نقش امام علی (ع) در حفظ آرامش خانواده‏

 

 

اطلاعات/ زن و مرد در کشاکش زندگی خود با بحران‌ها و تلاطم‌هایی مواجه می‌شوند و احتیاج به یک لحظه آرامشی دارند تا بتوانند راه را ادامه دهند. آن لحظه آرامش همان وقتی است که در محیط سرشار از محبت و عطوفت خانوادگی قرار می‌گیرند. مرد وقتی با همسر خود مواجه می‌شود، با همسری که به او عشق می‌ورزد، با او و در کنار اوست و با او احساس یگانگی می‌کند، این همان لحظه آسایش و آرامش اوست و زن چون روح ظریفتری دارد، بیشتر به آرامش و تکیه کردن به یک شخص مطمئن یعنی همسرش نیاز دارد‏‎. ‎امام علی(ع) در برقراری آرامش در خانواده همراه حضرت فاطمه(س) از روش‌هایی استفاده کردند.

‎‏1‏‎. حاکم ساختن روحیه بندگی در خانواده‏: قرآن کریم آرامش دل و اطمینان خاطر را در گرو نام و یاد خداوند قرار داده است. چنان که در سوره رعد آیه 28 آمده است: آگاه باشید، تنها با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌‏‎یابد. خداوند متعال محیط آرام و امن خانه را مکانی محترم شمرده است، اما چنانچه این محل معبدی برای بندگی و ذکر خداوند واقع شود، چنان که در سوره نور آیه 36 آمده است: (این نور الهی) در خانه‌هایی است که خداوند اذن داده است تا بالا برده شده و نام او در آن‌ها ذکرشود؛ در آن خانه‌ها در بامدادان و شامگاهان تسبیح او می‌گویند‎.

‎حضرت علی(ع) به دلیل انسی که با خدا و عبادت و قرائت قرآن داشتند، در تحکیم فضای بندگی خداوند متعال در خانواده سهیم بودند. ایشان اتاقی را به عبادت (وسائل الشیه، ج3، ص555) و اوقاتی را برای مناجات با پروردگار یکتا قرار داده بودند؛ چنان غرق در مناجات بودند که مثل چوب خشکی بر زمین می‌افتادند که برخی از اصحاب گمان می‌کردندکه جان از بدنشان خارج شده است(مناقب آل ابی طالب، ج1، ص389).ایشان بیش از همه روزه می‌گرفت و نماز مستحبی را برپا می‌داشت و همواره ذکر می‌گفتند.(شرح نهج البلاغه، ج1، ص27) روحیه تعبد و بندگی که امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) چنان آرامشی در خانواده برقرار کرده بود که در برابر کمبودها و سختی‌ها و ناملایمات زندگی هیچ‌گونه اضطراب و ناشکیبایی در ارکان خانواده به وجود نیامد. بازتاب این آرامش درونی در مواجهه اعضای خانواده با کمبودهای مالی، سختی‌های جهاد، کمبود حضور پدر در خانواده، عرصه‌های ایثار و مقاومت، بخصوص در حماسه عاشورا و اسارت اهل بیت می‌توان دید. پس اولین گام والدین در آرامش خانواده، ایجاد فضایی معنوی و ارتباط دائم با پروردگار است‏‎.

‎‏2‏‎. کسب رضایت همسر: ‎حضرت علی(ع) به سهم خود در تأمین خواسته‌ و جلب رضایت همسرش کوشا بوده است. امام علی(ع) به همسرش به عنوان پاره تن رسول خدا(ص)، بهترین یاور در اطاعت از خدا وسرور زنان عالم می‌نگریست و ایشان درباره روحیه سازگاری در خانواده فرمود: به خدا سوگند، تا پایان عمر حضرت فاطمه(س) هیچ‌گاه او را بر خشم نیاوردم و بر کاری مجبورش نساختم(بحارالانوار، ج 43، ص134‏‎)

‏3‏. ‎تأمین معاش خانواده‏: ‎‎حضرت علی(ع) برای تأمین آسایش مادی خانواده‌اش با دستان خود زمین را بیل و شخم می‌زد و آب از زمین بیرون می‌کشید و نخلستان‌های دیگران را آبیاری می‌کردند..(شرح نهج ?البلاغه، ج1، ص21) اوضاع معیشتی مسلمانان مهاجر در مدینه به قدری نابسامان بود که حضرت علی(ع) نه تنها کارگری میکردند بلکه گاهی دستمزدش تنها چند دانه خرما بود. با این وجود چنین فرصت‌هایی را از دست نمی‌دادند.(بحارالانوار، ج41، ص134) تلاش حضرت علی(ع) برای تأمین آسایش همسرش علاوه بر یاری رساندن وی در انجام کارهای خانه، در خطاب‌های محترمانه، اهدای هدیه، نگاه‌های محبت آمیز، جملات تشکر‌آمیز و اظهار رضایت از حضرت فاطمه(س) ابراز می‌شد. احترام بین زن و شوهر باید متقابل باشد و بکار بردن نامها و لقب‌های نیکو باعث افزایش اعتماد به نفس، آرامش خاطر و محبت بین آنها به ویژه فرزندان می‌شود.

‎‏4‏‎. ‎آراستگی: حضرت علی(ع) در زمان حیات حضرت فاطمه(س) با هیچ زنی ازدواج نکرد. آن امام عزیز که خود در غایت زهد و ساده زیستی بود، هرگز سهل انگاری در آراستگی را روا نمی‌دانست. (اصول کافی، ج6، ص439) امام علی (ع) ظاهر آراسته و با وقار را زیبنده همه مسلمانان می‌دانند که ارتباطی با ثروت و دارایی افراد ندارد و مسلمان تهی‌ دست علاوه بر رعایت عفت و پاکدامنی بایستی ظاهری آراسته داشته باشند.(نهج‌البلاغه، خطبه 193)

حضرت علی(ع) به پیروی از رسول خدا(ص) ظاهری آراسته و باوقار داشت و به رنگ کردن موی‌شان اهمیت می‌دادند به گونه‌ای که وقتی در رحلت پیامبر موی‌شان رنگ نکرده بودند، به امام علی(ع) گفتند: چرا موی خود را خضاب نکردی؟ فرمود: خضاب کردن مو زینت و آرایش است و ما عزادار پیامبر هستیم.(نهج البلاغه، ح473)‏‎

‎‏5? محبت کردن و مدارا با همسر: محبت کردن مرد به زن اصل کلیدی در تربیت فرزندان در محیط خانواده است. مرد باید نسبت به همسرش رحم و شفقت و بزرگواری داشته باشد و فرزندان این بزرگواری را ببینند. از نظر امیرمومنان امام علی(ع) مردان همیشه باید با زنان مدارا کنند.(بحارالانوار، ج100، ص223)‏‎ ‎

‏6‏‎. ‎بهداشت خانواده: امام علی(ع) در سفارش بهداشتی به امام حسن(ع) فرزندشان فرمودند: قبل از گرسنه شدن غذا نخور و تا اشتها داری دست از غذا بکش و غذا را خوب بجو و قبل از خوابیدن قضای حاجت کن، اگر این نکات را رعایت کنی به دکتر نیاز نداری.(خصال صدوق، ص229) ایشان میانه روی در غذا، دوری از اسراف، سلامتی بدن و پر خوری را عامل نابودی تقوا و یار مناسبی برای گناهان می‌دانند. خانواده سالم و بدون تشویش آرامش بیشتری را دارد.






تاریخ : پنج شنبه 00/2/16 | 6:32 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

 

چگونه شب قدر از هزار ماه برتر است؟

 

 

تسنیم/ خداوند متعال در قرآن کریمش، منزلت شب قدر را از هزار ماه برتر دانسته است. هزار ماه اشاره به عمر کامل انسان یعنی 83 سال دارد. طبق تفاسیر قرآن کریم، گویا خدای متعال خواسته به ما بفهماند اگر در دنیا عمری به اندازه 83 سال داشته باشیم و تمام لحظات آن را در حال عبادت باشیم، باز هم به عظمت عبادتی که در شب قدر می‌توانیم به‌جا بیاوریم نخواهیم رسید.

در این باره در قرآن کریم می‌خوانیم که «لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ» به این معنا که شب قدر از هزار ماه برتر است. اما آن‌طور که در تفاسیر قرآن کریم به آن اشاره شده، منظور از برتر بودن و فضیلت از بعد عبادت است.

این مفهوم با رویکرد کلی قرآن کریم هم سازگار است، چون مقصود از تمامی آیات الهی آن است که انسان را به خدای خود نزدیک کند، پس بعید نیست که غرض از برتری شب قدر بر هزار ماه از لحاظ عبادت باشد که عبادت در این شب از عبادت در هزار ماه بالاتر و افضل است.

نکته قابل توجه این است که عبارت «هزار ماه» در این باره به کار رفته است. برخی معتقدند که منظور از هزار ماه اشاره به بالا بودن درجه و منزلت این شب دارد. اما عده‌ای مفسرین هم این رقم به اندازه 83 سال یعنی عمر کامل انسان تعبیر کرده‌اند و این معنا را به دست آورده‌اند که عبادتی که در شب قدر انجام بدهیم، از اینکه در یک عمر کامل 83 ساله و البته در هر دقیقه و هر لحظه عبادت کنیم، برتر است.

این در حالی است می‌دانیم مدت شب قدر از 24 ساعت بیشتر نیست، چنانکه فرموده‌اند روز قدر نیز در حکم و منزلت آن است. اما همین مدت 24 ساعت به قدری ارزش و اعتبار دارد که عمر کامل بشری به قدر آن نمی‌رسد. یعنی اگر کسی به طور کامل عمر کند و تمام لحظات عمر خود را به عبادت هم بگذراند، باز هم به ارزش عبادت در این شب پر خیر و برکت نمی‌رسد.

نکته قابل توجه این است که حتی نمی‌فرماید عبادت در مدت این شب به اندازه عبادت در هزار سال و یا همان عمر کامل است. بلکه می‌فرماید عبادت شب قدر باز هم بر آن ارجحیت دارد و پر خیر و برکت‌تر است: «لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ».






تاریخ : چهارشنبه 00/2/15 | 10:4 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

چگونه در زندگی خوش‌بین باشیم؟

 

باشگاه خبرنگاران/ زندگی هیچکس خالی از فراز و نشیب نیست. مطمئنا در خلال روزهایی که زندگی به کام شما بوده است، طعم تلخ اتفاقات مأیوس‌کننده را هم چشیده‌اید، اما آیا هنگام مواجهه با سختی‌ها، نیمه‌ پر لیوان را می‌بینید یا دائما به نیمه‌ خالی لیوان توجه می‌کنید؟ با پاسخ به این سؤال مشخص می‌شود دید که چقدر در زندگی روزمره‌تان خوش بین یا بدبین هستید.

مژگان نیکنام روانشناس در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان، درباره راهکارهای افزایش خوش‌بینی در زندگی، اظهار کرد: برای هر فرد در طول زندگی اتفاقاتی رخ می‌دهد که محصول خانواده، دوران کودکی، نواجوانی و بعد بزرگسالی بوده که بر اساس آن فرد مسئول اتفاقات و رویدادهای محیط و خود است.

این روانشناس ادامه داد: همه این‌ رویدادها برای فرد یک‌سری نتیجه به ارمغان می‌آورد و نتیجه آن هرچه که باشد چه پیروزی یا شکست این‌ها در ذهن فرد یک بازنمایی خواهد داشت که می‌تواند به صورت مثبت یا منفی باشد و این بازنمایی‌ها از اتفاقات و رویداهایی که در زندگی برای فرد اتفاق می‌افتند کم کم به صورت تراکمی از کودکی تا بزرگسالی در ذهنش افکار و باورهایی را شکل می‌دهند و سبب می‌شوند فرد مثبت اندیش یا خوش بین و یا منفی‌نگر و بدبین باشد.

وی افزود: امکان ندارد که در یک دوره کوتاه برای فرد خوش بینی یا بدبینی به وجود آید، چرا که این بینش در طول دوران زندگی در اثر تلاش‌ها و اتفاقاتی که برای او صورت گرفته شکل می‌گیرد و این بازنمایی و بازخورد آن اتفاقات در ذهن فرد این حالت خوش بینی یا بدبینی را به وجود می‌آورد.

این روانشناس ادامه داد: افرادی که در طول دوران زندگی‌شان عمدتا با شکست و ناکامی همراه می‌شوند، افکار منفی زیادی را در ذهن خود شکل داده و اغلب بدبین هستند اما افرادی که در زندگی بیشتر موفق می‌شوند عمدتا خوش‌بین هستند.

وی افزود: منظور از اینکه فردی ناکامی یا پیروزی دارد این نیست که شخص مدام دچار شکست و ناکامی می‌شود، بلکه ممکن است حتی افراد به دفعات ناکام بشوند، اما بازنمایی در ذهن و تفسیر آن اگر منفی نباشد در این مرحله تفاوت بین خوش بینی و بدبینی در او مشهود می‌شود.

نیکنام تصریح کرد: ممکن است فرد در طول تاریخچه زندگی‌اش با ناکامی‌های بسیاری مواجه شده باشد، اما بازنمایی و تفسیر آن در ذهنش همیشه این بوده است که تجربه کرده و از تجربه‌ها و شکست‌ها درس عبرت گرفته و آن‌ها را سر لوحه مسیر موفقیت خود قرار داده است و سبب شکل گیری خوش‌بینی در درون خود می‌شود.

این روانشناس ادامه داد: معمولا افراد خوش بین کسانی هستند که نسبت به آینده امیدوار و افکار مثبتی درون ذهن‌شان دارند و عمدتا کارها و موفقیت‌های‌شان را به تلاش نسبت می‌دهند نه به شانس، چرا که کلمه شانس را کسانی استفاده می‌کنند که اتفاقات رخ داده را از عوامل بیرونی دانسته و به تلاش خود نسبت نمی‌دهند، پس درواقع هیچ راهی برای فرصت مجدد خود پیدا نکرده و چون عامل بیرونی آن‌ها را کنترل و باعث موفقیت‌ آن‌ها می‌شود و منفی‌نگری و بدبینی را برایشان به همراه دارد، باعث می‌شود که نتوانند در زندگی‌شان تجربه‌های دیگری را به دست آورند.

نیکنام افزود: پایه و اساس اینکه فرد انگیزه و هدف داشته باشد و از زندگی‌اش لذت ببرد، خوش بینی است، چرا که منفی نگری سبب می‌شود تا فرد انگیزه لازم را نداشته باشد.

وی تصریح کرد: تربیت کودک و نوجوان تحت تاثیر والدین است و وقتی که افکار و ته واره‌ها ساخته می‌شوند خانواده مسئولیت این عمل را برعهده دارد یعنی وقتی بچه چیزی را می‌خواهد بسازد که نمی‌تواند، والدین به جای اینکه بگویند تو اصلا نمی‌توانی، توجه کنند که این در ذهن بچه یک حالت منفی و بدبینی ایجاد می‌کند، لذا بهتر است که بگویند تو این دفعه تلاشت را کردی اما موفق نشدی و دفعه‌ دیگر تلاش کنی و از تجربه‌هات استفاده کنی حتما موفق خواهی شد و هر دوی این‌ها ناکامی و شکست بوده اما در خوش بینی و بدبینی تفاوت دارد که آن بچه از کودکی یاد بگیرد که نسبت به ناکامی ها خوش بین باشد و از تجربه‌ها استفاده کند.

این روانشناس ادامه داد:این امر مهم است تا در دوران کودکی و نوجوانی والدین با آموزش‌های مثبت و نسبت دادن شکست‌های کودک و نوجوان به تلاش‌ها نه به شانس بتوانند آن‌ها را نسبت به فعالیت‌هایشان خوش بین کنند و در موفقیت‌ها نیز او را همین طور تشویق کنند.

وی افزود: در بزرگسالی هم ممکن است فرد بدبین باشد و این وظیفه خود او است که سعی کند کم کم افکار منفی را تغییر دهد و مثبت اندیشی را جایگزین کند و اینکه من اصلا نمی‌توانم این کار را انجام بدهم، به جای آن من تلاشم را می‌کنم تا آن را انجام دهم و اگر موفق نشدم ایرادات کارم را برطرف خواهم کرد و تجربه به دست می‌آورم، را جایگزین کنند.

نیکنام تصریح کرد: خوش بینی و بدبینی در مشکلات و مسائل فرد نیست؛ خیلی‌ها فکرمی‌کنند آدم‌هایی که ناکامند منفی‌نگر می‌شوند درحالی که می‌توانند از آن ناکامی‌ها استفاده کنند و اتفاقا مبنای خوش بینی را از آن‌ها بسازند.

این روانشناس گفت: فرد باید کم کم شروع کند تا افکار منفی و باورهای غلط خود مانند من بدشانسم، بدبختم و ناتوانم را عوض کند و به سمت اینکه من تلاش بیشتری خواهم کرد و از تجربه ناکامی‌ها استفاده می‌کنم را جایگزین کند. البته هرچه افکار و باورها مقاوم تر باشند جایگزین کردن آن‌ها سخت است، اما در هر صورت تجربه ثابت کرده که اگر افراد بخواهند می‌توانند، چرا که منشأ انگیزه و هدف خوش بینی است و خیلی به محیط بستگی ندارد و به درون فرد و افکار او وابسته است.

وی خاطرنشان کرد: در هر دوره تاریخی که بررسی می‌کنیم انسان‌ها بحران‌هایی داشتند مانند جنگ،خشکسالی،کرونا و... که افرادی موفق از این دوران بیرون آمدند که در این مشکلات دید مثبت را نسبت به مسائل داشتند و برای آینده بهتر از تجربیات و مشکلات استفاده کردند که بتوانند روبه جلو بروند.






تاریخ : چهارشنبه 00/2/15 | 6:37 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

چطور فرزندمان را درست تشویق کنیم؟

 

آخرین خبر/ ارتباط های کلامی غلط و جایگزین صحیح آن

 






تاریخ : چهارشنبه 00/2/15 | 6:33 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

نکات کلیدی زندگی موفق در جزء بیست و دوم قرآن کریم

 

تبیان/ نکات کلیدی زندگی موفق در جزء بیست و دوم قرآن کریم

 






تاریخ : چهارشنبه 00/2/15 | 4:9 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

 

5 مکان با مردمانی عجیب!

 

 

باشگاه خبرنگارانمکان‌های باور نکردنی در سراسر دنیا وجود دارد که مردمان، فرهنگ و ویژگی‌های منحصر به فردشان برای ما عجیب هستند.به نظر میرسد که رازی مشترک، ساکنان این مکان‌ها را دور هم جمع کرده است.  

در ادامه با ما همراه باشید تا 5 مکان با مردمی عجیب که باور نمیکنید را با هم مرور کنیم.

5. سرزمین کوتوله‌ها – چین

زندگی در اجتماع برای معلولان دشوار است. با این حال قلمرویی سحرانگیز مختص به آن‌ها در نزدیکی شهر کونمینگ چین وجود دارد. این دنیای منحصر به فرد فقط مختص به کوتوله‌ها میباشد و آن‌ها از سرتاسر دنیا آن‌ها را میپذیرند. اکنون جمعیت این مکان 125 نفر است که از 19 تا 48 سال سن دارند.

5 مکان با مردمی عجیب که باور نمی‌کنید + تصاویر

ساکنان این دهکده لباس‌های بَزم در اشکال کوتوله، فرشته، اِلف، پرنسس و نگهبان به تن میکنند. خانه‌های آن‌ها به شکل درخت و قارچ است. اغلب ساکنین در خانه‌هایی زندگی میکنند که تجهیزات حمام و دستشویی و اثاثیه آن‌ها متناسب با ویژگی ظاهری آن‌ها ساخته شده است. زندگی در اینجا راحت است و هیچ کسی وجود ندارد که آن‌ها را به خاطر ظاهرشان تمسخر کند.

5 مکان با مردمی عجیب که باور نمی‌کنید + تصاویر

همه‌ی ساکنین مشغول به کاری هستند. آن‌ها برنامه‌هایی اجرا میکنند و توریست‌ها را برای گردش به اینجا راهنمایی میکنند. روز‌های یکشنبه بعد از اینکه کار‌های خانه را انجام دادند، والیبال بازی میکنند و در کلاس‌های رایگان آموزش زبان انگلیسی شرکت میکنند.

5 مکان با مردمی عجیب که باور نمی‌کنید + تصاویر

علیرغم آنکه نظر‌های مختلفی درباره این دهکده وجود دارد، ساکنان آن راضی و خشنود هستند. آن‌ها در دنیای آسوده مختص به خودشان زندگی میکنند و خانه و شغل خودشان را دارند. بعلاوه در این دهکده مدرسه و بیمارستان، سوپرمارکت، کافه و گل فروشی هم وجود دارد.

4. مردمان پیرا‌ها

یکی از قبایل جنگل‌های آمازون در کشور برزیل، شادترین قبیله دنیا نام گرفته. مردمان این قبیله قادر به شمارش نیستند. همچنین آن‌ها تنها دو رنگ یعنی تیره و روشن را میشناسند. ان‌ها از تاریخ و تقویم اطلاعی ندارند. یک تا دوبار در روز غذا میخورند و گهگاهی به مدت 20 دقیقه میخوابند. چون اعتقاد دارند که خواب طولانی مدت، قدرت آن‌ها را از بین میبرد.

5 مکان با مردمی عجیب که باور نمی‌کنید + تصاویر

آن‌ها فقط سه شکل از نسبت‌ها را میشناسند: نوزاد، والدین و خواهر و برادر. هیچگونه رتبه بندی در میان مردمان این قبیله وجود ندارد و هیچ دزدی و یا جرمی رخ نمیدهد. آن‌ها هیچگونه دارایی و یا تعصبی ندارند. زبان ان‌ها از سه حرف صدادار و هفت حرف بیصدا تشکیل شده است.

مردمان قبیله پیرا‌ها شاد هستند. در طول شب آواز میخوانند و اعتقاد دارند که رویا و واقعیت، هر دو اهمیتی یکسان دارد. آن‌ها هر 7 سال یکبار نام خود را تغییر میدهند. نام و ویژگی‌های هزاران گیاه و حیوان را میشناسند و میتوانند به ذهن بسپارند. کودکان آن‌ها به جای اسباب بازی‌های معمول، با درختان، گل ها، سگ‌ها و ارواح جنگل بازی میکنند.


3. جزیره ایکاریا

5 مکان با مردمی عجیب که باور نمی‌کنید + تصاویر

در جزیره ایکاریا، از هر سه نفر در میان، یک نفر تا 90 سال عمر میکند. بیشتر جمعیت این جزیره تا 100 سال زندگی میکنند. راز این مسئله در طبیعت بهشتی این جزیره‌ی دریای اِژه، وجود هشت چشمه‌ی درمانی و حضور کم گردشگران در این منطقه نهفته است. با اینحال کسی در این جزیره احساس تنهایی نمیکند. چون در اینجا ده هزار نفر دوستانه در کنار هم زندگی میکنند.

تعداد بسیار کمی از ساکنان این جزیره به آلزایمر و دیگر مشکلات ناشی از پیری مبتلا هستند. در ایکاریا هیچ فشار و عجله‌ای وجود ندارد. مردم با نهایت توان خود کار میکنند. در مسیر‌ها کوهستانی پیاده روی میکنند و میوه‌های باغستان خودشان را مصرف میکنند. مردم ایکاریا شیفته‌ی روغن زیتون، نان، شیر بز و دمنوش هستند. آن‌ها شب‌ها زمان خود را با همسایه‌ها و به صرف یک نوشیدنی سپری میکنند.

وقتی از یکی از زنان صد و یک ساله‌ی ایکاریا در روز تولدش، درباره راز طول عمرشان پرسیدند، او به شوخی گفت: ما اینجا تنها کاری که انجام میدهیم این است که مرگ را فراموش میکنیم.

2. کاندیدو گودوی

5 مکان با مردمی عجیب که باور نمی‌کنید + تصاویر

کاندیدو گودوی در کشور برزیل واقع شده و شهرت آن به دلیل چند قلو‌های بسیار زیادی است که در آنجا متولد شده اند. در 80 خانواده کاندیدو گودوی، 44 چند قلو وجود دارد.

بیشتر خانواده‌ها در زمان جنگ جهانی اول از آلمان به اینجا آمده اند. در اوایل دهه‌ی 90 میلادی، تعداد چند قلو‌های این مکان توجه خبرنگاران را به خود جلب کرد. مقامات محلی که از توجه جهانی خشنود بودند، این مکان را سرزمین چندقلو‌ها نامیدند. موزه‌ای افتتاح و مجسمه‌ای از نماد باروری نصب کردند.

دانشمندان نظریات مختلفی درباره علت این پدیده داشتند از جمله آب ویژه کاندیدو گودوی، جدا افتادگی این منطقه و همچنین آزمایشات یوزف منگله، پزشک ارتش نازی.

5 مکان با مردمی عجیب که باور نمی‌کنید + تصاویر

افراد محلی درباره منگله میگویند که او در لباس مبدل و به عنوان دامپزشک به سرتاسر این منطقه سفر کرد. در همان زمان بود که اولین افزایش تولد ناگهانی چندقلو‌ها در کاندیدو گودوی به ثبت رسید.

گفته میشود که معلمان محلی در کلاس‌های درس به سختی میتوانند دانش آموزان چندقلویشان را از هم تشخیص دهند.

1. قبیله‌ی وادوما

5 مکان با مردمی عجیب که باور نمی‌کنید + تصاویر

مردمان این قبیله دچار نقص ژنتیکی در ناحیه پا هستند که پا خرچنگی نام دارد. به دلیل اینکه پا‌های آن‌ها فاقد سه انگشت میانی است، به آن‌ها قبیله پا خرچنگی میگویند.

دانشمندان معتقدند که علت این نقص، به قوانین گذشته‌ی قبیله در مورد ممنوعیت ازدواج با افراد خارج از قبیله برمیگردد. یکی از پدران این قبیله که دو فرزند با پنج انگشت و سه فرزند با دو انگشت دارد میگوید:

“وقتی بچه بودم ظاهرا برایم عجیب نبود. مادرم و بقیه مردم هم دو انگشت داشتند. احساس بدی نسبت به ظاهرم نداشتم. بچه‌ی فعالی بودم و راه طولانی را تا شهر پیاده میرفتم. “

 

 






تاریخ : سه شنبه 00/2/14 | 10:26 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

هفت قاتل خلاقیت در کودکان شما

 

برترین ها/ بازی یکی از مهم‌ترین جنبه‌های زندگی کودک است، زیرا آن‌ها از این طریق می‌آموزند که چگونه فکر کنند و تعامل اجتماعی داشته باشند. کودکان در بازی خلاقیت و استعداد‌های خود را شکوفا می‌کنند و این امر می‌تواند ازنظر اجتماعی، عاطفی، فکری و حتی جسمی به رشد کودک کمک کند.

بازی برای کودکان مزایای دیگری از قبیل یادگیری مهارت‌های حرکتی، نحوه حل تعارضات و همچنین بروز خلاقیت و تخیلات را به همراه دارد، اما گاهی اوقات دخالت غیرضروری والدین در هنگام بازی کردن کودکان و همچنین برخی اشتباهات دیگر از جانب والدین باعث می‌شود تا استعداد و خلاقیت در کودکان کور شود. تبیان در ادامه به هفت مورد رفتاری که باعث نابودی خلاقیت در کودکان می‌شود، اشاره کرده است، با ما همراه باشید:

هشدار و تذکرات بیش‌ازاندازه

برخی والدین هنگام بازی فرزندشان ترس‌هایی دارند که باید آن‌ها را کنار بگذارند، زیرا این ترس‌ها درواقع می‌تواند مانع از این شود که کودک چیز‌های جدیدی را امتحان کند. فرض کنید کودک در حال نقاشی کشیدن است و مادر یا پدر مدام به او تذکر می‌دهد «مواظب باش، مداد رو نکنی توی چشمت». درحالی‌که به‌جای این هشدارها، والدین می‌توانند با مراقبت از کودک او را تشویق به کشیدن نقاشی و ایده‌پردازی کنند.

تشویق کردن کودک در هنگام بازی باعث افزایش اعتمادبه‌نفس، خلاقیت و استعداد او می‌شود. سعی کنید از نگرانی در مورد هر کار کوچکی که کودکان انجام می‌دهند، خودداری کنید. البته رعایت موارد ایمنی امری حیاتی است و این نشان می‌دهد که شما نگران سلامتی فرزند خود هستید، اما این نگرانی‌ها باید تعادل داشته باشد. در غیر این صورت، اگرچه کودکتان را ازلحاظ سلامت جسمی مصون نگه می‌دارید، اما ممکن است با نگرانی‌های بیش‌ازاندازه جلوی پیشرفت و استعداد او را گرفته و ازنظر روحی به او ضربه بزنید.

پاداش دادن بیش‌ازحد

تحقیقات علمی نشان داده است که پاداش مانع خلاقیت و کنجکاوی در کودکان می‌شود. با دادن پاداش برای یک رفتار یا انجام کاری، کودک سعی می‌کند کار مدنظر والدین را انجام دهد تا تنها پاداش را بگیرد. درواقع، جوایز و پاداش‌ها لذت ذاتی فعالیت‌های خلاقانه را از بین می‌برند.

تشویق به رقابت‌جویی

قرار دادن بچه‌ها در یک موقعیت بردوباخت، باعث عدم پیشرفت و از بین رفتن خلاقیت و استعداد در کودکان می‌شود. رقابت سخت است و همواره دو رو دارد؛ یک رو موفقیت است و یک روی دیگر باخت. در این میان یکی می‌برد و یکی می‌بازد. کودکی که می‌خواست برنده باشد با باخت روبرو می‌شود که این امر باعث می‌شود کودک باور به توانمندی و انگیزه‌اش برای ادامه کار را از دست بدهد و دیگر به دنبال موفقیت‌های رضایت‌بخش نباشد. از طرف دیگر، تشویق به رقابت‌جویی در کودک باعث استرس، اضطراب و پرخاشگری می‌شود.

انتظارات زیاد

اصرار والدین برای بهتر شدن، ممتاز شدن و... همیشه نتیجه دلخواه آن‌ها را برآورده نمی‌کند. انتظارات زیاد معمولاً کودکان را تحت‌فشار قرار می‌دهد تا طبق دستورالعمل‌های دقیقاً تعیین‌شده عمل کنند و خلاقیت، اکتشاف و نوآوری از خود بروز ندهند.

همچنین هنگامی‌که انتظارات والدین از کودک با علایق، استعداد‌ها و گرایش‌های آن‌ها مطابقت نداشته باشد، توقعات می‌تواند ضربه‌ای جبران‌ناپذیر به رشد و استعداد کودک وارد کند. القای «تو باید بهترین باشی» به هر شکل و با هر رفتاری، کودک را وادار می‌کند تا برخلاف میل باطنی برای رسیدن به این خواسته تلاش کند.

این مسئله باعث می‌شود تا همیشه یک اضطرابی همراه کودک باشد که انتظاراتی فراتر از توانایی‌های او وجود دارد؛ حال اگر کودک نتواند این شایستگی را در عمل نشان دهد، دچار ناکامی، درماندگی، استرس و اضطراب می‌شود که این امر مانع شادمانی، شکوفایی استعداد و خلاقیت در کودک خواهد شد؛ بنابراین انتظار والدین باید با سن، توانایی، سطح رشد جسمی و فکری کودک متناسب باشد و باید توجه داشت که این توانایی‌ها در کودکان با یکدیگر مشابه نیست.

بازی با موبایل

بازی یک‌روند خلاقانه قابل‌ملاحظه‌ای است که سلامت عاطفی، تخیل، حل مسئله و تفکر کودک را تقویت می‌کند. وقتی کودک در بازی سناریو‌های مختلفی را اختراع می‌کند، اعتمادبه‌نفس او افزایش می‌یابد. این درحالی‌که است که در بازی‌های موبایلی، آنچه کودکان روی صفحه می‌بینند فقط نمایانگر چیز‌هایی در دنیای واقعی است.

نماد‌های صفحه قادر نیستند به‌اندازه تعاملات آن‌ها با افراد و چیز‌های دنیای واقعی تجربه کاملی را برای کودکان فراهم کنند. علاوه بر این، بازی و نحوه انجام آن قبلاً توسط برنامه‌نویس تجویزشده است. کاری که کودکان در بازی‌های موبایلی انجام می‌دهند، بازی کردن طبق قوانین و طراحی شخص دیگری است.

در بازی موبایلی کودک حتی اگر بخواهد هم نمی‌تواند ایده و خلاقیتی از خود نشان دهد؛ درنتیجه استعداد و خلاقیت کودکان هیچ‌گاه بروز پیدا نمی‌کند؛ بنابراین به‌جای سرگرم کردن کودکان با تبلت و موبایل، تلاش کنید تا کودکان بتوانند با انجام بازی‌های غیر موبایلی، تجربیات متنوعی کسب کنند.

خریدن اسباب‌بازی‌های متنوع

آنچه والدین باید بدانند این است که اسباب‌بازی‌های بیش‌ازحد باعث افزایش خلاقیت در کودکان نمی‌شود. به گفته کارشناسان، تعداد زیاد اسباب‌بازی حواس کودکان را پرت کرده و تمرکز آن‌ها را کاهش می‌دهد.

بسیاری از مطالعات نشان داده‌اند که بازی با تعداد زیادی اسباب‌بازی می‌تواند بر سطح تمرکز کودکان تأثیر بگذارد و حتی خلاقیت، مهارت‌های زندگی، تعاملات اجتماعی، تخیل، سلامت روان و روحیه کار تیمی را مختل کند. به‌عنوان یک قاعده می‌توانید چند اسباب‌بازی انتخابی به کودک خود بدهید که به‌عنوان یک وسیله کمکی برای نیاز‌های مختلف رشد او عمل کند. آن‌ها می‌تواند اسباب‌بازی‌هایی مثل پازل، بلوک‌های خانه‌سازی، شن‌بازی، نقاشی و... باشند که تخیل، خلاقیت، فعالیت‌های بدنی، مهارت‌های حل مسئله و ... را در کودکان تحریک می‌کنند.

آموزش نقاشی به شیوه کپی‌برداری

کودکان به‌طورمعمول هنگام نقاشی کشیدن آنچه را در ذهن خوددارند، ترسیم می‌کنند. پیاژه اعتقاد داشت نقاشی کودکان فعالیتی بین بازی و تصویر است که کودک از طریق آن دنیای واقعی را بازنمایی می‌کند. در حقیقت کودکان آنچه در ذهن خوددارند را پردازش کرده و سپس به شیوه خود ترسیم می‌کنند.

کتاب‌هایی وجود دارند که کودک باید یک‌شکل را از روی شکل رنگ‌شده آن رنگ‌آمیزی کند یا از روی شکل دیگری، شکل ناقصی را تکمیل کند؛ این‌گونه کتاب‌ها نه‌تن‌ها مفید نیستند بلکه روح خلاقیت و استعداد هنری را در کودکان از بین می‌برد؛ بنابراین والدین برای افزایش قوای تخیل در کودک باید او را راهنمایی کنند و با دادن ایده به کودک، او را به ایده پردازی تشویق کنند.






تاریخ : سه شنبه 00/2/14 | 5:56 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

نکات کلیدی زندگی موفق در جزء بیست و یکم قرآن کریم

 

تبیان/ نکات کلیدی زندگی موفق در جزء بیست و یکم قرآن کریم

 






تاریخ : سه شنبه 00/2/14 | 5:20 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

برای همه دعاکنیم

دعا

حوزه/ امام صادق علیه السلام در روایتی نورانی به نقل از پیامبر اسلام(ص) یکی از آداب دعا را بیان کردند.

خبرگزاری حوزه متن روایت را از کتاب کافی اثر شیخ کلینی منتشر می کند.

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِذَا دَعَا أَحَدُکُمْ فَلْیَعُمَّ فَإِنَّهُ أَوْجَبُ لِلدُّعَاءِ.

امام صادق(ع) از پیامبر اسلام(ص) روایت کرد که فرمود: هنگام دعا برای همه دعا کنید که این گونه به اجابت نزدیک تر است.

کافی، ج2، ص487






تاریخ : سه شنبه 00/2/14 | 12:47 صبح | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

 

مرور نکات کمتر عنوان‌شده از زندگی امام علی (ع)

 

 

تسنیم/  ابن ملجم مرادی قبل‌ها یکی از یاران و دوستداران امام علی (ع) بود که وقتی پیش‌بینی آن حضرت مبنی بر اقدام خود به قتل ایشان را شنید، نتوانست باور کند. اما مرور زمان جوهره او را نمایان کرد و نشان داد کسی که مدح‌های طولانی و شعرهای زیبا در وصف حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام می‌سرود، دست خود را به خون پاک و مطهر آن حضرت آلوده کرده و عالمی را در سوگ می‌نشاند.

در گفت‌وگویی که با حجت‌الاسلام والمسلمین سید کاظم ارفع، سخنران و پژوهشگر دینی انجام دادیم به بررسی نکات مهمی از زندگی سراسر خیر و برکت حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام پرداخته ایم. آن‌طور که این محقق دینی شرح می‌دهد، در همان شب یعنی شب نوزدهم رمضان و شب ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، حجر بن عدی در مسجد کوفه بود که متوجه نجوای اشعث بن قیس و ابن ملجم شد و متوجه شد که آن‌ها قصد تعرض به جان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را دارند. او قصد انجام چنین کاری را داشت. به همین علت با سرعت از مسجد بیرون آمد که حضرت را آگاه کند. اما امام علی علیه السلام از راه دیگری به مسجد آمده بودند و حجر زمانی که ناامید از پیدا کردن و دیدار با حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به مسجد رسید، خبر ضربت زدن امام علی علیه السلام را شنید. او همچنین ادامه می‌دهد: امام علی علیه السلام دارای ویژگی‌های خاص و مسائل خارق‌العاده‌ای بودند که می‌توان از آن‌ها به عنوان معجزه حضرت و کرامات وجود مقدس ایشان نام برد. یکی از آن‌ها قضاوت‌های محیرالعقول آن حضرت بود که موجب شگفتی و اعتراف مخالفان و کسانی که به امامت و برتری آن حضرت نسبت به دیگر اصحاب پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله اعتقاد نداشتند هم بود. به عنوان مثال طبری در پایان خلافت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام اشاره می‌کند به قضاوت‌های شگفت‌آور آن حضرت که هیچ‌کس مانند ایشان قادر به چنین قضاوت‌هایی نبود. فارغ از ارائه بینه و شهود که در قضاوت‌های معمولی مطرح است، آن حضرت با شواهد و قراینی که فقط از علم بسیار گسترده و فراگیر آن حضرت ناشی می‌شد، مسائل را حل و حکم صادر می‌کردند. این قضاوت‌ها و قدرت حضرت در این مسائل باعث شده بود که خلیفه دوم با خواهش و تمنا از آن حضرت بخواهد معضلات سخت قضایی در دوره خلافتش را برطرف کنند.

دلیل عدم حضور امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در مسجد

به چه علتی در شب ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در مسجد کوفه حضور نداشتند تا مانع از اقدام خبیثانه ابن ملجم شوند؟

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام خودشان مانع حضور آن دو فرزند بزرگوارشان علیهماالسلام شدند. طبق نقل‌هایی که در تاریخ داریم، امام حسن مجتبی علیه السلام قصد داشتند پدر بزرگوار خود را تا مسجد همراهی کنند، اما امام علی علیه السلام او را قسم دادند به مسجد نیاید و امام حسن علیه السلام هم امر پدر و امام خود را اطاعت کردند.

چه دلیلی در این اتفاق بود؟

دلیل این کار واضح است. چون حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از توطئه قتل خود و اینکه در این سحرگاه به شهادت می‌رسند، آگاه بودند. به همین علت اگر امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در آنجا حضور داشتند خطر متوجه جان ایشان بود و تداوم امامت در معرض تهدید قرار می‌گرفت. بر همین اساس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام اجازه ندادند این بزرگواران همراه ایشان در مسجد کوفه حضور داشته باشند.

اطلاع حجر بن عدی از توطئه قتل حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام

می‌دانیم که ابن ملجم به همراه چند نفر از خوارج توطئه قتل امام علی علیه السلام را داشتند. در این میان، آیا شخصی از شیعیان و دوستداران آن حضرت متوجه این قصد ظالمانه نشد؟

اتفاقاً در همان شب یعنی شب نوزدهم رمضان و شب ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، حجر بن عدی در مسجد کوفه بود که متوجه نجوای اشعث بن قیس و ابن ملجم شد و متوجه شد که آن‌ها قصد تعرض به جان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را دارند.

با این وجود چرا امام علی علیه السلام را از این حیله و توطئه آگاه نکرد؟

او قصد انجام چنین کاری را داشت. به همین علت با سرعت از مسجد بیرون آمد که حضرت را آگاه کند. اما امام علی علیه السلام از راه دیگری به مسجد آمده بودند و حجر زمانی که ناامید از پیدا کردن و دیدار با حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به مسجد رسید، خبر ضربت زدن امام علی علیه السلام را شنید.

خوب است بدانیم که حجر بن عدی در زمان به خلافت رسیدن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از یاران خاص آن حضرت شد و بسیار به ساحت مقدس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ایمان و ارادت داشت. او متوجه خیانت‌های اشراف و قبایل کوفه از جمله اشعث بن قیس کندی که از قبیله او بود، شد. برای همین سعی فراوان در دفاع از ساحت مقدس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در مقابل این خائنین داشت. او در عین حال در هر سه جنگ مشهور امام علی علیه السلام یعنی جنگ‌های جمل، صفین و نهروان حضور داشت و از فرماندهان درجه اول سپاه حضرت به شمار می‌رفت و چنان شوق و عشق به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام داشت که حضرت درباره او فرمود خدا تو را از شهادت محروم نگرداند که من گواهی می‌دهم که تو از اهل شهادت هستی.

عنوانی که رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به حضرت دادند

یکی از عنوان‌هایی که به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام داده می‌شود، کنیه «ابو تراب» است. چرا آن حضرت را با این عنوان خوانده‌اند؟

این کنیه را رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام دادند. ماجرا به دوران اوایل هجرت پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله از مکه به مدینه مربوط است. آن زمان غزوه‌ای به نام ذوالعشیره برای آن حضرت پیش آمد که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در آن همراه پیامبر صلی‌الله علیه و آله بودند. آن‌ها در منطقه‌ای که مستقر شده بودند جنگی پیش نیامد. برخی از افراد سپاه اسلام از جمله حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به همراه عمار یاسر برای گشت‌زنی به اطراف رفته بودند. آن‌ها در گشت‌زنی خود به باغی از قبیله بنی مدلج رسیدند.

امام علی علیه السلام همان‌طور که مشغول تماشای کار کردن باغبانان بودند، در آنجا به خواب رفتند. پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله در جست‌وجوی حضرت امیرالمؤمنین وارد باغ شدند و وقتی حضرت را در آن حالت دیدند، ایشان را بیدار کرده و فرمودند: «ابو تراب! تو را چه می‌شود؟»

این اولین بار بود که این تعبیر به کار برده شد. از آنجا که لباس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام خاکی شده بود، پیامبر صلی‌الله علیه و آله ایشان را ابوتراب نامیدند. در واقع این عبارت یک عبارت عاطفی بود که پیامبر به خاطر دیدن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در آن وضعیت خاکی به او گفتند.

ظاهراً معاویه ملعون هم با همین عبارت، قصد آزار حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را می‌کرد.

چون پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله در یک حالت عاطفی این کنیه را به حضرت علی داده بودند، آن حضرت از این کنیه راضی و خرسند بودند. اما بعدها معاویه که در برابر امام علی علیه السلام ایستاد به خاطر فکر ناقص و خبیثانه خود برای تحقیر و کوچک کردن حضرت امیرالمؤمنین، آن حضرت را ابو تراب خطاب می‌کرد، در حالی که آن حضرت می‌فرمودند: «معاویه نمی‌فهمد من از این کنیه‌ای که رسول‌الله به من داده بسیار راضی و خشنود هستم.»

کرامات و معجزات حضرت

در مورد کرامت‌های حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مطالبی عنوان شده است. در منابع مستند در مورد کرامت‌ها و معجزه‌های آن حضرت چه مطالبی نوشته شده است؟

حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام دارای ویژگی‌های خاص و مسائل خارق‌العاده‌ای بودند که می‌توان از آن‌ها به عنوان معجزه حضرت و کرامات وجود مقدس ایشان نام برد. یکی آن‌ها قضاوت‌های محیرالعقول آن حضرت بود که موجب شگفتی و اعتراف مخالفان و کسانی که به امامت و برتری آن حضرت نسبت به دیگر اصحاب پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله اعتقاد نداشتند هم بود.

به عنوان مثال طبری در پایان خلافت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام اشاره می‌کند به قضاوت‌های شگفت‌آور آن حضرت که هیچ‌کس مانند ایشان قادر به چنین قضاوت‌هایی نبود. فارغ از ارائه بینه و شهود که در قضاوت‌های معمولی مطرح است، آن حضرت با شواهد و قراینی که فقط از علم بسیار گسترده و فراگیر آن حضرت ناشی می‌شد، مسائل را حل و حکم صادر می‌کردند. این قضاوت‌ها و قدرت حضرت در این مسائل باعث شده بود که خلیفه دوم با خواهش و تمنا از آن حضرت بخواهد معضلات سخت قضایی در دوره خلافتش را برطرف کنند.

پیش‌بینی‌های خارق‌العاده

همچنین حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام پیش‌بینی‌های بسیار عجیبی از حوادث آینده داشتند که در نهج البلاغه به برخی از پیش‌بینی‌های ایشان اشاره و در برخی از کتب تاریخی نیز منعکس شده است. به عنوان مثال پیش‌بینی آن بزرگوار از وقوع حادثه جان‌سوز کربلا هنگامی که به سمت صفین می‌رفتند. گویا آن حضرت وقتی در کربلا فرود آمدند، محل فرود آمدن امام حسین علیه السلام و اصحاب و خاندان آن حضرت و محل به شهادت رسیدن آنان و محل به اسارت درآمدن عزیزان آن حضرت را به دیگران نشان دادند.

همچنین پیش‌بینی راجع به سقوط بنی‌امیه و روی کار آمدن بنی‌عباس، پیش‌بینی درباره هجوم مغولان و فجایعی که به بار می‌آورند و امثال این موارد. این‌ها از معجزات و کرامات حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بود.

معجزه‌ای از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام

اما نمونه‌های دیگری هم از کرامات آن حضرت وجود دارد. مثلاً حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام هنگامی که در کوفه به عنوان خلیفه حضور داشتند، روزی بر فراز منبر بودند که ناگهان در مقابل چشمان حیرت‌زده مردم اژدهایی از یکی از درب‌های مسجد وارد شد و مردم با مشاهده آن، وحشت‌زده فرار کردند. آن اژدها آمد جلوی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و ایشان همان‌طور که بالای منبر بودند، به او توجه داشتند.

اژدها بر دم خود ایستاد و سرش را نزدیک حضرت آورد و حضرت با او سخن می‌گفتند و بعد از مدتی اژدها از همان‌جایی که آمده بود بازگشت. مردم که شگفت‌زده شده بودند، آمدند و از حضرت پرسیدند این مسئله چه بود و این اژدها چه ماجرایی داشت؟ حضرت فرمودند این اژدها از بزرگان جنیان بود. سؤالی داشت که پاسخش را دریافت کرد و رفت.

به سبب این واقعه شگفت، مردم کوفه آن درب مسجد را «باب الثعبان» نامیدند. ثعبان به معنای اژدهاست و درب مسجد به این اسم معروف شده بود. اما در زمان حاکمیت بنی‌امیه برای اینکه معجزه حضرت به فراموشی سپرده شود، فیلی را در مقابل آن درب قرار دادند و به عنوان اینکه مردم از دری وارد می‌شدند که این فیل مقابلش بود، آن درب باب الفیل نام گرفت، که تا امروز هم چنین اسمی دارد.

هدیه‌ای آسمانی

در مورد شمشیر حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام هم مطالبی عنوان شده است. آیا صحت دارد که این شمشیر از آسمان‌ها و از سوی خدای متعال به آن حضرت هدیه شده است؟

در خصوص ذوالفقار امام علی علیه السلام دو نقل قول وجود دارد: در نقل قولی گفته شده که این شمشیر یک شمشیر استثنایی بوده و متعلق به یکی از سران مشرکین به نام امیه بن خلف بوده که در جنگ بدر کشته شد و در تقسیم غنائم، این شمشیر سهم پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله شد. آن حضرت هم در جنگ احد هنگامی که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در اثر کثرت شمشیر زدن در برابر دشمنان سلاحش شکست، ذوالفقار را به ایشان دادند.

نقل قول دیگر این است که می‌گوید وقتی شمشیر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام شکست، جبرئیل علیه السلام ذوالفقار را از آسمان آورد و به رسول خدا صلی‌الله علیه و آله داده و ایشان، آن شمشیر را به حضرت امیرالمؤمنین سپردند. همان موقع از آسمان ندایی شنیده شد که می‌گفت: «لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار.»

به نظر می‌رسد که نقل دوم صحیح‌تر باشد و این شمشیر آسمانی باشد و ذوالفقار جزو میراث خاص امامت است که از امام پیشین به امام بعدی به ارث می‌رسد. ذوالفقار در حال حاضر در اختیار حضرت صاحب‌الزمان ارواحنا له الفدا قرار دارد. در روایات عنوان شده که وقتی آن حضرت ظهور می‌کنند، ذوالفقار هم در دست ایشان خواهد بود.






تاریخ : دوشنبه 00/2/13 | 10:14 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.