علت وفات حضرت زینب(س) چه بود؟

زینب(س) بانویی که نه تنها در زنان، بلکه در مردان عالم، کمتر نظیرش را می‌توان دید. توانا بانویی که عالی‌ترین نمونه‌ای از شهامت و دلیری، دانش و بینش، کفایت و خردمندی، قدرت روحی و تشخیص موقعیت بوده وهر وظیفه‌ای از وظایف گوناگون اجتماعی را که به عهده گرفت، به خوبی انجام داد.

زینب(س) بانویی که نه تنها در زنان، بلکه در مردان عالم، کمتر نظیرش را می‌توان دید. توانا بانویی که عالی‌ترین نمونه‌ای از شهامت و دلیری، دانش و بینش، کفایت و خردمندی، قدرت روحی و تشخیص موقعیت بوده وهر وظیفه‌ای از وظایف گوناگون اجتماعی را که به عهده گرفت، به خوبی انجام داد.

 

به گزارش سرویس دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) در تاریخ وفات حضرت زینب کبری(س) سومین فرزند امیرمومنان حضرت علی(ع) اختلاف نظر وجود دارد، اما مشهور این است که آن حضرت در 15 رجب سال 62 هجری روز یکشنبه وفات کرده است.

یکی از سوالاتی که در ارتباط با آن بانوی بزرگوار و بی مثال مطرح می‌شود که البته محققان و پژوهشگران تاریخی به آن پاسخ داده‌اند درباره چگونگی وفات ایشان است.

باید گفت: براساس برخی از نوشته‌ها آن حضرت مریض شد و به طور طبیعی وفات کرد1" و این احتمال طبیعی‌تر به نظر می‌رسد چون آن حضرت آن همه سختی و مصیبت دید و در سایه آن‌ها بیمار شد.

براساس برخی از احتمالات حضرت زینب کبری توسط عوامل یزید مسموم شد و به شهادت رسید که این احتمال هم دور نیست چون حضرت زینب همه وقایع کربلا را دیده و وجود او یادآور مصائب کربلا و یادآور فجایع حکومت یزید است و یزید نمی‌تواند او را تحمل کند. البته دشمن در انجام این کارها سند به دست کسی نمی‌دهد و در خفا و پنهانی دست به این اعمال می‌زنند2".

در تاریخ و روز وفات آن حضرت هم اختلاف هست. مشهور این است که آن حضرت در 15 رجب سال 62 هجری روز یکشنبه وفات کرده است.

در ادامه گوشه‌هایی از تاریخ پر فراز و نشیب زندگانی آن حضرت از بدو ولادت تا وفات را به این بهانه مرور می‌کنیم:

 

ولادت، همسر و فرزندان

 

حضرت زینب کبری (س) در روز پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجری قمری در شهر مدینه منوّره متولّد شدند. نام مبارک آن بزرگوار زینب، و کنیه گرامی‌شان ام الحسن و ام کلثوم و القاب آن حضرت عبارتند از: صدّیقة الصغری، عصمة الصغری، ولیة اللّه العظمی، ناموس الکبری، شریکة الحسین علیهالسّلام و عالمه غیر معلّمه، فاضله، کامله و ...

پدر بزرگوار آن حضرت، اوّلین پیشوای شیعیان حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) و مادر گرامی آن بزرگوار، حضرت فاطمه زهرا (س) می‌باشد. همسر گرامی آن حضرت، عبداللّه فرزند جعفر بن ابیطالب، بود. در کتاب اعلام الوری برای آن بانوی بزرگوار سه پسر به نام‌های علی، عون، و جعفر و یک دختر به نام ام کلثوم ذکر شده است.

هوش و ذکاوت بی نظیر

 

صاحب کتاب اساور من ذهب درباره حافظه و ذکاوت آن بانوی بزرگوار چنین می‌نویسد: در اهمیت هوش و ذکاوت آن بانوی بزرگوار همین بس که خطبه طولانی و بلندی را که حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (س) در دفاع از حق امیرالمؤمنین (ع) و غصب فدک در حضور اصحاب پیغمبر اکرم (ص) ایراد فرمودند، حضرت زینب(س) روایت فرموده است.

 

و ابن عباس با آن جلالت قدر و علو مرتبه در حدیث و علم، از آن حضرت روایت نموده و از آن حضرت به عقیله تعبیر می‌کند. چنانچه ابوالفرج اصفهانی در مقاتل می‌نویسد: ابن عباس خطبه حضرت فاطمه (س) را از حضرت زینب (س) روایت کرده و می‌گوید: حدثتنی عقیلتنا زینب بنت علی علیه‌السّلام..» دقت کنیم که حضرت زینب علیها السلام با اینکه دختری خردسال (یعنی هفت ساله و یا کمتر) بود، این خطبه عجیب و غرّاء که محتوی معارف اسلامی و فسلفه احکام و مطالب زیادی است را با یک مرتبه شنیدن حفظ کرده، و خود یکی از راویان این خطبه بلیغه و غراء می‌باشد.

 

 

علاقه ویژه زینب به امام حسین (ع)

 

علامه جزایری در کتاب ( الخصائص الزینبیه)می‌نویسد: وقتی که حضرت زینب (س) شیرخوار و در گهواره بود، هرگاه برادرش حسین (ع) از نظر او غایب می‌شد، گریه می‌کرد و بی قراری می‌نمود. هنگامی که دیده‌اش به جمال دل آرای حسین (ع) می‌افتاد، خوشحال و خندان می‌شد. وقتی که بزرگ شد، هنگام نماز قبل از اقامه، نخست به چهره حسین (ع) نگاه می‌کرد و بعد نماز می‌خواند.

 

با حسین بودن شرط ازدواج زینب (س ) با عبدالله

 

گفته‌اند: حضرت امیرالمؤمنین (ع) هنگامی که زینب (س) را به پسر برادرش عبدالله بن جعفر تزویج کرد، در ضمن عقد، شرط نمود هر گاه زینب خواست با برادرش حضرت امام حسین (ع) سفر رود، او را از آن منع نکرده و باز ندارد، و چون عبدالله بن جعفر خواست حضرت امام حسین (ع) را از سفر عراق باز دارد و حضرت آن را نپذیرفت و عبدالله مایوس و نومید گردید، دو فرزندش عون و محمد را فرمان داد که به همراه آن بزرگوار به عراق روند و در برابر آن حضرت جهاد و کارزار نمایند.

 

شجاعتی نظیر حسین (ع)

 

درباره آن بانوی بی نظیر بیشتر راجع به حضور ایشان در کربلا و همراهی برادر بزرگوارشان و همچنین سرپرستی اسرای کربلا و ابلاغ پیام عاشورا سخن گفته شده است. شجاعت حسین (ع) در خواهرش زینب (س) هم بود؛ یا زینب (س) هم در مقام شجاعت قطع نظر از جهت امامت، چیزی کم از حسین (ع) ندارد قوت قلبش به برکت اتصالش به مبداء تعالی راستی محیرالعقول است. شیخ شوشتری می‌گوید: اگر حسین (ع ) در صحنه کربلا یک میدان داشت، مجلله زینب (س) دو میدان نبرد داشت: میدان نبرد اولش مجلس ابن زیاد، و دومی مجلس یزید پلید. اما تفاوت‌هایی که از حیث ظهور دارد، نبرد حسین (ع) با لباسی که از پیغمبر به او رسیده بود، عمامه پیغمبر بر سر و جبه او به دوش، نیزه به همراه و شمشیر به دستش سوار بر مرکب رسول خدا (ص) گردید با عزت و شهامت وارد نبرد مشرکین گردید تا شهید شد.

 

زینب و گذشتن از راحتی دنیا

 

او در خانه شوهرش از کمال وسایل موجود به بهترین وجهی برخوردار است، غلام‌ها و کنیزها و وسایل راحتی، غرض زینب در چنین خانه‌ای زندگی می‌کند که هیچ کسری ندارد ناگهان می‌بیند حسین (ع) می‌خواهد حرکت کند تمام خوشی‌ها و راحتی‌ها را رها می‌کند و خود را در دریای ناراحتی‌ها و ناملایمات می‌افکند اگر جریان را نمی‌دانست، مهم نبود، لیکن از همان شب 28 رجب که به اتفاق برادرش با ترس و هراس ‍از مدینه فرار کرده به سمت مکه حرکت نمودند، برای آنچه جدش ‍ رسول خدا (ص) و پدر و مادرش گزارش داده بودند از مصیبت‌ها آماده شد. او با علم به این معنی، و یقین به این که در بلاهای سخت سخت می‌رود، برای مثل زینبی که دختر سلطان حقیقی و ظاهری و همسر عبدالله است برود در یک دستگاهی که آخرش اسیری است، آواره بیابان‌ها و زحمت مسافرت‌ها گردد؟

 

زینب از حسین(ع) جدا نمی‌شود

 

حضرت زینب کبری (س) از سوم شعبان سال 60 هجری در مکه بود. چون سربازان یزید می‌خواستند در مکه و در حرم امن الهی امام حسین (ع) را مخفیانه بکشند، لذا امام روز ترویه که روز هشتم ذی الحجه است، مکه را به سوی عراق ترک کرد. زینب (س) نیز در این کاروان حضور داشت. ابن عباس گفت: یا حسین! اگر خود مجبور به رفتن هستی، زنان را با خود همراه مبر. زینب (س) چون این سخن را شنید، سر از کجاوه بیرون کرد و گفت: ابن عباس! می‌خواهی مرا از برادرم حسین جدا کنی؟! من و جدایی از حسین؟!هرگز.

 

اسارت افتخار زینب و رمز ماندگاری قیام عاشورا

 

"پس از حادثه کربلا حضرت زینب (س)، حدود یک سال و شش ماه زندگی کرد. حضرت در کاروان اسیران، همراه دیگر بازماندگان قافله کربلا به کوفه و سپس به شام برده شد. اگر چه رهبری بازماندگان بر عهده امام سجاد بود، زینب کبری (س) نیز سرپرستی را برعهده داشت.

سخنرانی قهرمانانه زینب (س) در کوفه، موجب دگرگونی افکار عمومی شد. وی در برابر نعره مستانه عبیدالله بن زیاد، آن گاه که به پیروزیش می‏‌نازید و می‏‌گفت: "کار خدا را با خاندانت چگونه دیدی؟!" با شهامت و شجاعت وصف ناپذیری گفت: جز زیبایی چیزی ندیده‏‌ام. شهادت برای آنان مقدر شده بود. آنان به سوی قربانگاه خویش رفتند به زودی خداوند آنان و تو را می‏‌آورد تا در پیشگاه خویش داوری کند».

 

آن گاه که ابن زیاد دستور قتل امام سجاد را صادر کرد، زینب (س) با شهامت تمام، برادر زاده‏‌اش را در آغوش گرفت و گفت: اگر خواستی او را بکشی مرا هم بکش. به دنبال اعتراض زینب (س)، ابن زیاد از کشتن امام پشیمان شد.

کاروان آزادگان به دمشق رفت. در شام نیز زینب (س) توانست افکار عمومی را دگرگون نماید. جلسه‏‌ای یزید به عنوان پیروزی ترتیب داده بود و در حضور بازماندگان واقعه کربلا، سربریده حسین (ع) را در تشت نهاد و با چوب‌د‌ستی به صورتش می‏‌زد، زینب کبری (س) با سخنرانی خویش غرور یزید را در هم کوفت و او را از کرده خویش پشیمان کرد. سرانجام یزید مجبور شد کاروان را با احترام به مدینه برگرداند.

در مدینه نیز زینب (س)، پیام آور شهیدان، ساکت ننشست. او با فریادش مردم مدینه را بر ضد حکومت یزید شوراند. حاکم مدینه در پی تبعید حضرت زینب (س) برآمد. به نوشته برخی حضرت به شام سفر نمود و در همان جا درگذشت. برخی دیگر گفته‏‌اند: حضرت به مصر هجرت نمود و در تاریخ پانزدهم رجب سال 62 هجری درگذشت3،4".

 

منابع:

 

1- منتخب التواریخ، ص 67

2- زینب الکبری من المهد الی اللحد، ص 592

3- لهوف، ص 218؛ مقرم،‌ مقتل الحسین، ص 324؛ ارشاد، ج2، ص 144.

4- ارشاد، ص 116 117؛ بحار الانوار، ج 45، ص 117.

ایسنا

 






تاریخ : جمعه 99/12/8 | 8:30 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

دوازده پیام مدیریتی از حضرت علی علیه السلام:

 

1- به جای ازدیاد کارها به تداوم صحیح آنها بیندیشید. «حکمت 270»

2- برای رسیدن به هدف ها و مقام های بلند، همت بلند داشته باشید. «خطبه 211»

3- از تجارب و اندرزها پند بگیرید و از آنها بهره برداری کنید تا دچار نقص نشوید. «نامه 31، خطبه 175»

4- از شدت سختی نهراسید، زیرا هراس، شکننده تر از خود کار است و به گشایش امور امیدوار باشید. «حکمت 166 و 246»

5- اگر به انجام مسئولیتی گردن نهادید، به آن وفا کنید. «حکمت327»

6- هیچ وقت کارهای اهم را فدای امور مهم نکنید. «حکمت 271»

7- پیش از پذیرش هر کاری، به دانش آن مجهز شوید. «حکمت 439»

8- خویشتن را اصلاح کنید تا خداوند کارهای شما را اصلاح کند. «نهج البلاغه»

9- پست ها، امانت و وسیله خدمتگذاری اند، نه منبع بهره برداری. «خطبه 131»

10- پست ها میزان آزمایش شمایند، بکوشید تا سربلند بیرون آیید. «خطبه 33»

11- مشورت پذیر باشید، اگر مشورت نکنید، تباه می شوید. «نامه 69»

12- با زیردستان خود مانند پدری مهربان رفتار کنید. «نامه 52»






تاریخ : جمعه 99/12/8 | 8:22 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

یک پروانه انتخاب کنید و خود را بیشتر بشناسید

با انتخاب یکی از پروانه‌ها خود را بهتر بشناسید.

1- شما فردی روشن‌فکر هستید و به مردم اعتماد دارید. ارتباط با شما برای آن‌ها جذاب است، زیرا که شخصیتی خوشایند دارید.

2- شما شخصیتی جالب و قدرتمند دارید، اما مشکل این است که در اعماق روحتان همه چیز به زیبایی چیزی که در بیرون نشان می‌دهید نیست. شک، نگرانی و ناامنی همراهان همیشگی شما هستند. علاوه بر آن گاهی خشن و بی‌رحم هستید.

3- شما فردی با تجربه و بسیار احساساتی هستید. خلاقیت از ویژگی‌های شماست و به هرچیز از لحاظ هنری نزدیک می‌شوید. کارهایتان معمولا غافلگیر کننده است و به راحتی نمی‌توان با شما زبان مشترک پیدا کرد.

4- شما از بیان شخصیت خود می‌ترسید و به‌جای اینکه عقیده‌ی خود را که در اکثر مواقع درست است ابراز کنید، ترجیح می‌دهید چیزی نگویید. شما به توانایی‌ها و قدرت خود اطمینان ندارید.

5- شما کمی خلق و خوی بچگانه دارید: خودمحور، آسیب‌پذیر و حساس. شما صادقانه اعتقاد دارید که دنیا بر وفق مرادتان است و همیشه ازآن توجه می‌طلبید. احتمالا مدت‌ها است که در صحنه‌ی زندگی خود به صورت جدی حضور ندارید و همین باعث شده است احساس کنید مدیریت زندگیتان از دستتان خارج شده‌است.

6- شما فردی عجیب هستید. می‌توانید هم فعال و هم منفعل باشید و همچنین به طور همزمان هم شاد و هم غمگین باشید. شما همیشه با افرادی که برایتان جالب هستند ارتباط برقرار می‌کنید.

7- شما به افراد حتی کسانی که می‌شناسید اعتماد ندارید و با احتیاط با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنید. علاوه بر آن شما فردی متناقض هستید. مردم اغلب تلاش می‌کنند از شما دور باشند.

8- شما فردی بسیار اجتماعی هستید و همیشه برای ارتباطات جدید آماده‌اید. مردم با شما بسیار راحتند و مورد اعتماد آن‌ها هستید.

باشگاه خبرنگاران






تاریخ : جمعه 99/12/8 | 1:21 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

زیباترین و حیرت آور‌ترین پل‌های جهان را بشناسید

 

 پل‌های معلق مدرن با معماری شگفت انگیز، پل‌های طبیعی زیبا و یا پل‌های قدیمی، همگی از آن دسته جاذبه‌های گردشگری هستند که علاوه بر کاربرد‌های عمومی در شهر، می‌توانند به آن زیبایی خاصی ببخشند و بخشی از هویت آن را شکل دهند. با همگردی در بازدید از زیباترین پل‌های جهان که نام پل خواجو، از جاذبه‌های گردشگری اصفهان، نیز در آن می‌درخشد، همراه باشید.

1. پل میلائو (millau-bridge) شاهکار معماری فرانسه
پل میلائو یا میلو، یکی از شاهکار‌های معماری فرانسه و از زیباترین پل‌های جهان به شمار می‌رود. این سازه که 343 متر ارتفاع دارد، بلندترین پل جاده‌ای جهان محسوب می‌شود. این پل از نوع کابلی بوده و سازه آن بتنی و فلزی است. این پل که در دهانه رودخانه تارن قرار دارد، شهرت خاصی به شهر کوچک میلائو در جنوب فرانسه بخشیده است.

2. پونته وکیو (ponte vecchio) نماد قدمت فلورانس ایتالیا


این پل که به نام پونته وکیو یا “پل قدیمی” شناخته می‎ شود، قدمتی بسیار دارد. در آغاز، هدف از ساخت آن ایجاد یک ساختار دفاعی برای شهر فلورانس بوده است. این پل روی رود آرنو قرار دارد. در دل این پل، مغازه‌هایی قرار گرفته اند. در تمام سازه پل می‎توان نسبت اعداد افسانه‌ای را که در مذهب دومینیک مهم بودند، مشاهده کرد. نسبت 1:2:4 که بیانگر هارمونی و هماهنگی در ساخت این پل زیبا است.

3. پل ریشه‌ی زنده (living root bridge) پلی زنده در هند

این پل را مردم نساخته اند، بلکه رویانده اند! مگالایای هندوستان مملو از پل‌های طبیعی زیبایی است که ساکنین این منطقه پر باران به کمک ریشه‌های درختان ساخته اند. پل “لیوینگ روت” یا ریشه زنده، یکی از این پل هاست که با طول 30 متر، قادر است وزن 50 نفر را تحمل کند. نکته جالب این پل‌ها این است که به دلیل باران‌های مکرر، به مرور زمان این ریشه‌ها رشد می‌کنند و به استحکام پل می‌افزایند.

4. پل خواجو در اصفهان

ایران زیبا نیز پل‌هایی دیدنی دارد که سالانه گردشگران خارجی را به خود جذب می‌کنند. شهر اصفهان به دلیل داشتن زاینده رود، شهری است که پل‌های زیادی همچون رگ بالا و پایین آن را به هم متصل می‌کنند. پل خواجو یکی از این پل‌های قدیمی است که در کنار سی و سه پل، مارنان، پل چوبی و… از جاذبه‌های گردشگری اصفهان محسوب می‌شود. به تازگی نورپردازی‌های زیبایی روی آن انجام می‌شود که به آن جلوه‌ی خاصی می‌بخشد. از عجایب پل خواجو، دو مجسمه شیر است که در دو سر پل قرار گرفته اند. عابران با نگاه کردن به یکی از مجسمه‌ها چشم مجسمه‌ی دیگر را نورانی می‌بینند. در میان جاذبه‌های گردشگری اصفهان، نام پل‌های زیادی دیده می‌شود.

5. پل لنکاوی (langkawi sky bridge) پلی در آسمان مالزی

شاید ظاهر این پل کابلی اندکی شما را بترساند! اما خیالتان بابت ایمنی آن جمع باشد. روی این پل در فضایی میان جنگل و آسمان قرار خواهید گرفت. دو ورودی مثلثی این سازه، به منظور استراحت و لذت بردن گردشگران بر روی آن تعبیه شده است. در میانه پل، مسیر شیشه‌ای به طول 10 متر قرار دارد. این پل را می‌توان از جاذبه‌های گردشگری خارق العاده‌ی جزایر لنکاوی دانست. پل لنکاوی sky bridge در مالزی.

6. پل مارپیچی هلیکس (Helix bridge) در سنگاپور

پل هلیکس که نام آن به دلیل شکل مارپیچی اش انتخاب شده است، از جاذبه‌های گردشگری سنگاپور در منطقه‌ی مارینا است. سازه این پل، زیبایی هنر معماری را به رخ می‌کشد. نورپردازی هلیکس، جلوه آن را در شب، کاملا نمایان می‌کند.

7. پل باد و بارن چنگیانگ (Chengyang) در چین


هفتمین پلی که از آن صحبت می‌کنیم، پل باد و باران است که به زبان محلی، چنگیانگ نامیده می‌شود. چنگیانگ از پل‌های زیبای چین است که ارتباط میان دو روستای پرجمعیت را میسر می‌کند. ارتفاع این پل، 64.4 و عرض آن 3.4 متر است و خود پل متشکل از سازه‌های کوچک دیگری نیز می‌شوند.

باشگاه خبرنگاران






تاریخ : جمعه 99/12/8 | 1:18 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

قلعه‌ های عجیب و نفرین شده در ایران

 

 امروزه قلعه‌ها اماکن توریستی محسوب می‌شوند که مهمان گردشگران و دوربین‌هایشان‌‌اند. اما در روزگاری، دور قلعه‌ها سازه‌های چند منظوره‌ای‌ بودند که برای اهدافی چون ذخیره‌سازی غذا، ایجاد لایه دفاعی هنگام هجوم دشمنان، محل سکونت اشرافیان و سایر موارد امنیتی به کار گرفته می‌شدند. بنابراین انواع مختلفی از قلعه‌ها را می‌توانیم در سراسر جهان مشاهده کنیم که در ابعاد و موقعیت‌های گوناگون ساخته شده‌اند. کمی پیشتر در لست‌سکند از قدیمی‌ترین دژ یا قلعه‌های ایرانی صحبت کردیم، اما اکنون به معرفی 6 قلعه‌ای می‌پردازیم که روایت و کاربرد آن‌ها متفاوت‌تر از سایر قلعه‌های ایران است.  

قلعه جنی، جزیره کیش
در جنوب غربی کیش نرسیده به کشتی یونانی مکان پر رمز و رازی به نام قلعه جنی وجود دارد. می‌گویند در این قلعه اجنه زندگی می‎‌کنند و بسیاری از بومیان کیش حاضر به نزدیک یا داخل شدن به آن نیستند. روایت‌هایی که از این قلعه کوچک و متروکه گفته می‌شود، بسیار زیاد است. از پیدا شدن جسد سربازهای پاسبان گرفته تا سرو صداهایی که گاه و بیگاه از این مکان شنیده می‌شود. در کل جوی که از قلعه جنی وجود دارد به حدی سنگین شده است که حتی گردشگرانی‌ هم که به این موضوعات اعتقاد ندارند حاضر به بازدید از آن نمی‌شوند. در کل چه این قلعه دارای اجنه باشد و چه نباشد به دلیل متروکه بودن و نبود هرگونه تجهیزات خاصی در اطراف آن، هنگام تاریکی شب فضای مخوفی دارد!


قلعه کنگلو، شهرستان سوادکوه


در شهرستان سرسبز سوادکوه، میان رشته‌ کوه‌های البرز، قلعه‌ تاریخی کنگلو دیده‌ می‌شود. کنگلو در گویش مازندرانی به معنای زنبور است اما عقاب مازندران، لقب دیگر قلعه کنگلو است که به خاطر شکل خاص و موقعیتش به آن نسبت داده شده است. این قلعه به دلیل دسترسی نه چندان آسانی که دارد، مورد توجه گردشگران زیادی قرار نمی‌گیرد؛ چرا که این بنا بیش از 1800 متر از سطح زمین ارتفاع دارد و برای رسیدن به آن نیاز است تا مسافتی را بدون ماشین و پیاده طی کرد. قلعه کنگلو در زمان امپراطوری ساسانیان ساخته شده است و دارای دو کاربرد اصلی داشت. یکی اینکه محلی برای پرستش میترا یا آناهیتا قرار می‌گرفت (شواهدی برای هر دو وجود دارد) و دیگر اینکه به دلیل معماری خاص آن، از قلعه کنگلو به عنوان دژی مستحکم مقابل یورش‌های مهاجمان استفاده می‌شد.

قلعه آدم‌خوار، استان اردبیل


قلعه بوینی یوغون که بیشتر با لقب ترسناک خود یعنی قلعه آدم‌خوار شناخته می‌شود، دژی کهن‌سال و بزرگ است که قدمت ساخت آن به پیش از اسلام و به اوایل حکومت هخامنشی بازمی‌گردد. این قلعه‌ خاص در استان اردبیل، شهرستان نیر، روستای کورعباسلو واقع شده است.

در گذشته این قلعه کاربردی دوگانه داشته و برای منظورهای نظامی و مسکونی استفاده میشده است. طبعا در عصر کنونی، نیاز به این دست کاربردها منسوخ شده، اما امروزه حتی قلعه بوینی یوغون به عنوان یک جاذبه توریستی نیز جایگاه بالایی میان گردشگران ندارد. زیرا گفته می‌شود قلعه بوینی یوغون آدمخوار بوده و هر کسی که به بازدید آن رفته، زنده بازنگشته است. البته منابع فارسی زیادی این موضوع را خرافات می‌دانند و صحت آن را با دلایل مختلفی نقض می‌کنند. اما به هر حال اگر کمی ماجراجویی جسورانه را می‌پسنیدید، بازدید از این قلعه را در لیست سفرهایتان بگذارید، زیرا علاوه بر اینکه می‌توانید از یک بنای چند هزار ساله دیدن کنید، معماری متفاوتی را شاهد خواهید بود که متحیّرتان می‌کند. یکی از این موارد، پله‌های دست‌سازی است که در آن دوران جهت سهولت رفت و آمد به قلعه، ساخته‌ شده بود‌.

قلعه سریزد، روستای سریزد


کاربرد قلعه سریزد به نوبه خود بسیار منحصر بفرد بوده و چیزی فراتر از یک دژ یا مکان استراتژیک جهت دفاع از مهاجمان است. قلعه سر یزد همانند صندق امانتی به کار گرفته می‌شد که روزگاری یزدی‌ها اموال با ارزش و غلات خود را به آنجا می‌سپردند. با توجه به قدمت قلعه سریزد که ساخت آن به زمان ساسانیان باز می‌گردد، می‌توان آن را قدیمی‌ترین صندق امانت جهان معرفی کرد. قلعه سریزد کاربرد نظامی نداشته اما با این حال مکانسیم دفاعی آن تامل‌پذیر است. دور تا دور این قلعه 2 لایه، دیوار مستحکم با دو دروازه مجزا محاصره شده است که در کنار خندق‌های 5 الی 6 متری ورود بیگانگان را بسیار دشوار می‌کرد. در قلعه سریزد 468 اتاق یا انبار وجود دارد که در سه طبقه ساخته شده‌ و هر کدام در گذشته متعلق به یک خانواده یزدی می‌شده است.

قلعه ایرج، شهرستان پیشوا 


قلعه ایرج را به عنوان بزرگ‌ترین قلعه خشت خام در جهان می‌شناسند که در قرن 5 یا 6 میلادی توسط ساسانیان بنا شد (شواهدی مبنی بر بازسازی نیز وجود دارد). این بنای عظیم که در شهرستان پیشوا واقع شده، دارای دیوارهایی به طول 15 تا 22 متر و عرضی تا حداکثر 25 متر است. البته یکی از ویژگی‌های جالب این قلعه، فضای 175 هکتاریی است که قلعه در داخل آن ساخته شده و در گذشته به عنوان مکانی برای آموزش رزمندگان محسوب می‌شده است. روزگاری فضای داخلی این قلعه با احتساب اتاقک‌های دیوار آن ظرفیت 50000 نفری را داشت. امروزه به دلیل فرسایش‌ و عوامل انسانی، بخش‌های عمده‌ آن تخریب شده و مورد کم لطفی قرار گرفته است.

قلعه پرتغالی‌ها، مناطق حوزه خلیج فارس


قلعه‌ پرتغالی‌ها واقع در مناطق حوزه خلیج فارس، یادگاری از استعمارگری پرتغال در قرن 16 بوده که امروزه به عنوان یک میراث ایرانی باقی مانده است. اشغال هرمزگان به دست پرتغالی‌ها در سال 1507 میلادی داستان درازی دارد. در آن زمان پرتغال، یکی از بزرگ‌‌ترین امپراطوری‌های جهان را در اختیار داشت و علاوه بر  مناطق جنوب غربی ایران، بخش‌‎هایی از چین و هند را نیز تحت مالکیت‌ خود قرار داده بود. پرتغالی‌ها به دلیل موقعیت عالی مناطق حوزه خلیج فارس به ویژه دسترسی به شمال قاره آفریقا در ایران مشغول به تجارت بودند و برای حفظ وضعیت خود، در امان ماندن از شورش‌های احتمالی و ... دست به ساخت قلعه‌هایی زدند که تا سال 1622 مالکیتش را برعهده داشتند. استعمارگری پرتغالی‌ها در ایران 115 سال طول کشید و سرانجام با حکم شاه عباس صفوی و به فرماندهی امام قلی خان پایان یافت. 

 کدام یک از این قلعه‌ها را از نزدیک دیده‌اید؟ آیا شما هم فکر می‌کنید این قلعه‌ها عجیب و مخوفند؟مخوفند؟

لست سکند






تاریخ : جمعه 99/12/8 | 1:12 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

عوامل و موانع آرامش روحی از نگاه امام ‌علی (ع)


در این مقاله گلچینی از بوستان کلام ولیّ مطلق، امیر بیان، امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را در مورد موانع و عوامل کسب آرامش روحی مورد دقت و تأمل قرار می‌دهیم.

1- در دل با خدا نه غیر خدا
مشکلات خود را آشکار کردن و شکوه و گلایه و آه و ناله نزد دیگران ذلت و خواری به همراه دارد. اینچنین اخلاقی و روحیه‌ای افکار منفی را در ذهن فرد پرورش می‌دهد و باعث سلب آرامش می‌شود. ناظر به این مطلب امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ، وَ رَضِی بِالذُّلِّ مَنْ کشَفَ عَنْ ضُرِّهِ، وَ هَانَتْ عَلَیهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیهَا لِسَانَه؛ آنکه جان را با طمع ورزی بپوشاند خود را خوار ساخته و هر که پریشان‌حالی و مشکلات خویش را با دیگران در میان نهد، تن به ذلت داده است و کسی که زبانش بر او فرمان راند و حاکم شود، خود را بی‌ارزش کرده است.»

کسی که سفره دل خویش را نزد این‌وآن باز کند و مشکلات خود را فاش کند رضایت به ذلت خود داده است. امام علی علیه‌السلام در نامه خود به فرزندش امام حسن علیه‌السلام می‌فرماید: «غم و اندوه خود را در پیشگاه خداوند مطرح کن تا غم‌های تو را برطرف کند و در مشکلات تو را یاری رساند.» روشن است که سخن‌گفتن با کسی که خالق و رازق و عاشق بندگان است و مشتاق است که بندگانش با او سخن گویند و از او کمک بخواهند تا از این قدرت بی‌پایان خود برای یاری رساندن به آنها استفاده کند، غم و اندوه را از انسان دور و او را امیدوار و شاد می‌کند. دعا و نیایش باعث می‌شود که افراد خوش‌بینانه احساس کنند بر وقایع آینده کنترل بیشتری دارند و این اعتقاد موجب افزایش اعتمادبه‌نفس، عزت‌نفس و احساس هدفمندی در آنها می‌شود و این حس خوب و مثبت و آرامش روحی گامی است برای پیشرفت و موفقیت و خوشبختی ...

2- قبول کردن واقعیت و بی‌تابی نکردن
تمام حوادث تلخ ‌و شیرین، همچون پلّه‏‌هایى متشکل از سنگ‌‏های سیاه و سفید، براى بالا رفتن و به کمال رسیدن است از این‌رو برای صعود کردن باید بدون توجّه به رنگِ پله‌ها، به‌سرعت از آن گذشت. چه زیبا امیرالمومنین علی علیه‌السلام فرمودند: «از بی‌تابی کردن بپرهیز که آن امید را قطع مى‌کند و کار را به ضعف مى‌کشاند و اندوه به بار مى‌آورد. بدان که دو راه نجات بیشتر نیست: یا مشکلى چاره دارد که باید چاره‌اندیشى کرد و یا چاره ندارد که در آن صورت باید شکیبایى ورزید.»

مشکلات و تلخی‌ها را باید به عنوان یک واقعیت قبول کرد وگرنه دچار فکر و خیال و آشفتگی روانی می‌شویم؛ به همین دلیل خداوند متعال از تأسف خوردن نهی کرده است «لِکیلا تَأْسَوْا عَلى‌ ما فاتَکمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکمْ وَ اللَّهُ لا یحِبُّ کلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ؛ تا بر آنچه از دست دادید، تأسف نخورید و به آنچه به شما داده شد،(سرمستانه) شادمانى نکنید و خداوندهیچ متکبر فخرفروشى را دوست ندارد.»

3- گمان و برداشت نیک
امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: «حُسْنُ الظَّنِّ رَاحَةُ الْقَلْب‏؛ گمان نیک، خوش‌بینی (فکر مثبت) باعث آرامش قلب است» و همچنین «حُسْنُ الظَّنِّ یُخَفِّفُ الْهَمَّ وَ یُنْجِی مِنْ تَقَلُّدِ الْإِثْم‏؛ گمان نیک اندوه را می‌کاهد و از افتادن در بند گناه مى‌‏رهاند.» البته ناگفته نماند باید مواظب باشیم و حساسیت شرایط زمان و مکان را در نظر بگیریم همه‌جا نمی‌شود حسن ظن داشته باشیم.

4-تلاش در رفع نیاز مردم
تلاش در جهت رفع نیاز و گرفتاری مردم به هر طریقی اعم از جانی، مالی، لسانی، قطعاً حس خوبی به انسان دست می‌دهد. چون کمک‌کردن تجلی رابطه انسان‌ها با یکدیگر است و این حس خوب انسان‌ها نتیجه‌اش خوشبختی است. امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «مِنْ کَمالِ السَّعادَةِ السَّعْىُ فى صَلاح الْجُمْهورِ؛ کوشش در راه اصلاح عموم مردم، از کمال خوشبختی است.

5- تغییر کردن و نو شدن
سعی کنیم خود را با تلاش کردن و رقابت مثبت تغییر دهیم، به ‌اصطلاح نو بشویم و امروز با فردا متفاوت باشیم؛ چون کوتاهی در فعالیت‌ها و انجام تکالیف موجب می‌شود فرد به اهدافش نرسد و آرزوهایش محقق نشود، نتیجه‌اش می‌شود احساس ناتوانی بی‌لیاقتی و اندوه و ناامیدی و این یعنی یک حس منفی و بد. امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «مَنْ قَصَّرَ فِی الْعَمَلِ ابْتُلِی بِالْهَمِّ؛ کسی که در انجام تکالیف و فعالیت‌های خویش کوتاهی کند به اندوه و افسردگی گرفتار می‌شود.»

6- صله رحم (ارتباط و دیدار با خویشاوندان)
امام علی علیه‌السلام درمورد اثرات مثبت رابطه با خویشاوندان می‌فرمایند: خویشاوندان انسان، بزرگ‌ترین گروهی هستند که از او حمایت می‌کنند و اضطراب و ناراحتی او را می‌زدایند و به هنگام مصیبت‌ها نسبت به او پرعاطفه‌ترین مردم هستند.

7- کلام حکمت‌آمیز و زیبا طلب کنید
امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: «إِنَّ هَذِه الْقُلُوبَ تَمَلُّ کمَا تَمَلُّ الأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکمِ؛ همانا این دل‌ها همانند بدن‌ها خسته و افسرده می‌شوند، پس برای شادابی دل‌ها سخنان حکمت‌آمیز و جالب بجویید.» همان‌طور که بعد از کار و تلاش خسته می‌شویم و با استراحت و تغذیه مناسب به جسمت صفا و طراوت می‌بخشیم، روح انسان هم این‌چنین است، نیاز به تغذیه و تقویت مناسب برای شارژ شدن دارد تا آرامش و حس خوب را کسب کند و از آنجایی‌که انسان فطرتاً همیشه طالب زیبایی و جویای حقیقت است، طبیعی است که با شنیدن سخنان زیبای حکمت‌آمیز حساس لذت و شادابی به او دست می‌دهد.

نتیجه: حس خوب و آرامش در زندگی، حقیقت مطلوبی است که اسلام آن را ستوده است و راه‌هایی برای رسیدن و نزدیک شدن به آن تعیین کرده است. از نظر اسلام حس مثبت و آرامش، امری واقعی حقیقتی دست‌یافتنی است.
* حجت‌الاسلام مصطفی پورصدوقی استاد حوزه علمیه قم

تسنیم






تاریخ : پنج شنبه 99/12/7 | 8:22 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

 

گاهی در زمان انتخابات ما ایمان، اعتقادات و مبانی دینی را کنار می‌گذاریم و فقط برای اینکه حزب و جریان سیاسی منطقه ما اقتضاء می‌کند که فلان شخص رئیس جمهور یا نماینده مجلس و شورا شود، تمام مبانی اعتقادی را زیر پا می‌گذاریم و به دنبال منافع حزب و جریان خود می‌رویم.

آنچه همیشه به ما ضربه زده این است که جریانات سیاسی ایجاد شده سیاسی بوده اند اما از دیانت بی ‌بهره بوده اند و فعالیت سیاسی اجتماعی انجام شده اما فعالیت ایمانی نبوده و دغدغه ما به جای ایمان و تقوا، حفظ منافع حزب و جریان بوده است.

در آیه 103سوره آل عمران هم می‌خوانیم که باهم همراه شوید و به ریسمان الهی چنگ بزنید و برای خدا قیام کنید و هم افزایی کنید، یعنی پس از اینکه به سه عنصر ایمان، تقوا و تسلیم مجهز شدید حال به سراغ همدلی و هم افزایی با یکدیگر بروید.






تاریخ : پنج شنبه 99/12/7 | 3:25 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

فیلم‌های غیراخلاقی که ریشه عشق را می‌سوزاند

 

 فردی که به دیدن فیلم‌های غیراخلاقی معتاد شود، زندگی مشترکش از طراوت و احساس عمیق دوست‌داشتن و دوست داشته‌شدن خالی خواهد شد
 پورنوگرافی نمایشی بی‌پرده با هدف ایجاد هیجان و تحریک است که در قالب‌های مختلف از جمله کتاب، عکس، پویانمایی، فیلم و... ارائه می‌شود. امروزه تولید فیلم‌های غیراخلاقی به یک صنعت پول‌ساز تبدیل شده است که متولیان آن به دنبال کسب درآمدهای آن چنانی هستند و برای هر گروه سنی برنامه‌ریزی، هدف گذاری و تدوین می‌کنند. به عبارتی این فیلم‌ها که با هدف کسب درآمد تولید می‌شوند، با در نظر گرفتن تفاوت آدم‌ها، ویژگی‌های آن‌ها، نیازهایشان، کمبودها و کاستی‌های آن‌ها سعی در ایجاد جاذبه و هیجان های مختلف دارند. فیلم‌هایی که مشاهده آن‌ها عوارض و آثار مخرب بسیار زیادی دارد. در ادامه، نکاتی در همین باره مطرح خواهد شد.

در جلسات مشاوره تبعات ناشی از این کار را دیدم
مشاهده  فیلم‌های غیراخلاقی تاثیرات فراوانی دارند از جمله این‌که می‌تواند اعتیادآور باشد و تبدیل به یک عادت منفی شود. قبل از این که به تاثیر منفی این اشتباه بر روابط زوج‌ها بپردازم، باید بگویم در طول مدتی که به کار درمان و مشاوره مشغول هستم به اشکال مختلف تبعات ناشی از مشاهده فیلم‌های این چنینی را در اتاق مشاوره‌ام دیدم و جدیدترین مورد آن مردی بود که به دلیل اعتیاد به فیلم‌های غیراخلاقی به دختر 13 ساله خود تمایل پیدا و رابطه جنسی ولی نه به شکل کامل با وی برقرار می‌کند. همچنین نارضایتی‌های زوج یا زوجه‌ای که همسرش به این فیلم‌ها اعتیاد دارد هم در جلسات مشاوره کاملا مشهود است و بار روانی منفی که به دلیل اعتیاد رفتاری همسرش تجربه می‌کند هم موضوع مهمی است.
اصلی‌ترین آسیب‌های تماشای چنین فیلم‌هایی
اما اصلی‌ترین آسیب‌های تماشای چنین فیلم‌هایی عبارتند از:
ایجاد توقعات بالا|  از جمله مشکلات مشاهده فیلم های پورن ، بالا بردن سطح توقعات همسران از عملکرد جنسی همدیگر است.‌ در این فیلم‌ها انواع عملکردها و رفتارها اتفاق می‌افتد که در یک رابطه زناشویی ساده بین زن و شوهر اتفاق نمی‌افتد یا این که در فیلم‌های مذکور زنان و مردانی به تصویر کشیده می‌شوند که در فیلم رفتارها و حرکات غیرمعمول دارند که در رابطه زوجین ممکن و میسر نیست. از طرفی از آن جایی که فیلم‌های غیراخلاقی در خدمت صنعت پول‌ساز پورنوگرافی هستند، افراد حاضر در این فیلم‌ها با انواع مراقبت‌ها، هزینه‌ها، عمل‌های زیبایی و... می‌توانند به لحاظ ظاهری جذاب‌تر از همسران افراد معتاد به این فیلم‌ها به نظر برسند و زمینه برای ایجاد مقایسه همسر خود با مرد یا زن حاضر در فیلم بنا گذاشته می‌شود. موضوعاتی که به دلسردی منجر می شود و در نتیجه در بلند مدت میزان رضایت جنسی زوج‌ها را کاهش می‌دهد.
 کاهش صمیمیت|  تماشای چنین فیلم‌هایی می‌تواند به بی تفاوتی به زوج یا زوجه، بی‌ارزش دانستن تک همسری، شک کردن  و ارزش‌ قائل نشدن برای ازدواج منجر شود و رابطه زوج ها صرفا تبدیل به یک رابطه فیزیکی شود. رابطه‌ای که صرفا در خدمت میل جنسی و حالت‌های حیوانی انسان قرار می‌گیرد و از روح انسانی و لطیف این رابطه می‌کاهد و باعث می‌شود که رابطه از طراوت و احساس عمیق دوست داشتن و دوست داشته شدن دور شود و دیگر نتوان برای آن نام عشق را بر زبان آورد زیرا ما می‌دانیم که عشق از مولفه تعهد، صمیمیت و شهوت تشکیل شده است.
 معتاد شدن به این رفتار اشتباه|  بعد از مدتی تماشای فیلم‌های پورن این رفتار تبدیل به عادت می‌شود به این معنا که افراد این رفتار را به شکل عادتی انجام می دهند و به عبارتی معتاد به آن می‌شوند و برای انجام رابطه زناشویی نیاز به این پیدا می‌کنند که با تماشای این فیلم‌ها تحریک شوند و با همسرشان رابطه برقرار کنند. تصویرسازی‌های ناشی از این عادت مخرب هم باعث می‌شود که در رابطه، فرد به جای توجه به همسر خود به تخیل خود و مردان و زنان موجود در فیلم توجه کند و سعی می‌کند با تصویرسازی آن‌ها به اوج لذت جنسی برسد.
 تنوع‌طلب شدن|  مشاهده افرادی با موقعیت‌ها و حالت‌های مختلف در این فیلم‌ها باعث ایجاد تنوع‌طلبی در زوج ها می‌شود به گونه‌ای که تمایل پیدا می‌کنند با افراد مختلف وارد رابطه شوند. عاملی که در بلند مدت زمینه را برای فروپاشی رابطه زوج ها و ایجاد نارضایتی زناشویی فراهم می‌آورد. از آن جا که فیلم‌های پورن گسترده است و فرد در هر بار مشاهده فیلم انواع و اقسام افراد را در رابطه با یکدیگر مشاهده می‌کند دچار تنوع طلبی در رابطه خود می‌شود و زمینه را برای خیانت و فروپاشی سیستم خانواده فراهم می‌کند.
خودارضایی|  مشاهده شده است که تمایل به خودارضایی در مردان و زنان معتاد به مشاهده فیلم‌های پورن از دیگر افراد بیشتر است به گونه‌ای که این افراد به رغم داشتن همسرتمایل دارند خود را با تخیلات جنسی ناشی از مشاهده فیلم‌های پورن ارضا کنند و با این عمل باعث رنجش و ایجاد ناراحتی‌های روان شناختی در همسرشان شوند.
 
اگر به این فیلم‌ها اعتیاد پیدا کردیم، چه کنیم؟
گام اول| باید به لحاظ شناختی خود را آماده کنید؛ به عبارتی فهرستی از دلایل خود را در این باره که چرا می‌خواهم مشاهده فیلم‌های غیراخلاقی را ترک کنم برای خود، روی کاغذ بنویسید و همچنین بنویسید که مشاهده این فیلم‌ها چه آسیب‌هایی را برای شما رقم زده و باعث شده است که شما چه چیزهایی را از دست بدهید. این کار به ارتقای بینش و آگاهی شما کمک می‌کند. همچنین انگیزه کافی را در شما ایجاد و تقویت می‌کند.
گام دوم| به دنبال جایگزین باشید و سعی کنید تا فعالیتی را جایگزین کنید. برای این منظور از مسافرت، ورزش، هنر و انجام فعالیت‌های اجتماعی و تفریحی به عنوان جایگزین‌های مناسب استفاده کنید. همچنین محیط خود را تغییر دهید و ماندن به تنهایی در اتاق و فضای‌مجازی را امتحان نکنید. امتحان کردن برخی امور به زیان‌های آن‌ها نمی‌ارزد و از طرفی خود را بسیار قوی در نظر نگیرید که من با وجود بودن در محیطی تنها این رفتار را انجام نخواهم داد.‌
گام سوم| راه را دشوار کنید، یعنی آن که برای سایت‌های غیراخلاقی که فیلتر شده‌اند از فیلترشکن استفاده نکنید و تا حد امکان فیلتر شکن‌ها را از سیستم خود حذف کنید و با این کار دسترسی آسان خویش به محتواهای زننده را از بین ببرید و حذف کنید. با این کار شما برای رسیدن به محتواهای دلخواه اذیت خواهید شد و قدمی مهم برای ترک آن برداشته خواهد شد.

نویسنده : دکتر هادی غلام‌محمدی| مشاور خانواده

خراسان






تاریخ : پنج شنبه 99/12/7 | 1:4 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

لزوم آشنایی با شیوه‌های نیرنگ برای دفع آن

 

شکی نیست که انسان از سوی دشمنانی سوگندخورده همچون ابلیس، این شیطان جنی مواجه است که با بهره‌گیری از شیاطین دیگر جنی و انسی تلاش می‌کند تا با مکر خویش، هرگز هیچ فرد انسانی به مقصد و مقصود الهی؛ یعنی دستیابی به خلافت در سایه عبودیت نرسد. ابلیس خود در این‌باره به خداوند گفته است: پس به سبب آنکه مرا اغوا کردی و به بیراهه افکندى! من هم براى فریفتن آنان حتما بر سر راه راست تو خواهم نشست؛ آنگاه از پیش رو و از پشت‏ سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آن‌ها مى‌تازم و بیشترشان را شکرگزار نخواهى یافت. (اعراف، آیات 16 و 17)

همچنین گفته است: به من بگو این کسى را که بر من برترى دادى براى چه بود؟ اگر تا روز قیامت مهلتم دهى قطعا فرزندانش را جز اندکى از آن‌ها با ریسمان انداختن در گردنشان به تباهی کشیده و ریشه‏ کن خواهم کرد.
(اسراء، آیه 62)

خدا نیز فرمود: برو که هر کس از آنان تو را پیروى کند، مسلما جهنم سزایتان خواهد بود که کیفرى تمام است؛ و از ایشان هر که را توانستى با آواى خود تحریک کن! و با سواران و پیادگانت بر آن‌ها بتاز! و با آنان در اموال و اولاد شرکت کن! و به ایشان وعده بده! و شیطان جز فریب به آن‌ها وعده نمى‏‌دهد. (اسراء، آیات 63 و 64)

از آنجا که هر فرد انسانی با چنین دشمن نادیدنی (اعراف، آیه 27) مواجه است که در پیرامونش طواف می‌کند (اسراء، آیه 201) تا با فتنه‌گری (اعراف، آیه 27) وسوسه‌گری (اعراف، آیه 20؛ طه، آیه 120)، دادن وعده‌های دروغین (ابراهیم، آیه 22) و مانند آن‌ها او را از هدف اصلی آفرینش یعنی عبودیت و بندگی خدا و دستیابی به مظهریت ربوبیت و قرار گرفتن در جایگاه خلافت الهی باز دارد، لازم است تا انسان به دشمن شناسی پرداخته و روش‌های فریب و نیرنگ بازی او را بداند تا این‌گونه امکان دفاع و مقابله فراهم آید.
مهم‌ترین روش‌هایی که مکاران و نیرنگبازانی، چون شیطان برای دستیابی به اهداف شوم و مانع‌تراشی در راه رسیدن دیگران به مقصود خویش به کار می‌گیرند، شامل موارد زیر است:

1. اغواگری: اغواگری به این معنا است که شخص را در موقعیتی قرار‌دهی که گمان می‌کند در جایگاه مهم و برتری قرار دارد یا می‌تواند قرار گیرد. از مصادیق این روش می‌توان به «ادلاء» اشاره کرد که برگرفته از «دلو» است. ادلاء‌کننده، دلوی را فراهم می‌آورد تا انسان را برای دستیابی به آبی که سراب است به درون گودالی می‌فرستد که شخص گمان می‌کند چاه است. وقتی انسان به قصد آب به درون گودالی در آید که این‌گونه وانمود شده که چاه است، آنگاه ریسمان را می‌کشند تا در آن گودال بماند. ابلیس و شیطان با انسان این‌گونه رفتار می‌کند، او را به چیزی دروغ وعده می‌دهد که برای انسان امری مهم و ارزشی است، ولی وقتی انسان با ریسمان پوسیده ابلیس به درون می‌رود می‌بیند که گودالی است پر از هیچ، نه چاهی پر از آب. سراب نشان دادن و آب نمودن از دیگر مصادیق همین روش و رویه ابلیس است. خدا بیان می‌کند که ابلیس با چنین روشی والدین نخستین بشریت را فریب داده است؛ زیرا ابلیس با بیان اینکه فرشته شدن یا سلطنت جاودان در چشیدن میوه درخت ممنوع است، آدم و حوا (ع) را به عریانی و هبوط کشاند. (اعراف، آیات 20 تا 22)

2. تبلیغات فریبنده: از دیگر شیوه‌های ابلیسی نیرنگبازان بهره‌گیری از تبلیغات فریبنده است. اینان برای دستیابی به مقصود پلید خویش، گنجشک را رنگ کرده و به‌جای قناری می‌فروشند. محتوای باطل را در زر ورق می‌پیچند و با کلمات زیبا و دلنشین و شیوا و رسا سخنان شیطانی را بیان می‌کنند. با بهره‌گیری از ابزار‌های گوناگون و اشکال زیبا در قالب انواع هنر‌ها و فیلم‌ها و نمایش‌ها، رفتار‌های شیطانی و منکرات و نابهنجار‌های ضدارزشی و ضد فرهنگی را به خورد مخاطبان خویش می‌دهند. این‌گونه است که مستکبران و ظالمان شیطان‌صفت با بهره‌گیری از عناوینی، چون حقوق بشر و رهایی زن و آزادی بشر و مانند آنها، بیشترین موانع را در سر راه انسان‌های ارزشی و مصلحان واقعی ایجاد می‌کنند و با روان گردان فرهنگی، ذهن و قلب مخاطبان را تسخیر می‌کنند و آنان را به‌عنوان بردگان فرهنگی به کار می‌گیرند. (انعام، آیه 112)

3. تحریک عواطف و احساسات: انسان سلیم کسی است که عقل و قلب او در یک حالت توازنی فعالیت می‌کند. بنابراین، عواطف و هیجانات و احساسات چنین شخصی بر اساس معیار‌هایی عمل می‌کند که عقل سلیم آن را توصیه کرده است. چنین انسانی نه خشک و خالی از عواطف است و نه گرفتار فرحناکی هیجان زدگی. اما شیاطین انسی و جنی برای اینکه انسان را از حالت سلامت حقیقی خارج کنند و تعادل میان عقل و قلب را از میان بردارند، با بهره‌گیری از هر چیزی و با آمیختگی حلال و حرام یا همان حق و باطل تلاش می‌کنند تا عواطف و احساسات بر عقل چیره شود؛ زیرا در یک حالت هیجانی مثبت یا منفی مانند هیجان حزن و اندوه شدید، یا هیجان فرحناکی، بهتر می‌توان بر رفتار و کنش و واکنش افراد چیره شد و آنان را به سمت و سوی برد که اهداف شیطانی بدان تحقق می‌یابد. بر اساس آموزه‌های وحیانی ایجاد خوف شدید در مخاطب با فرحناکی موجب می‌شود تا شخص به دور از عقلانیت رفتار کند و تصمیماتی اتخاذ نماید که برخلاف اهداف و مقاصد اصلی انسان است. (طه، آیات 60 تا 63؛ اعراف، آیات 109 و 110 و 123)

4. ترور: از دیگر شیوه‌های پلید شیاطین جنی و انسی برای مانع‌تراشی بر سر راه انسان‌های خوب، بهره‌گیری از روش‌های ناجوانمردانه، چون ترور فیزیکی و ترور شخصیت است. دشمن اگر نتواند از طریق ترور شخصیت به اهداف خویش برسد از ترور فیزیکی و حذف افراد موثر بهره می‌گیرد تا دیگرانی که از این افراد پیروی می‌کنند در شرایطی قرار گیرند که نتوانند تصمیم درستی اتخاذ کنند و بناچار رویه و منش و کنش خویش را تغییر دهند و در مسیر باطل گام بردارند. (نمل، آیه 50؛ انفال، آیات 30؛ توبه، آیات 63 و 64)

5. همراهی دروغین: همراهی، یکی از روش‌هایی است که در روان شناسی پیام، بسیار مورد تأکید است؛ زیرا اگر کسی بخواهد پیامی را به‌ویژه به مخاطبی برساند که اصل را بر مخالفت و مخالف‌خوانی گذاشته است، چاره‌ای جز این نیست که انسان با همراهی، این حالت دفاعی را از شخص سلب کند. این‌گونه است که حضرت ابراهیم (ع) برای برداشتن سد دفاعی بت‌پرستان، با آنان همراهی می‌کند تا سپس با بیان نواقص و کمبود‌های بت‌پرستی آنان را به سوی دین حنیف اسلام رهنمون سازد. (انعام، آیات 76 تا 79) شیاطین نیز از این روش برای حذف سد دفاعی مومنان بهره می‌گیرند. البته آنان این همراهی را با بهره‌گیری از ابزار‌های باطل و دروغین ایجاد می‌کنند. آنان برای شکست مقاومت مومنان، مدعی اسلام و دوستی و مانند آن می‌شوند و با ابراز دروغین همدردی و همدلی و همراهی می‌کوشند تا مقاومت و سد دفاعی شکسته شود و بتوانند اهداف و مقاصد پلید خویش را جامه عمل بپوشانند. بر همین اساس می‌بیینیم که دشمنان اسلام به یکدیگر سفارش می‌کنند که با اظهار اسلام و سپس ارتداد موجبات سست‌کردن ایمان مسلمانان را فراهم سازند. (آل‌عمران، آیه 72؛ نساء، آیه 137؛ مجمع‌البیان، ج 3- 4، ص 193) خدا در قرآن می‌فرماید که برخی از مردم از جمله منافقان از ادعای همراهى با مؤمنان، بهره می‌گیرند تا با چنین شیوه‌ای خود را در دل مومنان خوب و نیک جلوه دهند و به اهداف پلید خویش برسند. (توبه، آیه 56)

6. مراوده: یکی از روش‌هایی که در مکر و کید از آن سود برده می‌شود، مرادوه و اختلاط و رفت و آمد است؛ زیرا رفت و آمد بسیار موجب می‌شود تا شخص در حالتی از انس و الفت قرار گیرد که هرگونه سد دفاعی شکسته شود. مراوده‌های شیطانی که مردان و زنان نامحرم با هم دارند، بستری برای تجاوزگری و خیانت در امر زناشویی است. در مسائل سیاسی و اجتماعی نیز این شیوه به کار گرفته می‌شود تا با ایجاد مراوده فضا برای سوءاستفاده فراهم آید؛ بنابراین لازم است در مراوده‌های اجتماعی و سیاسی مواظب باشیم تا در دام مکر و حیله دشمنان نیفتیم.

7. اظهار دروغین نصیحت: یکی دیگر از روش‌های مکاران این است که در جامه دروغین نصحیت و پند وارد می‌شوند و با اظهار دروغین خیرخواهی، این امکان را فراهم می‌آورند تا سد دفاعی شکسته شود و شخص خود را برای پذیرش حرف و عمل باطل آماده سازد. اظهار خیرخواهى و نصیحت‌خواهى، شیوه مکر فرزندان یعقوب در ربودن یوسف (ع) از جمله این موارد است که در قرآن بیان شده است. (یوسف، آیات 11 و 12) امروز نیز در دنیای اجتماعی و سیاست، دشمنان در قالب نصیحت و خیرخواهی، مواضع باطل خویش را پیش می‌برند و مخالفان را به موافقان خویش تبدیل می‌کنند. همین نصحیت خواهی و خیرخواهی را ابلیس برای به دام کشیدن حضرت آدم (ع) به کار گرفته است. (اعراف، آیات 20 تا 22)

8. سحر و جادو: سحر از علوم اکتسابی است که می‌توان آن را تعلیم و آموزش داد؛ یعنی قابلیت یاددهی و یادگیری دارد. از همین رو آن را به‌عنوان علوم غریبه دسته‌بندی کرده‌اند که علم و دانش قابل یادگیری است، هر چند که نسبت به دیگر علوم قریبه، این علوم غریبه است؛ یعنی تعلیم و تعلم آن سخت‌تر و دشوارتر است؛ ولی به هر حال قابل یادگیری است. از نظر قرآن، برخی از مردمان از این علوم برای دستیابی به اهداف پلید خویش سود می‌برند؛ زیرا انجام کید و مکر در این‌گونه علوم و تأثیرگذاری بر دیگران آسان‌تر است؛ یعنی کسی که این علوم سخت را بتواند بیاموزد به آسانی می‌تواند دیگران را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو در اسلام حرام است. از نظر قرآن دشمنان برای دستیابی به اهداف پلید خویش ممکن است از این علوم غریبه از جمله سحر بهره گیرند تا با کید و مکر خویش امکان جلوگیری از راه حق فراهم آید و مومنان نتوانند به مقاصد عالی و متعالی خویش دست یابند. (طه، آیات 60 تا 69)

9. اظهار دروغین صلح‌خواهی: دشمنان از هر چیز مثبت و خوب و زیبا برای دستیابی به اهداف پلید خویش استفاده می‌کنند؛ بنابراین در مکر و کید تنها به ابزار‌های باطل اهتمام ندارند، بلکه از ابزار‌های حق و باطل نیز بهره می‌گیرند تا بتوانند با اظهار دروغین خویش سد دفاعی را بشکنند و مقاومت را کاهش یا از میان بردارند. این‌گونه است که از صلح خواهی و صلح‌طلبی به‌عنوان ابزاری برای کید و نیرنگ خویش بهره می‌گیرند. (انفال، آیات 61 و 62) بنابراین می‌بایست انسان عاقل مومن مواظب باشد تا در دام اظهار دروغین صلح خواهی دشمنان نیفتد و در شرایط تسلیم قرار نگیرد.

10. اظهار عشق، محبت و معاشقه: یکی از روش‌های مکر و کید دشمنان، بهره‌گیری از اسباب عشق و محبت و معاشقه برای شکست سد دفاعی فرد مقابل است. همان‌طوری که زنان مصری برای شکست سد تقوای الهی یوسف (ع) از این ابزار استفاده کردند، امکان استفاده از سوی دیگر زنان نیز وجود دارد (یوسف، آیات 32 و 33)؛ زیرا در روایتى از امام سجّاد (ع) آمده که زنان مصرى هر یک مخفیانه پیام عشق خود را به سوى یوسف (ع) فرستادند و از او درخواست دیدار کردند تا این‌گونه ایشان را در دام اندازند و به زنا بکشانند. (تفسیر نورالثقلین، ج 2، ص 415، ح 17) امروز ارسال پیامک‌ها یا تصاویر عاشقانه و لطیفه‌های جنسی به یک ابزار مراوده و اظهار عشق در شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی تبدیل شده است که بسیاری از مردان و زنان پاکدامن را به سوی شهوت جنسی خیانت آمیز دعوت می‌کند. البته همین اظهار دروغین در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی نیز به کار گرفته می‌شود تا اشخاص در دام محبت دروغین دشمن افتاده و این‌گونه گرایش به مقاصدی پیدا کنند که دشمنان استکباری و ظالم برای مسلمانان برنامه‌ریزی کرده‌اند.

11. استفاده ابزاری از مقدسات: یکی دیگر از روش‌های مکاران و نیرنگ بازان، بهره‌گیری از مقدسات برای دستیابی به اهداف و مقاصد باطل و پلید است. بنابراین، اگر دشمن احساس کند که امری مقدس است، می‌کوشد تا از آن به‌عنوان ابزاری برای تقرب بهره گیرد و این‌گونه با ایجاد نوعی همدلی و همراهی دروغین در بلندمدت اهداف خویش را جامه عمل می‌پوشاند. ابلیس با علم به تقدس اسمای الهی در نزد حضرت آدم (ع) به سوگند دروغ متوسل می‌شود تا این‌گونه حرف خویش را به کرسی بنشاند. بسیاری از مردم نیز با سوگند دروغ بر آن هستند تا در خرید و فروش یا امور دیگر اهداف پلید و ناپاک خویش را به سرانجام برسانند. (نحل، آیه 94؛ اعراف، آیات 21 تا 22؛ منافقون، آیات 1 تا 2)

12. نفاق: کید و مکر نیرنگ‌بازان در قالب نفاق و دورویی نیز ظاهر می‌شود و انسان مومن عاقل می‌بایست مواظب چنین مکاری و نیرنگ‌بازی باشد. این نفاق در حوزه سیاسی و اجتماعی بیشتر از دیگر حوزه‌ها خودنمایی می‌کند و خطر آنان برای اجتماع و امت اسلام بسیار است. (نساء، آیه 142) از رسول خدا (صلى‌الله‌علیه‌و‌آله) از چگونگى خدعه با خدا سؤال شد. ایشان فرمود: به دستور‌های الهى عمل مى‌کند، امّا قصد وى غیر خداست. (تفسیر عیّاشى، ج 1، ص 283، ح 295)

منبع: روزنامه کیهان

باشگاه خبرنگاران






تاریخ : چهارشنبه 99/12/6 | 10:57 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

8 راهکار برای افزایش اعتماد به ‌نفس کودکان

 حد ومرز تعیین کنید |   کودکان، مشتاقِ حد و مرزهایی هستند که به آن‌ها کمک می‌کند دنیایی را که اغلب باعث سردرگمی‌شان می‌شود، درک و مدیریت کنند. حدود و مرزهایی را تعیین کنید که در آن محدوده فرزندتان بتواند با خیال راحت به کشف علایق خود بپردازد، با این کار عشق خود را به او نشان می‌دهید.
 به کودک مسئولیت بدهید |   مأموریت فرزند نوپای شما در زندگی این است که به موجودی مستقل تبدیل شود. پس زمانی که از لحاظ رشدی به مرحله‌ای رسید که توانست اسباب‌بازی‌هایش را سر جای خود قرار دهد، بشقابش را از روی میز غذا بردارد و ببرد و خودش لباس بپوشد، بگذارید این کارها را خودش انجام دهد. سپردن مسئولیت به بچه‌ها برای عزت‌نفس‌ آن‌ها (و سلامت روانی شما) لازم است.
 اجازه دهید گاهی خودش مشکلاتش را حل کند |   فرصت یافتنِ راه‌حل را به صورت انفرادی به فرزندتان بدهید. زمانی که ناکامی کوچک کودک‌تان را با عشق تصدیق می‌کنید، بدون این‌که بلافاصله وارد عمل شوید تا نجاتش بدهید، به او سرسخت بودن و اتکای به خود را می‌آموزید.


 از نصیحت بپرهیزید |   کودکان نمی‌توانند تعداد زیادی قاعده و قانون را هضم کنند و در مواجهه با قوانین بی‌شمار، بی‌علاقه و بی‌توجه می‌شوند. بحث درباره‌ مسائل پیشِ پاافتاده‌ای مثل انتخاب لباس‌ یا حرف‌ بدی را که در موقعیت خاصی از دهان‌شان بیرون آمده است ، فراموش کنید. تمرکز خود را بر قانون‌های واقعا مهمی مثل ممنوعیت برخورد فیزیکی با دیگران، گفتار گستاخانه یا دروغ گفتن بگذارید.
 انتخاب بازی به سلیقه کودک باشد |   بگذارید آن‌ها انتخاب‌کننده نوع بازی باشند و درباره‌ قوانین وسواس به خرج ندهید، شما هم با جریان پیش بروید و لذت ببرید، این معنای بازی است.
 برای فرزندتان از نوزادی کتاب بخوانید |   بچه‌های کوچک عاشقِ گوش دادن به صدای والدین خود هستند. وقتی او را در آغوش‌ گرفته‌اید، خواندن کتاب ، تجربه‌ پیونددهنده‌ای را شکل می‌دهد و او را برای یک‌ عمر کتاب خواندن تربیت می‌کند.
 الگویی شایسته‌ برای فرزندان‌تان باشید
کودکان با نگاه کردن به رفتار شما می‌آموزند که چگونه رفتار کنند. این‌که الگوی رفتار مناسب، محترمانه و خوب باشید ،خیلی بهتر جواب می‌دهد تا این‌که بخواهید آن‌ها را با حرف‌های‌تان تربیت کنید.
 در مقابل فرزند به همسرتان محبت کنید
همسرتان را در آغوش بگیرید و با الفاظ محبت‌آمیز یکدیگر را صدا کنید. ازدواج شما یگانه الگوی فرزندتان برای درک چگونگی یک رابطه‌ عمیقِ احساسی است؛ این‌که چنین رابطه‌ای چگونه باید باشد، چه احساسی در آن جریان دارد و چه معنایی می‌دهد. پس این وظیفه شماست که استانداردی عالی در ذهن کودک‌تان خلق کنید.
نویسنده : مارال مرادی روزنامه نگار منبع: parents
خراسان






تاریخ : چهارشنبه 99/12/6 | 10:39 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.