زندگی خواندنی دختر نابینای بلوچ دارای مدرک دکترا و فعال محیطزیست
خراسان/ گفتوگو با «سیما رئیسی»، دختر نابینای بلوچ دارای مدرک دکترای جامعهشناسی فعال محیطزیست، پاکبان طبیعت و ... به بهانه روز جهانی زمینپاک
با پلاستیک و عصایسفیدی در دست، سواحل دریا را قدم میزند و زبالهها را جمعآوری میکند. مردم نگاهش میکنند، نگاهی مملو از پرسش و گاهیآلوده به تمسخر! البته برخی هم به میدان میآیند و کمکش میکنند. این گوشهای از فعالیتهای دختر نابینای بلوچ است که چند وقت پیش او را در چابهار دیدم و این دیدار بنایی شد برای آشنایی بیشتر. «سیما رئیسی» که به او لقب چشموچراغ چابهار را دادهاند، متولد 1366 در شهر چابهار و فرزند دوم خانوادهای 10 نفره است. او که در 18 سالگی بیناییاش را از دست داده است، دست از کار، تلاش و کوشش برنداشته و برای ادامه تحصیل به زاهدان و تهران کوچ میکند. این نابینای سخت کوش با انبوه مشکلاتی که گریبان گیر افراد معلول است، دست و پنجه نرم میکند تا به هدفش که پیشرفت علمی و ادامه تحصیل است برسد، آن هم در استانی که آمار مناسبی در زمینه سوادآموزی ندارد.این زن موفق بلوچ سرانجام مسیر سختی را تا اخذ مدرک دکترا در رشته جامعهشناسی سیاسی از دانشگاه آزاد واحد تهران طی میکند. «سیما» هماکنون عضو شورای مشاورین فرمانداری، مدیرعامل انجمن نابینایان چابهار و عضو کمیسیون فرهنگی بانوان این شهر است. او در کنار تحصیل موسسهای هم برای کمک و آموزش به معلولان راهاندازی کرده است و به امور آنها رسیدگی میکند. این نابینای کوشا همچنین در زمینه پاک سازی سواحل شهرش دست به اقدامی خود جوشزده و طی ماههاست که خودش به تنهایی زبالهها را از چهره چابهار زیبا میزداید. کسانی دست یاری به او دادند و سیما رئیسی گروه کوچک پاکبانان طبیعت را راه اندازی کرده تا با این اقدام عملی در برابر چشمان بینای مردم، گامی در فرهنگ سازی نریختن زباله و جمعآوری آن انجام دهد. 22 آوریل مصادف با 2 اردیبهشت، روز جهانی زمینپاک است. به همین بهانه به سراغ او به عنوان یکی از دوستداران طبیعت رفتهایم تا در خصوص زندگی و فعالیت هایش گپ بزنیم.
در 18 سالگی بیناییام را بهطور کامل از دست دادم
سیما درباره چگونگی نابینا شدنش میگوید: «من مادرزادی بیماری آبسیاه یا فشار چشم (با اسم علمی گلوکوم) داشتم. پزشکان این مشکل را تا دوران راهنمایی تشخیص نداده بودند و بعد از شناسایی آن چند بار عمل شدم اما کمکم یک چشمم را از دست دادم و نهایتا در 18 سالگی فشار چشمم بالاتر از 50 رفت و این باعث شد به طور کل بیناییام را از دست بدهم.»
فکر میکردند کم توان ذهنی هستم
او درباره واکنش دیگران به این اتفاق و ضعیفبودن چشمهایش از همان کودکی میگوید: «ضعف عملکرد چشمهایم باعث شده بود نتوانم به درستی درسها را یاد بگیرم. تا آن زمان کسی در این منطقه شرایط مشابه من نداشت و مسئولان آموزش و پرورش هم در این زمینه اطلاع چندانی نداشتند؛ به این دلیل که برخی در منطقه ما نابینایان را مثل کم توانان ذهنی میدانند و حق تحصیل برایشان قائل نیستند، به پدر و مادرم پیشنهاد داده بودند که من را به مدرسه استثناییها ببرند. من سهسال نخست دبستان را در مدرسه استثنایی گذراندم. اما با کمک معلم خصوصی که میگفت تو توانایی و هوشش را داری توانستم تا پایان دوران تحصیل کنار بچههای عادی درس بخوانم.»
تصاویر را در وجودم حس میکنم
این نابینای بلوچ درباره آخرین تصویری که به یادش مانده، میگوید: «آن شب مشغول دیدن تلویزیون بودم که دردم شروع شد. من مشغول راز و نیاز شدم و برای آخرین بار توانستم قرآن بخوانم. البته هنوز تصاویر طبیعت، دریا، صخرهها و ... در ذهنم جاندار است و زنده بودن این مسائل برای من عشق، زندگی و طبیعت را تداعی میکند. واقعیتی را بگویم که من اصلا به آن صورت که مردم درباره نابینایی فکر میکنند، درگیر مسائل بینایی نیستم! من احساس می کنم مردم را مثل یک فرد عادی میبینم، درکشان میکنم و تصاویر را در وجودم حس می کنم و درونم روشن است.»
به جای خانهنشینشدن، جنگیدم تا به اهدافم برسم
رئیسی درباره سختیهای درس خواندن برای دختری با شرایط شبیه به او میگوید: «در منطقه ای که من زندگی میکنم تا آن روز کسی چنین کاری نکرده بود، اینکه یک دختر تنها آن هم با این شرایط برای درس خواندن به شهر دیگری برود برای همه یک اتفاق جدید و عجیبوغریب بود البته پدرم در برابر این مسئله ممتنع بود و مادرم دلسوزانه میگفت که نمیگذارد من بروم چون میترسید و نگران بود که من از پس کارهای روزانهام برنیایم یا نتوانم درس بخوانم و فکرهایی از این قبیل ذهنش را مشغول کرده بود که چه کسی لباس هایت را میشوید؟ کی برایت غذا درست میکند؟ چه کسی جزوههای سر کلاس را بنویسد؟ کی تو را در مسیر همراهی کند و ... . سوالات زیادی در ذهن والدینم بود و اینکه دیگر زندگی من با این مشکل(نابینا شدنم) به پایان رسیده! آنها فکر کردند با این اتفاق من از همه آمال و آروزهایم دست میکشم و خانهنشین میشوم. به هر حال من توانستم جذب آرا کنم و تصمیمگیری نهایی را خودم انجام دادم. با خود میگفتم یا کنج خانه یا دانشگاه! یک حس عجیبی در وجودم بود که میگفت نایست و جلو برو! آنها فکر میکردند یک آدم نابینا باید خانهنشین شود اما راهحل من برای ادامه زندگی این نبود، من باید راهم را ادامه میدادم. باید با سیلی از مشکلات زندگی میجنگیدم تا به چیزی که میخواستم برسم. کمکم موانع را شناسایی کردم و به صورت شخصی برایش راهحلهایی پیدا کردم و توانستم کوه عظیمی از مشکلات را از سر راه تحصیل و اهدافم بردارم.»
بعضیها من را آشغال جمعکن صدا میزنند اما ناراحت نمیشوم
«بسیاری از مردم مسئله زبالههای شهری را گردن کمکاری شهرداری در گذاشتن سطلزباله میاندازند و بدتر از آن، بعضیها آشغال میریزند و میگویند جمعکردن زباله ها وظیفه پاکبانها و کارگران شهرداری است اما همگی وظیفه خودشان در نریختن زباله را فراموش کردهاند و این کار را برای خودشان کسر شان میدانند»، این فعال محیطزیست با این مقدمه میافزاید: «معمولا وقتی مشغول پاک سازی طبیعت هستم، برخیها با حرفهایشان مسخرهام میکنند و کسر شانشان است کنار ما بایستند! در بعضی جاها نگاه همچنان این است که چنین کاری وظیفه ما نیست، حتی تحصیل کردهها این را میگویند. من تا آنجا که توانستم افراد را مخصوصا تحصیل کردهها را قانع کردم. مخالفتها با این کارم از مردم عادی گرفته تا همسایهها و حتی در خانواده خودم هم بوده است. تا مدتی هم به عنوان آشغال جمع کن معروف بودم! گاهی وقتها که بیرون میرفتم، میگفتند سیما بیا آشغالها را تو جمع کن اما ناراحت نمی شدم چون هدفم را دوست داشتم.»
با دیدن زباله در طبیعت حالم بد میشود
این حافظ و دوستدار طبیعت درباره دلایل تصمیماش برای فعال شدن در حوزه محیطزیست میگوید: «من از همان ابتدا با ریختن زباله روی زمین مخالف بودم و خودم اصلا این کار را انجام نمیدادم. همیشه زبالههایم را با خود حمل میکردم تا به خانه برسم یا نزدیکترین سطل زباله را پیدا کنم. اصلا با دیدن زباله در طبیعت، حالم بد میشود. روزی با فامیل لب دریا رفته بودیم و آنها کاغذ خوراکیهایشان را روی زمین ریختند. من از این حرکت آنها ناراحت شدم. همه را جمع کردم و آن ها را توجیه کردم که ریختن زباله کار درستی نیست. به آنها گفتم حداقل حالا که آمدهایم این جا تا از زیبایی دریا لذت ببریم با آشغالهایمان خرابش نکنیم! حیف این منظره زیبا نیست؟ با این همه آنها به حرفم خندیدند و حاضر نشدند زبالههایی را که ریختهاند، جمع کنند و گفتند خودت این حرف را زدهای، خودت هم جمع کن! من همه را خودم جمع کردم و در سطل زباله ریختم. این اتفاق جرقهای در ذهنم زد تا کم کم کارهایی برای فرهنگسازی این مسئله انجام دهم. بعد از آن شروع کردم به پاک سازی طبیعت مخصوصا ساحل دریای کوچک چابهار که از همه مناطق کثیفتر است. در ابتدا خواهرم و همسر برادرم با من همراه شدند و بعد از آن گروه کوچکی راه انداختیم و شروع کردیم به پاک سازی سواحل کثیف چابهار و نواحی اطراف. من به دنبال این بودم که موسسات و شهرداری را درگیر ماجرا کنم برای نصب سطل آشغال و درست کردن ساختار پسماند ولی فعلا به مشکل کرونا برخوردیم و فعالیتهای ما هم کمرنگ شده است.»
عاشق محیطزیستم و امیدوارم این اقداماتم بیتاثیر نباشد
سیما در پایان گفتوگویش با ما درباره روز جهانی زمینپاک میگوید: «من عاشق محیطزیست و به ویژه جغرافیای شهر و محل زندگیام هستم. عاشقانه، دریا و ساحلش را دوست دارم و برای من که تا این اندازه به طبیعت علاقهمندم، خیلی سخت است که ببینم حال زمین خوب نیست. دریا هر زبالهای را که درونش بریزی، پس میدهد و هیچ آشغالی را داخل خودش نگه نمیدارد. همه زبالهها را به ساحل میریزد و این به ما نشان میدهد که دریا آلودگی را نمیپذیرد. پس مواظب باشیم هر چیزی را به دریا و ساحلش نریزیم، ما موظفیم از طبیعت محافظت کنیم. بعد از اقدامات خودجوشم در سواحل، عکسهایی از من در فضایمجازی منتشر شده که حتی مسئولان شهری هم آن را در صفحات خود بازنشر دادند. استاندار هم به صورت نمادین به ساحل آمد و زبالهها را جمعآوری کرد تا فرهنگسازی بهتری در این موضوع صورت بگیرد. البته و در کل من کمک فعالی در مسئولان ندیدم اما فکر میکنم و امیدوارم اقدامات من بیتاثیر نبوده باشد.»
نویسنده : نسیم سهیلی | روزنامهنگار
تقویم تاریخ/ تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرمان حضرت امام خمینی(ره)
راسخون/ در نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، بنا به فرمان حضرت امام خمینی(ره) به جوانان غیور و انقلابی ایران اسلامی، عدهای از دلسوختگان راستین و پیروان صدیق ولایت فقیه گرد هم جمع شدند و نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را پیریزی کردند. پس از مدتی حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی در دوم اردیبهشت ماه 1358 طی فرمانی به شورای انقلاب، رسماً تأسیس نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را اعلام کردند و شورای انقلاب نیز با تأسیس شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، گامی اساسی در جهت سازماندهی این نهاد انقلابی برداشت.
در اولین اطلاعیه سپاه، وظایف کلی آن چنین عنوان شده است: کمک به اجرای امور انتظامی و امنیتی، مبارزه مسلحانه علیه جریانهای ضدانقلاب، دفاع در برابر حملات داخلی و خارجی، همکاری و هماهنگی با نیروهای مسلح نظام اسلامی، تربیت و آموزش اخلاقی و ایدئولوژیکی - سیاسی و نظامی کادر سپاه و... . اگرچه سپاه هویتی نظامی دارد اما نظامیگری در واقع یک بُعد از ابعاد این نهاد مکتبی است.
سپاه نهادی نظامی در جهت اهداف و آرمانهای والای انقلاب اسلامی است که حفاظت و نگهبانی از نظام و حکومت اسلامی مهمترین رکن آن را تشکیل میدهد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در افقی فرازمند، دارای آرمانهای مکتبی، انسانی و جهان شمول است که باید همیشه حرکت خود را به آن سو جهت دهد.تاریخ رویداد : 2 اردیبهشت
بیکاری یکی از بزرگترین معضلاتی است که توازن و تعادل جامعه را به هم میریزد و باعث ایجاد بحرانهای متعدد در عرصههای اجتماعی، اقتصادی، روانی و سیاسی میشود.
بیکاری در واقع عامل اصلی معضلات وناهنجاریهای اجتماعی است و حل آن بسیاری از مشکلات اجتماعی، روانی، اقتصادی جامعه را برطرف میکند.
تاثیرات سوء بیکاری را میتوان از دیدگاه جامعهشناسی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و روانی بررسی کرد. بیکاری مهمترین علت افزایش بزهکاریهای اجتماعی است و ارتباط افزایش بیکاری با افزایش بزهکار در جامعه مدتها است که ثابت شده است.
کاهش روابط اجتماعی و سست شدن پیوند فرد با پیکره اجتماع از دیگر آثار سوء بیکاری است. اجتماعی که در آن بیکاری ریشه دوانیده باشد، به سرعت شاهد کاهش جریانهای اجتماعی مثبت خواهد بود و مباحثی هم چون سازگاری، همکاری، توافق در مقابل تعارض و مخالفت رنگ میبازد.
در چنین شرایطی نیازهای فردی و خانوادگی فرد مغفول میماند و او برای برآورده کردن نیازهای خود به هر وسیلهای متوسل میشود. در جامعه متعادل نیروی کار متخصص در جای خود مشغول است، همه مردم نیازهای یکدیگر را برآورده میکنند، اما بیکاری در جامعه خلأ بزرگی ایجاد و توسعه شاخصهای اقتصادی و اجتماعی را با مشکل روبرو میکند.
بدیهی است که اولین تاثیر بیکاری، کاهش درآمد است و کاهش درآمد نه فقط یک فرد و یک خانواده، بلکه کل جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد.
در جامعهای که عرضه و تقاضا متعادل نباشد، رونق اقتصادی به چشم نمیخورد و واسطهگری و دلالی و روی آوردن به مشاغل کاذب و فساد، افزایش پیدا میکند.
کاهش توسعه اقتصادی و کاهش رفاه اجتماعی از دیگر تبعات سوء بیکاری در عرصهی اجتماع است و اقشار فقیر که نیازمند کمکرسانی از سوی نهادهای حمایتی هستند بیش از گذشته در تنگنا قرار میگیرند.
منبع:ایلنا؛ روزنامه شروع- مهرشاد نبی، کارشناس حقوق تجارت
کرونا/ روزهداری تأثیری در ابتلا به کرونا ندارد
باشگاه خبرنگاران/سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد مدرکی که نشانگر این باشد، روزه داری ابتلا به کرونا را افزایش میدهد، وجود ندارد.
سازمان بهداشت جهانی با انتشار بیانیهای، وجود شواهدی که نشانگر افزایش ابتلا به کرونا در نتیجه روزه داری باشد را رد کرد.
در دستورالعملی که در پایگاه این سازمان با عنوان «فعالیتهای ایمن در رمضان در چارچوب کووید 19» به تاریخ 7 آوریل 2021 منتشر شده، آمده است:
ماه رمضان با حفظ سبک زندگی سالم و پیروی از 5 اقدامات پیشگیرانه در زمینه کووید 19 سالم بمانید.
هیچ مدرکی که نشان دهد روزه داری میتواند خطر ابتلا به کرونا را افزایش دهد، وجود ندارد. آیا شما علائم طولانی مدت کووید 19 را پس از ابتلا تجربه میکنید؟ خیر.
اگر شما احساس ناخوشی دارید و یا از گروههای حساس هستید، از حضور در رویدادها خودداری کنید. راهی دیگر را برای کمک و تعامل با دیگران به وسیله ابزارهای ارتباطی دیجیتال پیدا کنید. در صورتی که واجد شرایط هستید، خود را واکسینه کنید.
تجمعات مذهبی و یا دورهم جمع شدنهای اجتماعی را یا لغو کرده و یا به شکلی جدی اصلاح کنید. باید در صورت برپایی رویدادهای مذهبی، افراد مورد تشویق قرار گیرند تا در مساجد و مکانهای عبادتی، اقدامات ایمن را بکار گیرند.
رابطه با همسرتان را اینگونه تقویت کنید
فارس/ زندگی مشترک، چون یک بنای چند ساله نیاز به مرمت و بازسازی دارد تا زوجین شور و هیجان اولیه را همیشه حفظ کنند.
بسیاری از زوجین وقتی پای درد و دل هایشان مینشینیم، مکرر میگویند که دیگر از ابتدای زندگی شان گذشته و همه چیز روال معمول خود را طی میکند. به طور مثال زوجهایی که بیش از پنج سال است ازدواج کرده اند و به یک روتین و روال عادی زندگی خورده اند و مثل خیلی چیزهای عادی زندگی شان همچون مسواک، میز و صندلی و دیگر وسایل خانه به همسرشان هم نگاه میکنند، در حالیکه همه زوجین اگر تفکر کنند و به روزهای ابتدایی زندگی فکر کنند قطعا چیزهایی به یادشان میآید که کمتر بعد از آن تجربه کرده اند؛ بنابراین همه زندگیهای مشترک پس از چند سال نیاز به بهبود روابط دارد مثل یک بنای چند سال ساخت که با گذر زمان گرد و خاک میگیرد و نیاز به مرمت دارد، روابط عاطفی نیز باید بازسازی شود تا دچار زنگار، کسلی و رخوت و از بین رفتن شور و هیجان نشود.
الان با خیلی از جوانها که صحبت کنیم و بپرسیم چقدر در طول روز به همسرتان میگویید که دوستش دارید، برخی میگویند که اوایل ازدواج گفته اند و برخی نیز میگویند مگر هنوز پس از چند سال باید بگوییم او خودش میداند دیگر؟!
**به او بگویید که دوستش دارید
نخستین نکته در ترمیم روابط ابراز احساسات و عواطف کردن است اگر چند سال است که فراموش کرده اید به همسرتان بگویید، چقدر دوستش دارید و از او بابت زندگی مشترکتان تشکر نکرده اید، در اولین فرصت این قدم را بردارید و به طرق مختلف دوست داشتنتان را نشان دهید. نخست یک ابراز احساس کلامی میتواند باعث دلگرمی همسرتان شود اینکه بداند چقدر به او اهمیت میدهید و مثل سالهای ابتدایی زندگی به او ابراز احساسات میکنید.
پای درددل خیلی از خانمها در مراکز مشاوره اگر بنشینید، متوجه میشوید که بسیاری از اختلافات و مشکلات منشأش از نگفتن و ابراز نکردن دوست داشتن است اینکه زنان بیشتر دچار سوتفاهم میشوند و احساس میکنند همسرشان پس از گذشت زمان دیگر به آنها اهمیت نمیدهد حتی خرید یک شاخه گل و یک دوست داشتن ساده که بسیار معجزه گر است. آخرین باری که عمیق به چشمهای همسرتان زل زدید و به او گفتید که دوستش دارید، چه زمانی بوده است؟ در واقع، شما باید این کار را حداقل هر روز انجام دهید. این کار به او ثابت میکند که گذر زمان ذرهای از عشق شما را نسب به او کم نخواهد کرد
**به او پیغام دهید
برخی از مردها همیشه وقتی همسرانشان گلایه میکنند که چرا ابراز احساساتشان کم است، میگویند ما زبانی نیستیم، این دسته افراد میتوانند بیشتر علایقشان را با یک پیغام یا یک کادو و حتی پیامک نشان دهند و شاید تصور هم نکنند که چقدر ارزشمند و موثر است. خانمها بیشتر در این زمینه فعال هستند. بد نیست گاهی همسرتان را با پیغامی غافل گیر کنید. به عنوان مثال هنگامی که او بیرون از خانه است، به او پیامکی بدهید و جویای حالش باشید. یا به او خاطر نشان کنید که در حال فکر کردن به او هستید. این کار نه تنها او را غافلگیر بلکه شاد هم میکند.
**نامه بنویسید
حتی اگر تکنولوژی دنیا را گرفته است این بدان معنی نیست که شما نامه نوشتن از یادتان برود. یک کاغذ و قلم بردارید و با دست خط خودتان برای همسرتان نامهای که عشق و علاقه شما را به او ثابت میکند، بنویسید. این کار درمان بسیاری از ناامیدی هاست و همیشه برای او باقی میماند و مطمئن باشید آن را همسرتان بارها میخواند و بدان افتخار میکند.
**دستهای یکدیگر را بگیرید
شاید اگر به زوجهایی که ده سال یا بیشتر است ازدواج کرده اند و مثلا چند بچه دارند، برای تحکیم روابط بگوییم در منزل یا بیرون از آن دستهای هم را بیشتر بگیرند، آنها بخندند و بگویند که دیگر از آنها گذشته اتفاقا اصلا نگذشته و این طرز رفتار دقیقا مناسب این دسته زوجها است که چند سالی از زندگی شان گذشته است و باعث تحکیم ارتباطاتشان میشود. تماس فیزیکی دستها حس امنیت و عشق را به دو طرف منتقل میکند و قطعا میتواند روابط زناشویی را بهبود بخشد.
**به همدیگر فضا دهید
برخی زوجین علت اختلافاتشان را فرار همسرانشان مطرح میکنند مثل اینکه یکی از زوجین به شدت کنترل گر است و دوست دارد در تمام لحظات همسرش حضور داشته باشد، ولی دیگر این را همه میدانند که مردان و زنان هر دو دوست دارند در یک زمانها و مکانهایی خلوت یا حتی تنها با دوستان یا خانواده شان باشند.
حتی اگر میتوانید در تمام لحظات همسرتان هم حضور داشته باشید این کار را نکنید هر فردی هرازگاهی نیاز به تنهایی دارد و این فضا را از همدیگر نگیرید؛ بنابراین اگر شما این فرصت را به همسرتان ندهید، در واقع قدرت تنها ماندن، مستقل ماندن و تصمیم گرفتن را از او گرفته اید.
**خلاقیت به خرج دهید
آدمها تغییر میکنند و این بخشی از طبیعت زندگی است. شما هم باید مدام به دنبال راهی برای جذابتر کردن رابطه تان باشید. برای این کار حتما لازم نیست کار بزرگی انجام دهید، درست کردن یک ویدیو به کمک اپلیکیشنها از عکس هایتان یا هر آنچه فکر میکنید میتواند همسرتان را غافلگیر کند و نیروی دوبارهای به رابطه تان بدهد، میتواند اثرگذار باشد یا حتی خرید یک کادو یا ترتیب یک مهمانی خاطره انگیز اثرگذار است.
**از آرزوهای او حمایت کنید
همه زنان و مردان در ازدواج و بچه دار شدن هایشان یک فداکاریهایی کرده اند مثلا یک مردی ممکن است درسش را رها کرده باشد یا حتی فرصت پرداختن به تفریحات مورد علاقه اش را به دلیل کار زیاد پیدا نکرده باشد یا یک زنی ارتباط با دوستانش را کمتر کرده باشد به دلیل اینکه بچهها فرصتی برایش نگذاشته اند یا حتی نتوانسته ادامه تحصیل بدهد؛ بنابراین همه ما یک خواستهها و ارزوهایی داریم و داشتیم که انتظار داریم همسرمان از آنها حمایت کند. حتی اگر خیلی هم شرایط بر وفق مراد نیست به همسرتان میتوانید بگویید که آرزوهای او چه بوده و شما از آنها حمایت میکنید. این کار باعث میشود شناخت شما نسبت به او و به تبع پیوندتان مستحکمتر شود.
**کمک رسان هم باشید
همه ما به کمک احتیاج پیدا میکنیم مرد خانه برای برخی فعالیت هایش یا مشکلات مالی اش و زن خانه برای بچه داری و تفریحات آنها نیاز به کمک همسرش دارد همه اینها تک نفره امکان پذیر نیست، اما گاهی به دلیل تنبلی یا غرور و هر چیز دیگری برای هم وقت نمیگذاریم بهت راست پیشنهادش را بدهید که این فرصت برای همه تان پیش بیاید در کنار هم باشید این کار ارتباط و صمیمت بینتان را دو برابر میکند. خیلی از خانمها ناراضی هستند که وقتی بچه دار شده اند، همسرشان کمک حالشان نبوده و اصلا آنها را درک نکرده و همیشه هم این امر در ذهنشان باقی مانده است و همه این مسائل میتواند با مشارکت هم به خاطرات شیرین زندگی زوجها تبدیل شود.
**ماجرایی جویی کنید و به جاهای جدید بروید
سفر به مکانهای جدید به همراه خانواده و حتی گاهی پس از گذشت سالها از زندگی و بزرگ شدن بچهها، سفرهای دو نفره میتواند خاطرات خوبی برای زوجها خلق کند و به تحکیم روابط بینجامد.
**برای او دو گوش شنوا باشید
آیا زمانی که همسرتان با شما صحبت میکند تمام حواستان پیش او است و تمرکز دارید؟ اگر پاسختان منفی است بهتر است بگوییم که خیلی مشکلاتتان زیاد میشود چرا که خانمها به ویژه به این امر حساس هستند و دوست دارند با همسرشان صحبت کنند حتی درباره مشکلاتشان زیاد صحبت کنند درحالیکه اغلب مردها حوصله گوش کردن ندارند یا مدام با تلفن همراهشان بازی میکنند و همه اینها باعث بروز ناراحتی و حتی سوتفاهم برای خانم هایشان میشود.
بهتر است برای رفع مشکلات و کمرنگ کردن، آنها را گاهی یادداشت کنید و زمانی که بهترین موقعیت است درباره اش صحبت کنید به شرط اینکه به حرفهای یکدیگر توجه کنید. اما این را بدانید که لبخند دوای همه مشکلات است حتی در شرایط ناراحت کننده و استرس زا میتوانید خودتان را کنترل کرده و با یک لبخند انرژی را به همسرتان بازگردانید تا بتوانید بهترین تصمیمات را بگیرید.
حکمت/ نزدیکترین موقعیت ها به کفر چیست؟
شهر حدیث/ امام صادق علیه السلام وقتى که از او سؤال شد : کسى که هرگاه سخن بگوید ، دروغ گوید و هر گاه وعده دهد ، خلف وعده کند و هر گاه امین شمرده شود ، خیانت کند در چه منزلتى از کفر و ایمان قرار دارد ؟ اینها نزدیکترین منازل به کفر هستند . امّا او کافر نیست .
الکافی : 2 / 290 / 5 منتخب میزان الحکمة : 492