سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اینفوگرافیک؛ چگونه از چشم‌هایمان در هوای آلوده مراقبت کنیم؟

 

مشرق/ چگونه از چشم‌هایمان در هوای آلوده مراقبت کنیم؟






تاریخ : شنبه 101/2/24 | 8:23 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

 

گردشگری/ با ترسناک‌ترین جاذبه‌های ایران آشنا شوید

 

خراسان/ سیری در چند جاذبه گردشگری ناشناخته مانند قلعه آدم‌خوار، کلبه وحشت، باغ سنگی و ... که شاخه‌ای جدید در صنعت گردشگری محسوب می‌شوند

امروزه دیگر کارکرد سفر به حوزه‌های مفرح بودن، جذابیت و ایجاد بستری برای آرامش و ... محدود نمی‌شود. همسو با افزایش سفر، تنوع آن، خواسته‌ها و علایق مسافران هم تغییر یافته و به مرور زمان، انگیزه‌های جدید و گاه جذابی جایگزین انگیزه‌های پیشین شده است. آیا تا به حال نام گردشگری سیاه به گوش‌تان خورده است؟! گاهی به جای تفریح، هیجان، آرامش و ... ترس، عبرت، هیجان، کنجکاوی، اندوه و ... چاشنی سفر گردشگرانی است که می‌خواهند نوع متفاوتی از سفر را تجربه کنند. توریسم سیاه که با نام‌هایی همچونBlack Tourism» » یا Grief tourism»» هم شناخته می‌شود، در برگیرنده‌ بخشی از صنعت گردشگری است که مسافران را به بازدید مکان‌های تاریخی می‌برد که در گذشته با فجایع طبیعی، مرگ و تراژدی‌های انسانی در ارتباط بوده‌اند، اما این شاخه جدید در صنعت  گردشگری تا چه حد در ایران شناخته شده و ظرفیت‌های کشورمان برای گردشگری سیاه چیست؟ در پرونده امروز زندگی‌سلام می‌خواهیم ظرفیت‌های گردشگری سیاه در ایران را بشناسیم.

گردشگری سیاه، مغفول‌مانده در ایران
صنعت توریسم و گردشگری در حوزه‌های مختلفی مشغول فعالیت است، حوزه‌هایی که شاید همه بخش‌های آن، چندان هم شناخته شده نباشند. «گردشگری سیاه» حوزه‌ای است که دست بر قضا، تنوع جالب توجهی داشته و در کشورهای اروپایی طرفداران خودش را دارد اما به طور کلی در ایران چیزی به نام گردشگری‌سیاه کمتر شناخته شده است. ولی بسترهای شکل‌گیری برخی شاخه‌های آن مانند گردشگری مصیبت به‌دلیل وجود مناطق زلزله‌خیز، گردشگری ترسناک در مناطقی که تاریخچه مرموزی دارند و ... وجود دارد. البته همواره افرادی هستند که مثلا برای دیدن مناطق زلزله‌زده سفر می‌کنند، ولی این اتفاق در سطح وسیعی که بتوان از آن به‌عنوان گردشگری سیاه در ایران نام برد، رخ نمی‌دهد. متأسفانه هنوز گردشگری سیاه در ایران مورد مطالعه اقتصادی هم قرار نگرفته است. حتی آمار اقتصادی دقیقی هم از سوی مراکز و سازمان‌های دولتی یا خصوصی درباره آمار بازدیدکنندگان، میزان درآمد این مناطق یا توسعه اقتصادی آن‌ها ارائه نشده است.

 زندان قصر در تهران
قبل از انقلاب اسلامی، رژیم شاه بیش از 10 هزار زندانی را در زندان قصر اسیر کرده بود. بعد از پیروزی انقلاب این زندان تا سال 1383 باز بود و بعد از آن بسته شد و امروزه دیگر زندانی در آن نگهداری نمی‌شود و تبدیل به باغ موزه قصر شده است. این زندان خاطرات زیادی را در دل خود ثبت کرده از جمله این که نخستین اعتصاب غذا در زندان قصر در سال 1310 مقارن با اوج‌گیری خفقان سیاسی در کشور رخ داد. یکی از زندانیان به علت بی‌توجهی زندان بانان دچار بیماری شد و درگذشت، بعد از آن بود که عده‌ای از زندانیان اعتصاب غذا کردند که طی آن زندان انفرادی و محدودیت برای مدتی از بین رفت. قتل تیمورتاش، سردار اسعد بختیاری و اعدام علی‌مردان‌خان بختیاری و ماجرای بازداشت 53 نفر از رخداد‌های مهم زندان قصر قجر در دوره پهلوی اول است. از‌ جمله رخداد‌های مهم دوره پهلوی دوم می‌توان به شورش زندانیان در قصر و فرار سران حزب توده اشاره کرد. در دهه‌های 20 و 30 در زندان قصر شورشی رخ می‌دهد و عده‌ای از زندانیان عمومی هم به دنبال ورود متفقین به ایران عفو می‌خورند و آزاد می‌شوند. ماجرای فرار سران حزب توده از زندان، بازداشت فداییان اسلام در این زندان به وقوع پیوسته است. نویسندگان و شاعرانی هم مانند علی‌محمد افغانی، احمد شاملو، مهدی اخوان‌ثالث و ... روزی در این مکان زندانی بوده‌اند.



 قلعه آدم‌خوار در اردبیل
باورهای عامیانه درباره «بوینی یوغون» که به نام قلعه آدم‌خوار ایران معروف است، می‌گوید که این قلعه در گذشته آدم‌ها را می‌بلعیده و هر کس به آن وارد می شده، دیگر باز نمی‌گشته! اما برخلاف باور مردم، کارشناس‌ها دلیل این موضوع را دیوارهای 300 متری آن اعلام کردند و به این نتیجه رسیدند هیچ‌کسی نمی‌توانسته از آن دیوارها بالا بیاید و خودش را نجات دهد. افرادی که از دیوار قلعه بالا می‌رفتند به پایین پرت می‌شدند و بعد از چند روز گرسنگی و تشنگی می‌مردند. این قلعه بیشتر از سه هزار سال قدمت دارد و در آن اشیایی پیدا شده که متعلق به چهار هزار و 500 سال پیش‌ است.

 



 باغ سنگی در سیرجان
شاید دیدن باغی با میوه‌های سنگی، عجیب یا ترسناک باشد! اما این باغ واقعا وجود دارد و در کشور خودمان و شهر سیرجان واقع شده است. سراسر این باغ درخت‌های خشکیده‌ای وجود دارد که سنگ‌هایی از شاخه هایش آویزان و در منطقه‌ای بیابانی قرار گرفته است. به گفته عده‌ای صاحب این باغ که درویش خان نام داشته و شخصی کر و لال بوده است به دلیل اصلاح اراضی در سال 1340 زمین‌هایش را از دست می‌دهد. او برای نشان دادن اعتراضش درخت‌های خشکیده‌ای در زمین می‌کارد و از آن‌ها سنگ‌های بزرگی آویزان می‌کند که امروزه به یک منطقه گردشگری تبدیل شده است.



 ارگ زلزله‌زده بم در کرمان
زمین‌لرزه‌ای به شدت 6?6 ریشتر، 5 دی 1382 شهر بم و مناطق اطراف آن در شرق استان کرمان را لرزاند و طبق آمار رسمی این زمین‌لرزه 50 هزار قربانی، 30 هزار مجروح و بیش از صد هزار نفر بی‌خانمان به جا گذاشت. در اثر این حادثه 90 درصد از سازه‌های شهر بم به کلی تخریب شدند و ارگ بم با 2500 سال قدمت بزرگ ترین سازه گلی جهان تا حد زیادی ویران شد و این در حالی است که ارگ بم بزرگ ترین بنای خشتی جهان است که از لحاظ عظمت و زیبایی با دیوار چین مقایسه می‌شود. بازدید از ارگ بم نماد مقاومت مردم سخت کوش کویر است که یک جاذبه گردشگری سیاه محسوب می‌شود.



 مثلث برمودای ایران در سمنان
کسانی که به ماجراجویی و سفر علاقه مندند به احتمال زیاد نام ریگ جن را شنیده‌اند. این منطقه اسرارآمیز با وسعتی حدود 3800 کیلومتر مربع، در جنوب سمنان قرار دارد. این کویر به دلیل وسعت زیاد و نداشتن چشمه یا چاه آب، در گذشته های دور، محل عبور کاروان‌ها نبوده است، اما راز اعجاب انگیز و ترسناک بودن این کویر چیست؟ محلی های این منطقه، معتقدند که اگر کسی پایش به ریگ جن برسد، بلافاصله ناپدید و توسط ارواح و موجودات ماورایی به قلب ریگ جن فرستاده می‌شود! و حتی شترهای اهالی کویر هم وقتی به این منطقه می رسند، می‌ایستند و به هیچ عنوان حرکت نمی‌کنند! «اسون هیدن» کویرنورد معروف در سال 1900 از سفر به این ناحیه اجتناب کرد. «آلفونز گابریل» اتریشی و یک کاوشگر سوئدی قصد داشتند این منطقه را کشف کنند، اما هیچ‌کدام نتوانستند از این بخش از کویر عبور کنند، اما بالاخره در چند سال پیش طلسم ریگ جن شکست و علی پارسا، کویرشناس مقیم آمریکا همراه با گروهش توانست از طول این کویر عبور کند تا ثابت کنند این منطقه «مثلث برمودا»ی ایران نیست! این منطقه بدون هرگونه پوشش گیاهی و جانوری است. شنزارهای گسترده این منطقه و باتلاق‌های آن هر انسانی را به وحشت می‌اندازد. اگر کسی بدون تجهیزات به این منطقه سفر کند، گرفتار گل و لجن‌های بیابان  می شود و به کسانی می‌پیوندد که در این بیابان ناپدید شده‌اند. مردم محلی اعتقاد دارند که این جا یک منطقه نفرین شده است و هیچ فردی از آن بر نمی‌گردد. این به دلیل تپه‌های ماسه‌ای متحرک و باتلاق‌های نمک است که همه چیز را به درون خود می‌کشد.

 



 غار خالو حسین کوهکن در کرمانشاه
حسین کوهکن که او را خالو حسین و فرهاد دوم نامیده‌اند، مدتی سوژه رسانه‌ها بود. این مرد عجیب در پاوه یکی از شهرهای استان کرمانشاه زندگی می‌کند و به این دلیل نام فرهاد دوم را بر او نهاده‌اند که کارش همانند فرهاد افسانه‌ها و داستان‌های کهن فارسی، کندن کوه است! این مرد در طول جنگ ایران و عراق دو پسر خود را از دست داد و وقوع حوادثی تلخ در زندگی‌اش او را راهی کوهستان کرد تا غم و دردش را با کندن کوه تسکین دهد. با این که خالو حسین یک پای خود را از دست داده ، با یک کلنگ و بیل شروع به تراشیدن صخره‌ها می‌کند و 19 سال از عمر خود را برای تراشیدن صخره‌ها می‌گذارد و از دل صخره‌ای سخت و محکم برای خود خانه‌ای مجهز شامل چندین اتاق، حمام ، راهرو و ... می‌سازد که امروزه میزبان گردشگران داخلی و خارجی‌های ماجراجوست. او حتی آرامگاهی هم برای خود ساخته است. ماجرای «خالو حسین کوهکن»  نمادی است از غلبه بر معلولیت و پیروزی بر صخره‌ها و نامهربانی‌های زندگی.



 کلبه وحشت در گیلان
نام کلبه وحشت انزلی بیشتر از هر چیز با افسانه و داستان آمیخته است اما داستان چیست؟! در جنگل اسرارآمیز هفت‌دغنان در نزدیکی بندر انزلی کلبه‌ای رمز آلود وجود دارد. یکی از ماجراهایی که باعث شد این کلبه ترسناک شود، اتفاقی است که در سال 1365 افتاد! در این سال، برای اولین بار چهار دانشجوی پسر به این روستا می روند و تصمیم می‌گیرند که برخلاف تمام حرف و حدیث‌هایی که راجع به کلبه وحشت شنیده بودند، شب‌ را در این جا بمانند اما دو نفر آن‌ها به دلیل اتفاقی نامعلوم پا به فرار می‌گذارند و متاسفانه دو نفر دیگری که در آن جا می‌مانند به سرنوشت غم انگیزتری دچار می‌شوند. گویا یکی از آن‌ها در همان کلبه از ترس، جان خود را از دست می‌دهد که دلیل آن هنوز هم مشخص نیست و دیگری که زنده مانده بود، دیوانه می‌شود.  بعد از آن هم ماجرای دخترانی که به کلبه وارد شدند و همگی مردند و قصه‌هایی از این دست که صحت آن جای تردید دارد پا گرفت و نام کلبه وحشت را بر سر زبان‌ها انداخت.

 






تاریخ : شنبه 101/2/24 | 8:20 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()


حکمت/ هر کس از گرفتاری برادر ایمانی خود شادمان شود، چه کیفری می بیند؟

 

شهر حدیث/ امام صادق علیه ‏السلام :
از گرفتارى ‏برادرت اظهار شادى مکن که خداوند به او رحم مى‏کند و آن گرفتارى را به تو مى‏ رساند . همچنین فرمود : هر کس از گرفتارى و مصیبتى که به برادرش رسیده است شاد شود ، از دنیا نرود تا خود گرفتار آن شود .

الکافی : 2 / 359 / 1 منتخب میزان الحکمة : 420






تاریخ : پنج شنبه 101/2/22 | 9:48 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

 

اعتیاد به سلفی؛ به‌ بهانه پر بازدید شدن ویدئویی از سلفی ‌گرفتن یک خانم در زمان نجات

 

خراسان/ به‌ بهانه پر بازدید شدن ویدئویی از سلفی ‌گرفتن یک خانم در زمان نجات از ساختمان آتش ‌گرفته، به‌ انگیزه‌ها و عوارض عکس‌ گرفتن زیاد از خود پرداختیم
 یک کاربر شبکه‌های اجتماعی با انتشار ویدئویی از لحظه نجات یک خانم توسط آتش ‌نشانی نوشت: «ساختمان کناری ما دچار حریق شده، اومدن نجات ‌شون بدن، خانم موقع اومدن پایین داره سلفی می‌گیره! این جور همسایه ‌های باحالی داریم». تب سلفی گرفتن و به اشتراک‌ گذاری آن در اینستاگرام و دیگر شبکه‌های اجتماعی، روز به روز بیشتر می‌شود و حتی بعضی افراد، جان‌شان را در این راه از دست می‌دهند. طبق آمارهای منتشر شده در حد فاصل سال‌های 2011 تا 2018 میلادی، میزان
 مرگ و میر ناشی از گرفتن عکس ‌های سلفی در جهان، 259 نفر ثبت شده است که گفته می‌شود بیشتر جان باختگان را مردان رده سنی 20 و 21 ساله  تشکیل داده‌اند. در ادامه و به بهانه پربازدید شدن ویدئوی این خانم در شبکه‌های اجتماعی، نگاهی روان ‌شناسانه به سلفی‌ گرفتن زیاد خواهیم داشت.

   از سلفی تا خودشیفتگی و احساس دوست ‌داشتنی نبودن
افرادی که از زندگی خود مرتب عکس می‌گیرند و دغدغه اشتراک‌ گذاری آن‌ها را با دیگران دارند، معمولا دچار خودشیفتگی و اختلالات فکری و روانی هستند. هر چه زمان بیشتری پای شبکه‌های اجتماعی صرف شود، اختلالات شدت می‌گیرد و سلامت روانی فرد آسیب بیشتری می‌بیند. روان ‌شناسان می‌گویند که اگر روزی بیشتر از 3 عکس سلفی از خودتان می‌گیرید، باید سلامت روان خود را بررسی کنید. سلفی گرفتن بیش از حد می‌تواند مشکل ساز باشد و تحقیقات نشان داده اشتراک‌ گذاری بیش از حد عکس‌های شخصی در رسانه‌های اجتماعی می‌تواند به روابط اجتماعی هم آسیب برساند. پژوهش‌ها روی صدها کاربر واقعی اینستاگرام نشان داده است کسانی که سلفی‌های زیادی ارسال می‌کنند، کمتر دوست ‌داشتنی هستند، احساس موفقیت و امنیت کمتری می‌کنند و کمتر برون‌گرا هستند. به ‌طور کلی گرفتن و روتوش عکس‌های سلفی ممکن است تاثیر منفی بر تصویر بدن و عزت ‌نفس به خصوص برای دختران و زنان جوان داشته باشد. استفاده از رسانه‌های اجتماعی با نگرانی‌های ظاهری، ارتباط مستقیم دارد.



  6 انگیزه افراد برای سلفی ‌گرفتن
شش انگیزه اصلی برای گرفتن سلفی وجود دارد: 1- اعتماد به نفس (مثلا گرفتن سلفی برای افزایش احساس مثبت بیشتر به خود). 2- بهبود محیط (سلفی در مکان‌های خاص برای اثبات داشتن احساس خوب و نشان ‌دادن به دیگران). 3- رقابت اجتماعی (گرفتن سلفی برای گرفتن لایک بیشتر در رسانه‌ها). 4- جلب توجه. 5- تغییر حالت روانی (سلفی برای این که احساس بهتری داشته باشید). 6- انطباق ذهنی (گرفتن سلفی برای همخوانی با گروه اجتماعی و همسالان خود).

  میل وسواسی اجباری به سلفی
یک مطالعه جدید جهانی نشان می‌دهد که سال 2021 به‌ طور میانگین هفته‌ای یک مورد مرگ و میر مرتبط با سلفی گرفتن رخ داد که بیشتر شامل جوانانی می‌شد که سعی می‌کردند عکس‌های سلفی پر مخاطره‌ای برای جذب فالوئرهای بیشتر در شبکه‌های اجتماعی بگیرند. در این بین، بعضی از افراد هم به اختلال سلفیتیس(selfitis) مبتلا هستند. این اختلال شامل میل وسواسی اجباری برای گرفتن عکس از خود و ارسال آن‌ها در رسانه‌های اجتماعی به عنوان راهی برای جبران فقدان اعتماد به نفس و پرکردن خلأ صمیمیت است. این اختلال در سه
سطح مرزی، متوسط و شدید طبقه‌بندی می‌شود. اگر سه سلفی در روز از خود می‌گیرید اما آن‌ها را منتشر نمی‌کنید خود را در سطح مرزی بدانید. اگر حداقل سه سلفی از خود در روز منتشر می‌کنید، دچار سلفیتیس متوسط هستید. اگر دچار وسواس و تمایل غیرقابل کنترل برای گرفتن و انتشار بیش از شش سلفی در روز هستید، دچار اختلال شدید هستید. توجه داشته باشید که ابتلا به نوع شدید این اختلال با افسردگی، اضطراب، نارضایتی از بدن و افزایش تمرکز بر ظاهر مرتبط است.

 یک توصیه کاربردی به والدین
درست است که سلفی گرفتن می‌تواند عوارض خاص خود را داشته باشد اما به هر صورت همچنان این سبک عکس‌ گرفتن، سبک محبوب عکاسی بسیاری از افراد و به ویژه نوجوانان و جوانان است. اگر فرزندی دارید که نگران او در این زمینه هستید، توجه داشته باشید که سرزنش او بابت این رفتار، تنها باعث تشدید عوارض در او می‌شود. پس در عوض این کار، سعی کنید ارتباط خود را با او افزایش دهید و او را تشویق کنید تا درباره این موضوع بیشتر اطلاع کسب کند. آگاهی از عوارض می‌تواند به استفاده بهتر منجر شود.

نویسنده : ویدا ادبی| ‌کارشناس ‌ارشد روان ‌شناسی بالینی






تاریخ : پنج شنبه 101/2/22 | 12:35 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

هدف عده‌ای از تفرقه انداختن میان دیگران چیست؟

توپ تاپ /همه ما نمونه‌های تفرقه انداختن میان دیگران را بارها دیده‌ایم، تفرقه انداختن میان زن و شوهرها، خویشاوندان و دوستان، یا تفرقه اندازی میام ملت‌ها و دولت‌ها، با هدف چپاول و غارت منابع و تسلط بر آن‌ها. قرآن کریم فتنه انگیزی و تفرقه اندازی را از ابزار شیطان معرفی می‌کند و به مومنان نسبت به آن هشدار می‌دهد. روایات زیادی نیز از معصومین در نکوهش تفرقه انداختن وجود دارد.

تفرقه انداختن یا دوبه‌‌هم‌‌زنی، که در واقع به معنی ایجاد جدایی و اختلاف در میان دیگران و به وجود آوردن کدورت در روابط میان آن‌ها است، چه در میان خانواده‌ها، خویشاوندان، و دوستان و آشنایان، و چه در میان کشورها، ملت‌ها، اقوام، ادیان، و دولت‌ها و حکومت‌ها (با اهداف سیاست‌مدارانه و قدرت‌طلبانه) مصداق دارد.

هرچند در مواردی ممکن است تفرقه انداختن به صورت سهوی و ناخواسته مثلاً با نقل نابه‌جای یک سخن در جمع دوستان یا دخالت بی‌جا در زندگی دیگران و ... اتفاق بیفتد، اما در برخی موارد این عمل آگاهانه و از روی دشمنی و حسد یا انتقام‌جویی و حتی گاه سودجویی و ماهی گرفتن از آب گل‌آلود به سود خود افراد صورت می‌گیرد.

ضرب‌المثل‌ها و داستان‌های رایج در باب تفرقه انداختن

شاید تا به حال این ضرب المثل را در مورد تفرقه انداختن شنیده باشید که: «تفرقه بینداز و حکومت کن». لااین یک ضرب المثل رایج است که تفرقه انداختن میان دیگران را عامل رسیدن به اهداف و مقاصد شخصی افراد قلمداد می‌کند.

«آتش بیار معرکه شدن» نیز ضرب المثل و اصطلاح رایج دیگری در مورد تفرقه انداختن و ایجاد اختلاف میان دیگران است.

داستان‌ها و حکایات مختلفی در باب مسأله تفرقه انداختن نقل شده است. یکی از آن‌ها داستان شیری است که در یک علفزار زندگی می‌کرد. در آن علفزار سه گاو نر بودند که به دلیل اتحادی که داشتند، شیر از پس شکار آن‌ها برنمی‌آمد ولی زمانی که توانست به بهانه اختلاف رنگشان آن‌ها را فریب دهد و میانشان تفرقه بیندازد، موفق شد که به نوبت تمام آن‌ها را بدرد و بخورد. (به این صورت که اول دو گاو را قانع کرد که رضایت دهند گاو سوم را بخورد، سپس یکی از دو گاو باقی‌مانده را بر علیه گاو دیگر تحریک کرد و بدیهی است که خوردن سومی هم که کار چندان سختی نبود!) گاو سوم که به رنگ سرخ بود در لحظات آخر و قبل از آن که توسط شیر دریده شود، طوری که همه حیوانات علفزار بشنوند، فریاد زد: «همه بدانید که من در همان روزی خورده شدم که گاو سفید خورده شد!»

 داستان دیگری که در مورد تفرقه انداختن بیان می‌شود داستان باغداری است که وقتی سه دزد به باغش حمله کردند و دید یک تنه از پس هر سه نفر آن‌ها با هم برنمی‌آید، با خوش‌رویی هر یک از آن‌ها را جداگانه و به بهانه‌ای به گوشه‌ای از باغ کشید و توانست حسابی آنان را کتک بزند.

داستان های کوتاه در مورد تفرقه انداختن بین دیگران

مولانا نیز در دفتر اول مثنوی معنوی داستان زیبایی در مورد موضوع  تفرقه انداختن بیان می‌کند. داستان به این شرح است که در زمانی که دین مسیحیت بسیار در میان مردم رواج یافته بود، پادشاهی یهودی و متعصب، به شدت با مسیحیان مبارزه می‌کرد و به شکنجه و اعدام آن‌ها می‌پرداخت. این پادشاه وزیر بدذات و حیله‌گری نیز داشت. وزیر زیرک و حیله‌گر، او را از کشتن و به دار آویختن مسیحیان نهی کرد و گفت: «تعداد مسیحیان خیلی زیاد است و با این کار نمی‌توانی بر آن‌ها غلبه کنی، من فکر بهتری دارم.» سپس نقشه خود را برای پادشاه بازگو کرد. نقشه وزیر این بود که در میان مردم شایعه شود که وزیر به دلیل آن که به دین مسیحیت گرویده، شاه بر وی خشم گرفته و قصد مجازات او را دارد. سپس پادشاه او را با دست و گوش بریده و بینی‌ شکسته برای اعدام به میدان شهر ببرد، اما در این میان کسی سربرسد و شفاعت وزیر را بکند و طبق نقشه پادشاه وزیر را به جایی تبعید کند.

مولانا در ادامه داستانش که در آن سعی دارد در مورد تفرقه انداختن‌ از سوی دشمنان و عواقب فریب خوردن‌ در برابر تفرقه‌ اندازی‌ها هشدار دهد، ماجرا را چنین شرح می‌دهد: نقشه مو به مو توسط پادشاه و وزیرش اجرا شد. پس از آن وزیر در میان مسیحیان پناه گرفت و ادعا کرد که حضرت عیسی او را از مرگ رهانیده است. کم‌کم وزیر برای مسیحیان حکم پیر و مرشد پیدا کرد و حتی کار به جایی رسید که مسیحیان برای آموختن آداب دین مسیحیت نزد او می‌آمدند و از وی اطاعت می‌کردند. مسیحیان 12 رییس یا پیشوا نیز داشتند که همگی وزیر را به رسمیت می‌شناختند و او را قبول داشتند.

 سرانجام وزیر پس از 6 سال زندگی در میان مسیحیان و فریب آنان، با هدف تفرقه انداختن میان روسا، آنان را به صورت تک‌ به تک نزد خود فرا خواند و به هر یک از آن‌ها طوماری ساختگی از تعالیم دین مسیحیت که همه را به صورت متفاوت و بلکه متضاد و متناقض تنظیم کرده بود، ارائه داد و به صورت مشابه به تک‌تک آن‌ها گفت: «از این به بعد تو جانشین من هستی و سایرین باید از تو اطاعت کنند، و هر کس اطاعت نکند مرتد و سزایش مرگ است.» پس از گذشت چند روز وزیر حیله‌گر خود را کشت و بنابراین میان روسا و پیروانشان بر سر جانشینی او جنگ سختی در گرفت، و این گونه بود که مسیحیان با ایجاد تفرقه و تشتت، به دست خود نابود شدند.

دو به هم زنی بین زن و شوهر

تفرقه انداختن میان زن و شوهر

یکی از اشکال رایج و فراوان تفرقه انداختن، ایجاد جدایی و دوبه‌هم‌زنی میان زن و شوهرهاست. شاید شما نیز در اطراف خود با چنین مواردی برخورد کرده باشید که به هر دلیلی میان زن و شوهر اختلاف و دعوایی ایجاد می‌شود (که یک امر طبیعی است) و این اختلاف با کمی منطق و گفتگو و تا حدودی اغماض و گذشت از سوی طرفین قابل حل است، اما تحریک‌ها و منفی‌بافی‌ها و بدگویی‌های اطرافیان مسأله را تا حدی بغرنج و پیچیده می‌سازد و فتنه ‌انگیزی عده‌ای چنان هیزمی در این آتش می‌افکند که گاه حتی یک دعوای زن و شوهری ساده (که چه بسا از ابتدا چندان هم جدی نبوده است) نهایتاً به دادگاه‌های خانواده و شکایت و طلاق منجر می‌گردد. این دوبه‌هم‌زنی و تفرقه ‌انداختن‌ها گاهی حاصل دلسوزی‌ها و دخالت‌های بیجای خانواده‌هاست، غافل از این که پایه‌های یک زندگی از این طریق سست می‌گردد و بنیان خانواده سرانجام از هم می‌پاشد.

برای جلوگیری از این امر و آسیب‌ناپذیری در برابر تفرقه انداختن‌ها، به زوجین توصیه می‌شود که مشکلات خود را همواره در درون چارچوب خانواده و میان خود حل کنند و نهایتاً از یک مشاور و یا فرد بزرگ‌تر عاقل و باتجربه و البته بی‌طرف نیز کمک بگیرند تا در دام تفرقه اندازی‌های افراد ناآگاه یا مغرض گرفتار نشوند. در هر صورت عشقی که بین زوجین وجود دارد و می‌توانند به واسطه آن بسیاری از خطاهای یکدیگر را نادیده بگیرند توسط هیچ شخص دیگری قابل لمس نیست، به علاوه این که دیگران (حتی دلسوزترین افراد) تنها می‌توانند در مورد اختلاف پیش آمده به صورت مقطعی و تک‌بعدی اظهار نظر کنند، حال آن که در مقابل دیدگان زن و شوهر تصاویری از فداکاری‌ها و محبت‌های طرف مقابل گسترده شده است که شاید یک اختلاف نظر یا اشتباه از سوی او، چندان مسأله بزرگ و غیر قابل چشم‌پوشی به نظر نرسد.

درباره ی تفرقه و دو به هم زنی میان فامیل

تفرقه انداختن میان خویشاوندان

یکی از موارد تفرقه انداختن، ایجاد تفرقه در میان فامیل و خویشاوندان و اقوام است که در بسیاری موارد منجر ایجاد کدورت و قطع رفت و آمد میان دو یا چند خانواده با یکدیگر می‌گردد. با توجه به تأکید فراوانی که دین اسلام بر لزوم صله رحم و ارتباط با خویشاوندان دارد، و مزایای فراوانی که برای آن ذکر شده است (از قبیل طولانی شدن عمر، فقرزدایی، آسان شدن حساب در روز قیامت و ...)، بدیهی است که دین چه نظر و رویکردی در رابطه با افرادی دارد که با بدگویی و فتنه ‌انگیزی موجب قطع این ارتباط میان خویشاوندان می‌گردد.

تفرقه انداختن در طول تاریخ و در عرصه سیاست

تفرقه انداختن در واقع یک سیاست و استراتژی رایج در میان قدرت‌ها و حکومت‌ها نیز هست که در طول تاریخ موارد استفاده فراوانی داشته و دارد. به این ترتیب که از قدیم‌الایام، در مقابل یک قدرت بزرگ که از پس غلبه بر آن برنمی‌آمدند، ابتدا آن را به بخش‌های کوچکتری (که هر یک به تنهایی قابل غلبه بودند) تجزیه می‌کردند و به این ترتیب بر تمامی آن‌ها مسلط می‌شدند. این استراتژی توسط ناپلئون بناپارت، ژولیوس سزار، و سال‌ها توسط امپراتوری رم در میان یونانیان مورد استفاده قرار می‌گرفت.

کشورهای انگلیس و آمریکا نیز قرن‌هاست که از این استراتژی تفرقه‌ انداختن و ایجاد فتنه، برای پیشبرد مقاصد پلید و سلطه‌جویانه خویش بهره می‌جویند. از جمله می‌توان به تفرقه‌ انداختن توسط آنان در میان کشورهای خاورمیانه و نواحی شرق آسیا اشاره کرد.

تفرقه انداختن میان مسلمانان و ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی نیز نمونه‌ای از تفرقه ‌اندازی دشمنان میان مذاهب است که خصوصاً از سوی آمریکا و اسرائیل با هدف از بین بردن اتحاد میان مسلمانان به منظور چپاول‌گری و تسلط بر ملت‌های مسلمان صورت می‌گیرد.

چرا بعضی های در زندگی مردم تفرقه می اندازند ؟ هدف عده ای از دو به هم زنی کردن چیست ؟

 امام خمینی (ره) نیز در کتاب «فلسطین از دیدگاه امام خمینی» بر مسأله تفرقه انداختن میان مسلمانان از سوی اجانب تأکید بسیار کرده‌اند و این تفرقه انداختن را جنایتی از سوی قدرت‌های جهانی معرفی نموده‌اند که به هر قیمتی که شده سعی در از بین بردن وحدت میان مسلمانان دارند؛ تا آن جا که دشمنان حتی تهمت خرید سلاح از اسرائیل را در مورد ایران مطرح کرده‌اند تا میان ایران و سایر کشورهای مسلمان تفرقه ایجاد کنند. ایشان در این کتاب هم‌چنین از تفرقه میان دولت‌های اسلامی به شدت ابراز تأسف کرده‌اند و جرأت یافتن اسرائیل را از عواقب عدم وحدت آنان دانسته‌اند.

تفرقه انداختن، از ابزار کار شیطان

یکی از مقاصد شوم شیطان تفرقه انداختن بین انسان‌ها به خصوص میان مومنان است و مومنان باید از این ابزار کار شیطان برحذر باشند. شیطان روش‌های مختلفی برای ایجاد تفرقه دارد، از جمله: حسد، غیبت و بدگمانی.

خداوند در قرآن کریم بارها نسبت به تفرقه اندازی‌های شیطان به بندگانش هشدار داده است، از جمله می‌توان به آیه 208 سوره بقره اشاره کرد که مومنان را از پیروی از گام‌ها و دسیسه‌های شیطان برحذر می‌دارد.

آیه 53 از سوره اسرا نیز به همین فتنه ‌انگیزی و اختلاف ‌افکنی توسط شیطان اشاره دارد. خداوند در این آیه نیز نسبت به تفرقه انداختن‌های شیطان، به بندگان هشدار می‌دهد و او را دشمنی آشکار برایشان معرفی می‌کند.

در آیه 100 سوره یوسف نیز خداوند از قول حضرت یوسف، شیطان را عامل تفرقه انداختن بین او و برادرانش معرفی می‌کند.

لازم به ذکر است که مهم‌ترین راه مبارزه با این تفرقه اندازی‌های شیطان، داشتن تقوا و حفظ وحدت میان مسلمین است.

چند روایت راجع به تفرقه انداختن

روایات در خصوص تفرقه انداختن

در باب نکوهش و تقبیح تفرقه انداختن میان دیگران روایات زیادی از معصومین نقل شده است. واژه عربی «نمام» به معنی فرد تفرقه‌ انداز و عملی که این فرد مرتکب می‌شود با عنوان  «نمیمه» خوانده می‌شود.

پیامبر گرامی اسلام فرد نمام را مورد غضب و لعن و نفرین خداوند دانسته‌اند و نسبت به عذاب شدیدی که برای این افراد از زمان قرار داده شدن در قبر تا هنگام ورود به دوزخ وجود خواهد داشت، هشدار داده‌اند. ایشان هم‌چنین در مورد کسی که به ایجاد اختلاف و نمیمه میان زن و شوهر بپردازد فرموده‌اند: «چنین فردی از ما نیست» و در روایت دیگری حتی نگاه کردن به چهره این اشخاص را حرام دانسته‌اند. پیامبر (ص) از مشاهده زنان دروغگو و دوبه‌هم‌‌زن در شب معراج نیز سخن گفته‌اند و آن‌ها را در عذاب شدید و در هیئتی با سر خوک و بدن الاغ توصیف کرده‌اند، به طوری که دیدن وضعیت این زنان ایشان را به گریه واداشته است. ایشان هم‌چنین در خصوص افرادی که مانع از تفرقه اندازی برادر دینی خود نشوند فرموده‌اند که خداوند هزار در از شرها و بدی‌ها را در دنیا و آخرت به روی آن‌ها خواهد گشود.

امام صادق (ع) از افراد دوبه‌هم‌زن و تفرقه‌ انداز به عنوان یک دسته از سه گروهی که وارد بهشت نخواهند شد (پس از افراد قاتل و دائم الخمر) یاد کرده‌اند. در روایت دیگری از ایشان، نمیمه به عنوان بزرگ‌ترین سحرها و جادوها، و باز در روایت دیگری افراد تفرقه انداز به عنوان بدترین مخلوقات خدا روی زمین یاد شده‌اند.

حضرت علی (ع) نیز افراد نمام را پست‌ترین افراد لقب داده‌اند. در روایت دیگری ایشان از تفرقه ‌افکنی میان دو دوست به عنوان بدترین تلاش‌ها نام برده‌اند و باز در روایت دیگر نمیمه را گناهی خوانده‌اند که فراموش نمی‌شود.

در روایتی از امام محمد باقر (ع) بهشت برای افراد تفرقه انداز حرام اعلام شده است.

امام سجاد (ع) نیز افراد دوبه‌هم‌زن را سگ‌های جهنم خوانده‌اند.

از مجموع این روایات مشخص می‌شود که تفرقه انداختن میان دیگران در نظر اولیای دین تا چه حد مطرود و نکوهیده است و دو‌بهم‌زنی و فتنه ‌انگیزی در دین ما تا چه اندازه وجهه زشت و قبیحی  دارد.

تهیه و تنظیم و تصاویر : توپ وتاپ

 

 






تاریخ : چهارشنبه 101/2/21 | 11:16 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()


گوناگون/ تست هوش جالب؛ کدام وسیله نجاتت میدهد؟

 

نمناک/ تصور کنید در اتاقی گیر افتاده اید که در و پنجره ندارد ناگهان، اتاق شروع به پر شدن از آب می کند، همه جا را چک کرده اید و راهی برای متوقف کردن این اتفاق هولناک وجود ندارد. می‌دانید که کمک در راه است، اما حداقل 5 دقیقه برای رسیدن به انجا زمان لازم دارد، در حالی که شما 2 دقیقه فرصت دارید تا قبل از اینکه کل اتاق زیر آب برود. 3 دقیقه هم نمی توانید نفس خود را حبس کنید پس چگونه باید این 3 دقیقه را برای حفظ جان خود استفاده کنید؟

3 شی در نزدیکی شما وجود دارد که تنها یکی از آنها می تواند شما را در این شرایط نجات دهد. یک نی، یک طناب و یک سطل. کدام یک را برای نجات خود انتخاب می کنید و چگونه؟ انتخاب خود را مشخص کنید و با ما همراه شوید تا به پاسخ درست برسید.



پاسخ تست
سطل آب انتخابی است که جان شما را نجات میدهد به این دلیل که زمانی که آن را روی سرتان قرار داده و سر خود را داخل سطل فرو می برید، محیطی مثل یک پاکت هوا درست می کنید که به واسطه حبس مقداری اکسیژن، به شما کمک میکند تا چند دقیقه هوای کافی برای تنفس داشته باشید و مدت بیشتری تا رسیدن کمک، بتوانید جان خود را حفظ کنید.






تاریخ : چهارشنبه 101/2/21 | 10:32 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()


برگی از تاریخ/ چطور مزار یک راهزن زیارتگاه شد؟

 

همشهری آنلاین/ در شبستان زنانه امامزاده سید نصرالدین (ع)، مقبره‌ای با سنگ مرمر وجود دارد که زائران پس از زیارت امامزاده، فاتحه‌ای برای صاحبش می‌خوانند، بدون اینکه خیلی‌هایشان بدانند اینجا مزار یک دزد سر گردنه در دوره قاجار بوده است. از اهالی لرستان بود که همشهری‌ها به او حالو (دایی) ابراهیم و حالو چغندر می‌گفتند. 
 
 در شبستان زنانه امامزاده سید نصرالدین (ع)، مقبره‌ای با سنگ مرمر وجود دارد که زائران پس از زیارت امامزاده، فاتحه‌ای برای صاحبش می‌خوانند، بدون اینکه خیلی‌هایشان بدانند اینجا مزار یک دزد سر گردنه در دوره قاجار بوده است.

از اهالی لرستان بود که همشهری‌ها به او حالو (دایی) ابراهیم و حالو چغندر می‌گفتند. از جوانی یعنی در دوره فتحعلی‌شاه قاجار به راهزنی مشغول شد و همراه شریکش که مثل او قوی و زورمند بود، راه کاروان‌هایی را که به سمت تهران روانه می‌شدند می‌بست و اموال مردم و تاجران را غارت می‌کرد تا اینکه یک اتفاق مسیر زندگی‌اش را عوض کرد.

او پس از این رخداد، راهش را تغییر داد، خرقه صوفی‌گری پوشید و به «شیخ چغندر» معروف شد. در این مسیر به یکی از برجسته‌ترین مرشد‌های صوفیه تبدیل شد؛ چرا که پادشاهان قاجار ارادت و علاقه زیادی به تصوف داشتند. از سوی دیگر، روحیه شوخ‌طبعی و بذله‌گویی شیخ چغندر به قدری بالا بود که عزیز درباریان شد و حتی بدون اجازه وارد اندرونی شاه می‌شد. در زمان ولیعهدی و پادشاهی محمدشاه قاجار نیز، مرشد او به حساب می‌آمد.

هنوز دلیل اصلی نامگذاری ابراهیم به شیخ چغندر مشخص نیست. «نصرالله حدادی» تهران‌شناس می‌گوید: «در قدیم رسم بود لقب هر فرد را متناسب با شغل یا خصوصیت ظاهری یا اخلاقی او انتخاب می‌کردند. شیخ ابراهیم هم به خاطر اینکه صورتی گرد و سرخ داشت و شبیه لبو و چغندر بود، به حالو چغندر و بعد‌ها به شیخ چغندر معروف شد.»

با این وجود، عده‌ای عنوان می‌کنند آن زمان چغندر جزو ارزان‌ترین و بی‌ارزش‌ترین میوه‌ها بود و ابراهیم هم پس از توبه و دست کشیدن از راهزنی، برای اینکه خود را ناچیز و بی‌ارزش نشان دهد، این نام را برای خودش انتخاب کرده است.


داستان یک تحول

مقبره شیخ چغندر در بازار بزرگ تهران، ضلع جنوب‌غربی آستان امامزاده سیدنصرالدین (ع) در کنار قبر «معطر علیشاه» یکی از صوفیان قرار دارد. اما چطور یک دزد متحول شد و اینک مقبره‌اش به محل زیارت مردم تبدیل شده، باید به جلد سوم کتاب میرزا معصوم نایب‌الصدر شیرازی مراجعه کرد. او در کتابش از قول الله قلی‌خان ایلخانی قاجار که نوه دختری فتحعلی شاه قاجار بوده، نوشته است: «روزی شیخ چغندر لر از ابتدای حال خود حکایت می‌نمود که من قطع طریق می‌نمودم و رفیقی داشتم که شریک بود و هر دو قوی و زورمند، چنان بودیم که قافله زیاد را کم می‌شمردیم تا آنکه یکی از ایام و لیالی در کمین نشسته بودیم، درویشی را دیدیم بر درازگوشی سوار و کجکول و تاج و سایر مایحتاج در نهایت ظرافت و نظافت، و خادمی در رکاب اوست در کمال لطافت. آن رفیق شریک من اشارت نمود که خوب لقمه چربی است. گفتم به زبان لری او دبریش (درویش) است. گفت: خودش را کاری نداریم... کلاه و لباس و حمارش که دبریش نیست! مختصراً وسوسه نمود تا راضی شدم. برخاستیم و او از پیش‌رو و من از پشت‌سر به وی حمله نمودیم. درویش در کمال متانت و هیبت نگاهی به من نمود که تو را برای این کار نیافریده‌اند! گویی مرا از هفت آسمان بر زمین زدند. بعد به حال آمدم و عرض کردم: قربان! پس برای چه آفریده‌اند؟ گفت: بیا با من تا به تو بگویم؛ و به دنبال او رفتم و هرجا منزل نمود خدمتش نمودم. راهی فرمود که از آن به بعد در آن کار هستم.»


در نهایت، شیخ چغندر در تهران درگذشت و در امامزاده سید نصرالدین (ع) دفن شد. همه روزه، افراد زیادی که برای خرید به بازار تهران می‌آیند و برای زیارت و اقامه نماز به این امامزاده می‌روند، مزار او را زیارت می‌کنند، بدون اینکه خیلی‌ها بدانند او روزگاری راهزن بوده است.






تاریخ : چهارشنبه 101/2/21 | 10:25 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

 

حکمت/ عملی که مایه نابودی انسان خواهد شد

 

حوزه/ امام صادق علیه السلام در روایتی به عملی که مایه نابودی انسان خواهد شد، اشاره کرده‌اند.

امام صادق علیه ‏السلام:

مَن طَلَبَ الرئاسةَ هَلَکَ

هر که جویای ریاست باشد، نابود شود.

 

الکافی: 






تاریخ : چهارشنبه 101/2/21 | 10:54 صبح | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

 

سخن بزرگان/ عده ای می‌خواهند یک‌ شبه هم? راه‌ها را بروند!

 

 سمت خدا/ آیت‌الله بهجت قدس‌سره: آنهایی که دنبال آقا در طول مسیر کوچه و خیابان می‌آمدند، کم نبودند.
آقا یک بار گفتند:  «اینها که می‌آیند اینجا، همه احساساتی هستند. اینها می‌خواهند بالأخره یک‌شبه این راه‌ها را طی کنند. می‌خواهند این پله را یک‌دفعه بروند بالا. ولی خب این‌جوری نیست. ما 70_80 سال زحمت کشیدیم. سختی کشیدیم. بزرگان دیگر سختی کشیدند و هنوزم چیزی دست ما نیست. ما هنوز چیزی دستمان را نگرفته، ولی اینها می‌خواهند یک‌شبه هم? این راه‌ها را بروند!».    

ذکرها فرشته‌اند، ص60 (جلد چهارم از مجموعه 5 جلدی داستانهایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیت‌الله بهجت قدس سره)






تاریخ : چهارشنبه 101/2/21 | 10:51 صبح | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

 

داستانک/ آیا کلبه شما هم در حال سوختن است؟

 

یکی بود/ تنها بازمانده یک کشتی شکسته توسط جریان آب به یک جزیره دورافتاده برده شد. با بی قراری به درگاه خداوند دعا می‌کرد تا او را نجات بخشد. ساعت ها به اقیانوس چشم می‌دوخت، تا شاید نشانی از کمک بیابد اما هیچ چیز به چشم نمی‌آمد. سرآخر ناامید شد و تصمیم گرفت که کلبه ای کوچک بسازد تا خود و وسایل اندکش را بهتر محافظت نماید. روزی پس از آنکه از جستجوی غذا بازگشت، خانه کوچکش را در آتش یافت، دود به آسمان رفته بود. اندوهگین فریاد زد: «خدایا چگونه توانستی با من چنین کنی؟»
صبح روز بعد او با صدای یک کشتی که به جزیره نزدیک می‌شد از خواب برخاست. آن کشتی می‌آمد تا او را نجات دهد. مرد از نجات دهندگانش پرسید: «چطور متوجه شدید که من اینجا هستم؟»
آنها در جواب گفتند: «ما علامت دودی را که فرستادی، دیدیم!»
آسان می‌توان دلسرد شد هنگامی که بنظر می‌رسد کارها به خوبی پیش نمی‌روند، اما نباید امیدمان را از دست دهیم، زیرا خدا در کار زندگی ماست، حتی در میان درد و رنج. دفعه آینده که کلبه شما در حال سوختن است به یاد آورید که آن شاید علامتی باشد برای فراخواندن رحمت خداوند.






تاریخ : چهارشنبه 101/2/21 | 10:48 صبح | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.