داستانک/ چند خارپشت دارید؟
یکی بود/ خارپشتی از یک مار تقاضا کرد که بگذار من نیز در لانه تو، مأوا گزینم و همخانه تو باشم. مار تقاضای خارپشت را پذیرفت و او را به لانه تنگ و کوچک خویش راه داد. چون لانه مار تنگ بود، خارهای تیز خارپشت هر دم به بدن نرم مار فرو میرفت و او را مجروح میساخت اما مار از سر نجابت دم بر نمیآورد.
سرانجام مار گفت: «نگاه کن ببین چگونه مجروح و خونین شدهام. میتوانی لانه من را ترک کنی؟»
خارپشت گفت: «من مشکلی ندارم، اگر تو ناراحتی میتوانی لانه دیگری برای خود بیابی!»
عادتها ابتدا به صورت مهمان وارد میشوند اما دیری نمیگذرد که خود را صاحبخانه میکنند و کنترل ما را به دست میگیرند.
مواظب خارپشت عادتهای منفی زندگیتان باشید.
ت.
![مصون سازی خانواده ها از فضای مجازی با ترویج فرهنگ سواد رسانه ای مصون سازی خانواده ها از فضای مجازی با ترویج فرهنگ سواد رسانه ای](http://www.hormoz.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG-20210508-WA0288-335x200.jpg)
به گزارش شبکه اطلاع رسانی هرمز؛سرهنگ حسین درویشی فرمانده ناحیه مقاومت بسیج سپاه میناب در جمع اصحاب رسانه بحث رسانه و فضای مجازی را مورد تاکید قرار داد و گفت: دشمن برای تحقق اهداف خود در بستر فضای مجازی خانواده ها را مورد هدف قرار داده است.
فرمانده سپاه میناب با بیان اینکه دشمن فضای مجازی را بستری برای اشاعه تهدید و آسیب های خود بر علیه نظام و انقلاب در پیش گرفته است افزود: قرارگاه های تحول محلات بستری بسیار مناسب برای آگاه سازی و مصون سازی خانواده ها در مقابل هر گونه تهدید هاست.
وی تصریح کرد: عدم آشنایی مناسب خانواده ها با فضای مجازی و در مقابل استفاده روزمره جوانان و نوجوانان و حتی کودکان از این فضا بدون داشتن سواد رسانه ای خانواده ها را در معرض تهدید و آسیب قرار داده است.
وی تصریح کرد: اغلب آسیب هایی که خانواده ها متحمل می شوند به جهت پائین بودن سطح سواد رسانه ای است و همچنین خانواده هایی که از سطح سواد رسانه ای بالاتری برخوردارند در مقابل هجمه های دشمن موفق تر عمل کرده اند.
سرهنگ درویشی رسانه و فضای مجازی را پتانسیلی قوی برای انعکاس برنامه ها و اقدامات بسیج و سپاه در دل قرارگاه های تحول محلات بسیج در سطح شهرستان عنوان کرد.
وی با اشاره به فعالیت و اجرای برنامه های متنوع فرهنگی در قرارگاه های تحول این شهرستان گفت: رسانه و فضای مجازی با قدرت بیشتری برای آگاه بخشی و برگزاری کلاس های سواد رسانه ای برای کاهش آسیب ها و معضلات، مشاوره در زمینه سبک زندگی اسلامی با الگوپذیری از سیره ائمه در سطح جامعه اقدام کنند.
انتهای پیام/
حکایت/ پند نیکوی استاد
خراسان/ روزی استادی فرزانه مشغول آموختن درس به شاگردانش بود که فردی بدکار که اهل شهر او را به خشونت و خرابکاری میشناختند، وارد مکتبخانه شد. شاگردان با خشم به او مینگریستند و در دل هزار دشنام به او میدادند که چرا مزاحم آموختن آنها شدهاست. آن مرد رسوا رو به حکیم نموده، چند سوال ساده کرد و رفت.
فردای آن روز، شاعر مدیحهسرای دربار، پای به محل درس گذارده تا سوالی از حکیم بپرسد. شاگردان به احترامش برخاستند و او را مشایعت کرده تا به پای کرسی استاد برسد. دیدند از استاد خبری نیست. هر طرف را نظر کردند، اثری از استاد نبود. یکی از شاگردان که از آغاز چشمش به استاد بود، در میانه کوچه جلوی استاد را گرفت و پرسید: «چگونه است دیروز قدارهکشی به دیدارتان آمد و پاسخ پرسشهایش را گفتید، ولی امروز شاعر و نویسندهای سرشناس آمده، محل درس را رها کردید؟» حکیم گفت: «یک بزهکار تنها به خودش و معدودی لطمه میزند، اما یک سخنور خودفروخته کشوری را به آتش میکشد.»
برگرفته از «امثال و حکم»
چرا نباید از هوای نفس تبعیت کرد؟
باشگاه خبرنگاران/ قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمتهایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند. از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم پرداختند. ما نیز با هدف آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر مفسران قرآن کریم میپردازیم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ ? بَلْ أَتَیْنَاهُمْ بِذِکْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِکْرِهِمْ مُعْرِضُونَ
و اگر حق تابع هوای نفس آنان شود همانا آسمانها و زمین و هر که در آنهاست فاسد خواهد شد. (و کافران از جهل نسبت جنون به رسول ما دادند؛ چنین نیست) بلکه ما اندرز قرآن بزرگ را بر آنها فرستادیم و آنان از این اندرز خود اعراض کنند.
تفسیر آیه 71 سوره مومنون
اگر حقّ، تابع هوسهای مردم باشد، نظام هستی فاسد وتباه میشود، زیرا:
1. هوسهای مردم حتّی هوسهای یک نفر در زمانهای مختلف، متضاد است.
2. هوسهای مردم، مفسده دارد.
3. خواستههای مردم، یک بُعدی است و به ابعاد دیگر و آثار دور و نزدیک توجّه ندارد.
پیامهای آیه 71 سوره مومنون
1- حقّ، هرگز نباید تابع تمایلات و خواستههای مردم باشد. «وَ لَوِ اتَّبَعَ»
2- اشراف کافر، دوست دارند که دین طبق میل آنان باشد. «وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ»
آغاز توحش صهیونیستها، 30 سال قبل از تشکیل اسرائیل
خراسان/ مهرماه سال 1335 بود که صهیونیستها، هشت سال بعد از تشکیل دولت جعلی اسرائیل، به روستای «کفر قاسم» حمله کردند؛ آنها تمام کشاورزانی را که در حال بازگشت از مزارع بودند، از دم تیغ گذراندند؛ حدود 40 کودک بیگناه هم، بخشی از این کشتار وحشیانه بودند.
صهیونیستها در حالی که کف بر دهان داشتند، فریاد میزدند: «بیعاطفه باش تا خدا تو را رحمت کند!» این شعار آنها برای قتلعام مردم بیدفاع و کودکان معصوم بود. به فاصله چندماه بعد از کشتار وحشیانه «کفر قاسم»، «خانیونس»، جایی در نوار غزه، شاهد حمله مغولوار صهیونیستها شد؛ آنها باز هم شعار قبلی را تکرار میکردند و با همین شعار، 800 فلسطینی را به فجیعترین شکلممکن بهشهادت رساندند؛ تعدادی را زنده نگه داشتند، گوش و بینی آنها را بریدند و گفتند: به روستاهای بعدی بروید و بگویید اگر فرار نکنید، وضع همین است!
در تاریخ بشر، چنین وحشیگری افسارگسیختهای کمنظیر است. آمریکا و اروپا در حالی صهیونیستها را صاحب رویکرد دموکراتیک میدانند و از آن حمایت میکنند که دست آنها تا مرفق به خون صدها هزار فلسطینی آغشتهاست. این جنایتها، در «عیترون»، «بنت جُبیل»، «اوزاعی»، «راشیا»، «عدلون»، «عباسیه»، «صبرا و شتیلا»، «برج الشمالی»، «عیون قاره»، «الخلیل»، «قانا»، «بیتالمقدس» و دهها منطقه دیگر در فلسطین اشغالی و جنوب لبنان تکرار شدهاست.
فرزند نامشروع دولت فخیمه بریتانیا
ایجاد دولت جعلی صهیونیستی و اشغال قدس شریف، رویکردی بود که نخستینبار بریتانیا از آن حمایت کرد؛ نوامبر 1917/آبان 1296 بود که آرتور جیمز بالفور، وزیر خارجه وقت انگلیس، در نامهای به روچیلد، سرمایهدار یهودی و صهیونیست انگلیسی، وعده داد که از ایجاد دولت جعلی صهیونیستی حمایت میکند؛ صهیونیستها از سال 1895 م/1274 ش و پس از برگزاری کنفرانسی در شهر بالِ سوئیس، به دنبال چنین کاری بودند. تئودور هرتصل، بانی تفکر صهیونیسم، کار خود را یک اقدام استعماری میدانست. او در نامهای به سیسیل رودز، استعمارگر معروف بریتانیایی در آفریقا، خواستار ارائه راهکارهایی برای موفقیتش در طرح ایجاد بهاصطلاح کشور یهودی شدهبود؛ هرتصل بیمحابا به رودز نوشت: «لابد میپرسید چرا من طرح و برنامه خودم را برای شما فرستادهام؟ دلیلش معلوم است! این طرح یک طرح کاملاً استعماری است.»
در عمل نیز، رفتار صهیونیستها با ساکنان اصلی و قانونی فلسطین تا امروز، همان رفتاری است که استعمارگران در قرن 18 و 19 میلادی با مردم سرزمینهای استعمارشده داشتند؛ قتل، غارت، هتک حرمت و تجاوز. صهیونیستها، پس از جنگ جهانی اول و آغاز قیمومت انگلیس بر فلسطین و حکومت هربرت ساموئل، دیپلمات یهودی – صهیونیست بریتانیایی بر این منطقه، برنامههای استعماری را شروع کردند؛ جوخههای ترور صهیونیستی به راه افتاد و کشتار فلسطینیها آغاز شد.
با این حال، این اقدامات بیپاسخ نماند؛ در واقع، نخستین دفاعها در برابر صهیونیستها، همان زمان و با همت مردانی مانند عزالدین قسام شکل گرفت؛ اما بریتانیا تمام این مقاومتها را به ضرب سلاح و کشتار، سرکوب کرد. اوضاع نابسامان جهان اسلام نیز، مزید بر علت شد.
به عنوان نمونه، نماینده ایران در شامات و فلسطین، عینالملک هویدا، یک بهائی دوآتشه بود که رؤسای فرقهاش ارتباطات تنگاتنگی با صهیونیستها داشتند؛ او نقش مهمی در کاهش اهمیت مسئله فلسطین در سیاست خارجی ایران و همچنین اطلاعرسانی درباره این مسئله، به مردم مسلمان کشورمان داشت. نقاط دیگر جهان اسلام هم، گرفتار استعمار و آشوب بود و به این ترتیب، صهیونیستها توانستند با سوءاستفاده از این موقعیت، نفوذ و قدرت خود را در سرزمینهای اشغالی گسترش دهند.
یک قرن چپاول و غارت
اگر آغاز فعالیت تجاوزکارانه صهیونیستها را در اشغال اراضی فلسطین، سال 1917 م/1296 ش بدانیم، آنها حدود 104 سال است که به تجاوزگری و جنگافروزی در اراضی اشغالی و خاورمیانه مشغول هستند. این یک اشتباه تاریخی است اگر بخواهیم آغاز رشد این غده سرطانی را 14 می 1948/24 اردیبهشت 1327 بدانیم. آنها یک قرن است که، چون بلایی شیطانی بر سر همه ساکنان این منطقه فرود آمدهاند؛ میگویم همه، چون در قاموس آنها، مسلمان، مسیحی یا حتی یهودی فرقی ندارد؛ هر کسی در برابر خواست آنها مخالفت کند، باید بمیرد! رژیم جعلی اسرائیل، طی دوران پس از اعلام موجودیت، پیوسته و بدون وقفه با تمام همسایگانش در جنگ بودهاست و همزمان، فلسطینیها را در سرزمینهای اشغالی چنان تحت فشار و شکنجه قرار میدهد تا ناچار به ترک سرزمین خود شوند.
مصیبت آوارگانی که به صورت رسمی، از 74 سال قبل در جنوب لبنان و کشورهای همسایه به سر میبرند، غمی جانکاه است که تا محو رژیم صهیونیستی و بازگشت آوارگان فلسطینی، بر دل هر مسلمان و آزادهای سنگینی میکند. واقعیت این است که بقای رژیم کودککُش صهیونیست، جز در همین پراکندن تخم نفرت، قتلعام و وحشیگری نیست؛ آنها دست پیش میگیرند که پس نیفتند!
صهیونیستها طی این مدت طولانی، از کمکهای گسترده غرب و بهویژه آمریکا برخوردار بودهاند. بین سالهای 1326 تا 1390، ایالات متحده حدود 60 بار از حق وتوی خود در شورای امنیت، به نفع اسرائیل استفاده کردهاست. آیپک، لابی قدرتمند صهیونیستها در آمریکا، بخش مهمی از سیاستهای دولت این کشور را در قبال رژیم صهیونیستی مدیریت میکند؛ آنها هر ساله، افزون بر کمکهای نقدی خود، کاخ سفید را وامیدارند تا وامهای بلاعوض متعددی را به تلآویو پرداخت کند.
با این حال، روند بیداری اسلامی، طی سالهای اخیر، به تاریخ معنا و مفهوم تازهای دادهاست؛ گویی با اتحاد و مقاومت، وعده نصرتالهی نزدیک است و به رغم همه اتفاقات ناگوار سالهای اخیر، نهال بارور مقاومت همه معادلاتی را که صهیونیستها آرایش دادهبودند، بر هم میزند.
با این ترفندها دست دروغگوها را رو کنید!
روزیاتو/ محققان می گویند نزدیک به 60 درصد افراد 10 دقیقه را هم نمی توانند بی گفتن دروغ سپری کنند. به این ترتیب، با یک حساب سرانگشتی می توان فهمید هر روز در مجموع چقدر دروغ گفته می شود. با این حال، راه هایی هست که با استفاده از آن ها می توانیم متوجه شویم طرف مقابل مان دروغ می گوید یا راست، مثلاً اینکه باید به لبخندش دقت کنید. اگر اجباری بود یعنی احتمالاً دارد دروغ می گوید.
در ادامه چند ترفند به شما یاد خواهیم داد که کمک می کنند بفمهید چه کسی دروغ می گوید و چه کسی راست.
1- از او بخواهید ماجرایش را یک بار دیگر تعریف کند اما این بار برعکس
آدم ها معمولاً وقتی می خواهند دروغ بگویند، از قبل یک داستان آماده می کنند تا بتوانند وقایع را به ترتیب مشخصی بیان کنند. اگر مجبور شوند داستان ساختگی شان را برعکس بگویند، مضطرب می شوند چون آن را اینطوری تمرین نکرده اند. این امر دروغ پردازی را بسیار دشوارتر می کند. در روایت جدید جزئیات از دست می رود و حفره هایی در داستان سرباز می کند چون فرد در این حالت اضطراب بیشتری دارد.
اما اگر ماجرایی راست و غیرساختگی باشد، تعریف کردنش راحت تر است و وقتی آن را برعکس تعریف کنید، حتی ممکن است جزئیاتی را به خاطر آورید که بار اول یادتان نبود.
2- از روش غافلگیری استفاده کنید
اگر احتمال می دهید طرف مقابل تان در حال دروغ پردازی است، میان داستانش بپرید و یک سؤال غیرمنتظره از او بپرسید. در صورت امکان یک چیز واقعاً خاص بپرسید. با این کار، شخص مجبور می شود آنقدر به دروغش شاخ و برگ دهد که دست آخر خودش را به دام می اندازد.
3- دقت کنید ببینید داستانش ابهام دارد یا خیر
دروغگوها هنگام دروغ پردازی به راحتی ممکن است از جزئیات داستان غافل شوند چون نمی دانند چطور آن ها را در دروغ شان بگنجانند. دقت کنید ببینید داستان طرف مقابل تان چقدر ابهام دارد. این مبهم بودن شاید عمدی باشد تا از او سؤالاتی نپرسید که جوابی برایشان ندارد.
4- دنبال یک لبخند ساختگی باشید
هنگام دروغگویی احتمال فشردن لب ها به یکدیگر بیشتر است. این امر لبخند شخص را ساختگی جلوه می دهد. اگر با آن شخص از قبل آشنایی داشته باشید، تشخیص لبخند ساختگی شاید برایتان راحت تر باشد. اما یک نکته هست که باید به آن توجه داشته باشید: آدم ها وقتی می خندند معمولاً این کار را با تمام صورت شان انجام می دهند نه فقط لب هایشان.
5- سؤال یکسانی را به شیوه های مختلفی بپرسید
دروغگوها وقتی مورد سؤال قرار می گیرند بیشتر اوقات جواب هایی تکراری دارند که فقط نحوه ی بیان آن ها را تغییر می دهند. اگر سؤالی را مثلاً به سه روش مختلف از آن ها بپرسید، مجبور می شوند اطلاعات بیشتری درباره ی داستانی که تعریف می کنند بدهند. اگر حرف شان دروغ باشد، دائم از کلمات، عبارات و حتی جزئیاتی تکراری استفاده خواهند کرد.
6- به هر تغییر صدایی دقت کنید
یک چیز دیگر که هنگام دروغ گفتن در فرد تغییر می کند تن صدا و سرعت صحبت کردن او است. اگر متوجه شدید طرف مقابل تان سریع تر یا حتی آرام تر صحبت می کند، احتمالاً دارد سعی می کند خود را با دروغ هایی که به شما می گوید هماهنگ کند. این مسأله در مورد بلند شدن یا پایین آمدن صدا هم صدق می کند. همه ی این ها بیانگر عدم قطعیتی است که در آن شخص وجود دارد.
7- دقت کنید ببینید با تأخیر جواب می دهد یا خیر
اگر سؤالی پرسیدید که جواب نسبتاً ساده ای داشت اما طول کشید تا طرف مقابل تان جوابش را دهد، احتمالاً معنایش آن است که یا دارد به این فکر می کند که چه بگوید یا سعی دارد خود را با دروغ هایش هماهنگ کند. البته اگر فوراً جواب تان را داد هم نشانه ی خوبی نیست چون می تواند معنایش این باشد که از قبل جوابی برایتان آماده کرده بود.
8- دقت کنید ببینید تغییری در اعتماد به نفسش به وجود آمده یا خیر
اگر کسی که در حال دروغ گفتن است احساس کند گفتگو را تحت کنترل خود دارد، احتمالش هست که به نظرتان بسیار با اعتماد به نفس بیاید. با این حال، اگر سعی کنید مچش را با دروغ هایش بگیرید، کم کم کنترل گفتگو را از دست می دهد و اعتماد به نفسش هم از میان می رود. به این ترتیب بیشتر و بیشتر گارد می گیرد و حالت تدافعی پیدا می کند.
9- اگر هیچ چاره ی دیگری نداشتید، دروغش را به رویش آورید
اگر به این نتیجه رسیدید که هیچ راه دیگری کارساز نیست، هر چه از حقیقت ماجرا می دانید را بگویید و دروغ شخص مقابل تان را به رویش آورید. اگر باز هم آشکارا به دروغ گویی ادامه داد، مثلاً آنقدر داستان پردازی کرد و آنقدر به داستانش شاخ و برگ داد که به نظرتان مشکوک آمد، می توانید شانس تان را امتحان کنید و بگویید که می دانید دروغ می گوید. اما باید مراقب باشید و از حقایق مناسبی استفاده کنید، درغیر اینصورت ممکن است خودتان دروغگو خطاب شوید.
بازیباترین پله های جهان آشنا شوید!
لست سکند/ مطلب پیش روی شما درباره پلههای زیبایی است که خورخه سلارون (Jorge saleron) در شهر ریو دو ژانیرو ساخته است. پلههایی که برای ساخت آن نه از طلا و جواهرات گران قیمت استفاده شده و نه تیم طراحی معروفی در آن نقش داشته. اما امروز در عرصههای بینالمللی به عنوان یکی از جاذبههای مشهور برزیل شناخته میشود. همراه ما باشید تا به اسکاداریا سلارون یا پلههای سلارون نگاهی داشته باشیم.
در شهر ریو دو ژانیرو، بین محلههای پر هیاهو لاپا و سانتا تِرِزا میتوانید شاهد یک مسیر 125 متری باشید که پلههای آن با بیش از 2000 کاشی، آینه و سرامیک رنگی زینت یافته، پلههایی که در روز میزبان صدها گردشگر است. گردشگرانی که با تبسم روی پلهها مینشینند و به لنز دوربین خیره میشوند. امروزه اسکاداریا سلارون علاوه بر گردشگران به عنوان یک محفل صمیمی میان اهالی لاپا شناخته میشود. تمامی این توجه و تکاپوها به دلیل کار هنرمندانه است که خورخه سلارون بیش از دو دهه برای این پلهها انجام داد و آنها را به سرانجام رساند.
خورخه سلارون که بود و چه کرد!
خروخه سلارون هنرمند و نقاش اهل شیلی بود که در سال 1947 به دنیا آمد. او طی عمر خود به بیش از 50 کشور مختلف سفر کرد و به ادعای خودش تا قبل از استقرار در ریو دو ژانیرو بیش از 25.000 پرتره به فروش رساند و از همین طریق خرج خود در سفر درمیاورد. سی و شش سال گذشت و در سال 1983، خورخه سلارون خانه کوچکی در محله ارزانی به نام لاپا خریداری کرد. او که علاقه خاصی به کشور برزیل داشت، سالهای عمر خود را در آنجا سپری میکرد تا اینکه در سال 1990 شروع به رنگ آمیزی و نوسازی 200 پلهای کرد که در مقابله خانهاش قرار گرفته بود. پله به پله، او شروع به تغییر دادن محیط اطرافش کرد و از پلههای قهوهای رنگ فرسوده یک اثر هنری آفرید.
در ابتدا تهیه رنگ، کاشی و سایر لوازم مورد نیاز برای خورخه رایگان نبود. او طی تکمیل پروژهاش به پول نیاز داشت و از طریق نقاشی کشیدن و فروختن، تا حدودی مبلغ مورد نظر برای خرید کاشی را تهیه میکرد. خورخه برای تهیه آنچه نیاز داشت، شهر را میگشت و این سبب شده بود تا توجه دیگران را به خود و هدفی که در حال انجامش است، جلب کند. شهرت او نه تنها در ریو و برزیل بلکه در سراسر جهان پیچید و دست کم از 60 کشور مختلف به او کاشیهای مختلف فرستاده شد.
سلارون به معنای واقعی عاشق شهر ریو دو ژانیرو و برزیل بود و این پروژه را تقدیم به مردم این کشور کرد. او به افتخار پرچم بزریل از کاشیهای آبی، سبز و زرد استفاده کرد و در موزائیکهای متعددی امضای Brasil Eu Te Amo Selarón (برزیل من عاشقت هستم) را برجای گذاشت.
طی سالیان نسبتا درازی، خورخه سلارون پلهها خراب را تعمیر کرد و آنهایی که به نظرش به اندازه کافی زیبا نبودند را تعویض کرد. سرانجام او رنگ قرمز را نیز به کار خود اضافه کرد و کنارهها و دیوارهای کنار پلکان را نیز به قرمز پر رنگ درآورد، چرا که باور داشت هیچ رنگی مانند قرمز نمیتواند شادی و سرزندگی را به ارمغان بیاورد.
سلارون اسکاداریا: رویایی که برآورده شد
در سال 2000 تقریبا کار پلههایی که باید به رنگ سبز و زرد درمیآمدند تمام شده بود و سلارون اسکاداریا با چاپ شدن در مجلههای مشهوری مثل National Geographic و Time به آوازه بین المللی دست پیدا کرده بود. خوانندههای مطرح از هر کجای دنیا به ریو دو ژانیرو میآمدند و موزیک ویدئو ضبط میکردند، توجه گردشگران به آن جلب شده بود و طولی نکشید که پروژه ناتمام خورخه به یک جاذبه گردشگری معروف در برزیل تبدیل شد. محله فقیرنشین لاپا، به لطف حضور پر رنگ گردشگرها مملو از کافه و رستورانهای لوکس شد و ماهیت خود را به یک محله توریستی تغییر داد.
متاسفانه پیکر بیجان خورخه سلارون در سال 2013 زمانی که 65 سال داشت در رو به رو پلههایی که بیش از 20 سال از عمرش را صرف زینت آن کرده بود پیدا شد. ساکنین لاپا، سانتا ترزا و... پس از مطلع شدن از خبر فوت خورخه به نشانه احترام در تمامی بخشهای پله که دارای رنگ روشن بود شمع روشن کردند.
خورخه در یکی از نقل و قولهایش گفته بود: «من یک نابغهم! من تونستم شگفت انگیزترین پلکان تاریخ بشریت رو در ریو دو ژانیرو خلق کنم. البته این اتفاق در هیچ شهر دیگهای ممکن نبود رخ بده. ریو جاییه که بازدیدکنندهها میتونن انتظار داشته باشن یک هنرمند خل و چل با سبیل بزرگ چخماقیش داره رو پلههاش کار یا استراحت میکنه و همیشه هم دوست داره با بقیه گرم بگیره و صحبت کنه.»
گوناگون/ 10 حقیقت جالب درباره مثلث برمودا
برنا/ مثلث برمودا از دیرباز تا به همین امروز یکی از عجیب و غریبترین معماهایی بوده است که انسانها با آن مواجه شدهاند. آیا واقعاً نقطهای در میانههای اقیانوس اطلس وجود دارد که منطق و علم در آن از کار میافتند یا این حرفها فقط وهم و خیال است؟ آیا این داستانها و شایعهها از کتابی بیرون آمدهاند و سپس یک سری اتفاقات و حوادث به طور شانسی این داستانها را تأیید کردهاند و بعدها همه اینها به افسانهی مثلث برمودا تبدیل شده است؟ هر چه بخواهیم در این مورد حدس و گمان بزنیم یا هر چه دانشمندان بخواهند اتفاقات مربوطه را بر اساس علم توضیح دهند، باز هم معماهایی هست که هرگز کسی نتوانسته آنها را حل کند یا توضیحی برایشان ارائه دهد.
10 نکته مهم و کمتر شنیده شده که خیلیها درباره این سه ضلعی پر رمز و راز نمیدانند، به شرح ذیل است:
1- مثلث برمودا را روی هیچ نقشهای ترسیم نکردهاند
برمودا یک گروه جزیره است و تحت حکمرانی دولت بریتانیا میباشد. 138 جزیره دارد و در اقیانوس اطلس شمالی واقع شده است. نزدیکترین قاره به مثلث برمودا، آمریکای شمالی است و مردم میگویند که این مثلث از جزایر برمودا شروع شده، از میامی میگذرد و در جزیره پورتوریکو به پایان میرسد.
این مثلث قسمت بسیار بزرگی از اقیانوس اطلس را تشکیل میدهد، اما روی هیچکدام از نقشههای چاپی زمین مشخص نشده است، زیرا آن را بهطور رسمی بهعنوان ناحیهای از اقیانوس اطلس نپذیرفتهاند. شاید دلیل دیگر نیاوردنش در نقشهها این باشد که کسی نمیداند واقعاً محدوده و بزرگی آن چقدر است، ولی تخمین زده میشود که حداقل 1295000 کیلومترمربع باشد.
2- چرا آنجا همه چیز ناپدید میشود
یکی از رمز و رازهایی که درباره مثلث برمودا وجود دارد این است که هرگاه گزارش میشود که یک هواپیما، کشتی یا هر نوع وسیله نقلیه درون مثلث یا اطراف آن گمشده است، ناجیان و جستجوکنندگان نمیتوانند هیچ اثری از وسیله سقوط کرده یا غرق شده پیدا کنند.
توضیح علمیاش را اینگونه میدهند که مثلث برمودا روی مسیر یک جریان بسیار تند آب گرم اقیانوسی به نام گُلف اِستریم قرار گرفته است. گلف استریم از خلیج مکزیک به سوی ایسلند و بخشهایی از غرب اروپا جریان مییابد. دانشمندان میگویند که قطعات و خردههای وسیلهها همراه با جریان گلف استریم حرکت میکنند و سرتاسر اقیانوس اطلس شمالی پراکنده میشوند.
3- پرواز شماره 19
پرواز شماره 19 یک مأموریت آموزشی با پنج هواپیما و 14 نفر بود. این پرواز پنجم دسامبر 1945 از شهر فورت لادِردِیل در ایالت فلوریدا حرکت کرد و قرار بود یک کار تمرینی بمبافکنی انجام دهد. رهبر این تیم ستوان چارلز تیلور بود و او و 13 همراهش پس از آن روز، دیگر دیده نشدند.
این شعلهای بود که آتش رمز و زارهای مثلث برمودا را برافروخت. حتی کسانی که سعی کردند تیم ستوان تیلور را نجات بدهند (یک هواپیمای نجات با 13 نفر سرنشین) نیز ناپدید شدند. این ماجرا به رازآلودیاش افزود و آن را بیش از پیش شایسته عنوان مثلث شیطان کرد.
4- شمار مرگ و میر و حوادث ناگوار در مثلث مرگ
هنگامیکه یک مکان رازآلود عنوان «مثلث شیطان» را از آن خود میکند انسان کنجکاو میشود و میخواهد بداند واقعاً چند نفر به دستان این ابلیس مثلثی شکل مرده و ناپدید شدهاند. هیچ عدد دقیقی اعلام نشده است، اما با در نظر گرفتن ستوان چارلز تیلور و افراد حاضر در پنج بمبافکن همراه او بعلاوه هواپیمای نجاتی که به دنبال آنها بود، حداقل با اطمینان و به طور رسمی میتوانیم بگوییم که شش هواپیما و 27 نفر طعمه آن شدهاند.
بر اساس برخی از گزارشها طی سده اخیر حداقل 50 کشتی و 20 هواپیما در مثلث برمودا گم شده و تاکنون هزار تا بیش از دو هزار نفر کشته شدهاند.
5- قطبنما و مثلث
نخستین عملکرد عجیب و غریب قطبنماها در مثلث برمودا برای کریستف کلمب مشهور اتفاق افتاد. او در اسنادش اعلام کرده است که قطبنما در مثلث برمودا جهتهای عجیبی را نشان میداده است. حتی گفته است که چیزی شبیه به یک توپ آتشین در آسمان این منطقه دیده است.
بیشتر کسانی که درون مثلث برمودا میروند یا به آن نزدیک میشوند میگویند قطبنمایشان در این منطقه درست کار نمیکند یا خراب میشود. بر اساس یکی از توضیحات علمی ارائه شده، این ناحیه از اقیانوس اطلس یکی از دو مکان کره زمین است که در آن دو راستای شمال مغناطیسی و شمال واقعی (جغرافیایی) زمین یکی میشوند. دیگر مکان همراستایی این دو شمال در مثلث برمودای اقیانوس آرام، نزدیک به کشور ژاپن است که به آن لقب دریای شیطان را دادهاند.
6- مِه و سفر در زمان
شاید الآن با خودتان فکر کنید که سفر در زمان در میان تمام نظریههای مربوط به مثلث برمودا از همه نامعقولتر است. خب تا وقتی 4 نکته دیگر این متن را نخواندهاید خیلی هم نباید از این فکرتان مطمئن باشید. اما جدای از شوخی، سفر در زمان دیگر خیلی عجیب است. ولی شاید واقعاً به همین خاطر است که افراد و کشتیها و هواپیماها بدون بر جای گذاشتن هیچ اثری ناپدید میشوند.
توضیح دقیقتری که در این مورد میدهند این است که مِهی که در مثلث برمودا ظاهر میشود یک مه الکتریکی است و هر چیزی با آن تماس برقرار کند تلپورت میشود. نویسنده بروس جموس تجربهاش در مورد این مه و مثلث برمودا را در کتابی با عنوان ورای مثلث برمودا شرح داده است.
7- اوتِک AUTEC
این واژه مخفف عبارت «مرکز ارزیابی و آزمایش زیردریایی در اقیانوس اطلس» میباشد که از مراکز وابسته به ناوگان ایالاتمتحده است و بهطور رسمی در کشور باهاما فعالیت میکند. البته نظریه دخالت داشتن اوتک در مثلث برمودا جزء نظریههای توطئه به شمار میرود و شبیه به داستانهای منطقه 51 دولت آمریکاست. نظریههای توطئه بسیار سرگرمکننده و جالب هستند و نام این نظریه توطئه را هم منطقه زیرآبی 51 گذاشتهاند.
داستان نظریه از این قرار است که دولت آمریکا با گونههای فرازمینی همدست شده و در منطقه مثلث برمودا زیر اقیانوس آزمایشهایی انجام میدهد. اگر این حرف واقعاً درست باشد، همه معماهای مثلث برمودا یکجا حل میشوند.
8- نظریه آتلانتیس
حالا که بحث همکاری فضاییها و دولت آمریکا برای انجام دادن کارهای عجیب و غریب زیر دریا را پیش کشیدیم، بگذارید پا را از این هم فراتر بگذاریم و به شهر آتلانتیس فکر کنیم. وقتی کسی میخواهد یک افسانه را با یک افسانه دیگر توضیح دهد، دیگر باورش واقعاً سخت میشود، اما بگذارید زیادهروی کنیم.
بر اساس یک نظریه، شهر آتلانتیس را مثلث برمودا بلعیده است و به همین دلیل بود که این شهر ناپدید شد. نظریه دیگری میگوید که علت از کار افتادن قطبنماها و وسایل مکانیکی در منطقه مثلث برمودا سلولهای برق و کریستالهای انرژی شهر آتلانتیس هستند. یک نظریه دیگر نیز هست که جاده سنگی زیرآبی بیمینی رود (نزدیک باهاما) را به این داستانها مرتبط میسازد.
9- پوششی برای خطاهای انسانی
بسیاری از دانشمندان و جستجوگران اصلاً نظریههای عجیب و غریب را در مورد مثلث برمودا قبول ندارند. آنها میگویند که این افسانهها ساخته شدهاند تا یک توضیح سادهتر پنهان شود؛ چراکه حوادث پیشآمده در این منطقه سرشار از خطای انسانی بودهاند؛ و ناوگان آمریکا دلیل حادثه پرواز شماره 19 را همان ابتدا خطای خلبان اعلام کرده بود. خب حداقل در آن زمان این تنها توضیح منطقی موجود بود.
اما خیلیها این توضیح را نپذیرفتند و نخواهند پذیرفت، بهویژه الآن که افسانه مثلث برمودا مانند توپ صدا کرده است. اما این افراد چطور میخواهند توضیح بدهند که علیرغم این ناپدیدیها باز هم هرروزه هواپیماها و کشتیهای فراوانی از این منطقه عبور میکنند.
10- آخرین قربانیها
در همین دهه، دو ناپدیدی در مثلث برمودا اتفاق افتاد. اولی در سال 2015، یک کشتی حمل بار با 33 نفر خدمه بود. کشتی SS El Faro در طوفانی گرفتار و غرق شد، اما چند هفته بعد درحالیکه هیچ اثری از 33 خدمهاش نبود دوباره پیدا شد. پس از آن نیز یک هواپیما با چهار مسافر، یک خلبان، و یک مادر و دو فرزندش دچار حادثه شد. این اتفاق دوم اردیبهشت دو سال پیش افتاد و هواپیما بهگونهای ناپدید شد که نه اثری از قطعاتش، نه بدنهاش، نه افراد و نه هیچچیزی دیگری باقی نمانده بود و انگار غیب شده بود. البته مثالهایی که زدیم تنها تعداد اندکی از حوادثی هستند که باعث میشوند معمای مثلث برمودا هنوز هم زنده بماند.
پاسخ شهید سلیمانی به شبههای درباره قدس
مهر/ فرمانده شهید نیروی قدس سپاه در پاسخ به این سوال که آیا میتوان با دیپلماسی حقوق فلسطینیان را احقاق کرد، میگوید: راهی جز مبارزه و فداکاری وجود ندارد. در اینجا باید ایستاد و فداکاری کرد.
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی چند سال قبل از شهادت خود، طی سخنرانیهایی به این سوال که آیا در واقعیت، مساله قدس را میتوان با مذاکره و دیپلماسی حل کرد؟ پاسخ دادند.
حاج قاسم سلیمانی در یک سخنرانی میگوید: «یاسر عرفات» را با خدعه مذاکرهای که بوسیله آن او را فریب دادند، اسلحه مبارزه را زمین گذاشت. اما نتیجه چه شد؟
وی تاکید میکند: آیا امکان چنین چیزی وجود دارد که با دیپلماسی بتوان فلسطین را به فلسطینیان برگرداند؟
سردار شهید سلیمانی میگوید: در اینجا راهی جز مبارزه و فداکاری وجود ندارد. در اینجا باید ایستاد و فداکاری کرد.
به گفته حاج قاسم سلیمانی، امروز نقطه غزه در جنوب فلسطین و نقطه لبنان در شمال فلسطین، نقاط تولید اضطراب دائمی و نگرانی و همچنین اساس فروپاشی رژیم صهیونیستی است.
ویژگیهای افراد «منافق» چیست؟
باشگاه خبرنگاران/ در مورد منافق 3 نشانه در حدیثی بیان شده است و غیر قابل انکار است.
عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: ثَلاَثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَانَ مُنَافِقاً وَ إِنْ صَامَ وَ صَلَّى وَ زَعَمَ أَنَّهُ مُسْلِمٌ مَنْ إِذَا اُئْتُمِنَ خَانَ وَ إِذَا حَدَّثَ کَذَبَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ
امام صادق علیه السلام از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل میکنند: 3 ویژگی است که در هر که باشد منافق است، اگرچه نماز بخواند و روزه بگیرد و خود را مسلمان بپندارد: کسی که اگر امانتی به او بسپارند، خیانت کند و، چون حدیثى گوید، دروغ گوید و هرگاه وعده دهد تخلّف کند.
الکافی، جلد2، صفحه290، الجزء الثانی کتاب الإیمان و الکفر
توضیح کوتاه:
همانگونه که برای «مؤمن» و «مسلمان» تعاریف و معانی مختلفی گفته شده، همچنین برای «منافق» نیز معانی و ویژگیهای مختلفی ذکر میشود.
به کسی که در ظاهر، خود را مسلمان و مؤمن نشان میدهد، اما در باطن کافر است و کفر خود را مخفی نگه میدارد، منافق گفته میشود. گاهی اوقات به شخص ریاکار منافق میگویند، گاهی به شخصی که در ظاهر، اظهار حب میکند، اما در باطن دشمن است، منافق گفته میشود، گاهی اوقات به کسی که خود را انسان ظاهرالصلاح نشان میدهد، اما در باطن فاسد است، منافق گفته میشود. گاهی به فردی که ادعای ایمان میکند، اما به مقتضای ایمانش التزام نداشته و عمل نمیکند و متصف به صفاتی نیست که مخصوص مؤمنان است، منافق میگویند. زیرا باطن او مخالف با ظاهرش است. به نظر میرسد که منظور از منافق در حدیث مذکور، معنای اخیر و نظایر آن باشد.