داستانک/ نصحیت یک حکیم در مورد سه خیانت
مصاف/ مردی نزد حکیمی رفت و گفت: فلانی پشت سرت چیزی گفته است. حکیم گفت: در این گفته ات سه خیانت است.
شخصی را نزد من خراب کردی
فکر مرا مشغول کردی
و خودت را نزد من خوار .
امیر مؤمنان علیه السّلام فرمود : بدترین شما کسانی هستند که سخن چینی می کنند و میان دوستان جدایی می افکنند و دنبال عیوب افراد پاکدامن می روند .
کافی ج2 ص369
خصلتهای دشمنان کوفی
تبیان/ خصلتهای دشمنان کوفی در سخنرانیهای امام حسین علیهالسلام در کربلا
داستانک/ افکار از جنس انرژی اند!
مصاف/ مردی شبی را در خانه ای روستایی میگذراند... پنجره های اتاق باز نمی شد.
نیمه شب احساس خفگی کرد و در تاریکی به سوی پنجره رفت اما نمی توانست آن را باز کند. با مشت به شیشه پنجره کوبید، هجوم هوای تازه را احساس کرد و سراسر شب را راحت خوابید.
صبح روز بعد فهمید که شیشه کمد کتابخانه را شکسته است و همه شب، پنجره بسته بوده است...! "او تنها با فکر اکسیژن، اکسیژن لازم را به خود رسانده بود..!"
افکار از جنس انرژی اند و انرژی، کار انجام می دهد...
زندگی بزرگان/ بزرگترین مصیبت در دنیا چیه؟
فارس/ شهید علیاصغر شیردل: همیشه عاشورا و وقایع آن را به یاد داشته باشید، آن وقت خواهید دید که هیچ روزی مانند عاشورا نیست و هیچ مصائبی بالاتر از مصائب عاشورا نیست. پس گریه و شیون را در حد معمول و معقول انجام دهید. مبادا با گریه و شوین خارج از حد و غیر معقول باعث شادی دشمنان اسلام شوید
فرازی از وصیتنامه شهید مدافع حرم علیاصغر شیردل
ضرب المثل/ هر را از بر تشخیص ندادن
آخرین خبر/ «هر را از بر تشخیص ندادن » : درمیان چوپانان صدای “هِر” برای طلبیدن گوسفندان و “بِر” برای جلو راندنشان استفاده میشد ، و اگر چوپانی آن را نمیدانست یعنی از اصول پرت بود! به همین دلیل میگفتند هِر را از بِر تشخیص نمیدهد. یعنی وقتی اولین اصول چوپانی را بلد نیستی چگونه میخواهی به هدایت گوسفندان بپردازی این ضرب المثل در توصیف کسانی به کار میرود که از درک سادهترین چیزها هم عاجز هستند و بیشتر از مقام تحقیر به کار میرود.
حکمت/ منت گذاشتن بر افراد
آخرین خبر/ امام صادق علیه السلام: اگر به کسى خوبى کردى، آن را با منّت گذاشتن زیاد و به رُخ کشیدن تباه مساز، بلکه با خوبىِ بهترى ادامه اش بده؛ زیرا این کار براى اخلاق تو زیبنده تر است و پاداش آخرتت را واجبتر مى گرداند
إن کانَت لکَ یَدٌ عندَ إنسانٍ فلا تُفسِدْها بکَثرَةِ المِنَنِ و الذِّکرِ لها، و لکنْ أتبِعْها بأفضَلَ مِنها؛ فإنَّ ذلکَ أجمَلُ بِکَ فی أخلاقِکَ، و أوجَبُ لِلثَّوابِ فی آخِرَتِکَ
بحارالأنوار، جلد78، صفحه283
گوناگون/ نقش پیاده روی اربعین در تحول سبک زندگی
فارس/ چند روزی بیشتر نمانده به گستردهترین مراسم عزاداری شیعیان؛ اربعین حسینی. عشاق اباعبدالله (ع) کم کم بار سفر میبندند و برای رفتن آماده میشوند. برخی هم چند روزی است که عازم شدهاند. خیل مشتاقان حسینی برای زیارت کربلا و شرکت در این اجتماع عظیم به دل جاده میزنند و از مرزهای مختلف کشورمان وارد عراق می شوند. اما این پیاده روی یک پیاده روی ساده نیست. ابعاد مختلفی دارد که باید مورد توجه قرار بگیرد. ابعادی که موجب درک بیشتر این مسیر پر رمز و راز می شود و سبک زندگیتان را متحول میکند.
چرا باید به زیارت اربعین برویم؟
طبق حدیث امام حسن عسکری علیه السلام، یکی از علائم پنجگانه شیعه، زیارت اربعین است؛ یعنی زیارت قبر امام حسین علیه السلام در روز اربعین که چهل روز بعد از عاشورا و شهادت حضرت سید الشهدا علیه السلام انجام میگیرد. ارتباط با اهل بیت (ع) از جهت اُنس و محبت و مودت و گرامیداشت این جایگاه است که شاید یک جنبه فردی زیارت اربعین باشد. بخش دوم آن همراهی با شیوه قیام کربلا و مشارکت و همدلی و همدلی هست که به همین خاطر زیارت اربعین را توصیه خانوادگی هم داریم. بخش سوم آن هم بزرگترین اجتماع انسانی با محوریت شیعه است خود این جامعه اربعینی است که زیر پرچم امام حسین (ع) همه یک خانواده ایم، یعنی هیچ کس خودش را نمیبیند. نام، پست، مقام و جایگاه همه تبدیل به زائر میشود.
دکتر «معصومه ظهیری» استاد حوزه و دانشگاه درباره اهمیت شرکت در اربعین حسینی میگوید: «در اربعین یک واژه زائر و یک واژه خادم الزائر مطرح است. یک گروهی زائر و عدهای هم هستند که به زائر خدمت میکنند و البته این هم متقابل است یعنی خود زائرین هم به همدیگر خدمت میکنند. بنابراین اربعین و زیارت اربعین هم جنبه فردی و خانوادگی و اجتماعی دارد، شاید بر هر کدام اینها آثار و فوایدی دارد که فرد یاد میگیرد که خودش را عضوی از خانواده بزرگ حسینی و زینبی بداند و سبک زندگی آنها را پیروی کند و مشی و مرام و سبک خودش را از آنها الگو بگیرد.
در این مسیر آدم رشد میکند و بزرگ میشود، چراکه مقاومت کردن و سختی را چشیدن و همراه شدن در آن فضای معنوی را در یک بستر عملیاتی عینی هم میچشد و هم میبیند و هم تمرین میکند. اربعین به ما نظم و برنامه ریز ی را هم آموزش میدهد. نظم برای خدمت، نظم در ساعات استراحت، نظم در زیارت، آداب زیارت همه اینها مورد توجه است.»
این باغ شما را خوشبو میکند!
اگر به این سفر پر رمز و راز رفته باشید، میدانید که گوشه گوشههای اربعین صفحهای است برای تامل، تفکر، اندیشیدن و به خود آمدن و تلنگری برای درون و صیقل دادن درون. مسیری که شیوه اباعبدالله در مقاومت، ایثار، فداکاری را به ما میآموزد. یاد میگیریم که در راه خدا انسان باید از همه چیزش بگذرد، چراکه اباعبدالله (ع) مصداق بارز «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ» است؛ هر آنچه را دوست داشت در راه خدا ایثار کردند و از آن گذشتند. از فرزندشان، جوانشان، مالشان و آرامش و راحتیشان گذشتند.
ظهیری درباره درس فداکاری امام حسین علیه السلام میگوید: « اباعبدالله حتی اسارت اهل بیتشان را پذیرفتند تا سیره و سنت پیامبر در جامعه را که رو به فراموشی بود، جاری و ساری کند و آن اصلاحات به جهت اعتلای اسلام ناب در جامعه محقق شود. بنابراین زائر با همه این عناوین و همه این سرفصلها به نحوی ارتباط برقرار میکند و حتی اگر زائر سفر اولی باشند و این مسیر برایشان یک فضای جدید و غریبه باشد، آثارش بر آنها مینشیند و زندگی را متحول میکند. شما اگر وارد یک باغ شوید، حتی اگر یک گل هم از آن باغ نچینید یا نخرید، به هر حال مشامتان با عطر گلها عجین میشود و آثارش بر رویتان میماند و نصیب و بهره میگیرید و حتی اگر آن لذت بصری باشد باز هم شما از وارد باغ شدن آثار و برکات خود را برداشت میکنید.»
او به جهان آزادگان تعلق دارد
در سالهای اخیر در کنار موکبهای استراحت و موکبهای خدماتی، موکبهای فرهنگی هم تعبیه و تدارک شده است و این فضای موکبهای فرهنگی این تلنگر و بیدار باش و تذکر برای زائر را فراهم میکند که مثلا در ساعت نماز از اهداف اباعبدالله الحسین و پیامرسانی ایشان، از جهاد تبیین و زینب کبری (س) و از استقامت کاروان کربلا برایشان روایت میکند. پس برای بهره بردن بیشتر و الگو قرار دادن سبک زندگی اهل بیت(ع) این روایتها را از دست ندهید.
ظهیری درباره رازهای مسیر اربعین میگوید: «در این راه یاد میگیریم که انسانهای اهل ایمان جهاد و حجرت میکنند و از جان و مال خودشان در راه خدا میگذرند و خداوند آنها را بلند مرتبه قرار میدهد و مهر آنها را در دل انسانهای خوب و آزاده قرار میدهد. در این مسیر میفهمیم که اباعبدالله به جامعه شیعی و مسلمانان اختصاص ندارد، بلکه به جهان آزادگان تعلق دارد، این درسهایی است که افراد در همین پیاده روی یاد میگیرند. مقاومت و چشیدن طعم زیارت برای خودشان بازخوانی میکنند، اما کار متولیان امور فرهنگی هم هست که این بستر را عمیقتر و گستردهتر فراهم کنند.»
پس از سفر اربعین همه کاروان و موکبها بایدشکرانه سفر برگزار کنند و حال و هوای اربعین را ادامه دار کنند.
این سفر آدابِ نابی دارد
اما برای همه زیارتها توصیههای ادب و آداب را وجود دارد. برای اینکه قبل از زیارت اربعین ارتباط بین زیارت کننده و زیارت شونده یعنی امام حسین علیه السلام و اهل بیتش برقرار شود، باید حالمان حالِ دنیا و نیایش باشد و گامها را به نحوی برداریم که احساس کنیم به سوی هدف و مقصد میرسیم و متوجه حال خودمان باشیم و متوجه هدف و برنامهای باشیم و بدانیم آن کسی را که زیارت میکنیم، معرفت و شناخت و آگاهی و بصیرتمان نسبت به او بیشتر میشود.
ظهیری درباره آداب این سفر میگوید: «سفر اربعین آدابی دارد؛ هم قبل از سفر، هم حین سفر و هم بعد از سفر. قبل از سفر باید یک سری آموزشها داده شود و در حین سفر هم یک سری تذکرها لازم است و بعد از سفر هم برای اینکه ره توشهای که برداشتیم را ماندگار کنیم، باید همان اعمال را ادامه دهیم. امتداد اربعین را در برنامههای رسانهای، دیداری، شنیداری و نوشتاری داشته باشیم و مسجدها و محلهها و کاورانها گاهی یک جلسهای پس از سفر را برگزار کنند. پس از سفر همه کاروان و موکبها شکرانه سفر برگزار کنند و هم ارزیابی از آنچه انجام دادند و هم بررسی و تحلیل برای امتداد سفر را داشته باشیم. اینها موقعیتهایی است که ما میتوانیم بهترین استفادهها را داشته باشیم.
امسال اربعین موکب نوجوانان، کودک، خدمات به مادر و کودک و موکبهایی اختصاصی برای بانوان داریم. همه اینها زمینه و بستری است که این سفر پر فیض معنوی و آثار و برکات بهتری برای افراد و خانوادهها و جامعه بزرگ شیعی و مسلمانان از جهت وحدت آموزش جهاد استقامت در راه خدا به ارمغان بیاورد و همه اینها برای تمدنسازی بزرگ اسلامی است و انشالله زمینهسازی برای حضور باشد.»
پرچم سرخ ابا عبدالله در کربلا نشان از این دارد که قیام امام حسین علیه السلام و واقعه عاشورا تمام نشده است و ما با شرکت در این مسیر پر رمز و راز سبک زندگیمان را حسینی میکنیم و آن را ترویج میدهیم. همه این با هم بودنها و همدلیهای ما زمینهای را برای اصلاحات انجام میدهد، چراکه منتظران مصلح خودشان هم باید صالح و صالحپرور باشند.
داستانک/ نبرد با مشکلی بزرگ
آخرین خبر/ یکی از اهالی ده به اسم مش مراد به صحرا رفت و شب از قضا حیوانی به او حمله کرد.
پس از بک درگیری سخت، بر حیوان غالب شد و آن را کشت و حیوان را به دوش انداخت و به سمت آبادی راه افتاد...
پس از ورود به ده، همسایه اش از بالای بام او را دید و فریاد زد: "آهای مردم، مش مراد یک شیر شکار کرده !"
مش مراد با شنیدن اسم شیر لرزید و غش کرد!بیچاره نمیدانست حیوانی که با او درگیر شده شیر بوده!
وقتی درگیر شده بود فکر میکرد که سگ قدیمی مش تیمور است وگرنه همان اول غش میکرد و به احتمال زیاد خوراک شیر میشد .
اگر از بزرگی اسم یک "مشکل" بترسید قبل از اینکه با آن بجنگید از پا درتان میآورد...تو زندگی مشکل وجود نداره همه چیز مسئله است و قابل حل.
آیا اسرا در اولین اربعین به کربلا رسیدند؟
فارس/ کنش اجتماعی امری نادر و غریب است. اما با این اوصاف، راهپیمایی اربعین نشانگر این است که هنوز کنش اجتماعی آن هم از نوع دینی، همچنان زنده و پویا است. آنچه که در ادامه میخوانید؛ سخنان رهبر معظم انقلاب درباره گردهمایی عظیم اربعین است.
وقتی رسانه حسینی بر اختناق اموی فائق آمد
اربعین در حادثه کربلا یک شروع بود؛ یک آغاز بود. بعد از آنکه قضیه کربلا انجام گرفت آن فاجعه بزرگ اتفاق افتاد و فداکاری بینظیر ابا عبداللَّه (علیهالسّلام) و اصحاب و یاران و خانوادهاش در آن محیط محدود واقع شد، حادثه اسارتها پیام را باید منتشر میکرد و خطبهها و افشاگریها و حقیقتگوییهای حضرت زینب (سلاماللهعلیها) و امام سجّاد (علیه الصّلاة و السّلام) مثل یک رسانه پرقدرت باید فکر و حادثه و هدف و جهتگیری را در محدوده وسیعی منتشر میکرد و کرد. خاصیت محیط اختناق این است که مردم فرصت و جرئتِ این را پیدا نمیکنند که حقایقی را که فهمیدهاند، در عملِ خودشان نشان بدهند؛ چون اولًا دستگاه ظالم و مستبد نمیگذارد مردم بفهمند و اگر فهم مردم از دست او خارج شد و فهمیدند، نمیگذارد به آنچه فهمیدهاند، عمل کنند. در کوفه، در شام، در بین راه، خیلیها از زبان زینب کبری (سلاماللهعلیها) یا امام سجّاد (علیه الصّلاة و السّلام) یا از دیدن وضع اسرا، خیلی چیزها را فهمیدند، ولی کی جرئت میکرد، کی توانائی این را داشت که در مقابل آن دستگاه ظلم و استکبار و استبداد و اختناق، آنچه را که فهمیده است، بروز دهد؟ مثل یک عقدهای در گلوی مؤمنین باقی بود.
آیا در اولین اربعین اسرا به کربلا رسیدند؟
این عقده روز اربعین اولین نِشتر را خورد؛ اولین جوشش در روز اربعین در کربلا اتفاق افتاد. مرحوم سید بن طاووس و بزرگان نوشتهاند که وقتی کاروان اسرا، یعنی جناب زینب (سلاماللهعلیها) و بقیه در اربعین وارد کربلا شدند، در آنجا فقط جابر بن عبد الله انصاری و عطیه عوفی نبودند، «رجال من بنی هاشم»؛ عدهای از بنی هاشم، عدهای از یاران بر گرد تربت سیّدالشّهداء جمع شده بودند و به استقبال زینب کبری آمدند. شاید این سیاستِ ولایی هم که زینب کبری اصرار کرد که برویم به کربلا در مراجعت از شام به خاطر همین بود که این اجتماع کوچک اما پرمعنا، در آنجا حاصل شود. حالا بعضی استبعاد کردند که چطور ممکن است تا اربعین به کربلا رسیده باشند.
سرآغاز قیامهای ضداموی در اربعین بود
مرحوم شهید آیتاللَّه قاضی یک نوشته مفصلی دارد، اثبات میکنند که نه، ممکن است که این اتفاق افتاده باشد. به هر حال آنچه در کلمات بزرگان و قدماء هست، این است که وقتی زینب کبری و مجموعه اهل بیت(ع) وارد کربلا شدند، عطیه عوفی و جناب جابر بن عبدالله و رجالی از بنی هاشم در آنجا حضور داشتند. این نشانه و نمونهای از تحقق آن هدفی است که با شهادتها باید تحقق پیدا میکرد؛
یعنی گسترش این فکر و جرئت دادن به مردم. از همینجا بود که ماجرای توابین به وجود آمد؛ اگرچه ماجرای توابین سرکوب شد؛ اما بعد با فاصله کوتاهی ماجرای قیام مختار و بقیه آن دلاوران کوفه اتفاق افتاد و نتیجه در هم پیچیده شدن دودمان بنیامیه ظالم و خبیث بر اثر همین شد. البته بعد از او سلسله مروانیها آمدند؛ اما مبارزه ادامه پیدا کرد؛ راه باز شد. این خصوصیت اربعین است. یعنی در اربعین افشاگری هم هست، عمل هم هست، تحقق هدفهای آن افشاگری هم در اربعین وجود دارد. (1387/11/28)
تقویم تاریخ/ آغاز هفته دولت
راسخون/ به مناسبت انفجار دفتر نخست وزیری در هشتم شهریور سال 1360 و شهادت دو یار دیرین امام و انقلاب و دو اسوه علم و تقوا، شهید محمدعلی رجایی، رییس جمهور و محمدجواد باهنر، نخست وزیر که نمونهای از دولتمردان مردمی بودند و نیز به منظور آشنایی مردم با فعالیتها و بیان اهداف و برنامههای آینده دولت، هفتهای به نام هفته دولت نامگذاری شده است که از دوم تا هشتم شهریور میباشد. علت نامگذاری چنین هفتهای این است که دولت شهید رجایی، نخستین دولت مکتبی بود که در آن دوره بحرانی حداکثر تلاش و کوشش خود را برای خدمت به اهداف مقدس انقلاب، صادقانه اعمال کرد تا آن جا که جان خویش را بر سر آن نهادند.