سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ریشه حرام خواری چه عواملی است؟

 

باشگاه خبرنگاران/ قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمت‌هایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند. از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم پرداختند. ما نیز با هدف آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر مفسران قرآن کریم می‌پردازیم.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان

وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَى? بَعْضٍ ? لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا ? وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ ? وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ ? إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا

آرزو (و توقّع بیجا) در فضیلت و مزیّتی که خدا به آن بعضی را بر بعضی برتری داده مکنید؛ که هر یک از مرد و زن از آنچه اکتساب کنند بهره‌مند شوند و هر چه می‌خواهید از فضل خدا درخواست کنید (نه از خلق) که خدا به همه چیز داناست.

تفسیر آیه 32 سوره نساء
این آیه به ریشه حرام خواری اشاره می‌کند که طمع، آرزو و رقابت است. عدالت، غیر از تساوی است. عدالت همه جا ارزش است، ولی تساوی گاهی ارزش وگاهی ظلم است. عدالت، آن است که به هرکس بر اساس استحقاقش بدهیم، گرچه تفاوت باشد، زیرا تفاوت گذاشتن بر اساس لیاقت‌ها و کمالات حقّ است، امّا تبعیض باطل است.

تبعیض آن است که بدون دلیل و براساس هوای نفس یکی را بر دیگری ترجیح دهیم، ولی تفاوت آن است که بر اساس معیار‌ها یکی را بردیگری ترجیح دهیم؛ بنابراین باید آرزوی عدالت داشت، ولی تمنّای یکسان بودن همه چیز نابجاست. اعضای یک بدن و اجزای یک ماشین از نظر جنس و شکل و کارایی متفاوتند، امّا تفاوت آن‌ها حکیمانه است. اگر خداوند، همه را یکسان نیافریده، طبق حکمت اوست؛ بنابراین در اموری که به دست ما نیست، مثل جنسیّت، زیبایی، استعداد، بیان، هوش، عمر باید به تقسیم و تقدیر الهی راضی بود.
 
ما که خدا را عادل و حکیم می‌دانیم، اگر در جایی هم دلیل و حکمت چیزی را نفهمیدیم نباید قضاوت عجولانه و جاهلانه همراه با سوءظن یا توقّع نابجا به خداوند حکیم داشته باشیم و یا بر دارندگان این نعمت‌ها حسد ورزیم، چرا که با فزونی هر نعمتی، مسئولیّت بیشتر می‌شود و آمدن هر نعمتی، با غم از دست دادنش همراه است. این حقیقت را در نهج البلاغه می‌خوانیم.

در موارد اختیاری، باید با کوشش و تلاش و پرهیز از کسالت و تنبلی، در رقابتی سالم به قوّت و کثرت و استقلال رسید و اجازه استثمار و استعمار به دیگران نداد و در مواردی که بدست ما نیست، باید تفاوت‌ها را دلیل رشد و آزمایش و تحرک و تعاون و پیوستگی جامعه دانست، زیرا که اگر همه مردم دارای امکانات یکسان باشند، صفات انسانی از قبیل: سخاوت، شجاعت و ایثار در انسان رشد نمی‌کند. انسان در لابلای فراز و نشیب‌ها خود را نشان می‌دهد، حرکت می‌کند و با دیگران به خاطر نیازش پیوند می‌خورد.

زمانی که این آیه نازل شد، اصحاب پیامبراکرم (ص) گفتند:مقصود از فضل در «وَ سْئَلُوا اللّهَ مِنْ فَضْلِهِ» چیست؟ قرار شد تا علی (ع) این موضوع را از پیامبر (ص) سؤال کند. پیامبر (ص) در پاسخ فرمودند:خداوند ارزاق را در میان مردم از طریق حلال تقسیم کرده وحرام را نیز عرضه کرده است. کسی که حرام را تحصیل کند، به همان اندازه از رزق حلال خود کاسته است و بر حرام مورد محاسبه قرار می‌گیرد.

پیام‌های آیه 32 سوره نساء
1-به داده‌های الهی راضی باشیم و حسودانه، آرزوی برتری‌های دیگران را نداشته باشیم. «وَ لا تَتَمَنَّوْا»

2-در اسلام مسائل اقتصادی واخلاقی بهم آمیخته است. «لا تَأْکُلُوا ... بِالْباطِلِ ... وَ لا تَتَمَنَّوْا»

3-تبعیض‌ها وبرتری‌های استثمارگرانه و ظالمانه، از حساب برتری‌های خداداد، جداست. «فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلی بَعْضٍ»

4-تفاوت‌های زن و مرد از نظر خلقت و طبیعت، از نمونه‌های برتری دادن خداوند در آفرینش است. «فَضَّلَ اللّهُ ... لِلرِّجالِ ... لِلنِّساءِ»

5-هر یک از زن و مرد، نسبت به دستاورد‌های خود به طور مساوی مالکند. «لِلرِّجالِ نَصِیبٌ، لِلنِّساءِ نَصِیبٌ»

6-به جای تمنّای آنچه دیگران دارند، در پی کسب و تلاش باشیم. «نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا»

7-انسان، تنها مالک بخشی از دست رنج خود است. «مِمَّا اکْتَسَبُوا» بخش دیگر سهم فقرا و حکومت اسلامی است.

8-هم کار، هم دعا. «اِکْتَسَبُوا ... وَ سْئَلُوا اللّهَ»

9-به جای چشمداشت به داشته‌های دیگران به فضل و لطف خدا چشم داشته باشید. «وَ لا تَتَمَنَّوْا ... وَ سْئَلُوا اللّهَ»

10-به خصلت‌ها جهت صحیح بدهیم. آرزو در انسان هست، امّا جهت این آرزو را درخواست نعمت از خدا قرار دهیم، نه سلب نعمت از دیگران. «لا تَتَمَنَّوْا ... وَ سْئَلُوا اللّهَ مِنْ فَضْلِهِ»

11-اگر خداوند، چیزی به کسی داد یا از او گرفت، حکیمانه و آگاهانه است. «بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیماً» (ایمان به علم خداوند سبب بازداشتن انسان از طمع و چشم داشت است.)






تاریخ : دوشنبه 100/3/10 | 11:13 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.