چارلی» جاسوس زیردریایی سیا
ایسنا/ ربات بدون سرنشین "چارلی" در دههی 1990 توسط آژانس اطلاعات مرکزی (CIA) ساخته شد. این ربات دارای حسگرهای بصری و صوتی برای جاسوسی از دشمنان و همچنین نمونه برداری از آب است.
این "گربه ماهی" محافظ در برابر فشار بود و سیستم "حفظ تعادل" (ballast) و سیستم ارتباطی در بخش اصلی بدنه و سیستم پیشرانه در قسمت دم دارد.
جزئیات ماموریتهای "چارلی" هنوز محرمانه است، اما فناوریهای آن به دانشمندان در ساخت زیردریاییهای رباتیک و دیگر دستگاههای الهام گرفته شده از آبزیان برای جستجوی دریاها کمک کرد.
این ربات ماهی 2 فوت (60 سانتیمتر) طول دارد و طبق گفتهی وبسایت آژانس اطلاعات مرکزی برخی از ویژگیهای آن شامل سرعت، استقامت، کنترل عمق و دقت بالا در شناست.
اگرچه "چارلی" اندازهای کوچکتر از ماهیهای معمولی که طول متوسط آنها 3 فوت (90 سانتیمتر) است دارد، اما ظاهر و نحوهی حرکتش مشابه گربه ماهیهای واقعی است. "چارلی" برای زمان خود بسیار پیشرفته بود، اما پیش از آن رباتهای دیگری نیز هنگامی که ایالات متحده در دههی 1950 به مطالعهی رباتهای زیر دریایی پرداخت وجود داشتند.
رباتی که توسط آزمایشگاه دانشگاه فیزیک کاربردی واشنگتن ساخته شده بود از اولینها بود که شکلی شبیه به اژدر داشت و برای جمعآوری دادههایی از ویژگیهای فیزیکی اقیانوس ساخته شده بود.
ربات تحقیقاتی زیرآبی قبلی (SPURV) برخلاف چارلی مخفیانه در آب حرکت نمیکردند و با این وجود تا قبل از سال 1979، 400 ماموریت را به اتمام رساندند.
نزدیک به دو دههی بعد مهندسان موسسهی فناوری ماساچوست (MIT) یک رباتماهی به نام "چارلی" ساختند، اما این ربات قادر به حرکت آزادانه نبود. آنها کار خود را با ربات دیگری ادامه دادند که میتوانست آزادانه شنا کند و اسم آن را "وندا" گذاشتند، اما این ربات نیز نمیتوانست بدون برخورد به دیوارههای تانکی که در آن بود شنا کند.
در سال 2014 نیروی دریایی ایالات متحده از یک ماهی رباتی که به شکل یک ماهی تن تحت برنامهای به نام "نموی ساکت" در آب پنهان میشود رونمایی کردند.
این ماهی قابل کنترل از راه دور است و یا میتوان آن را برای شنای آزادانه برنامهریزی کرد. این ربات بدون سرنشین میتواند چرخشهایی تند و تیز انجام دهد و به آرامی در آب حرکت کند این ویژگی برای انجام ماموریتهای اکتشافی و جاسوسی مناسب است.
نیروی دریایی امیدوار است بتواند از آن برای ماموریتهایی مثل بررسی بدنهی کشتیها، بررسی آب برای خطرات احتمالی مثل مین، رساندن محموله و دسترسی به مکانهای غیرقابل دسترسی استفاده کند.
همچنین نیروی دریایی اکنون بر روی رباتی زیرآبی با هوش مصنوعی کار میکند که بتواند دشمنان را بدون دخالت نیروهای انسانی بکشد. جزئیات آن به عنوان بخشی از پروندهی بودجه سال 2020 اعلام شد و مشخص شد نام آن کلاز (CLAWS) است.
زیردریاییهای خودمختار امروزه وجود دارند، اما به اندازهی کافی باهوش نیستند و هر عملیات پیچیدهای نیازمند دخالت انسانی است، اما زیردریاییهای جدید دارای هوش مصنوعی هستند و قادر خواهند بود بدون کنترل انسانها فعالیتهای گستردهتری انجام دهند.
دلیل لعن خداوند بر کاسبان کمفروش
تسنیم/ با ورود فناوری به زندگیمان همه میخواهیم برای دسترسی آسان به خواستههای خود از میانبرها استفاده کنیم. حالا حتی روی گوشی تلفن همراه هم میشود کلید میانبر ساخت! بله؛ میشود برای خیلی از امکانات گوشیهای همراه و رایانهها کلید میانبر ساخت اما دیگر این یک مورد فناوری با گروه خونی دین همخوانی ندارد. چراکه اگر در امور دنیوی سراغ میانبرها برویم کارمان به کمفروشی و گرانفروشی و احتکار و سایر مفاسد اقتصادی خواهد رسید. شاید کار خدا هیچ ارتباطی به کار فناوری نداشته باشد اما این راحتطلبی که فناوری به ما آموخته به خدا رسیدن را سخت کرده است. به قولی میتوان گفت دوری از میانبرهایی مانند کمفروشی برای کسب ثروت، خود میانبری برای رسیدن به سعادت است.
خداوند در سوره مطففین به طور صریح کمفروشان و گرانفروشان را مورد خطاب قرار میدهد و میگوید: «وَیلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ؛ الَّذِینَ إِذَا اکتَالُواْ عَلَى النَّاسِ یسْتَوْفُونَ؛ وَ إِذَا کالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ یخْسِرُونَ؛ واى بر کمفروشان! آنان که وقتى براى خود پیمانه مىکنند، حق خود را بهطور کامل مىگیرند؛ امّا هنگامى که مىخواهند براى دیگران پیمانه یا وزن کنند، کم مىگذارند.» اما چرا خداوند این طور کمفروشان را مورد خطاب قرار میدهد؟ مگر سرانجام و نتیجه کار آنها چیست؟ آیا کمفروشی فقط به کارهایی در زمینه خرید و فروش مربوط میشود یا مشاغل اداری و خدماتی هم شامل کمفروشی میشوند؟
در گفتوگویی که با حجتالاسلام الله کرم کارشناس دینی پاسخ این گونه پرسشها را جستوجو کرده است. آن طور که این پژوهشگر دینی توضیح میدهد، کمفروشی را که در ظاهر عملی مجرمانه ساده و پیش پا افتاده را به عنوان گناه کبیره معرفی کرده و وعده عذاب دوزخ در آخرت و نابودی و تباهی در دنیا را میدهد. همچنین خداوند متعال در سورههای شعراء، آیات 181 تا 189 و نیز هود، آیات 84 تا 95 دقت نکردن در کار را موجب خواری در دنیا معرفی میکند. با توجه به این آیات به خوبی روشن میشود که گرانفروشی، خیر و ارزشها را از جامعه میبرد و جامعه را با ارزشها دشمن میکند. حتی برکت را از مال افراد میبرد.
آثار کمفروشی در زندگی
در آموزههای دینی تأکید شده که گرانفروشی و کمفروشی آثار اخروی بدی برای فرد دارد. اما میخواهیم بدانیم این کار چه اثراتی در زندگیها در این دنیا دارد؟
یکی از آثار مهم کمفروشی در دنیا، به وجود آمدن قحطی و گرانی است. آن هم قحطی و گرانی که حتی دامن خود کاسبان گرانفروش را هم میگیرد و دیر یا زود خود آنها را هم با مشکلات زیادی مواجه میکند. چون در اثر کمفروشی و گرانفروشی تمام جامعه درگیر گرفتاری و سختی میشوند و کسی نمیتواند از آسیب آن در امان بماند.
برای اینکه بیشتر با آثار کمفروشی آشنا شویم بهتر است به قرآن و روایتهای اهل بیت علیهم السلاممراجعه کنیم. رویکرد اسلام به گرانفروشی چیست؟
آیاتی که در مورد کمفروشی آمده است، به دلیل آن هم اشاره کرده است. شیخ صدوق در کتاب علل الشرایع به این نوع موضوعات پرداخته است تا کسی فکر نکند احکامی که در قرآن آمده بیدلیل است. خداوند در بیان حکم شدید و سختگیرانه خود درباره کمفروشی که آن را یکی از اعمال حرام دانسته، به تعدادی از آثار این رفتار ظلمانه اشاره میکند تا با این شیوه انسانها را تشویق به ترک این رفتار کند.
به عنوان مثال در آیه 84 سوره هود میفرماید: «وَ لاَ تَنقُصُواْ الْمِکْیَالَ وَ الْمِیزَانَ إِنِّیَ أَرَاکُم بِخَیْرٍ وَ إِنِّیَ أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ مُّحِیطٍ؛ و پیمانه و ترازو را کم نکنید، به راستى شما را در نعمت مىبینم و [اما] از عذاب روزى فراگیر بر شما بیمناکم.» در این آیه شریفه به طور مستقیم به آثار دنیوی این عمل حرام اشاره کرده تا به این طریق مردم را از انجام کمفروشی نهی کند تا دچار تبعات و آثار فساد انگیز دنیوی مانند قحطی و گرانی نشوند، در عین حال از هدف اصلی آفرینش این گونه غافل نمانند و سرگرم دنیا و بازیچههای آن نشوند.
عذاب و نابودی در انتظار مفسدان اقتصادی
آن طور که در قرآن کریم اشاره شده، مردم در زمان حضرت شعیب علیه السلام هم به شدت دچار مشکلات اقتصادی شده بودند و همه آنها از کمفروشی و گرانفروشی کاسبان و فروشندگان نشأت گرفته بود. نتیجه فساد اقتصادی در آن دوران چه بود؟
دست است. خداوند در آیات 176 تا 189 سوره شعراء، ماجرای اصحاب ایکه و مردم شهر مدین از قوم حضرت شعیب علیه السلام را بیان میکند که با کمفروشی و فریب یکدیگر در خرید و فروشهایشان، خود را خود را به عذابی سخت گرفتار کردند. آنها درنهایت با صیحه آسمانی هلاک شدند و مردند. به این ترتیب خداوند تصریح میکند که یکی از عوامل گرفتاری انسان به عذاب و نابودی در دنیا، کمفروشی است.
از نظر قرآن، کمفروشی عمل ظالمانه اقتصادی است که همه تار و پود جامعه را دچار فساد و تباهی میکند و با سلب امنیت و اعتماد اجتماعی، جامعه را تا مرز سقوط و تباهی پیش برده و زمینه خشم و غضب الهی را فراهم میکند. از این رو کمفروشی را که در ظاهر عملی مجرمانه ساده و پیش پا افتاده را به عنوان گناه کبیره معرفی کرده و وعده عذاب دوزخ در آخرت و نابودی و تباهی در دنیا را میدهد. همچنین خداوند متعال در سورههای شعراء، آیات 181 تا 189 و نیز هود، آیات 84 تا 95 دقت نکردن در کار را موجب خواری در دنیا معرفی میکند. با توجه به این آیات به خوبی روشن میشود که گرانفروشی، خیر و ارزشها را از جامعه میبرد و جامعه را با ارزشها دشمن میکند. حتی برکت را از مال افراد میبرد.
مراقب برکت زندگی باشیم
چطور گرانفروشی میتواند دارایی ما را بیبرکت کند؟ در حالی که طبق حساب دنیایی انتظار داریم با گرانتر فروختن اجناس، پول و سرمایه ما بیشتر شود.
یکی دیگر از آثار دنیایی گرانفروشی در دنیا، بیبرکت شدن اموال است که اتفاقاً تأثیر زیادی در استفاده از داراییها و لذت بردن از آنها دارد. حکایتی نقل میکنند که شخصی گاوی داشت که شیرش را میفروخت و از درآمد آن زندگی میکرد. مشتریاش زیاد شد و شیر کم میآمد. قدری آب در شیر ریخت و کمکم این کار را به طور مرتب انجام میداد. رفیقی داشت که او را از این کار نهی میکرد، ولی او گوش نمیکرد. روزی سیل آمد و گاو را برد. رفیقش فرصت را غنیمت شمرد و گفت آبهایی که در شیر کردی سیل شد و گاو را برد.
گرانفروشی و کمفروشی هم مصداق همین مثال است. برکت را از مال و ثروت میبرد. آن فرد به خیال خودش سر مشتریها را کلاه میگذاشت، در حالی که حقیقتاً به خودش ستم کرده است چهبسا در همین دنیا باعث از بین رفتن ثروت میشود.
گاهی اوقات ما عجول هستیم و فکر میکنیم با میانبرها میتوانیم به مقصدمان زودتر برسیم. اینکه آدم دوست داشته باشد ثروتمند شود بد نیست، اما هر کاری راه و چاهی دارد. آن چوپانی که آب را در شیر مخلوط میکرد، شاید در حقیقت دلش نمیخواست که به مردم هم ظلم برساند. ولی همین توجه نکردن و غفلت او هم بر جامعه و افراد دیگر آثار بدی داشته و هم خودش دچار عذاب شد. همیشه میانبرها بهترین راه برای رسیدن به مقصد نیستند بعضی وقتها و خصوصاً در مال دنیا باید راه مستقیم را طی کرد.
مصادیق کمفروشی در شغلهای مختلف
یک پرسش در اینجا به ذهن خطور میکند؛ اینکه آیا کمفروشی فقط در شغلهای خرید و فروش مصداق دارد؟ درواقع میخواهیم بدانیم در مشاغلی مثل کارهای اداری و خدماتی چطور میشود کمفروشی کرد؟
«چقدر آب قاطی شیر شده» حتماً همه شما این ضربالمثل را شنیدهاید. از قدیم این ضربالمثل برای کسانی که کمفروشی میکردند به کار میرفت. حالا آیا فکر میکنید با گذشت اینهمه سال از روی این مثال و پیشرفت سریع زندگی و آمدن فناوری باز هم این عبارت، ضربالمثل خوبی است؟ آیا باز هم زندگی در خرید خوراک و شغلها در شکل ابتدایی خود خلاصه میشود؟
امروزه شاید زندگی پیشرفت کرده و نوع و شکل شغلها هم طبق آن دچار تحول شده، ولی این مثال جای خود را دارد. چون مصادیق و شکل کمفروشی تغییر کرده و باز هم افرادی در هر منصبی که هستند کمفروشی میکنند.
مصادیق جدید کمفروشی
مدیری که همیشه سر جلسه است و اربابرجوع هم همیشه دنبال او، یکی از مصادیق کمفروشی جدید است. یا کارمندی که زمان نماز و نهارش یک ساعت طول میکشد، از دیگر کسانی است که آب قاطی شیر میکند. پزشکی که میتواند بیمار را در یک یا دو جلسه معاینه و درمان کند اما یک سال هر هفته به بهانه ویزیت گرفتن، او را به مطب خود میکشاند. حتی نویسنده یا خود من که برای شما با این چند مثال میتوانم جواب سؤالتان را بدهم، برای پر بار بودن مطلب به تکرار مکررات میپردازم. خلاصه همه ما در هر شغلی که هستیم اگر کمی دقت نکنیم دچار کمفروشی میشویم.
آثار اخروی کمفروشی
گذشته از آثار دنیایی کمفروشی، نباید از آثار اخروی آن غافل ماند. این کار در آخرت چه نتایجی به دنبال دارد؟
بر اساس آیات قرآن، خداوند متعال آثار اخروی سنگینی برای کسانی که کمفروشی کردهاند شمرده است. با دقت در روایات متوجه میشویم که انسان در قیامت به هرکس کمفروشی کرده، دامنش را میگیرد. در کتاب بحارالانوار از رسول خدا صلیالله علیه و آله روایت شده که آن حضرت فرمودهاند: «هر کسی در کیل و وزن خیانت کند، فردا او را به دوزخ میآوردند، در میان دو کوه آتش او را جای دهند و به او گویند که کیل و وزن این کوهها کن و او همیشه به این عمل مشغول باشد.» همچنین در روایت دیگری به نقل از حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام نوشته شده است که: «ای مسلمانان! ترازودارها از خدا بترسید کمفروشی نکنید با میزان صحیح خرید و فروش کنید.»
سخن شهید دستغیب در مورد کمفروشی
آیتالله شهید دستغیب در کتاب «بهشت جاویدان» ماجرایی را در مورد کمفروشی نوشته است، به این صورت که: شخصی به کشور هند سفر کرده بود و در آنجا برای تهیه مقداری گوشت، به دکان قصابی رفت. قصاب چیزی را در بالای ترازویش گذاشته بود و هر بار که میخواست گوشتی را وزن کند و به مشتری بفروشد، اول نگاهی به آن میانداخت و بعد گوشت را وزن میکرد و به دست مشتری میداد. از او میپرسند: «این که بالای ترازویت گذاشتهای چیست که هر بار اول او را نگاه میکنی؟» و قصاب جواب میدهد: «من بتپرست هستم و این که بالای ترازوست، بت من است. آن را بالای ترازویم گذاشتهام تا موقع وزن کردن گوشت آن را نگاه کنم و یادم باشد که خدایم کارهای من را میبیند. به این ترتیب از اینکه در وزن کردن گوشتها وسوسه شوم دوری میکنم.»
وقتی شخص بتپرستی تا این اندازه بت سنگی و چوبی را ناظر بر احوال خودش میداند و از کمفروشی جلوگیری میکند، ما مسلمانها باید بیشتر مراقب گفتار و کردار خودمان باشیم، چراکه خداوند متعال در آیه چهارم سوره مبارکه حدید میفرماید: «وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ وَ الله بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ؛ او (خداوند) با شما است هر جا که باشید و به هر کارى که می کنید بیناست.»
در شبکههای اجتماعی گم نشویم
جوان آنلاین/ از آسیبهایی که متأسفانه به جان بعضی از افراد و مردم این مرز و بوم افتاده، فضای مجازی است. شبنشینیهای سالم متأسفانه بعضاً جای خود را به فضای مجازی داده است. این یعنی اعتیاد و عادت بسیار بد به فضای مجازی و دنیای جدیدی که چندی است پنجرهاش به روی بشر باز شده است. دنیای پر زرق و برق فضای مجازی به رغم منافعی که دارد، اما اگر مراقب نباشیم، آسیبهایی نیز به وجود میآورد، اما چرا فضای مجازی مثل چاقوی دو لبهای است که باید مراقب آن بود. در این نوشتار سعی کردهایم به این بحث بپردازیم.
1- فضایی برای خلق اسارت یا کشف هویت؟!
درست است که باید از دنیا و شناخت اتفاقات پیرامون آن غافل نشویم، اما آیا باید فریب بخوریم؟ گاهی اوقات به بهانه عقب نیفتادن از یکدیگر، در فهمیدن اطلاعات ساعتها در فضای مجازی به جستوجو میپردازیم، اما غافل از این هستیم که به نوعی تحت تربیت این فضا قرار گرفتهایم. عمر انسان میتواند صرف خلق فرصتهایی شود و همه را در مسیر شکوفایی قرار دهد نه اینکه جلوی شکوفایی فکر و اندیشه گرفته شود.
وقتی فکرمان را در اختیار دیگران در فضای مجازی قرار میدهیم، در واقع خود را اسیر کردهایم، اما اگر به اندازه ضرورت و برای ارتقای فکر و اندیشه خود در این فضا وارد شدیم، ما صاحب خلق فرصتها برای دیگران خواهیم بود. جوانی که در حال نوشتن یک پروژه تحقیقاتی و در نهایت اجرایی است، در فضای مجازی فقط در مورد این پروژه و تقویت آن به جستوجو و کنکاش میپردازد تا بتواند در خلق اثر از خود در جامعه عدهای را به شکوفایی برساند. چنین فردی دیگر فرصت تلفکردن وقت در فضاهای دیگر را ندارد. در نتیجه احساس هویت میکند.
2- فضای مجازی و دوری از فرهنگهای سنتی
مراقب باشیم با بیش از حد پرداختن به مجازستان، فرهنگ ملی و زندگی ایرانی – اسلامیمان را تحت تأثیر قرار ندهیم؛ چراکه از آسیبهای بزرگ فضای مجازی دورکردن مردم از فرهنگهای سنتی و دیرینه خودشان است و در مقابل آن قرار دادن خانوادهها در فضای زندگی مدرن و حتی غیرایرانی و سنتهای غیرایرانی - اسلامی و نهایتاً از دستدادن هویت ایرانی است. پس باید بیشتر احتیاط کرده و مراقب باشیم. ما فرهنگی اصیل و پایدار داریم و زمانی اقوام مختلف تحت تأثیر این فرهنگ غنی بودند.
3- فضای مجازی و نشانههای بیهویتی
اخلاق و رفتارهای ارزشی و انسانی با عادت به الگوبرداری از رفتارهای ناهنجار، از آفتهای دیگر فضای مجازی است؛ فضایی که اجازه نمیدهد انسان برای خودش تصمیم بگیرد و به قول معروف خودش باشد. باید دید دیگران چطور هستند تا ما هم آنطور باشیم. یعنی گاهی آنقدر این رفتارها در وجود افراد اثر میگذارد، لباسی که به تن انسانی در کشور غربی آن هم با آداب و رسوم و سنتهایی که مختص خودشان است، باید در قد و قامت جوان ما خودنمایی کند. گاهی عملهای جراحی عجیب بر اعضای بدن انسانها در آن طرف مرزها، نشان از بیهویتی است و این نماد و نشانهها بر اعضای بدن جوانان ما نیز باعث نگرانی است.
4- فضای مجازی و سلاخی هویت اخلاقی
نکته دیگر این است با بیش از حد پرداختن و وقت صرفکردن در دیوار مجازستان، بیتردید فرصت شناخت خود را از دست خواهیم داد. انسان جایگاهی عظیم در بین مخلوقات دارد، اما غرقشدن در فضاهای مخرب شبکههای مختلف مجازی مجال دیدن این جایگاه را از انسان میگیرد. آیا ما همان احسن الخالقین نیستیم؟
پس چرا گاهی از حیوان پستتر شده و دست به کارهایی میزنیم که حیوانات نیز آن را انجام نمیدهند؟
کارهایی همچون سلاخیکردن اخلاق و هویت اخلاقی جلوی چشم یکدیگر، مثلاً رفتارهای خشن و جنسی نمونهای از این تبلیغات گسترده و برخلاف اخلاق و هویت انسانهاست که به وفور در فضای مجازی مشاهده میشود.
5- زندگی حقیقی با آدمهای واقعی
بینظمی در خواب و برنامههای روزانه از جمله آفات عادتهای بیجا به اینترنت و فضای مجازی است. متأسفانه زنان خانهداری که زمانی بهترین مدیریتها را در زندگی برای خود به ثبت رسانده بودند، امروزه به خاطر عادت به این فضاها رکوردهای وقت تلفکردن، بیبرنامگی و بینظمی و ضعف تربیت فرزند و حتی شوهرداری را در عصر جدید رسانهها از خود بر جای گذاشته و به ثبت رساندهاند. از همین رو خوب است در داستانی که در پی میآید، تأملی شود: زندگی بسیار راحتی داشتم. هرچند امکانات یک زندگی اولیه آرامم کرده بود و تنها با تکفرزندم و همسر مهربانم روزهای بسیار خوشی را پشتسر میگذاشتم، اما آرامآرام این زندگی شیرین و بیدردسر، روزبهروز به کامم تلختر میشد. شاید برایتان این سؤال پیش بیاید که امکانات مادی و مشکلات اقتصادی یا تنهایی من در منزل مرا دلتنگ کرده بود و به همین خاطر من نسبت به زندگی دلسرد شدم، اما اینطور نیست. این ناآرامی زمانی اتفاق افتاد که ارتباط من با یکی از زنان فامیل و عادت او به فضای مجازی و اینترنت و دنیای به ظاهر جذاب مجازی، فضایی دیگر جلوی من باز کرد.
او میگفت در دنیای اینترنت گفتگو با دوستان آرامشی خاص و سرگرمی خوبی را در زندگی تجربه کرده است.
من هم که غافل از همسری زحمتکش با رویی باز و اخلاقی خوب همیشه به زندگی آرامش میداد و تنهایی من را با این محبتها جبران کرده بود، وسوسهشدم و فکرکردم در خلوتها و تنهاییهای خودم بتوانم تفریحی کرده باشم. کمکم وارد این فضا شدم. روزهایم و لحظاتی که باید در کنار شوهرم باشم با مشغولشدن به فضای مجازی تبدیل شده بود. در چهره معصوم و زحمتکش و نگاههای معنادارش میدیدم که دارد التماس میکند نیاز به محبت تو دارم و تو نباید وقتت را در حالی که در کنار من هستی، به این کارها بگذرانی، اما من که به شدت وابسته به چت و رد و بدل شدن پیامها شده بودم و هر روز دوست جدیدی برای خود پیدا میکردم، متوجه این نبودم که تنها فرزندم و شوهرم که سرمایههای زندگیام بودند، از من فاصله گرفتهاند. کار همینطور جلو میرفت. به طوری که حتی گاهی اوقات شبها را نیز به این کار اختصاص میدادم.
عذاب وجدان داشتم، اما جذابیت چت و ارتباط با دوستان مجازی در اینترنت به من اجازه نمیداد از این کار دست بردارم. به خاطر بینظمشدن خوابم برنامههای دیگرم نیز بینظم شد. کمکم اختلافاتم با همسرم شروع شد. او که دیگر نمیتوانست این وضعیت را تحمل کند، مهربانی، صبر، حوصله و آرامشش را از دست داد و گاهی با من به مشاجره میپرداخت و من هم در مقابل او میایستادم. در همین حال نیز با شخصی به نام حمید مدتها در فضای مجازی دوست بودم و ذهنم را سخت به خود مشغول کرده بود. با حرفهای به ظاهر مهربانانه خود دل من را از محبت به شوهر و زندگیام تهی کرده بود، اما کاش فریب آن حرفهای به ظاهر جذاب را نخورده بودم.
او کمکم به من پیشنهاد ازدواج داد و من نیز برای فرار از این رفتارهای بدشوهرم که خودم باعث آن شده بودم، بالاخره تقاضای طلاق داد و به امید زندگی با حمید از شوهرم جدا شدم و او را با زندگی آرام و خاطرهانگیزم ترک کردم و پا به زندگی جدیدی گذاشتم، اما الان در حسرت آن همه اشتباه میسوزم. حمید به من وعده ازدواج داد و مدتی هم با هم زندگی کردیم، اما حمید تنها نبود. او نیز دوستانی داشت و مثل اینکه قرار نبود او شریک زندگی من باشد. افراد دیگری نیز شریک زندگی او بودند. اختلافاتم با حمید زیاد و زیادتر شد و الان به تنهایی در غم از دستدادن همه سرمایههایم برای آینده خود دستوپا میزنم! کاش معتاد این فضا نشده بودم. کاش میدانستم که نباید زندگی خود را فدای محبتهای دروغین افرادی کنم که خود نیز معلوم نیست در زندگی چه میکنند.
داستانک/ پادشاه و پروانه ها
آخرین خبر/ پادشاه پروانگان را خبر آوردند که شمعی آمده است که پروانهها را در آتشش میسوزاند و نیست میگرداند.
پادشاه پروانگان مخبران را تَغیّر (پرخاش) کرد که چرا دروغ میگویید؟
مخبران قسم یاد کردند که از درست گویانیم
سلطان گفت: تا دروغ شما بر من معلوم شود، خود ما?موری گسیل میدارم تا مرا از شمع خبر آرد
ما?موری برفت و شمع را دید که پروانگانی چند در حریم او بال و پر سوختهاند و مردهاند
ما?مور به خدمت سلطان شد و بگفت: «خبر درست است».
سلطان غضب کرد که: تو از دروغگویانی،
و ما?موری دیگر گسیل داشت تا پادشاه را از شمع خبر آرد.
ما?مور دوم نیز بدید، آنچه اوّلی دیده بود، و به خدمت سلطان آمد که: «خبر درست است» سلطان بر او نیز خشم گرفت و از دروغگویانش خواند.
سومین ما?مور، چون به محل واقعه برفت، نور را دید و تاب نیاورد. دل به نور داد و در نور فرو شد و جان بداد.
فردا شد و سلطان در انتظار که ما?مور فرا رسد، اما ما?مور به خدمت حاضر نشد. سلطان را اشک در چشم آمد.
حاضران از علت گریه پرسیدند.
سلطان گفت: خبر راست بود.
گفتند: اما آن ما?مور که گسیلاش داشتید هنوز نیامده است
سلطان گفت: آن پروانه که شمع ببیند و زنده بماند، پروانه نباشد، که خفاشش باید خواند.
آن پروانگان که برفتند و خبر از شمع آوردند، راستگو نبودند. هر چند درست گفتند، اما او که سوخت و از او اثر نماند، درستگویی بود که راست گفت.
او پروانهای بود که خود نور شد
داستانک/ اردوی مدرسه با اتوبوس
مدرسهای دانشآموزان را با اتوبوس به اردو میبرد. در مسیر حرکت، اتوبوس به یک تونل نزدیک میشود که نرسیده به آن تابلویی با این مضمون دیده میشود: «حداکثر ارتفاع سه متر»
ارتفاع اتوبوس هم سه متر بود ولی چون راننده قبلا این مسیر را آمده بود با کمال اطمینان وارد تونل میشود اما سقف اتوبوس به سقف تونل کشیده میشود و پس از به وجود آمده صدایی وحشتناک در اواسط تونل توقف میکند.
پس از آرام شدن اوضاع مسئولین و راننده پیاده شده و از دیدن این صحنه ناراحت میشوند. پس از بررسی اوضاع مشخص میشود که یک لایه آسفالت جدید روی جاده کشیدهاند که باعث این اتفاق شده و همه به فکر چاره افتادند؛ یکی به کندن آسفالت و دیگری به بکسل کردن با ماشین سنگین دیگر و غیره. اما هیچ کدام چارهساز نبود تا اینکه پسربچهای از اتوبوس پیاده شد و گفت: «راه حل این مشکل را من میدانم!»
یکی از مسئولین اردو به پسر میگوید: «برو بالا پیش بچهها و از دوستانت جدا نشو!»
پسربچه با اطمینان کامل میگوید: «به خاطر سن کم مرا دست کم نگیرید و یادتون باشه که سر سوزن به این کوچکی چه بلایی سر بادکنک به آن بزرگی میآورد.»
مرد از حاضر جوابی کودک تعجب کرد و راهحل را از او خواست. بچه گفت: «پارسال در یک نمایشگاهی معلممان یادمان داد که از یک مسیر تنگ چگونه عبور کنیم و گفت که برای اینکه دارای روح لطیف و حساسی باشیم باید درونمان را از هوای نفس و باد غرور و تکبر و طمع و حسادت خالی کنیم و در این صورت میتوانیم از هر مسیر تنگ عبور کنیم و به خدا برسیم.»
مسئول اردو از او پرسید: «خب این چه ربطی به اتوبوس دارد؟»
پسربچه گفت: «اگر بخواهیم این مسئله را روی اتوبوس اجرا کنیم باید باد لاستیکهای اتوبوس را کم کنیم تا اتوبوس از این مسیر تنگ و باریک عبور کند.»
پس از این کار اتوبوس از تونل عبور کرد.
خالی کردن درون از هوای کبر و غرور و نفاق و حسادت رمز عبور از مسیرهای تنگ زندگی است.
آخرین خبر
مهارت زندگی/ 7 تکنیک برای ترک عادت های بد
خراسان/ عادت بد میتواند تماشای وسواسگونه فیلم و سریال باشد یا ناخن جویدن یا وقتوبیوقت تنقلات خوردن. بعضی از این عادتها به جسممان ضرر میزنند و برخی انرژی ما را هدر میدهند و مانع رسیدن به اهدافمان میشوند. اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که میخواهید عادت بدی را ترک کنید، این چند روش ساده و کلیدی را دنبال کنید.
سنگ بزرگ نشانه نزدن است
قدمبهقدم شروع کنید و تنها روی یک عادت متمرکز شوید. از کوچکترین عادت با سادهترین شیوه ترک شروع کنید. میتوانید فهرستی از عادتهای بد تهیه کنید و با هربار خطخوردن یک عادت از فهرست، سراغ مورد بعدی بروید.
عادت بدتان را تحلیل کنید
کی، کجا، چرا، چقدر و چگونه عادت بدتان را انجام میدهید؟ نقاط مثبت و منفی ترک یا ادامه آن عادت بد را بنویسید. پاسخ به این سوالها و فکر کردن درباره دلیل ترک رفتار میتواند کارتان را برای کنارگذاشتن آن آسانتر کند. مثلا ممکن است عادت رفتاری تکان دادن مداوم پا، راهی باشد برای کنار آمدن با استرس که در اینصورت برای رفع استرس باید کاری بکنید.
پیشرفتتان را پیگیری کنید
پس از شناسایی مشکل، روی راهحل تمرکز کنید. برای خودتان یک تاریخ تعیین کنید و با رسیدن به آن، میزان پیشرفتتان را بسنجید. بازه زمانی تعیین کردن، به شما کمک میکند که میزان کارایی راهحلتان را بفهمید. شاید گاهی لازم باشد راهحل را تغییر دهید.
عادتهای بد را با عادت خوب جایگزین کنید
این یکی از بهترین روشها برای ترک عادت بد است. مثلا بهجای ناخن جویدن، دستتان را به کاری بند کنید یا اگر عادت دارید که با دیدن ظرف تنقلات روی میز ناخواسته به طرفش بروید، جای آن را تغییر بدهید تا دور از چشمتان باشد.
تنها نباشید
بهتر است بهاتفاق یک دوست، عادت منفیتان را ترک کنید. اینطوری میتوانید در راهی که پیشرو دارید، تشویقکننده همدیگر باشید و پیشرفتتان را با هم جشن بگیرید. همچنین میتوانید هر زمان که تصمیم به ترک عادتی گرفتید، با افراد نزدیک و صمیمی درباره آن صحبت کنید، این کار شما را مسئولیتپذیرتر و موفقیت شما را بیشتر میکند.
صبوری کنید
فراموش نکنید که عادت بد، یکروزه شکل نگرفتهاست پس نباید توقع داشتهباشید که در زمان کوتاه از شرش خلاص شوید. در راه ترک عادت بد، انتظار لغزش هم داشتهباشید و خطاها را برای رها کردن راهی که درپیش گرفتهاید، بهانه نکنید. آنهایی که موفق به ترک عادتهای بدشان شدهاند، چندینبار سعی کرده و شکست خوردهاند.
مغز با پاداش، انگیزه میگیرد
شاید بگویید ترک عادت بد، خودش یک پاداش است. بله، درست است ولی نباید فرصت جشن گرفتن را از دست بدهیم. انگیزه داشتن در ادامه راهمان بسیار مهم است و بدون آن هیچ عادتی ترک نخواهدشد. برای خودتان یک جایزه روزانه، هفتگی یا ماهانه درنظر بگیرید؛ مثل دیدن یک فیلم، گردش با یک دوست و هر چیز دیگری که برای شما لذتبخش است.
منبع: reachout
10 عادتی که هر کسی را از رسیدن به موفقیت باز میدارد
باشگاه خبرنگاران/ عادتهای منفی همیشه باعث میشوند که انسان از هدفهای خود که در ذهن دارد دورتر و دورتر شود.
مردم فکر میکنند موفقیت از عوامل بیرونی به دست میآید و آنها تصور میکنند افرادی که موفق هستند، برای کسب درآمد بیشتر کار کرده اند، امّا این تنها نیمی از ماجراست و نیمه دیگر این است که افراد موفق فقط وقت خود را در دفتر نمی گذرانند و آنها از عادتهایی که مانع موفقیتشان میشود اجتناب میکنند و در واقع, موفقیت خارجی آنها تقسیم کار سخت داخلی و خارجی است که به عنوان مثال؛ سوال " آیا من همان عادتهای یک فرد موفق را دارم؟ " به عنوان یک کار سخت داخلی محسوب می شود.
اگر میتوانید تصور کنید که یک کارآفرینی که متخصص نیست تصمیم بگیرد که روز خود را دقیقا مثل شما سپری کند و یا این که شما در مسیر موفقیت هستید و نمیتوانید آن طور که باید در این مسیر موفقیت باشید پس مشکل خود را پیدا کرده اید.
افراد موفق، قول خود را پشت گوش نمیاندازند، فست فود نمیخورند و قطعا دیگران را به خاطر بدبختیهای خود سرزنش نمیکنند.
برای موفقیت باید این 10 عادت را کنار بگذارید.
وعدههای سر خرمن دادن
شما نماینده تجارت خود یا شرکتی هستید که در آن کار میکنید و اگر به قول داده شده عمل نکنید، وجهه شما و شرکتتان خدشه دار میشود.
وقتی کسی به شما میگوید کاری انجام میدهد و این کار را نمیکند آیا میخواهید از آن فرد درخواست کنید که دوباره این کار را انجام دهد؟ خیر و همین مورد درباره شما نیز صدق میکند.
با جدی گرفتن برنامه روزانه خود از دادن وعدههای پوچ خودداری کنید و هر بار که قول میدهید کاری را انجام میدهید آن را در دفتر و یا تقویم خود یادداشت کنید تا آن را فراموش نکنید و وقتی هم قول دادید که کاری را تا تاریخ معینی انجام میدهید، آن کار را انجام دهید.
مقصر دانستن دیگران
وقتی همه چیز اشتباه پیش میرود، تقصیر همکار، دوست یا خانواده شما نیست، چرا که وقتی دیگران را به خاطر بدبختیها یا موفق نشدن خود مقصر میدانیم، انتظار داریم که افراد دیگر دلیل موفقیت ما باشند.
موفقیت موضوعی درونی است و این انتخاب ماست که طبق عادت افراد موفق زندگی کنیم.
به جای این که دیگران را سرزنش کرده و تعجب کنیم که " چرا این شخص با من این کار را کرد؟ " میتوانیم سوال را به " چگونه میتوانم از تکرار این اتفاق جلوگیری کنم؟ " تغییر دهیم.
منتظر زمان مناسب بودن
" وقتی آماده بودم " تله رایجی است که افراد ناموفق در آن میافتند و ما به جای این که خودمان یک علامت بسازیم منتظر علامت هستیم.
این ایده که ما روزی آماده خواهیم بود، امّا اکنون نیستیم مانند سرابی است که هرچه فکر میکنید شما به آن نزدیکتر میشوید و آن از شما فاصله میگیرد و اگر منتظر زمان مناسب برای رسیدن به هدفتان باشید، فرصت را از دست خواهید داد.
احساس این که آماده نیستیم منطقه امن ما است که سعی در حفظ امنیت ما دارد و این منطقه امن به ما میگوید که اگر در این حباب بمانیم، اتفاق بدی رخ نمیدهد.
سوال این جاست که اگر منطقه امن خود را ترک و مرزهای خود را رد کنیم چه اتفاقی میافتد؟
در پاسخ باید گفت، که زمین جدید، فرصتهای جدید و طلای جدید کشف میکنیم و اینجاست که افراد ناموفق عقب میمانند و هر زمان که عصبی شدید از خود بپرسید " آیا من فقط ترسیده ام؟ "
صحبت کردن درباره اهداف و تعیین نکردن آنها
آیا تا به حال به کسی گفته اید که برنامهای برای انجام کاری دارید و چند ماه بعد که او را دیدید، هیچ پیشرفتی نکرده باشید؟ و این فرد از شما بپرسد که برنامه شما چگونه پیش میرود و شما چیزی برای نشان دادن آن نداشته باشید؟ وقتی ما به جای تعیین اهداف، فقط درمورد اهداف خود صحبت میکنیم، این همان اتفاقی است که میافتد.
برای تعیین اهداف، مهندسی معکوس راه خود را از ابتدا تا انتها شروع کنید.
اگر میخواهید امسال درآمد 100 هزار دلاری داشته باشید، هر ماه چقدر باید پول کسب کنید تا به آن هدف برسید؟
برای رسیدن به آن هدف، ماهانه به چند مشتری دیگر نیاز دارید؟ تعیین اهداف، به طور خاص اهداف هوشمندانه، یک معادله ریاضی است که هدف بزرگ شما را به عملی روزمره و در نهایت، آن را به واقعیت تبدیل میکند.
عقب انداختن کارها
به تاخیر انداختن یک تمایل جالب است و ما تعلل میکنیم، زیرا احساس آن از کار بهتر است، امّا بعد از آن، به دلیل کار نکردن احساس وحشت میکنیم و این باعث میشود احساس موفق نبودن، بی لیاقتی و شکست کنیم.
آیا تا به حال شده است که تمام روز خود را به شغل یا موضوع موردعلاقه اختصاص داده باشید و سرانجام از خود بپرسید " من کل روز خود را هدر داده ام؟ "
وقتی دنبال عمل و رویاهایمان میرویم، احساس خوبی داریم و وقتی احساس خوبی داشته باشیم کارهای بیشتری انجام میدهیم و وقتی اقدامات بیشتری انجام میدهیم به اهداف واقعیت میبخشیم.
شک داشتن به خود
نحوه برخورد با شک و تردید همان چیزی خواهد بود که یا شما را به سمت موفقیت سوق میدهد و یا از آن دور میکند و اگر هنوز موفق نشده اید، بیشتر از این که به خود اعتقاد داشته باشید، به خود شک و تردید دارید و تردیدها باعث ترس میشوند و ترس ما را راکد نگه میدارند.
برای جلوگیری از راکد ماندن، باید بزرگترین طرفدار خود شوید و باید کسی باشید که بیشترین اعتقاد را به خود دارید.
برای خودتان ریشه بگیرید، ریسک کنید و خود را به سمت جلو بکشید چرا که با این کار موفقیت جدیدی را میچشید که قبلا هرگز نچشیده و ندیده اید. زیرا همه افراد موفق در زندگیشان بیش از دیگران به خود اعتقاد دارند.
مقایسه کردن خود با دیگران
مسئله مقایسه کردن خود با شخص دیگر این است که شما فصل 1 خود را با فصل 20 دیگران مقایسه میکنید.
اگر از خود میپرسید که چرا به اندازه وارن بافت موفق نیستید، باید گفت به این دلیل است که شما تازه کار خود را شروع کرده اید و او دههها بیشتر از شما کار کرده است و " مقایسه دزد شادی است. "
آن چه که ما از زندگی کارآفرینان موفق میبینیم، یک حلقه برجسته است و ما میتوانیم سخنرانیهای اصلی، نامزد شدن برای دریافت جایزههای مختلف و جلد مجله را ببینیم.
همه ما اوقاتی که کارآفرین, صرف سخت کار کردن خود میکند و همچنین گام برداشتن کوچک این کارآفرینان در مسیر درست خود را نمیبینیم. بنابراین, به یاد داشته باشید که همه افراد باید از جایی شروع کنند.
مراقب سلامتی نبودن
افراد موفق وقتی از توانایی تولید و تمرکز کردن برخوردار هستند اهمیت سلامتی خود را میدانند و به خاطر داشته باشید, اگرشما برای تامین سوخت بدن غذا نمیخورید، نمیتوانید کار خود را انجام دهید و یا برای مدت طولانی تمرکز کنید.
همان طور که درآمد خود را ارزیابی میکنید به رژیم خود نگاه کنید و همان طور که باید برای پرداخت صورتحساب خود درآمد کسب کنید، باید آن چه که برای تامین مواد ضروری بدن شما نیاز است را برآورده کنید تا بتوانید به اهداف خود دست پیدا کنید چرا که قرار است بدنتان از جایی که امروز هستید تا جایی که میخواهید تا یک سال دیگر باشید شما را همراهی کند و برای این منظور حتما باید با آن به طور صحیح رفتار کنید تا بتوانید به آرامی این مسیر را سپری کنید.
تسلیم شدن در مواجهه شدن با سختیها
موفقیت یک شبه یک افسانه است و موفقیتهای یک شبه اوج و نتیجه سالها تلاش و سخت کار کردن است که ناگهان در کانون توجه قرار گرفته است و اگر میخواهید موفقیت کسب کنید، باید تمایل داشته باشید که ماهها و حتی سالها قبل از گرفتن طلا مقاومت کنید.
پایداری, یک ذهنیت است و این یک تغییر و درک است که هر روز شما به هدف نهایی خود نزدیکتر و نزدیکتر میشوید تا زمانی که برد خود را به دست میآورید.
فراموش کردن یادگیری مداوم
حتی در 99 سالگی، هنوز همه چیز را نمیدانید و اگرچه درک شما از دنیای تجارت به مراتب بیشتر از یک جوان 20 ساله است امّا هنوز دانش بیشتری وجود دارد که هنوز یاد نگرفته اید.
افراد موفق میدانند که موفقیت آنها با تحصیلاتشان مرتبط است و این بدان معنا نیست که آنها در حال پیگیری مدارک دانشگاهی و دکترا هستند و بدین معنی است که آنها کتاب میخوانند، در کنفرانسها شرکت میکنند و راههایی برای بهتر شدن در کار خود را پیدا میکنند.
اگر منتظر موفقیت هستید، این راه, درست در مقابل شماست و موفقیت آن طرف عادتهای بد است که شما با صبر و حوصله منتظر تغییر هستید تا بتوانید در مسیری که لیاقت دارید، قدم بگذارید.
چادر کعبه گرانترین پوشش پارچهای در تاریخ مکه
باشگاه خبرنگاران/ مجموعه «الملک عبدالعزیز» مجری ساخت و نگهداری گرانترین پوشش پارچهای تاریخ مکه مکرمه، به قسمتهایی مثل زیورآرایی، رنگرزی، آزمایشگاه، بافت اتوماتیک، بخش چاپ، و گلدوزی با طلا تقسیم میشود. این مجموعه یک واحد مراقبت از چادر کعبه است که بطور دقیق از آن مراقبت میشود.
بیش از دویست صنعتگر طی یک دوره آموزشی، با ارائه طرحهای بنیادی با کیفیت بالا و استعدادهای متنوع و سالها تجربه، توانستند به این مرکزملحق شوند.
حمزه شعبان در اظهاراتی گفت: در قسمت گلدوزی با طلا بیشتر از 36 سال است که کار میکنم و در طول آن هنر گلدوزی را آموخته ام. من با سیمهای نقره روکش طلا در قطعهای از حریر گلدوزی میکنم و برای برجسته کردن آیات روی آنها را با پنبه پرمی کنم.
وی توضیح داد که این حرفه را با تلاشهای پی در پی آموخته و با گذشت سالها شاهد تغییرات اساسی در ساز و کار مجموعه بوده است. دولت همه چیزهایی را که میتواند در بالا بردن کیفیت مجموعه کمک کند در اختیار آنها قرار داده است تا آنچه که متناسب با پوشش کعبه است را ایجاد کنند.
احمد باعنتر از کارکنان بخش پارچه گفت: در بخش جمع آوری پارچه بیشتر از 37 سال است که کار میکنم، کار من جمع آوری جداگانه طاقههای پارچه ابریشم برای چهار طرف کعبه و سپس وصل کردن آنها به یکدیگر با استفاده از جدیدترین ماشینها و ثابت کردن قطعات طلا بر روی آن است.
او نصیحتی ام برای جوانان علاقمند به این کار داشت: جوانان بخاطر داشته باشند برای این کار خدا انتخابشان کرده است به دلیل اینکه این شغل مبارک است و خیر دنیا و آخرت در آن است.
عبدالله الزبیدی که در قسمت بافت اتوماتیک بیشتر از 39 سال مشغول به کار است با افتخار از کارش در بافتن روپوش کعبه اظهار داشت از آنچه انجام میدهد خوشحال است و نعمت حاصل از کارش را در زندگی شخصی خود احساس میکند. عبدالله گفت: از وقتی که وارد این مجموعه شده امور زندگی اش به لطف خدا بر وفق مراد است. او از خدا خواست تلاشش را قبول کند و با نظر لطف خودش نیتش را خالص گرداند.
عادل اللقمانی یکی دیگر از کارکنان این مرکز خوشحال بود که 24 سال از عمرش را صرف کار در قسمت چاپ کرده است. او گفت: برای چاپ آیات قرآن با طلا، بر روی پارچه حریر ساده از شابلون استفاده میکند تا بهترین گلدوزی با طلا برای پوشش کعبه آماده شود، همچنین برای اجرایی کردن این طرحها، از وسائل و فن آوریهای مختلف و جدید در زمینه چاپ و خیاطی و گلدوزی استفاده میکنند تا بهترین و گرانترین پوشش را برای کعبه آماده کنند.
گفته میشود پوشش پارچهای کعبه، گرانترین پارچه در تاریخ مکه است که ارزش آن به 20 میلیون ریال سعودی میرسد.
اثرات دوستی با نااهلان از نظر قرآن و امام رضا (ع)
حجت الاسلام علی روشن، کارشناس تبلیغ سطح عالی حوزه علمیه با تأکید بر ضرورت انتخاب دوست در مسیر زندگی گفت: در دین اسلام و مکتب اهلبیت علیهمالسلام توصیههای فراوانی نسبت به دوستی وجود دارد. از نگاه علم روانشناسی و جامعهشناسی نیز دوستی یکی از مراحل مهم و اثرگذار زندگی هر شخص است. دلیل این مطلب آن است که انسان به طور خودآگاه و ناخودآگاه، در جنبههای گوناگون تحت تأثیر دوستانش قرار میگیرد، از نظر اعتقادی، فکری، اخلاقی، دینی و ... دوستان حتی در سرنوشت انسان در آخرت مؤثر هستند. امام صادق علیهالسلام فرموده است «انسان بر دین دوستش است؛ پس مراقب باشید با چه کسی دوستی می کنید.»
وی با اشاره اینکه تأکید دین و علم نوین آن است که انسان باید به صورت هدفمند و با فکر و منطق دوستان خود را انتخاب کند، افزود: اگر دوستان دارای خصوصیات اخلاقی و روحی بد باشند، انسان نیز به مرور زمان بدیها را از آنها دریافت خواهد کرد. امام صادق در این باره فرموده است «با انسان فاجر همنشینی و دوستی نکنید؛ زیرا پلیدیاش را به شما انتقال خواهد داد.» فراتر از این، دوستی با نااهلان نه تنها موجب نااهل شدن انسان میشود، بلکه صفات اخلاقی شایسته و انسانهای نیکوصفت، از جمله امامان هدایتگر معصوم علیهمالسلام، در چشم آنها بیارزش میشوند. به عبارت دیگر، رذایل اخلاقی برایشان تبدیل به ارزش و ارزشهای اخلاقی بدل به ضد ارزش میشود. امیرالمؤمنین علیهالسلام به زیبایی به این مطلب اینگونه هشدار داده است «همنشینی با اشرار و بدسرشتان، بدگمانی به نیکان و پاک سرشتان را در انسان به ودیعه مینهد.»
این کارشناس دینی نتیجه اسفبار این تغییر ارزش را فاصلهگیریِ گام به گام انسان از خوبیها و ارزشهای اخلاقی دانست و گفت: این مسئله سبب میشود در نهایت مسیر بازگشت به ارزشهای اخلاقی بر انسان بسته میشود؛ اما اگر انسان دوستان درستکار و دارای اخلاق پسندیده برگزیند، دقیقاً بر خلاف حالت قبل، خوبیها و صفات حمیده را از آنها دریافت میکند. امام سجاد علیهالسلام به زیبایی به خردمندان اینگونه توصیه کرده است «با اهل دین و معرفت مجالست و دوستی کنید. اگر چنین دوستانی نیافتید، تنهایی برای شما سودمندتر خواهد بود.» از این توصیه به روشنی میتوان بر اهمیت و تأثیر دوستان در زندگی پی برد تا حدی که اگر دوست خوبی پیدا نشد، انسان نباید برای فرار از تنهایی، تن به دوستی هر نا اهلی دهد.
روشن دربار? آثار اخروی دوست و رفیق راه گفت: در قرآن کریم نقل پندآموزی آمده است که برخی افراد در قیامت به خاطر دوستانشان حسرت میخورند و میگویند «یا وَیْلَتى لَیْتَنی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلا؛ وای و حسرت بر من؛ ای کاش با فلان شخص دوست نبودم». بر اساس برخی روایات، دوستی با افراد بدسرشت نه تنها موجب دوری انسان از خدا و اهلبیت علیهمالسلام میشود، بلکه گاهی کار تا به آنجا پیش میرود که ائمه علیهمالسلام شخص را از خود طرد میکنند و این هشداری بسیار جدی و درخور توجه است.
وی در این باره با اشاره به روایتی از امام رضا (ع) گفت: روزی امام رضا علیهالسلام به یکی از یاران خود به نام ابوهاشم جعفری فرمود «چرا با عبدالرحمان ابن یعقوب معاشرت میکنی؟ او عرض کرد: این شخص دایی من است. حضرت فرمود: او دربار? خدا سخنان نادرستی میگوید (عقیده منحرفی دارد) پس یا با او معاشرت کن و ما را واگذار و یا با ما همنشین باش و او را ترک کن. عرض کرد: او هر چه میخواهد بگوید، به من چه زیانی دارد وقتی از عقیده او تبعیت نکنم؟! حضرت فرمود: آیا داستان آن شخص را که خود از یاران حضرت موسی علیهالسلام بود و پدرش از یاران فرعون، نشنیدهای؟ هنگامی که لشکر فرعون در کنار دریا به موسی و یارانش رسید، آن پسر از موسی جدا شد که پدرش را نصیحت کند، در حالی که همراه پدرش بود، هر دو غرق شدند. این خبر به موسی علیهالسلام رسید. فرمود: آن پسر در رحمت خداست، اما زمانی که عذاب خداوند نازل شود، از آن که نزدیک گناهکار است نمی توان دفاع کرد.» در این روایت به نکته بسیار مهمی اشاره شده است. اگر نزدیکترین افراد انسان مانند دایی یا پدر، بدسرشت و منحرف باشند، این نیز بهانهای برای دوستی و معاشرت با آنها نیست و انسان تنها مجاز است در حد رعایت صله رحم، با آنها رفت و آمد مختصری داشته باشد، نه اینکه با آنها معاشرت و دوستی کند. یا اگر توان و مای? علمی دارد، در جهت امر به معروف و هدایت آنها در حد معقول تلاش کند.
این مبلغ حوزه علمیه با طرح این سؤال که دوست خوب کیست و چه ویژگیهایی باید داشته باشد، گفت: امام صادق علیهالسلام در این باره فرموده است «روزی حواریون به عیسی علیه السلام گفتند: یا روح الله؛ با که دوستی کنیم؟ فرمود: با کسی که: 1. دیدنش شما را به یاد خدا اندازد. 2. سخن گفتنش علم شما را افزون کند. 3. علمش شما را مشتاق آخرت کند.»
تسنیم
مهارت زندگی/ 12 روش ایجاد جو مثبت و دوری از انرژی های منفی
– آیا گاهی اوقات، در تماس با افراد خاصی احساس نارضایتی یا حتی افسردگی میکنید؟
– آیا گاهی احساس خستگی میکنید، گویی انرژی شما از بین رفته است؟
– آیا افکار منفی بدون دلیل وارد ذهن شما میشوند؟
این میتواند به این دلیل باشد که تحت تأثیر ارتعاشات منفی ذهنی و عاطفی منتقل شده از ذهن افراد منفی قرار میگیرید.
در مواقع دیگر، ممکن است احساس نشاط، شادی و الهام کنید یا آرامش درونی را تجربه کنید. این اغلب نتیجه ارتعاش مثبت برخی افراد خاص است.
لطفاً همیشه به یاد داشته باشید، هرچه کنترل بیشتری بر ذهن و افکار خود داشته باشید، آرامش بیشتری پیدا میکنید و افراد دیگر کمتر میتوانند بر شما تأثیر بگذارند.
شما میتوانید به یک نیروی مثبت تبدیل شده و محیط و افراد پیرامون خود را تحت تأثیر قرار داده و دگرگون کنید. با آگاهی بیشتر از افکاری که فکر میکنید و احساساتی که تجربه میکنید میتوانید این کار را انجام دهید. این امر، دست کم در ابتدا به توجه، نظم و پشتکار نیاز دارد.
جو مثبت چیست؟
– جوی که در آن همه چیز هماهنگ و سرشار از خوش بینی است و روابط خوب هستند.
– یک محیط مثبت و پر از حسن نیت است.
– در این نوع محیط، هیچ احساس منفی، آسیب زدن یا خصومت وجود ندارد.
– در این نوع محیط اصطکاک کمتر، درک بیشتر و تمایل بیشتری برای کمک وجود دارد.
ما در مورد یک آرمانشهر صحبت نمیکنیم. بلکه در مورد هماهنگ کردن و شاد کردن محیط شما، با اصطکاک کمتر صحبت میکنیم. ما در مورد محیط خودتان، در خانه، در محل کار، با دوستان و هر کجا که باشید صحبت میکنیم. این چیزی است که از عهده شما هم برخواهد آمد.
چگونه یک جو مثبت ایجاد کنیم
شما میتوانید احساسات مثبتی را وارد زندگی خود کنید. این به خود شما، به نگرش و نحوه نگاه شما به زندگی و اتفاقاتی که میگذرانید بستگی دارد. حتی اگر همه چیز سخت و دشوار باشد. شما میتوانید نور را وارد زندگی خود کنید.
شما ممکن است تمایلی برای تلاش در تغییر نگرش و ایجاد تغییرات کوچک در زندگی خود نداشته باشید. شما باید بالاتر از این بی میلی و مقاومت درونی بروید. تلاشی که شما ملزم به انجام آن هستید زیاد نیست، اما پاداش آن بسیار زیاد است.
در اینجا چند نکته ساده آورده شده است که با هم میبینیم.
1. نگرش مثبت مهم است. مقالات زیادی در مورد این موضوع در وبسایتهای متفاوت وجود دارد و اطلاعات و راهنماییهای بیشتر را نیز میتوانید از طریق کتابهایی که در این باره نوشته شدهاند، به دست بیاورید.
2. ذهن خود را با توجه بیشتری به کاری که انجام میدهید متمرکز نگه دارید. این کار ذهن شما را برای انتقال ارتعاشات قویتر آموزش میدهد و همچنین توجه شما را از تفکر منفی دور میکند.
3. تمرینات تمرکز را انجام بدهید. این کار توانایی شما را در انتخاب افکار تقویت میکند و به شما کمک میکند انرژی مثبت بیشتری را وارد افکارتان کنید.
4. مدیتیشن تمرین کنید. این کار باعث آرامش و شادی شما میشود و همچنین به شما کمک میکند ارتعاشات آرامتری را به پیرامون خود منتقل کنید.
5. در ذهن خود تجسم کنید، فقط آنچه واقعاً میخواهید اتفاق بیفتد و چیزی که میتواند به شما یا افراد دیگر آسیب برساند را اصلا تجسم نکنید.
6. با فکر کردن در مورد تجربیات مثبت گذشته، احساس خوشبختی را در خود تقویت کنید و خود را در آنها تجربه کنید. احساس کنید که چگونه این خوشبختی فضای اطراف شما، اتاق، خانه، دفتر، اتوبوس و قطار یا هرجای دیگر را پر میکند.
7. نور روشن، پر از زندگی، شادی و ارتعاشات مثبت را تجسم کنید، بدن و مکانی را که در آن هستید را پر از آن نور کنید.
8. با آویختن تصاویر زیبا و گذاشتن گلدان و گیاه در محیط، خانه و دفتر کارتان را زندهتر کنید.
9. پنجره های اتاق خود را مرتباً باز کنید تا هوای تازه و نور به داخل آن وارد شود.
10. سعی کنید نسبت به مردم مهربان و ملاحظه باشید و درک بیشتری داشته باشید.
11. اگر احساس خشم و رنجش کردید باید روی این موضوع کار کنید. این برای سلامتی شما خوب نیست، روابط را خراب میکند و فضای مثبتی ایجاد نمیکند.
12. بدن خود را ورزش دهید. این کار سطح انرژی شما را افزایش میدهد، سلامتی شما را بهبود میبخشد و شما را به فردی خوشحال و خوش بین تبدیل میکند. یک فرد خوشبین و خوشحال محیط خود را به طرز مثبتی تحت تأثیر قرار میدهد و خوشبختی و مثبت بینی بیشتری را در میان اطرافیان به وجود میآورد.
به خاطر بسپارید، یک فکر نمیتواند فضای پیرامون شما را تغییر دهد، اما افکار مکرر باعث تغییر آن میشوند.
روشهای پیشرفته دیگری نیز وجود دارد که میتوانند جو پیرامون شما را تحت تأثیر قرار دهند، اما این مقاله جای بحث در مورد آنها نیست.
ویلیام واکر اتکینسون در کتاب خود، “تأثیر ذهنی عملی و شیفتگی ذهنی” نوشت:
“وقتی یک فکر یا احساس در ذهن یا مغز یک فرد ایجاد میشود، انرژی تولید شده از مغز فرد به شکل امواج انرژی ذهنی خارج میشود و از نزدیکان فرد تا فاصلههای دور بسته به قدرت فکری و احساسی که او دارد، گسترش مییابد. امواج فکری خاصیت بیدار کردن ارتعاشات مشابه را در ذهن افراد دیگر در حوزه آنها دارند. ”
همانطور که می بینید، افکاری که در سر دارثید و احساساتی که تجربه میکنید که بر شما و افراد پیرامونتان تأثیر میگذارد.
بازده