تقویم تاریخ/ حمله رژیم بعث عراق به جمهوری اسلامی ایران و آغاز جنگ تحمیلی هشت ساله
راسخون/ در بعد از ظهر 31 شهریور 1359 رژیم بعثی عراق پس از بیست ماه مقدمهچینی، مرزهای ایران اسلامی را مورد تجاوز قرار داد. در این روز، سه فروند میگ 23 عراق، فرودگاه بینالمللی مهرآباد تهران را مورد حمله قرار دادند و بدین ترتیب، جنگ و تجاوز عراق علیه ایران به اشاره و حمایت آمریکا و دولتهای غربی آغاز شد. هرچند عراق تا قبل از 31 شهریور، با 736 مورد تجاوز به حریم جمهوری اسلامی ایران، خوی توسعه طلبانه خود را آشکار کرده بود. همزمان با تهران، فرودگاههای نظامی و بینالمللی تبریز، شیراز، همدان، دزفول و اصفهان نیز مورد حمله هواپیماهای دشمن قرار گرفت. در آن زمان، طه یاسین رمضان در مجله "الثوره" ارگان حزب بعث عراق اعتراف نمود که: "هدف از جنگ، مسأله چند صد کیلومتر زمین نیست، بلکه هدف، سرنگونی و انهدام جمهوری اسلامی ایران است". جنگ تجاوزگرانه رژیم بعثی عراق علیه ایران نزدیک به هشت سال ادامه یافت و سرانجام در روز 29 مرداد 1367 شمسی بدون آن که رژیم عراق به اهدافش رسیده باشد، آتشبس رسمی بین ایران و عراق برقرار گردید.
داستانک/ آخرین خانهای که نجار ساخت
آخرین خبر/ نجار پیری بود که می خواست بازنشسته شود. او به کار فرمایش گفت که می خواهد ساختن خانه را رها کند و از زندگی بی دغدغه در کنار همسر و خانواده اش لذت ببرد.
کار فرما از اینکه دید کارگر خوبش می خواهد کار را ترک کند، ناراحت شد. او از نجار پیرخواست که به عنوان آخرین کار، تنها یک خانه دیگر بسازد. نجار پیر قبول کرد، اما کاملا مشخص بود که دلش به این کار راضی نیست. او برای ساختن این خانه، از مصالح بسیار نا مرغوبی استفاده کرد و با بی حوصلگی، به ساختن خانه ادامه داد.
وقتی کار به پایان رسید، کارفرما برای وارسی خانه آمد. او کلید خانه را به نجار داد و گفت: این خانه متعلق به توست. این هدیه ای است از طرف من برای تو.
نجار یکه خورد. مایه تاسف بود! اگر می دانست که خانه ای برای خودش می سازد. حتما کارش را به گونه ای دیگر انجام می داد.....
حکمت/ عبادت به فراوانى روزه و نماز نیست
آخرین خبر/ امام رضا علیه السلام: عبادت به فراوانى روزه و نماز نیست بلکه عبادت به بسیار اندیشیدن در کار خداوند است.
لَیسَتِ العِبادَةُ کَثرَةَ الصِّیامِ وَ الصَّلاةِ، وَ إنَّما العِبادَةُ کَثرَةُ التَّفَکُّرِ فی أمرِ اللّهِ
تحف العقول صفحه442
گوناگون/ ویژگی که باعث تنهایی انسان میشود
باشگاه خبرنگاران/ در توصیههایی که از رسول اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به امیرمؤمنان علیهالسلام بیان شده است، میخوانیم «یَا عَلِیُّ إِنَّهُ لَا فَقْرَ أَشَدُّ مِنَ الْجَهْلِ وَ لَا مَالَ أَعْوَدُ مِنَ الْعَقْل وَ لَا وَحْدَةَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ»؛ یعنی «ای علی، هیچ فقری شدیدتر از جهل نیست و مالی سودمندتر از عقل و هیچ تنهایی وحشتناکتر از عجب نیست.»
در این فراز از حدیث، عُجب یه عنوان یکی از رذائل اخلاقی شمرده شده است و به معنای خوشنودی از اعمال خود و بزرگ شمردن آنهاست. عُجب ممکن است گاه در پوششهایی مثل قدرت، زیبایی، نَسب و کثرت مال و اولاد و ثروت نمایان شود و گاه در امور مذهبی. اما على بن سوید گوید: از امام کاظم علیهالسلام درباره عُجبى که عمل را فاسد کند پرسیدم. فرمود: عُجب چند درجه دارد: بعضى از آن درجات اینست که:
1. کردار زشت بنده به نظرش جلوه کند و آن را خوب پندارد و از آن خوشش آید و گمان کند کار خوبى میکند؛ مِنْهَا أَنْ یُزَیَّنَ لِلْعَبْدِ سُوءُ عَمَلِهِ فَیَرَاهُ حَسَناً فَیُعْجِبَهُ
2. اینکه بندهاى به پروردگارش ایمان دارد و به کردار خود بر خدا عز و جل منّت میگذارد با اینکه خدا در آن کار بر سر او منّت دارد (که او را توفیق آن کردار خوب داده است)؛ وَ یَحْسَبَ أَنَّهُ یُحْسِنُ صُنْعاً وَ مِنْهَا أَنْ یُؤْمِنَ الْعَبْدُ بِرَبِّهِ فَیَمُنَّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِلَّهِ عَلَیْهِ فِیهِ الْمَن.
طبق این تعریف، عُجب در بین افراد زشتکردار و اهل ایمان وجود دارد؛ برای خطاکاران عملشان تزیین میشود و آن اعمال را خوب میپندارند و به عجب میافتند. برای اهل ایمان، به این صورت است که به خداوند نسبت به عملشان منت میگذارند و تصور میکنند باید مورد تحسین قرار گیرند. در واقع در عُجب نوعی فریفتگی و غرور نهفته است که البته ریشه در شیطنت شیاطین دارد، همچنان که در قرآن مسئله زینت عمل به شیطان نسبت داده شده است. در آیه 43 انعام میخوانیم «.. وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُون»؛ یعنی شیطان اعمالشان را برایشان زینت داد. یا خداوند در نحل 63 میفرماید «تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُم»؛ یعنی «به خدا سوگند که بهسوی امتهای پیش از تو (مقولاتی) ارسال کردیم؛ پس شیطان اعمالشان را برایشان تزیین کرد.»
حال باید دید چرا این خصلت به عنوان وحشتناکترین تنهایی معرفی شده است؛ شاید به این جهت باشد که فرد وقتی دچار خودبرتربینی و عُجب میشود، دیگران از او فاصله میگیرند، بدون اینکه خودش از مسئله مطلع باشد. چنین فردی با این خصلتش، دور خود دایرهای میکشد که دیگران در آن راه ندارند؛ چرا که اطرافیان را نازلتر از سطح خود میداند و گاهی افتخار نمیدهد حتی استدلالهای آنان را بپذیرد. امیرالمؤمنین علیهالسلام در مذمت این صفت مىفرماید «الْعُجْبُ رَأْسُ الْجَهْلِ؛ یعنی عُجب، اساس نادانى انسان است و یا فرمود «الْعُجْبُ یُفْسِدُ الْعَقْل»؛ یعنی عقل انسان را فاسد میکند. در دعاى بیستم «صحیفه سجادیه» مى خوانیم: وَ عَبِّدْنى لَکَ وَ لا تُفْسِدْ عِبادَتى بِالْعُجْبِ»؛ یعنی «خدایا، بندگى مرا براى خود خالص قرار بده و از این که عجب عمل مرا فاسد کند، مرا در پناهت محافظت فرما.» پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در ماجرای ملاقات ابلیس با موسی علیهالسلام آن زمان که از ابلیس پرسید چه گناهى بر فرزند آدم تسلّط پیدا مى کنى، فرمود: ابلیس به موسى گفت: به وقت سه گناه: 1- عجب، 2- زیاد دیدن عمل 3- کوچک دیدن گناه. همچنین امام صادق علیه السلام مىفرماید: عُجب، گیاهى است که دانهاش کفر و زمینش نفاق و آبش گمراهى است، شاخههایش نادانى و برگش ضلالت و میوهاش لعنت و خلود در عذاب است؛ وَ الْعُجْبُ نَبَاتٌ حَبُّهُ الْکُفْرُ وَ أَرْضُهُ النِّفَاقُ وَ مَاؤُهُ الْبَغْیُ وَ أَغْصَانُهُ الْجَهْلُ وَ وَرَقُهُ الضَّلَالُ وَ ثَمَرَتُهُ اللَّعْنَةُ وَ الْخُلُودُ فِی النَّارِ.» (مصباح الشریعه، ص 81)در هر صورت عُجب خصلتی است که کم و زیاد در عامه ما مردم وجود دارد و گریزی نیست جز اینکه بپذیریم همه ما گرفتار خصلتهای ناپسندی همچون عجب هستیم تا به این ترتیب خداوند مسیر درمان آن رابه رویمان باز شود.
اینفوگرافی؛ 10 ویژگی اخلاقی امام رضا(ع)
شهرآرا آنلاین/ 10 ویژگی اخلاقی امام رضا(ع) را بخوانید.
قاتلان امام حسن مجتبی (ع) چه کسانی بودند؟
عصر ایران/ معاویه که نقشه قتل امام حسن مجتبی (ع) را با همدستی جعده، همسر آن حضرت عملی کرد، همان کسی بود که ادعای خلافت مسلمانان را داشت، ولی در دوران سلطنت خود کارخانه تولید بت ساخت و به هندوستان هم صادر میکرد.
امروز پنجشنبه 23 شهریور برابر با 28 صفر سالروز شهادت امام حسن مجتبی (ع) است؛ امامی که حدود هفت سال از دوران زندگی پیامبر (ص) را درک کرد و پس از آن حضرت، حدود 30 سال با پدر بزرگوارشان علی بن ابی طالب (ع) ملازمت داشت؛ همان امامی که از آغاز بیعت مردم با حضرت علی (ع) تا لحظه شهادت آن حضرت یعنی سال چهلم هجری در مقام قویترین بازوی آن حضرت عمل کرد و در سه جنگ جمل، صفین و نهروان حاضر بود؛ همان امامی که بعد از شهادت پدر به مدت 10 سال عهده دار مقام امامت بود و حکومت اموی پس از تحمیل صلح بر امام حسن (ع) گرچه به بسیاری از اهداف خود رسیده بود، ولی هم چنان وجود معاویه از اجرای این تصمیم که برخلاف مفاد صلح نامه او با امام حسن (ع) بود وحشت داشت و میدانست که اگر در زمان حیات آن حضرت به چنین کاری دست بزند، بدون شک با مخالفت شدید امام حسن (ع) روبرو خواهد شد. بر این اساس تصمیم گرفت از هر راه ممکن امام (ع) را به شهادت برساند و پس از بررسیهای زیاد، جعده همسر امام حسن (ع) دختر اشعث بن قیس را مناسبترین فرد برای تحقق بخشیدن به این هدف پلید دید.
معاویه به صورت محرمانه 100 هزار درهم برای جعده فرستاد و به او قول داد که اگر امام (ع) را به شهادت برساند او را به همسری یزید درخواهد آورد و جعده به طمع وعده معاویه، آن حضرت را با ریختن زهر در آب آشامیدنی مسموم کرد و طولی نکشید بر اثر آن، کریم اهل بیت در 28 صفر سال 50 هجری در سن 47 سالگی به شهادت رسید.
امام مجتبی (ع) را کریم اهل بیت هم میگویند و اگر بخواهیم سیمای آن حضرت را از جایگاه فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و دینی به تصویر بکشیم، زیارت جامعه کبیره گویاترین سندی است که هم محبت و تولی را در شیعیان و محبان آن حضرت افزایش میدهد و هم صف دشمنان آن حضرت را از دوستانش جدا میکند. در حدود 25 شاخص در این زیارتنامه برای دشمن شناسی ائمه ذکر شده است. در این زیارتنامه خطاب به امام حسن مجتبی (ع) میگوییم دشمن شما، دشمن خداست یا هر کس به مخالفت با شما برخیزد، جایگاهش جهنم است یا هر کس که با شما بجنگد، در صف مشرکان است و از طرف دیگر موقعیت خود را نسبت به امام اعلام کرده و میگوییم ما به دشمن شما کافریم و بغض دشمنان شما را به دل داریم و همچنین تاکید میکنیم که آب ما با غیر شما در یک جوی نمیرود.
مروری بر بدعتهای معاویه
معاویه را باید در راس دشمنان ائمه دانست که از یک طرف با بدعتهای خود اسلام را به انحراف کشاند و از طرف دیگر با حیله و فریب دادن جعده، دستش را به خون امام حسن (ع) آلوده کرد و عذاب آخرت را به جان خرید؛ همان معاویهای که مادرش به هند جگرخوار معروف بود و با تبدیل حکومت به سلطنت استبدادی و موروثی باعث شد تا فرزند ناصالحش، مقدمات حادثه کربلا را رقم بزند.
معاویه فرزند ابوسفیان که پنج سال قبل از بعثت به دنیا آمد، نخستین حاکم اموی بود که پس از صلح امام حسن (ع) تا سال 60 قمری، حدود 20 سال، در دمشق خلافت کرد. او که در فتح مکه اسلام آورد و از طُلَقاء (آزادشدگان) بود، در زمان خلیفه اول در فتح سرزمین شام حاضر بود و در زمان خلیفه دوم استاندار اردن و سپس استاندار تمام سرزمین شام شد.
خونخواهی خلیفه سوم و عَلم کردن پیراهن عثمان یکی از نیرنگهای معاویه بود. او که در شورش مردم علیه خلیفه سوم قول یاری به عثمان داده بود، به یاری او نرفت و بعد از کشته شدن عثمان، در زمان خلافت حضرت علی (ع) به اسم خونخواهی عثمان، جنگ صفین را به راهانداخت و پس از شهادت امیرمومنان در معاهده صلح با امام حسن (ع)، خلافت مسلمین را به دست گرفت و دمشق را پایتخت حکومت خود کرد. معاویه خلافت را به سلطنت تغییر داد و برای بیعت گرفتن برای پسرش یزید، تلاشهای فراوان کرد. او برای اداره کشور، دیوانهای جدیدی را بنا نهاد و با شورشهای خوارج و شیعیان مواجه بود و آنها را سرکوب کرد. برخی معتقدند معاویه را که در 15 رجب سال 60 از دنیا رفت، در شام دفن کردند، اما پس از غلبه عباسیان بر شام، قبر او را نبش کردند و به جز خاکستر در آن نیافتند. البته برخی معتقدند قبری در قبرستان باب الصغیر در دمشق به وی منسوب است.
معاویه برای پیشبرد اهداف خود و تحکیم پایههای مقام و موقعیّت خود به احکام اسلامی دست اندازی کرد و بدعتهایی را در دین پدید آورد که از مهمترین آنها انحراف خلافت اسلامی از مسیر صحیح خود و تبدیل آن به سلطنت استبدادی و موروثی، مخصوصاً انتخاب فرزند آلوده و ناصالحش برای ولایت عهدی بود. این خطر به قدری جدّی و مهم بود که امام حسین (علیه السلام) در جمع گروهی از صحابه و انصار و فرزندان آنها در سرزمین منا، با آن که جاسوسان معاویه همه جا مراقب اوضاع بودند، فرمود «من بیم آن دارم که (در اثر اعمال معاویه) دین اسلام فرسوده گشته و به طور کامل ریشه کن شود.» البته خود معاویه نیز تصریح میکرد که خلافت را نه با محبّت و دوستی مردم و نه رضایت آنها از حکومت، بلکه با شمشیر به دست آورده است.
دگرگونی در روش زندگی خلفا و استفاده از روش پادشاهی روم و ایران یکی دیگر از بدعتهای معاویه بود و همچنین شکل مصرف بیت المال را تغییر داد. زیرا در دوران معاویه بیت المال به صورت ثروت شخصی او و دودمانش درآمد و کسی نمیتوانست درباره حساب و کتاب بیت المال از حکومت وی بازخواست کند.
دوران سلطنت معاویه را باید پایان آزادی ابراز عقیده و امر به معروف و نهی از منکر دانست که معاویه این روش را با کشتن «حجر بن عدی» صحابه رسول خدا (ع) آغاز کرد. او علاوه بر این که به آزادی دستگاه قضایی اسلام پایان داد، تعصّبات نژادی و قومی را زنده کرد و خواستههای شخصی را بر قانون ترجیح داد. «ابن ابی الحدید» درباره خلاف کاریها و بدعتهای معاویه میگوید: اعمال خلاف و آشکار معاویه از قبیل پوشیدن حریر، استعمال ظروف طلا و نقره، جمع آوری غنایم برای خود، اجرا نکردن حدود الهی و مقرّرات اسلام درباره اطرافیان و کسانی که مورد علاقه اش بودند، کشتن حُجر بن عدی و یاران پاک او، توهین به ابوذر و او را سوار بر شتر برهنه کردن و فرستادنش به مدینه، ناسزا گفتن به امیرمؤمنان علی (علیه السلام) و امام حسن (علیه السلام) و ابن عبّاس بر روی منابر و همچنین، ولی عهد قراردادن یزید شراب خوار و قمار باز دلیل بر کفر و الحاد اوست».
معاویه، نخستین کسی بود که آشکارا به شرب خمر و خریدن آن اقدام کرد و در محیط اسلام فحشا را اشاعه داد. او نخستین کسی بود که ربا را حلال شمرد و ازدواج با دو خواهر را در یک زمان اجازه داد. در منابع تاریخی از معاویه به عنوان نخستین کسی یاد میکنند که سنّت پیامبر را در باب دیات تغییر داد، لبّیک را در مراسم زیارت خانه خدا ترک کرد، از اجرای حدود الهی سرباز زد، اموالی را برای جعل حدیث اختصاص داد، به هنگام بیعت با مردم بیزاری از علی (علیه السلام) را شرط میکرد، سرِ یکی از اصحاب پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) (عمرو بن حَمِق) را جدا کرده و در شهرها گردش داد و نخستین کسی بود که دستور داد شهر مدینه را غارت کنند.
همچنین او نخستین کسی بود که ناسزاگویی به علی (علیه السلام) را رواج داد و خطبه نماز عید را بر خلاف دستور پیامبر بر نماز عید مقدّم داشت تا بتواند قبل از متفرّق شدن مردم، ضمن خطبه خود، علی (علیه السلام) را سبّ کند.
حجت الاسلام حامد کاشانی درباره معاویه میگوید: معاویه گاهی خطاهای فاحشی میکرد. مثلاً وقتی دید در منطقهای زندگی میکند که بت پرست زیاد است، به بهانه کارآفرینی، کارخانه تولید بت درست کرد. حاکمی که میخواهد امام مسلمین بشود، برای بت پرستها بت تولید میکرد یا ربا میخورد، آن هم از نوع واضحترین آنها. یعنی صد نخود طلا میدادند و 120 نخود طلا میگرفتند.
جعده، زنی که خدا او را رسوا کرد
جَعده دختر اشعث بن قیس کندی بود؛ همان کسی که در به شهادت رساندن حضرت علی (ع) شریک بود که به تحریک معاویه با وعده ازدواج با یزید و 100 هزار درهم، همسر خود یعنی امام حسن (ع) را مسموم کرد و به شهادت رساند، اما معاویه به وعده خود وفا نکرد. در روایتی آمده است وقتی جعده نزد معاویه آمد و خواستار ازدواج با یزید شد، معاویه به او گفت «برو، دور شو! زنی که برای حسن (علیه السلام) شایسته نباشد، برای پسرم یزید نیز شایسته نخواهد بود».
هنگامی که امام حسن علیهالسلام مسموم شد، به جعده فرمود: تو مرا کشتی، خدا تو را بکشد! سوگند به خدا! تو به آرزویت نمیرسی و خداوند، تو را رسوا خواهد کرد!
جعده، پس از به شهادت رساندن امام حسن علیهالسلام، با مردی از خاندان طلحه، ازدواج کرد و از او دارای فرزندانی شد، ولی هرگاه میان فرزندان جعده و سایر افراد قریش، نزاعی میشد، به فرزندان جعده میگفتند «یا بنی مسمة الأزواج!» یعنیای پسران آن زنی که شوهران (خود) را زهر میخوراند.
جعده با یعقوب بن طلحه بن عبیدالله ازدواج کرد و برای او سه پسر به نامهای اسماعیل، اسحاق و ابوبکر به دنیا آورد که اسماعیل و اسحاق به هنگام حیات پدر از دنیا رفتند. یعقوب بن طلحه در واقعه حره در سال 63 کشته شد. جعده پس از او با عباس فرزند بزرگ عبدالله بن عباس ازدواج کرد و برای او پسری به نام محمد و دختری به نام قریبه به دنیا آورد که از این دو نسلی باقی نماند.
از روایات تاریخی برمیآید که ازدواج امام حسن مجتبی (ع) با جعده در زمان حکومت حضرت علی (ع) و بین سالهای 36 تا 40 هجری قمری در کوفه بوده است؛ چرا که اشعث هنگام صحبت با امام علی (ع) درباره این ازدواج، ایشان را «امیرالمؤمنین» خطاب کرده است. افزون بر آن، اشعث در زمان عثمان، حاکم آذربایجان بود و پس از جنگ جمل به کوفه آمد. در منابع تاریخی، فرزندی برای جعده از امام حسن ذکر نشده است.
ستایش دروغین دیگران
آخرین خبر/ امام حسن عسکرى علیه السلام: مَن مَدَحَ غَیرَ المُستَحِقِّ فَقَد قامَ مَقامَ المُتَّهَمِ
هر کس فردى را که استحقاق ستایش ندارد بستاید، خود را در جایگاه اتهام و بدگمانى قرار داده است
أعلام الدین صفحه313
حکمت/ عملی که بدنامها انجام میدهند
حوزه/ أمیرالمؤمنین علی علیه السلام در روایتی به عملی که بدنامها انجام میدهند، اشاره کردهاند.
أمیرالمؤمنین علی علیه السلام:
ذَوُوا العُیُوبِ یُحِبُّونَ إِشاعَةَ مَعایِبِ النّاسِ لِیَتـَّسِعَ لَهُمُ الْعـُذْرُ فی مـَعایِبِهِمْ
عیب داران( افراد فاسد) ، پخش و اشاعه عیبهای مردم را دوست دارند تا برای بدنامی های خود زمینه عذرتراشی داشته باشند.
غررالحکم 1: 407 فصل 32 ح
مهارت زندگی/ 7 دلیل رایج دروغگویی که باید بشناسید
خراسان/ دروغگویی آسیبهای زیادی دارد و روابط اجتماعی را تخریب میکند. دروغ گفتن دلایل زیادی دارد و میتوان آن را از دیدگاه عصبشناختی و روانشناختی بررسی کرد، اما آشنایی با رایجترین آنها، می تواند به ما کمک کند که در این دام نیفتیم:
1- چاپلوسی کردن
2- پرهیز از موقعیتهای ناخوشایند اجتماعی
3- قانع کردن دیگران
4- پیشگیری از پیامدهای منفی رفتار
5- رسیدن به خواستهها و نتایج دلخواه
6- تحت تاثیر قرار دادن دیگران
7- محافظت از دروغی که قبلا گفتهایم
رضای خدا یا دل مردم!
مصاف/ عارفی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازه اش همه جا پیچیده بود.
روزی به آبادی دیگری رفت
عابد به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت.
مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟
گفت: نه. گفت: فلان عابدبود،
نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم،
عابد قبول نکرد.
نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد، وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟
عابد: دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی نان دادی!
امام جعفرصادق(علیهالسلام):
عمل خالص آن عملی است که دوست نداری درباره آن، احدی جز خدای سبحان از تو تعریف و تمجید کند.
اصول کافی، ج 3، ص 26