسید:" دراین آینه نگاه کن و بعد بگو چه می بینی؟" جواب داد: "خودم را می بینم."
استاد گفت :" تو دیگر دیگران را نمی بینی! آینه و پنجره هردو از یک ماده‌ی اولیه ساخته شده‌اند، شیشه. اما در آینه لایه‌ ی نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته ودر آن چیزی جز شخص خودت را نمیبینی. این دو شی‌ شیشه‌ای رابا هم مقایسه کن.وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را می بیند و به آن ها احساس محبت میکند. اما وقتی از نقره «یعنی ثروت» پوشیده میشود، تنها خودش را می بیند. تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش نقره‌ای را از جلو چشم‌هایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوست‌شان بداری."






تاریخ : چهارشنبه 101/4/15 | 9:51 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

ضرب المثل/ اشک تمساح

 

 کتابدونی/ گریه ی دروغین که از روی ریا و فریبکاری باشد را "اشک تمساح  می نامند. در گذشته مردم گمان می کردند که تمساح در هنگام شکار خود را به مردن می زند و مدت ها در نقطه ای  بی حرکت می ماند در این وضعیت اشکی از چشم تمساح خارج می شود که پرندگان و جانوران دیگر، به خیال اینکه تمساح مرده است به او  نزدیک شده و سپس توسط تمساح شکار می شدند ،حتی مردم عقیده داشتند که این اشک تمساح حالت چسبندگی و مسموم کننده دارد ودر واقع حیوانات توسط آن گرفتار تمساح می شوند.

امروزه با تحقیقات صورت پذیرفته مشخص شده که تمساح قادر به اشک ریختن نیست بلکه مازاد آب نمک بدن تمساح توسط غددی که در کنار چشم او وجود دارد از بدن جانور خارج می شود و این آب نمک اضافه ای در زمان گذشته به اشتباه به عنوان اشک تمساح شناخته می شد.






تاریخ : چهارشنبه 101/4/15 | 9:42 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

تقویم تاریخ/ ترور نافرجام آیت ‏اللَّه خامنه ‏ای در مسجد ابوذر توسط منافقین

 

راسخون/ سوء قصد به جان آیت ‏اللَّه "خامنه ‏ای" امام جمعه تهران در مسجد ابوذر (1360ش)
بعد از تشکیل نظام جمهوری اسلامی در ایران، توطئه ‏های استکبار جهانی علیه حکومت نوپای اسلامی فزونی گرفت و باتجهیز و تقویت گروهک‏ها و جریانات ضد انقلاب، درصدد نابودی نظام اسلامی برآمد. در همین راستا، عوامل ضد انقلاب که تا چندی قبل، با حیله و تزویر، خود را انقلابی معرفی می‏کردند، نقاب از چهره برداشتند و با سوء استفاده از موقعیت به وجود آمده، به سلب آسایش و امنیت مردم مشغول شدند. یکی از این گروه ‏ها، سازمان منافقین خلق (مجاهدین خلق) بود که با ترور شخصیت‏های اسلامی و انقلابی، سعی داشت به اهداف پلید و شومِ خود دست یابد.
مقام معظم رهبری که در آن وقت، نماینده امام خمینی(ره) در شورای عالی دفاع و نیز امام جمعه تهران بودند، با روشنگری‏های خویش، مردم را نسبت به ماهیت پلید این گروهک‏ها آشنا و نظرات آنان را در سخنرانی‏  ها مطرح می‏ ساختند. همین امر، موجب گردید که گروهک منافقین، از میان بردنِ معظمٌ له را در برنامه کار خود قرار دهد.
در نهایت در ششم تیرماه 1360، آیت‏ اللَّه خامنه ‏ای که به منظور ایراد سخنرانی در مسجد ابوذر واقع در میدان ابوذر در شرق تهران حضور داشتند، در حین پاسخگویی به پرسش ‏های حاضرین، بر اثر انفجار بمبی که توسط منافقین در یک دستگاه ضبط صوت کار گذاشته شده بود، از ناحیه کتف، گردن و دست به شدت زخمی شدند و به بیمارستان منتقل گردیدند.
اما ایشان به طور معجزه ‏آسایی زنده ماندند و این از الطاف الهی بود که این گنجینه گرانمایه و عزیز برای رهبری امت اسلام بعد از حضرت امام، حفظ شود تا سکاندار شایسته و لایقی جهت هدایت کشتی انقلاب اسلامی در اقیانوس متلاطم تحولات جهانی باشند. کینه توزی‏های منافقین همچنان ادامه یافت و فردای آن روز با منفجر کردن دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، جنایتی دیگر را ورق زدند.






تاریخ : دوشنبه 101/4/6 | 6:6 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

حکایت/ بهای بوی غذا

 

 کتابدونی/ مردی فقیر چشمش به مغازه خوراک پزی افتاد تکه نانی را بالای بخاری که از سر دیگ بلند می شد، می گرفت و می خورد. هنگام رفتن صاحب مغازه گفت: تو از بخار دیگ من استفاده کرده ای، باید پولش را بدهی. مردم جمع شدند و مرد از همه جا درمانده، بهلول را دید و او را به قضاوت دعوت کرد. 
بهلول به آشپز گفت: این مرد از غذای تو خورده است؟ آشپز گفت: نه ولی از بوی آن استفاده کرده است. بهلول چند سکه نقره از جیبش در آورد و به زمین انداخت و گفت: ای آشپز صدای پول را تحویل بگیر.
آشپز با تعجب گفت: این چه قسم پول دادن است؟ 
بهلول گفت: مطابق عدالت است. کسی که بوی غذا را بفروشد در عوض باید صدای پول دریافت کند.






تاریخ : دوشنبه 101/4/6 | 5:53 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

داستانک/ پایان نامه خرگوش

 

آخرین خبر/ یک روز آفتابی، خرگوشی خارج از لانه‌ی خود با جدیت هرچه تمام در حال تایپ بود. در همین حین، یک روباه او را دید. 
روباه: خرگوش داری چیکار می‌کنی؟ 
خرگوش: دارم پایان‌نامه می‌نویسم. 
روباه: جالبه، حالا موضوع پایان‌نامه‌ات چی هست؟ 
خرگوش: من در مورد این که یک خرگوش چطور می‌تونه یک روباه رو بخوره، دارم مطلب می‌نویسم. 
روباه: احمقانه است، هر کسی می‌دونه که خرگوش‌ها، روباه نمی‌خورند. 
خرگوش: مطمئن باش که می‌تونند، من می‌تونم این رو بهت ثابت کنم، دنبال من بیا.

خرگوش و روباه با هم داخل لانه خرگوش شدند و بعد از مدتی خرگوش به تنهایی از لانه خارج شد و به شدت به نوشتن خود ادامه داد. در همین حال، گرگی از آنجا رد می‌شد. 
گرگ: خرگوش این چیه داری می‌نویسی؟ 
خرگوش: من دارم روی پایان‌نامه‌ام که یک خرگوش چطور می‌تونه یک گرگ رو بخوره، کار می‌کنم. 
گرگ: تو که تصمیم نداری این مزخرفات رو چاپ کنی؟ 
خرگوش: مساله‌ای نیست، می‌خواهی بهت ثابت کنم؟ 
بعد گرگ و خرگوش وارد لانه خرگوش شدند. خرگوش پس از مدتی به تنهایی برگشت و به کار خود ادامه داد.

حال ببینیم در لانه خرگوش چه خبره. 
در لانه خرگوش، در یک گوشه موها و استخوان‌های روباه و در گوشه‌ای دیگر موها و استخوان‌های گرگ ریخته بود. در گوشه دیگر لانه، شیر قوی هیکلی در حال تمیز کردن دهان خود بود.






تاریخ : دوشنبه 101/4/6 | 5:48 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

حکمت/ از همنشینی با چه کسانی باید دوری کرد؟

 

شهر حدیث/ امام على علیه ‏السلام :
از همنشینى با افراد فـاسـق و فاجر و متظاهر به معاصى خدا دورى کن .

غرر الحکم : 2601 منتخب میزان الحکمة : 316






تاریخ : دوشنبه 101/4/6 | 8:47 صبح | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.