نتیجه اعتماد به ستمکاران و ظالمان چیست؟
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ
و (شما مؤمنان) هرگز نباید با ظالمان همدست و دوست و بدانها دلگرم باشید و گر نه آتش (کیفر آنان) در شما هم خواهد گرفت و در آن حال جز خدا هیچ دوستی نخواهید داشت و هرگز کسی یاری شما نخواهد کرد.
تفسیر آیه 113 سوره هود
امام سجاد (ع) در روایتی میفرمایند:ای بندههای خدا! از آن مردم باشید؛ که میاندیشند و به دنیا اعتماد نکنید؛ زیرا خدای عزّوجلّ به محمّد (ص) فرموده است: «وَ لا تَرْکَنُوا إِلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّار»؛ به زیباییهای دنیا اعتماد نکنید که دنیا برای کسی که به آن اعتماد میکند، جایگاه امنی برای استقرار نیست.
در روایات میخوانیم که مودّت و محبّت به ظالم و اطاعت از او، از مصادیق رکون به ظالم محسوب میشود. در روایتی میفرماید:به ستمگر امیدی نداشته باش، گرچه او فامیل و دوست تو باشد. «و ان کان حمیما قریباً»؛ در کافی، نیز این روایت آمده که اگر به مقدار زمانِ دست به جیب کردن ستمگر برای بخشش، راضی به زنده بودن او باشی، رکون و تکیه بر ظالم کردهای که خدا از آن نهی نموده است
از آنجا که اطاعت از اولی الامر، واجب و از سوی دیگر، رکون به ظالم حرام است، پس اولی الامر نمیتواند ظالم باشد، بلکه باید معصوم نیز باشد، زیرا گناه از مصادیق ظلم به شمار میرود. رکون و تکیه بر ظالم، آتش و عذاب خداوند را در پی دارد، پس وضعیّت خود ظالم چگونه خواهد بود؟!
پیامهای آیه 113 سوره هود
1-هرگونه تمایل و اعتماد به ستمگران داخلی وخارجی، ممنوع است. «لا تَرْکَنُوا» (ستمگران، لایق پیروی و رهبری نیستند)
2-تکیه بر ستمگران، گناه کبیره است. (هر گناهی که قرآن دربارهی آن وعدهی آتش داده، گناه کبیره است) «لا تَرْکَنُوا ... فَتَمَسَّکُمُ النّارُ»
3-به جای تمسّک به ظالم، به خدا توکّل کنیم. «وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ»
4-نتیجه تکیه بر ستمگران، غربت و تنهایی است. «ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ»
باشگاه خبرنگاران
اصول پنجگانه موفقیت و آرامش
- اصل اول ؛
من اجازه ورود افکار منفی را به ذهن خودم نمیدهم
من در هر حال و در بدترین شرایط زندگیام مثبت فکر میکنم.
- اصل دوم ؛
من اجازه اعتراض به تقدیر خداوند را ندارم
او بهتر ازهمه بر جریان امور مسلط است
- اصل سوم ؛
من اجازه تنبلی، تن پروری، بیکاری را ندارم
من در برابر سختیهای جسمی و روحی مقاوم هستم چون من جسم نیستم بلکه روحی بزرگ هستم
- اصل چهارم ؛
من اجازه ماندن در وادی جهل و ناآگاهی و نادانی را ندارم
من باید بدانم
من باید بخوانم
- اصل پنجم
من غیر از خداوند به هیچ کس نیاز ندارم
او برای من کافی است
ذکر او مایه آرامش روح من است
او همنشین من است
من به خداوند عشق میورزم
??دکتر حسین الهی قمشهای
گله هارابگذار!
ناله هارابس کن!
روزگارگوش ندارد که
تو هی شِکوه کنی!
زندگی چشم ندارد که ببیند
اخم دلتنگِ تو را...
فرصتی نیست که صرف
گله وناله شود!
تابجنبیم تمام است تمام!!
مهردیدی که به برهم زدن
چشم گذشت....
یاهمین سال جدید!!
بازکم مانده به عید!!
این شتاب عمراست ...
من وتوباورمان نیست که نیست!!
زندگی گاه به کام است
و بس است؛
زندگی گاه به نام است
و کم است؛
زندگی گاه به دام است
و غم است؛
چه به کام وچه به نام وچه به دام...
زندگی معرکه همت ماست...
زندگی میگذرد...
زندگی گاه به نان است
و کفایت بکند؛
زندگی گاه به جان است
و جفایت بکند؛
زندگی گاه به آن است
و رهایت بکند؛
چه به نان
و چه به جان
و چه به آن...
زندگی صحنه بی تابی ماست...
زندگی میگذرد...
زندگی گاه به راز است
و ملامت بدهد؛
زندگی گاه به ساز است
و سلامت بدهد؛
زندگی گاه به ناز است
و جهانت بدهد؛
چه به راز
و چه به ساز
و چه به ناز...
زندگی لحظه بیداری ماست...
زندگی میگذرد...
بهترین شغل برای شما چیست؟
بسیاری از مردم انتخاب میکنند یا در شرایطی مجبور میشوند برای گذران زندگی به عنوان فریلنسر (کسی که برای خودش کار میکند؛ کالایی میفروشد یا خدمتی عرضه میکند) کار کنند؛ اما آیا این کار به ریسکش میارزد؟
تا به حال به این فکر کردهاید که بهترین شغلی که داشتهاید یا در آرزوی آن بودهاید چیست؟ مطمئنا بسیاری شغلی را ترجیح میدهند که علاوه برای اینکه بتوانند خلاقیت و توانایی خود را در آن به کار بگیرند، حقوق ثابت و بازنشستگی هم داشته باشد.
آیا تاکنون به فریلنسر بودن فکر کردهاید؟ یعنی شغلی برای خودتان داشته باشید؛ با استفاده از مهارتهایی که دارید، کالایی خلق کنید و بفروشید یا کسب و کار متفاوتی راه بیندازید.
برای بسیاری از افراد ساعتهای طولانی ماندن در یک شرکت و کار یکنواخت کردن آسان نیست. اکنون روزگاری است که مردم میتوانند از طریق روشهای متفاوت پول دربیاورند چون نیازهای بازار کسب و کار تغییر کرده است.
بنابراین لازم است مردم کار کردن برای خودشان را انتخاب کنند و مهارتهایشان را در کسب و کارهای مختلف به کار ببندند. این میتواند یک سبک زندگی متفاوت را در پی داشته باشد.
بهخصوص در یک سال اخیر پاندمی کروناویروس هم برخی را به اجبار در چنین شرایطی قرار داده که کسب و کار خود را راه بیندازند.
هرچند راه انداختن کار و کاسبیای که به تمامی مسئولیتش با خودتان باشد بسیار دلهرهآور است و ممکن است مدام به این فکر کنید که آیا به اندازه کافی در این کار خوب هستید، آیا از پس آن برمیآیید؟ آیا مردم از کار شما استقبال میکنند؟
کار کردن برای خود به این دلیل نگرانکننده است که موفقیت فرد فقط و فقط بستگی به خودش دارد. بنابراین تعجبی ندارد که کسی که میخواهد این کار را شروع کند با تردید و ترس روبهرو باشد.
اما کار کردن برای خود مزایایی هم دارد، مثلا اینکه اگر شغلی دارید که با ارباب رجوع بسیاری سروکار دارد یا قواعد سفت و سختی دارد و این کار شما را مضطرب و پریشان میکند، میتوانید شغلی برای خود داشته باشید که انعطاف بیشتری داشته باشد و بتوان آزادی عمل بیشتری در آن داشت و در نتیجه احساس بهتر و آرامش فکری هم خواهید داشت. همچنین برای داشتن حقوق بیشتر لازم نیست منتظر ارتقای شغلی و بالا رفتن حقوق خود باشید و مجبور نیستید هر روز یکسری وظایف از پیش تعیینشده را انجام دهید.
پس با دانستن تمام این شرایط و روحیات خود بهتر است همین حالا برای داشتن یک شغل و زندگی متفاوت تصمیم بگیرید.
همشهری آنلاین
حکمت/ توصیه ای کاربردی از امام علی (ع)
حوزه/ امام علی علیه السلام:
إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِیهِ فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّیهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْه
هرگاه از کاری ترسیدی، خود را به کام آن بینداز؛ زیرا ترس شدید از آن کار، دشوارتر و زیانبارتر از اقدام به آن کار است.
نهج البلاغه (صبحی صالح)، ص 501، ح 175
اعجاز قدرت "کلمات" در موفقیت و شکست در زندگی
کلمات به مجموعه واژگانی که در قالب جمله بیان میشود و به منصه ظهور میرسد گفته میشود، کلماتی که بیان کننده اندیشه ها، خواسته ها و حالات درونی ما هستند. گاهی این کلمات چنان تأثیرگذار هستند که سرنوشت دیگران و یا گوینده این کلمات به وسیله آن تغییر میکند و این ناشی از قدرت و بازتاب آن است.
واژگانی که از دهانمان خارج میشوند را دست کم نگیریم، این واژگان گاهی جادو میکند و گاهی هم معجزه، گاهی با یک واژه به دل شخص یا تودهای از مردم راه مییابیم و گاهی برعکس، گاهی هم یک کلمه میتواند زخم کهنهای را التیام بخشد و گاهی هم دلی را بشکند و پیوندی را بر هم بزند. کلمات چنان قدرتی دارند که میتوانند خون بهپا کنند و در عین حال جلوی ریخته شدن خونهای بسیاری را بگیرند.
این کلمات اگر حامل انرژی مثبت باشند، میتوانند آینده ما را بسازند و اگر منفی باشند، قادرند ما را در رسیدن به مقصد و هدف ناکام سازند. «من میتوانم» جملهای است با سه کلمه که میتواند ما را تا رسیدن به هدف همراهی و کمک کند ولو اینکه راه دشواری تا رسیدن به آن در برابر ما باشد، «من نمیتوانم» نیز میتواند اراده را در جسم و روحمان از بین ببرد و ما را تبدیل به انسان بیاراده و بیخاصیتی کند که بود و نبود ما را یکسان میکند.
کلمات؛ سرآغاز خیر و شر
کلمات حتی میتوانند سرآغاز خیر و شر باشند، این کلمات میتوانند فرد را به سوی عاقبت به خیری و گاهی هم به سوی شقاوت و بد سرانجامی سوق دهند. گاهی با کلمه «لا اله الا الله» انسان در مسیر رستگاری و حق قرار میگیرد. رسول اکرم خطاب به مشرکین فرمود قُولُوا: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، تُفْلِحُوا» یا امام رضا علیهالسلام: قال الله تعالی کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی» و با یک کلمه ابلیس که گفت («أنا خیرٌ مِنهُ»؛ من از او (آدم ع) بهترم)، مقربترین مخلوق به خدا، از عرش به فرش میافتد و از اوج به حضیض میرسد.
با این پیش درآمد میتوان گفت کلمات، مجموعه واژگانی هستند که کتابها را تشکیل میدهند و قرآن نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ چراکه این کتاب آسمانی که معجزه پیامبر اسلام (ص) به شمار میرود با همین کلمات تشکیل شده است، کلماتی که اگر به منشأ الهی آن یقین داشته باشید دوا و درمان بسیاری از دردها «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ» و آرامشدهنده جسم و روح مؤمنین در دنیا هستند و به کار بردن این کلمات در جای مناسب میتواند معجزه کند.
سحر و جادو، ترکیبی از کلمات و آموزههای شیطانی
تأثیرات شگرف کلمات چنان زیاد و قابل لمس است که جادوگران با به کارگیری این ابزار تأثیرگذار و عبور از خطوط قرمز و ورود به عالم تاریک سحر، کلماتی را برای برهم زدن پیوندها و بیمار کردن دیگران به کار میبرند و با آمیختن این کلمات با افعالی بسیار ناپسند، زندگی دیگران را تحت تأثیر اعمال شرورانه خود قرار میدهند. این کلمات توسط اربابان شر به ساحران آموخته میشود و تأثیر آن چنان زیاد است که گاهی به اولیای خدا نیز آسیب میزند.
در روایات آمده که یک ساحر یهودی با نوشتن کلماتی بر روی کاغذ و گره زدن نخ و دمیدن در آن و سپس انداختن این مجموعه سحر در یک چاه، توانست به جسم رسول خدا (ص) آسیب بزند و ایشان را بیمار کند، این ماجرا توسط دو فرشته به اطلاع پیامبر اکرم (ص) رسید و مکان آن چاه نیز آشکار شد. آن حضرت، امیرالمؤمنین علیهالسلام را به همراه برخى از یاران فرستاد و با نشان و آدرسى که به آنان داد، نوشته آن مرد افسونگر را از عمق چاه بالا کشیدند و آوردند، آنگاه بود که معوذتین (سوره فلق و سوره ناس) بر پیامبر نازل شد و با خواندن کلمات (آیات) این دو سوره بر آن نوشته و آن نیرنگ افسونگرانه، همه بافتهها و دمدمههاى ساحر نقش بر آب شد و پیامبر اسلام (ص) در همان لحظه سلامت خود را باز یافت.
در دوران حضرت سلیمان (ع) نیز بازار سحر و جادو داغ بود و ساحران چنان به مردم آسیب میزدند که زندگی عادی آنان مختل شده بود. خداوند دو فرشتهای به نامهای هارورت و ماروت به سوی آنها فرستاد تا مردم را از چنگال ساحران نجات دهند و آن دو فرشته به مردم طرز ابطال سحر ساحران میآموختند تا بتوانند به زندگی عادی خود برگردند.
این سحرها ترکیبی از کلمات و حروف خاص و رمزگونهای بودند که بر روی کاغذ نوشته میشدند و با افعالی ناپسند آمیخته میشدند که نشان دهنده تأثیر هراسانگیز این کلمات بود که توسط ساحران به کار میرفت. این حکایت تا روزگار ما همچنان ادامه دارد که باید از آموختن اینگونه کلمات و آن افعال پرهیز کرد و هرگز به آن نزدیک نشد.
قرآن؛ گنجینه اعجاز کلمات
قرآن مگر غیر از مجموعه کلماتی است که خداوند بر پیامبر نازل کرده؟ همان گونه که در بالا به آن اشاره کردیم، این کلمات گاهی در سوره فلق و ناس قرار میگیرند تا به باطل السحر در آیند و در جای دیگری در سوره اخلاص کنار یکدیگر چیده شوند تا به ما درس توحید بدهند و در سوره حمد - که خداوند به صورت ویژهای از آن در قرآن به عنوان سبعالمثانی یاد میکند به خاطر کاربرد خاص و کلمات ستایشگرانه، دعاگونه و پر معنایی که در آن به کار رفته - آثاری اعجازگونه از خود بر جا بگذارند و در جای جای قرآن، خداوند با همین کلمات با ما سخن میگوید تا ما حضور مقدس و مبارکش را با جان و دل لمس کنیم.
اغلب ما درک درستی از قدرت این کلمات نداریم که اگر داشتیم لحظهای از ذکر خدا غافل نمیشدیم. در احادیث پیامبر اکرم (ص) و روایات متعدد ائمه معصومین علیهمالسلام اذکار فراوانی به ما آموخته میشود که راهگشای زندگی و حلال مشکلات ماست، اذکاری تشکیل شده از کلماتی ساده، اما پرمعنی و پر رمز و راز که آنها را بر زبان جاری میکنیم و منتظر آثار معجزهگونه آن مینشینیم. همین کلمات کدها و نرمافزارهایی هستند که سخت افزارها و کائنات پیرامونمان را در زمان و مکان مناسب به حرکت در میآورند تا اعجاز این کلمات را به نظاره بنشینیم.
یک مثال ساده از قدرت کلمات
برای مثال حضرت یونس علیهالسلام وقتی خودرا در شکم ماهی گرفتار دید خدارا با این کلمات صدا زد: «لا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» (آیه 57 سوره انبیاء). او با همین کلمات ساده توانست خود را - از این مهلکه که مرگ حتمی به دنبال داشت - نجات دهد و این از برکات کلمات است که اگر ما هم به قدرت اعجازگونه آن ایمان داشته باشیم میتوانیم بن بستهای زندگی را بوسیله آن باز کنیم.
خداوند برای تأیید این موضوع که اگر حضرت یونس علیه السلام این کلمات را بر زبان جاری نمیکرد به مرگ حتمی دچار میشد، در آیههای 143 و 144 سوره صافات صراحتاً فرمود: «فَلَوْلا أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ»، ( و اگر او از زمره تسبیحکنندگان نبود قطعاً تا روزى که برانگیخته مىشوند در شکم آن [ماهى] مىماند ) و این یعنی تغییر سرنوشت حضرت یونس اتفاق نمیافتاد مگر با به به کاربردن کلماتی که خداوند از آن در آیههای فوق به عنوان تسبیح یاد کرد، کلماتی که اهل ذکر، آن را «ذکر یونسیه» میخوانند.
آموختن کلمات الهی به آدم
شاید برخی، از ادعای فوق خرده بگیرند که این چه سخنان گزاف و مبالغهآمیزی است که مطرح میکنید ولی ما بدون پشتوانه قدم در این راه برنداشتهایم و میتوانیم ادعای خود را اینگونه بیان کنیم که مگر «اسم اعظم» جز یک کلمه است که اگر به آن دست پیدا کنیم، ما هم میتوانیم معجزه بیافرینیم، اما خداوند آن را تنها در اختیار اولیای خود قرار داده و از دیگران پنهان ساخته تا مورد سوء استفاده سفیهان قرار نگیرد.
مگر توبه حضرت آدم(ع) جز بر زبان جاری کردن کلماتی نبود که از خداوند آموخته بود؟ «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ؛ مگر خلقت حضرت عیسی (ع) به فرموده خداوند جز یک کلمه نبود که بر حضرت مریم القا فرمود؟ «إِنَّمَا الْمَسیحُ عیسَی ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلی مَرْیَمَ» و مگر خلقت حضرت آدم با کلمه «کُن» نبود؟ «إِنَّ مَثَلَ عِیسَى عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»، البته در تفسیر کلمه و کلمات در آیاتی که ذکر شد تفاوت هایی وجود دارد اما ریشه آنها یکی است و بهکار بردن «کلمه و کلمات» در این آیات برای نشان دادن ارزشمندی کلمه و اهمیت به کارگیری و به موقع واژگان است.
ممکن است بر این نوع نگاه خرده گرفته شود که منظور از «کلمه» در آیات قرآنی «واژه» نیست بلکه صرفاً اشاره به اتفاقات مهمی است که خداوند میخواهد از آن به عنوان «کلمه» یاد کند و ما داریم در برداشت صحیح از این موضوع و تفسیر آن به بیراهه میرویم. البته این اشکال در جای خود وارد است، اما منظور ما تأکید خداوند در قرآن بر«کلمه» است که نشان از قدرت پر رمز و راز آن دارد.
اطاعت از خدا؛ شرط دستیابی به قدرت کلمات
هر معجزهای که توسط خدا فعلیت پیدا میکند با رمزواژه «کُن» اتفاق میافتد، کلمهای که تنها یک واژه نیست بلکه جمله کامل فعلی است که به دنبال آن یک اتفاق بزرگ رخ میدهد، یعنی هر امر الهی که به فعل در میآید و عینیت مییابد با این فعل امر (یعنی کلمه ی کُن) اتفاق میافتد «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» (آیه 82 سور یس)، کلمهای دو حرفی، اما دارای آثاری بینظیر که مختص خالق بیهمتاست. البته دستیابی انسان به مرحله اعجاز این کلمه زمانی امکانپذیر است که اذن آن از سوی خدا صادر شود و لازمه آن رسیدن به مرحله یقین از باور الهی است که مقدمه و پیش شرط ورود به عالم کلمات و آثار اعجازگونه آن است.
برای درک بهتر قدرت «کلمه» و مثالهای فوق کافی است به این حدیث قدسی توجه کنید «قال الله عزوجل: یَا ابْنَ آدَمَ ... أَنا أَقُولُ لِلشَّیْءِ کُنْ فَیَکُونُ، أَطِعْنی فیما أَمَرْتُکَ أَجْعَلُکَ تَقُولُ لِلشَّیْءِ کُنْ فَیَکُونُ» اى فرزند آدم … من به هر چیزى بگویم باش پس مىشود، تو هم مرا اطاعت کن تا به هر چه بگویی باش بشود. البته رمز دستیابی به قدرت کلمه، اطاعت محض از دستورات الهی است.
یک نمونه
برای آسان شدن فهم آنچه در بالا گفتیم به ماجرایی که در گذشته در شهر تبریز اتفاق افتاده توجه کنید:
میگویند در تبریز قبری وجود دارد معروف به قبر حمال (حامبال قبری) و از آنِ عارف بی سواد اما مستجابالدعوهای است که دعای امام زمان عجل الله تعالی فرجه در حقش مستجاب شده است. نقل شده «حامبال» در سن 70 سالگی در حال گذر از محله دئوه چی بود که کودکی را میبیند در نزدیکی لب بام پایش لیز میخورد و از بالا به پایین میافتد، در این هنگام، این عارف بزرگ با بیان جمله «ساخلییان ساخلا» (نگهدارنده نگهشدار) از مرگ حتمی این کودک جلوگیری میکند. به گفته مردم آن محله، کودک چنان پایش به زمین میرسد که گویی او را با دو دست گرفته، به حالت ایستاده و سلامت روی زمین گذاشتند، بدون اینکه احساس درد کند و یا زخمی بردارد.
در پی این حادثه مردمی که آنجا شاهد ماجرا بودند به سوی این شخص رفته و لباس های وی را دریدند و از او پرسیدند که چگونه این کودک را از مرگ نجات داده است، وی در پاسخ به مردم گفت: «من چندین سال عبادت خدا را کردم بدون اینکه چیزی از او بخواهم و هرچه او گفت و خواست من اطاعت کردم اما در این لحظه از خدا خواستم که این بچه را حفظ کند و خداوند مهربان نیز خواستهام را اجابت کرد.»
به کار بردن کلماتِ خاص در زمان و مکان مناسب به وسیله افرادی که دارای شرایط کافی برای تأثیرگذاری این واژگان بر محیط پیرامون خود، میتواند معجزات الهی را به منصه ظهور برساند و این یک سنت الهی است که خداوند به بندگان خاص خود عطا میکند.
خلاصه مطلب
حال که تا این اندازه کلمات میتوانند در خیر و شر ما نقش ایفا کنند، بجاست از به کار بردن کلمات مخرب و زیانبار پرهیز کنیم و هرگز آنها را در زندگی و محاورههای روزمرهمان به کار نبریم و دنبال عالیترین و سازندهترین کلمه و یا کلمات باشیم تا از برکات مادی و معنوی آن بالاترین بهرهها را ببریم. قرآن کریم راه رسیدن به عالیترین کلمه میان همه کلمات را در این آیه از سوره توبه کوتاه کرده است: کلمةُ اللهُ هیَ العُلیا کلمةالله عالیترین است.
تسنیم
البته برخی مفسرین معتقدند معنای کلمه در آیه فوق تنها به مصطلح "کلمه" محدود و خلاصه نمیشود بلکه شامل "اراده" خداوند نیز میشود، یعنی در اینجا در ظاهر به کلمه اشاره شده، اما در باطن آن، اراده الهی مستتر است و مراد باطن کلمه است، به معنای دیگر خداوند میخواهد به ما بفهماند که همه این اراده در خدا و حول محور "الله" خلاصه میشود؛ بنابراین برای رسیدن به عالیترین و کاملترین کلمهای که قرار است ما را به اوج و کمال برساند، باید به خداوند نزدیک شد و از دستورات ایشان اطاعت کرد تا از برکات بی پایان حضرتش بهرهمند شویم.
ارتقای سطح سواد رسانه ای «مردم» طی سال های اخیر به دلایل مختلفی چون استفاده گسترده از شبکه های اجتماعی و رسانه های ارتباط جمعی، تصویر ذهنی آنان نسبت به خبر را تغییر داده و نوشتن برای «مردم» را به عنوان مسوولیت اجتماعی خبرنگار در افکار عمومی برجسته تر کرده است.
" این خبر به چه درد مردم می خورد؟ " هم سوالی کلیدی برای تشخیص نوشتن برای «مردم» در شیوه "سخت خبر" محسوب می شود و از میان ارزش های خبری نیز " دربرگیری " که بیانگر تاثیرگذاری مستقیم یا غیرمستقیم خبر در زندگی یک قشر یا کل اعضای جامعه به شمار می رود، عمق مردمی بودن یک خبر را نشان می دهد.
اما خبرنویسی به شیوه نرم یا "نرم خبر" با نوشتن برای «مردم» عجین بوده و به همان میزان که سخت خبر به ارزش خبری شهرت و انعکاس اظهار نظرها و اتفاقات مربوط به افراد مشهور تکیه دارد، این شیوه نیز به دنبال موشکافی صحنه های جذاب و خواندنی از زندگی «مردم» است.
خبرنگار ایرنا در آستانه فرا رسیدن 17 مرداد یا روز خبرنگار به سراغ جمعی از «مردم» رفت تا از زاویه دید آنان ویژگی های یک خبرنگار را مرور کند؛ گفت و گوهایی که به «مردم» و رویدادهای مربوط به آنان منتهی می شود.
حسین سعیدی، یکی از کاربران فعال شبکه های اجتماعی در خصوص ویژگی های خبرنگار برجسته، گفت: خبرنگار باید معتمد «مردم» باشد و برای دفاع از حقوق جامعه قلم بزند؛ باید بداند که جایگاه خطیری در جامعه دارد و می تواند با قلم خود، زندگی «مردم» را تحت تاثیر قرار دهد.
رضا اکبری معتقد است که خبرنگاران باید جزو بهترین های یک جامعه از لحاظ هوش و مهارت های ارتباطی باشند، به دانش روز مسلح شوند و از همه مهمتر مردمی باشند.
الهه حسینی گفت: خبرنگار خوب کسی است که استقلال فکری خود را حفظ کند و فارغ از جناح بازی های سیاسی برای احقاق حق «مردم» قلم بزند؛ خبرنگاران اگر بی طرفی خود را حفظ کنند و به قولی اسیر دست قدرت نباشند، همیشه مورد حمایت جامعه قرار می گیرند.
مهدی اقدم نیز بیان کرد: خبرنگار خوب در مسیر توسعه روزافزون جامعه نقش ایفا می کند تا زندگی «مردم» تسهیل شود؛ خبرنگاران باید جایگاه والایی در بین «مردم» و مسوولان داشته باشند و بتوانند با دنبال کردن مطالبه های بحق «مردم» از آنان دفاع کنند.
ایرج گل محمدی نیز با اشاره به اینکه خبرنگار خوب کسی است که حرمت ها و ارزش های اجتماعی را حفظ کند، بیان کرد: خبرنگاران باید حریم عمومی و خصوصی را رعایت کرده و اعتماد مردمی را جلب کنند؛ با جلب اعتماد عمومی ، علاوه بر اینکه جایگاه خبرنگار و خبر در جامعه حفظ می شود؛ «مردم» نیز مشکلات عمومی را با آنها در میان می گذارند.
امین سعید نیز گفت: خبرنگار خوب از دیدگاه «مردم» کسی است که امانت دار باشد و این امانتداری را با صحت خبر به اثبات برساند؛ اگر خبرنگاران صداقت داشته باشند، جایگاه والایی را در بین «مردم» و مسوولان به دست می آورند.
آیسو ضیاد، یکی دیگر از جوانان تحصیل کرده ایران اسلامی معتقد است که خبرنگاران رابط بین «مردم» و مسوولان هستند و می توانند مشکلات «مردم» را به صورت مستقیم با مسوولان در میان بگذارند؛ خبرنگاری که به فکر «مردم» است و از هر فرصتی برای بیان مشکلات استفاده می کند، همیشه در دل «مردم» جای دارد.
کارشناس علوم ارتباطات اجتماعی نیز معتقد است که تسلط به مباحث ارتباطات و به ویژه مهارت های ارتباطی لازمه ورود به حوزه خبرنگاری است و یک خبرنگار خوب از دیدگاه مردم کسی است که همزمان با پیشرفت های ارتباطی، آگاهی خود را در حوزه های تخصصی بالا ببرد.
حسام شیرازه محبت بیان کرد: برخورد کنجکاوانه و بررسی موشکافانه موضوعات، کسب اطمینان از صحت اخبار، حفظ حرمت ها و ارزش ها و داشتن دغدغه توسعه از دیگر ویژگی های یک خبرنگار خوب به شمار می رود.
کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی هم با اشاره به اینکه خبرنگاری ریشه در تاریخ دیرینه جوامع بشری دارد، گفت: خبر در عصر اطلاعات به بخش جدایی ناپذیر زندگی «مردم» تبدیل شده و امروز پس از یک دوره فترت در حوزه خبر، بار دیگر جایگاه خبر و خبرنگاری به دلیل گسترش شبکه های اجتماعی بهبود یافته است.
هوشنگ عطاپور ادامه داد: اکنون خبرنگاری با وجود سختی ها و مشقات فراوان و نبود نظام صنفی حرفه ای قانونی (قانون مصوب مجلس)، پویاتر و سرزنده تر شده و سایت های خبری و شبکه های اجتماعی به اهمیت خبرنگار و عکاسان خبری افزوده است.
وی با اشاره به اینکه خبرنگاری بدون شک یک حرفه تخصصی است، اضافه کرد: یک خبرنگار خوب، فردی متخصص و حرفه ای است و کسانی که در این کسوت وارد می شوند باید گرایش های خود را در حوزه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و زیست محیطی تعریف کنند و به عبارتی خبرنگار کارشناس باشند.
عطاپور با تاکید بر اینکه خبرنگار علاوه بر داشتن تخصص باید به اخلاق حرفه ای متعهد باشد، بیان کرد: هیچ حرفه ای بدون رعایت اخلاق نمی تواند اعتماد «مردم» را جلب کند زیرا اعتماد آنان به خبرنگاران، سرمایه اجتماعی آنان است.
این کارشناس مسایل فرهنگی و اجتماعی افزود: خبرنگار نباید صحت، دقت در انتشار خبر و حریم خصوصی شهروندان را فدای منافع فردی یا گروهی کند.
عطاپور ادامه داد: اگر خبرنگار هدفش از تولید خبر عمل به مسوولیت اجتماعی خود باشد، به طور قطع به تکیه گاه و نقطه پناه «مردم» تبدیل می شود؛ خبرنگار باید به عنوان وکیل مدافع آنان در برابر تعدی و تعرض به حقوق عامه شناخته شود.
وی بیان کرد: در جوامع توسعه یافته جایگاه خبرنگاران همسطح با پزشکان، وکلا و اساتید دانشگاه است زیرا نقش خبرنگاران در حفظ روحیه استقلال حرفه ای و انتقال اخبار به منظور بهبود شرایط اجتماعی جامعه تاثیرگذار است.
عطا پور افزود: یک کارکرد دیگر خبرنگاری که موجب اعتلای آن در جوامع دموکراتیک می شود، نقش آنان در شفاف سازی و مبارزه با فساد و تحکیم پایه های مردم سالاری است؛ جامعه بدون خبر، جامعه ای ساکن و صامت خواهد بود.
به گزارش ایرنا، محمود صارمی خبرنگار و رییس نمایندگی خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در افغانستان به همراه هشت نفر از اعضای کنسولگری ایران در 17 مرداد سال 1377 در مزار شریف به دست گروهک تروریستی طالبان به شهادت رسید و به همین مناسبت در تقویم رسمی کشور 17 مرداد، روز خبرنگار نامگذاری شده است.
دلایل نزول بلا و راههای استقامت در برابر آن از نگاه امام هادی (ع)
همه ما در زندگی خود مشکلات و گرفتاریهایی داریم که گاهی اوقات چنان ما را خسته میکند که نسبت به دنیا و زندگی بدبین میشویم. واقعاً دلایل این همه مشکل و گرفتاریها در دنیا چیست؟
دنیا از منظر روایات اهل بیت علیهمالسلام
با نگاهی به روایات متوجه خواهیم شد که اهل بیت علیهم السلام دنیا را دار بلا و آزمایش و پلی برای رسیدن به آخرت میدانند. این دنیا مقصد و هدف اصلی نیست بلکه راهی است که در صورت استفاده درست از آن، ما را مقصد اصلی مان خواهد رساند. پیامبر اکرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم در مورد دنیا فرمودند: «الدُّنْیَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة؛ دنیا کشتزار آخرت است.» در دنیا هرچه بکاریم در آخرت درو خواهیم کرد به این معنا که نتیجه اعمال خوب یا بد ما در سرای آخرت مشخص خواهد شد. چه خوب است که نامه اعمالمان در آخرت پر از کارهای خوب و ثوابی باشد که در دنیا برای خود ذخیره کردهایم.
امام هادی علیه السلام دنیا را به مانند بازاری تشبیه کردند که بعضی در آن سود میکنند و بعضی ضرر میبینند، ایشان فرمودند: «أَلدنیا سُوقٌ رَبحَ فیها قَومٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ؛ دنیا بازاری است که گروهی در آن سود میبرند و دستهای زیان میبینند.» اختیار با خود ما است که در این بازار دنیا، با برادشتن توشه مناسب برای آخرت سود کنیم یا در صورت خالی بودن نامه اعمالمان از کاراهی نیک، جزء زیانکاران باشیم.
دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم پر از سختی و بلا و آزمایشات الهی است که متوجه همه ما است چنانکه امام علی علیه السلام فرمودند: «دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَهٌ؛ دنیایی که شما در آن زندگی میکنید، خانهای پیچیده به سختیها و رنجها است.» مسأله مهم نحوه برخورد با این مشکلات و گرفتاریهایی است که در دنیا بر ما عارض میشود. در اینجا به دو شیوه برخورد با بلاها و مصیبتهای دنیا از نگاه امام هادی علیه السلام اشاره خواهیم داشت.
رابطه استوار با خدواند باعث آرامش در زمان بلاها است
ما هر چه رابطهمان را با خداوند محکمتر کنیم و فقط رضایت ایشان برای ما مهم باشد گرفتاریهای دنیا بر ما آسانتر خواهد شد چنانکه امام هادی علیه السلام فرمودند: «مَن کانَ عَلی بَینة مِن رَبِّهِ هانَتْ عَلیهِ مَصائِبُ الدنیا وَ لوْ قرِضَ وَ نشِرَ؛ و هر که بر طریق خدا پرستی، محکم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبک آید، اگر چه مقراض (قیچی) شود و ریز ریز گردد.»
اگر رابطه ما با خدای خود قوی و فقط رضایت او مد نظرمان باشد بلاها را نعمتی از جانب خداوند خواهیم دید و دیگر از هیچی ترس نداشتیم و شاید هم به استقبال بلاها میرفتیم، زیرا باعث ترفیع درجه ما پیش خداوند متعال خواهد شد چنان که امام صادق علیه السلام فرمودند: «لَوْ یَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ مَا لَهُ مِنَ الْأَجْرِ فِی الْمَصَائِبِ لَتَمَنَّی أَنَّهُ قُرِّضَ بِالْمَقَارِیضِ؛ اگر مؤمن میدانست که در برابر مصائب چه پاداشی دارد، آرزو میکرد بدنش با قیچی قطعه قطعه شود!»
نیمه پر لیوان را ببینیم
تأثیر مشکلات و گرفتاریها تنها منحصر در جسم آدمی نیست و گاهی بر روح و روان فرد هم اثر خواهد گذاشت و شاید تاثیرات منفی آن بر روان فرد دو چندان باشد. تغییر دید از منفی به مثبت یکی از مهمترین راهکارهای دور کردن افکار منفی است. در مسأله مشکلات و سختیهای دنیا هم تغییر نگاه، میتواند خیلی به ما کمک کند تا مصائب و دشواریها، ما را از پای در نیاورد، به این صورت که ما دنیا را هدف ندانیم، و گرفتاریها و بلاهای آن را مایه رسیدنمان به ثواب و اجر اخروی ببینیم، اگر با این نگاه به دنیا بنگریم دیگر هیچ مشکل و بلایی نمیتواند ما را ناامید کند.
امام هادی علیه السلام در مورد اجر در برابر بلاها اینگونه فرمودند: «اِنَّ اللّه َ جَعَلَ الدُّنیا دارَ بَلْوى وَالاْخِرَةَ دارَ عُقْبى وَجَـعَلَ بَـلوَى الدُّنیا لِثَـوابِ الاْخِـرَةِ سَبَبَا وَثَوابَ الاْخِرَةِ مِنْ بَلوَى الدُّنیا عِوَضا؛ خداوند، دنیا را جاى گرفتارى قرار داده و آخــرت را سـراى پـاداش، گرفتارى دنیا را سبب ثواب آخرت قرار داده و ثـواب آخـرت را عـوض گرفتـارى دنـیا.» پس در واقع ما با تغییر نگاه نسبت به بلاها، نیمه پر لیوان را دیده ایم که همان اجر و ثواب اخروی است. این روش خیلی میتواند در زمان گرفتاریها و بلاها به ما کمک کند.
فارس
عکس های اغراق آمیز جبرانی برای خلأ عاطفی
آیا نمایش روابط صمیمانه همسران در شبکههای اجتماعی، نشانه رابطه خوب بین آنها در دنیای واقعی است؟
اگر اهل استفاده از شبکههای اجتماعی باشید، به احتمال زیاد صفحاتی را دیدهاید که صاحبان آن، اصرار زیادی در نمایش رابطه صمیمانه خود با همسرشان دارند. در این مطلب سعی کردهایم نگاهی به موضوع نمایش رابطه با همسر در شبکههای اجتماعی بیندازیم و ببینیم آیا واقعا میزان نمایش رابطه در شبکههای اجتماعی می تواند حرفی درباره کیفیت واقعی رابطه افراد بزند؟
مخفی نکردن همسر، یکی از نشانههای رضایت از رابطه
تا به این جا چند مطالعه خوب در موضوع ارتباط بین نمایش رابطه با همسر در شبکههای اجتماعی و رضایت از رابطه بین همسران، انجام شده است. هر چند نتایج این مطالعات با توجه به تفاوتهای فرهنگی بین کشورها، به شکلی کامل قابل تعمیم به کشور ما نیست اما میتواند ایدههایی در این زمینه به ما بدهد. در یکی از مطالعات محققان کانادایی و آمریکایی در سال 2013 به بررسی میزان رابطه بین رضایت از رابطه بین همسران و به اشتراک گذاشتن اطلاعات و عکس از همسر در فضای فیس بوک پرداختند. این مطالعه نشان میدهد وقتی افراد از رابطه با همسرشان احساس رضایت بیشتری دارند، بیشتر احتمال دارد که درباره او اطلاعاتبدهند یا عکسهایی از او را به اشتراک بگذارند.
مطالعه دیگری در مجارستان در سال 2015 مشخص کرد وقتی افراد در فیس بوک به صورت رسمی همسر خود را معرفی میکنند، از نظر عاطفی رابطه قویتری با همسر خود دارند و در عین حال احتمال شدت حسادت عاشقانه بین این همسران بیش از دیگران است. به صورت خیلی خلاصه میتوان حسادت عاشقانه را نگرانی توصیف کرد که افراد درباره از دست دادن همسر خود دارند. شایان ذکر است که وجود این احساس به خودی خود منفی نیست. اما هر دوی این مطالعات درباره افرادی بود که در حدی معمول رابطه خود را به نمایش گذاشته بودند. سوال دیگری که مطرح میشود این است که داستان درباره افرادی که به صورتی اغراقآمیز درخصوص رابطه عالی خود با همسرشان صحبت میکنند، از چه قرار است؟ آیا این نمایش افراطی هم دلیلی بر خوشحالی و رضایت آن ها از رابطه است؟
نمایش اغراقآمیز رابطه نشانه چیست؟
مطالعهای که توسط سه محقق آمریکایی در سال 2017 انجام شد، مشخص کرد که گاهی این احساس دور افتادن از همسر است که باعث میشود افراد شروع به اشتراک گذاشتن اغراقآمیز عکس و اطلاعات درباره رابطه خود کنند. به عبارتی این رفتار اغراقآمیز رفتاری جبرانی برای احساس خلائی است که در زندگی واقعی وجود دارد. البته این که کدام فرد در این دسته قرار میگیرد، کاری نیست که ما به عنوان مخاطب صفحات در شبکههای اجتماعی بتوانیم انجام بدهیم اما شاید بتوانیم با توجه به مواردی که تا به این جا گفته شد، دست کم به چند نکته توجه داشته باشیم:
1- افسوس روابط زیبای بقیه را نداشته باشیم، چرا که ما از واقعیت رابطه آن ها اطلاعی نداریم.
2- با دیدن کارهای عاشقانه اغراقآمیز همسران برای همدیگر، همسرمان را سرزنش نکنیم، چرا که ما درباره این که ایده انجام این کارها از چه کسی و با چه نیتی بوده است، چیزی نمیدانیم.
3- و در نهایت این که نقش صنعت تبلیغات را در این بین دست کم نگیریم؛ چرا که بخشی از این نمایشها صرفا برای فروش کالا و قراردادهای این زوجها با شرکتهاست.
خراسان
دعاهای مشهور ماه رجب
ماه مبارک رجب طبق روایات، ماهی سراسر رحمت و عطاهای خداوند بر بندگان است؛ ماهی است که خداوند آن را در کنار ماه شعبان، مقدمهای برای ورود به بهترین و پر معنویتترین ماه سال یعنی ماه مبارک رمضان قرار داده است. از این جهت ائمه معصومین علیهمالسلام ادعیهای را برای بهره بیشتر از این ماه برای شیعیان خویش به یادگار گذاردند.
در ادامه، سه دعا از مشهورترین ادعیه این ماه را مشاهده میکنید.
دعای خابَ الوافِدُونَ عَلى غَیْرِکَ
دعایی که امام صادق(علیهالسلام) در هر روز ماه رجب میخواند:
خابَ الْوافِدُونَ عَلَى? غَیْرِکَ، وَخَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلّا لَکَ، وَضاعَ الْمُلِمُّونَ إِلّا بِکَ، وَأَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلّا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَکَ، بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ، وَخَیْرُکَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبِینَ، وَفَضْلُکَ مُباحٌ لِلسَّائِلِینَ، وَنَیْلُکَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ، وَرِزْقُکَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاکَ، وَحِلْمُکَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاکَ، عَادَتُکَ الْإِحْسانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ، وَسَبِیلُکَ الْإِبْقاءُ عَلَى الْمُعْتَدِینَ . اللّ?هُمَّ فَاهْدِنِى هُدَى الْمُهْتَدِینَ، وَارْزُقْنِى اجْتِهادَ الْمُجْتَهِدِینَ، وَلَا تَجْعَلْنِى مِنَ الْغَافِلِینَ الْمُبْعَدِینَ، وَاغْفِرْ لِى یَوْمَ الدِّینِ.
آنان که بر غیر تو بار یافتند ناامید و آنان که به کاری جز توجه به تو پرداختند زیانکار شدند و آنان که به درگاه غیر تو وارد شدند به تباهی رسیدند و سودجویان دچار قحطی شدند، مگر آنان که از فضل تو سود جستند، درِ رحمتت به روی مشتاقان باز است، خیرت به خواهندگان عطا شده، احسانت برای نیازمندان گوارا است و عطایت برای آرزومندان آماده است و روزیات حتی برای رویگردانان از فرمانت گسترده است و بردباریات کسانی را که به دشمنیات برخاستهاند نیز شامل است، شیوهات به بدکاران احسان و روشت زندگی بخشیدن به متجاوزان است. خدایا مرا به راه رهیافتگان بدار و تلاش تلاشگران را روزیام کن و مرا از بیخبران دورشده قرار نده و روز جزا آمرزشت را نصیبم کن.
دعای یَا مَنْ یَمْلِکُ حَوَائِجَ السَّائلین
دعای یَا مَنْ یَمْلِکُ حَوائِجَ السَّائِلِینَ از ادعیه هر روز ماه رجب است؛ دعایی که روایت شده امام زین العابدین علیهالسلام در آغاز رجب در حجر اسماعیل خواند:
یَا مَنْ یَمْلِکُ حَوائِجَ السَّائِلِینَ، وَیَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ، لِکُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْکَ سَمْعٌ حَاضِرٌ، وَجَوَابٌ عَتِیدٌ . اللّ?هُمَّ وَمَواعِیدُکَ الصَّادِقَةُ، وَأَیادِیکَ الْفَاضِلَةُ، وَرَحْمَتُکَ الْوَاسِعَةُ، فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَى? مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ تَقْضِىَ حَوائِجِى لِلدُّنْیا وَالْآخِرَةِ، إِنَّکَ عَلَى? کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ.
ای که مالک حاجاتخواهندگانی و از باطن لب فروبستگان خبر داری، از سوی تو برای هر خواهشی، گوشی شنوا و پاسخی آماده است، خدایا به حق وعدههای صادقانهات و نعمتهای فراوانت و رحمت گستردهات، از تو میخواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و حاجات دنیا و آخرتم را برآوری، چه همانا تو بر هر کاری توانایی.
دعای یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ
سید ابن طاووس از محمّد بن ذکران که معروف به سجّاد است، چه آنقدر سجده کرد و در حال سجده گریست که نابینا شد، روایت کرده که گفت: به امام صادق علیهالسلام عرض کردم: فدایت شوم، این ماه، ماه رجب است، مرا در این ماه دعایی بیاموز که حقتعالی مرا به آن سود بخشد، حضرت فرمود: بنویس «بِسْمِ اللّ?هِ الرَّحْم?نِ الرَّحِیمِ» و در هر روز از رجب در صبح و شام پس از نمازهای روز و شب بگو:
یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ، وَآمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ، یَا مَنْ یُعْطِى الْکَثِیرَ بِالْقَلِیلِ، یَا مَنْ یُعْطِى مَنْ سَأَلَهُ، یَا مَنْ یُعْطِى مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَةً، أَعْطِنِى بِمَسْأَلَتِى إِیَّاکَ جَمِیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمِیعَ خَیْرِ الْآخِرَةِ، وَاصْرِفْ عَنِّى بِمَسْأَلَتِى إِیَّاکَ جَمِیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَشَرِّ الْآخِرَةِ، فَإِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ مَا أَعْطَیْتَ، وَزِدْنِى مِنْ فَضْلِکَ یَا کَرِیمُ.
ای آنکه هر خیری را از او امید دارم و از خشمش در هر شرّی ایمنی جویم، ای آنکه در برابر عبادت اندک مزد بسیار عطا میکند، ای آنکه به هرکه از او بخواهد میبخشد، ای آنکه به هرکه از او نخواهد و او را نشناسد نیز میبخشد، عطایش از روی مهربانی و رحمت است، با درخواستم از تو، همهی خیر دنیا و خیر آخرت را به من عطا کن و با درخواستم از تو همه شر دنیا و شر آخرت را بازگردان، زیرا آنچه را تو عطا کردی کاستی ندارد و از احسانت بر من بیفزای ای مهماننواز.
راوی گفت: حضرت مَحاسن (موهای صورت) شریف خود را در پنجهی چپ گرفت و این دعا را با حالت درماندگی و زاری همراه حرکت دادن انگشت اشاره دست راست خواند و پس از این گفت:
یَا ذَا الْجَلالِ وَالْإِکْرامِ، یَا ذَا النَّعْماءِ وَالْجُودِ، یَا ذَا الْمَنِّ وَالطَّوْلِ، حَرِّمْ شَیْبَتِی عَلَى النَّارِ.
ای دارای بزرگی و رأفت و محبت، ای دارای بخشش و جود، ای دارای عطا و کرم، محاسنم را بر آتش دوزخ حرام کن.
تسنیم