سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

13 حسرت‌ انسان در قیامت؛ از تکذیب آیات خدا تا تمسخر دیگران

 

تبیان/ یکی از نام‌های قیامت، یوم‌الحسرت، یعنی روز حسرت خوردن است. افرادی در قیامت به واسطه انجام دادن و یا انجام ندادن اعمالی، در قیامت حسرت و افسوس می‌خورند که ای کاش آن کارها رو انجام می‌دادند و یا انجام نمی‌دادند. در قرآن کریم برخی از آن اعمال و افرادی که در قیامت حسرت می‌خورند را نام برده است. 

همنشینی با دوستان بد

عده‌ای در دنیا در انتخاب دوست و همنشین دقت نمی‌کنند و همین بی‌دقتی و ارتباط با دوستان ناباب باعث انحراف آنها می شود. در روز قیامت فقط نتیجه این رفاقت‌ها را می‌بینند با حسرت فریاد می‌زنند: وای بر من ای کاش فلانی را برای خودم به عنوان دوست انتخاب نمی‌کردم، و از شدت ناراحتی دو انگشت خود را به دندان می‌گیرد و می‌گوید: دوست بد مرا از راه خدا دور و منحرف کرد. (فرقان، 8)

صرف مال در مبارزه با اسلام 

برخی به عنوان کافر و یا مشرک و از طرفی منافقان از مال و ثروت خود برای مبارزه و ضربه زدن به اسلام مایه می‌گذارند. حتی افرادی که در این گروه‌ها نمی‌گنجند ولی برای رسیدن به اهداف نامشروع خود، مال خود را صرف مبارزه با اسلام می‌کنند. اینها در قیامت به شدت حسرت می‌خورند و آنها هستند که متضرر می‌شوند و حسرت می‌خورند که چرا اموال خود را صرف پیشرفت اسلام نکردند. (انفال،36)

انکار معاد

عده‌ای برای این که هر عملی دلشان می‌خواهد را انجام دهند و در محدوده دین قرار نگیرند و افکار و عقاید آزاد و بدون چارچوب داشته باشند؛ معاد را منکر می‌شوند و می‌گویند هر چه هست در این دنیاست و پس از آن و ورای آن خبری نیست و مرگ اتمام همه چیز است. وقتی قیامت می‌شود متوجه اشتباه خود شده و می‌گویند: ای وای بر ما! اینست روز جزا!» این است همان روز داوری که آن را تکذیب می‌کردید! (صافات،21)

غفلت از قیامت  

مسلما غفلت، باعث انتخاب ناصحیح می‌شود. افراد غافل از قیامت خود را مشغول دنیا و سرگرمی‌های آن می‌کند و از اصل دور می‌ماند و از قیامت غافل شده و حواسشون به اعمال و رفتار خود نیست. در قیامت متوجه این غفلت شده و باعث افسوس خوردنش می‌شود. (انبیا،97) 

اطاعت نکردن از خداوند  

عده‌ای بجای اطاعت از خداوند و پیامبرش، مطیع هوای نفس خود هستند و در دنیا طغیان و سرکشی دارند. و وقتی در قیامت سر از قبر برمی‌دارند، بواسطه اطاعت نکردنشان حسرت می‌خورند. (احزاب،66)   

تمسخر کردن

برخی در دنیا دائما در حال تمسخر کردن هستند. گاهی اطرافیان را و زمانی اعتقادات و باورهای دیگران را تمسخر می‌کنند و بدین وسیله آن افراد و اعتقادات را تحقیر می‌کنند. این افراد در قیامت دریغ و حسرت می‌خورند و گویند: «دریغا و حسرتا بر آنچه در حضور خدا کوتاهی کردم؛ بی‌تردید من از مسخره‌کنندگان بودم.» (زمر،56)

ظلم کردن

کسانی که در دنیا در حق دیگران ظلم و ستم کردند، وقتی روز حساب برپا می‌شود و عذاب الهی را مشاهده می‌کنند؛ از ظلم‌هایی که کردند، افسوس می‌خورند ولی دیگر جایی برای جبران وجود ندارد. (انبیا/97)

انجام ندادن عمل صالح  

دنیا فرصتی است برای انجام اعمال نیک برای رضای خداوند. اما بسیاری از افراد از این فرصت استفاده نکرده و موقعیت‌ها را از دست می‌دهند و همین موضوع باعث حسرت می‌شود و بدنبال جبران هستند. (اعراف،53)

استفاده نکردن از فرصت‌ها

از جمله عوامل حسرت‌زا، استفاده نکردن از فرصت‌های مناسب است. انسان با انتخاب درست می‌تواند آن را تداوم بخشد. مال و ثروت و فرزندان فرصت‌هایی هستند که می توان با استفاده درست در راه خدا صرف شود. در غیر این صورت موجبات افسوس و حسرت در قیامت را فراهم می‌کند.(حاقه، 25-29)

حسرت نسبت به داشته‌های دیگران

عده‌ای بجای این که چشمشان به نعمت‌ها و دارایی‌های خودشان باشد؛ دائم چشمشان به امکانات و ثروت مردم است و دائم تاسف می‌خوردند که چرا آن اموال مال آنها نیست که در قیامت باعث حسرتشان می‌شود.   (قصص،79)  

متکبر بودن

انسان متکبر در روابطش در اجتماع باعث مشکل می‌شود. برخی هم بواسطه تکبری که دارند آیات خداوند را نمی‌پذیرند و مستکبرانه عمل می‌کنند و در دنیا با پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله با تکبر رفتار می‌کنند و این استکبار موجب حسرت در قیامت می‌شود. (زمر،59)

تکذیب آیات خدا

تکذیب آیات الهی عاملی دیگر برای حسرت خوردن در قیامت است. خداوند در قرآن می‌فرماید ای کاش منکران را هنگامی که بر آتش عرضه می‌شوند، می‌دیدی که می‌گویند: «کاش بازگردانده می‌شدیم و دیگر آیات پروردگارمان را تکذیب نمی‌کردیم و از مؤمنان می‌شدیم.» (انعام، 27)

ایمان‌نداشتن به خدا 

در قرآن برای رسیدن به سعادت ایمان و عمل صالح بیان شده است. و البته نداشتن ایمان به خداوند باعث حسرت می‌شود و در قیامت گویند: ای کاش می‌شد برگردیم و انتخاب درستی داشته باشیم و ای کاش مسلمان بودیم. (حجر،2)






تاریخ : پنج شنبه 102/7/6 | 9:57 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

تقویم تاریخ/ روز بازگشایی مدارس

 

راسخون/ روز بازگشایی مدارس
 با آغاز سال تحصیلی در اول مهر، همه ساله میلیون‏ها دانش‏ آموز، به شوق آموختن دانش، روانه مدارس می‏شوند. این تکاپو جلوه زیبایی را به جامعه می‏بخشد، گویی که خونی تازه به رگ‏ های حیات کشور اسلامی عزیزمان وارد شده است و این چنین، تجسم پرمعنایی از نسل آینده به اذهان خطور می‏کند. برای سازندگی، هیچ راهی مناسب‏تر از توجه عمیق به امر مهم تعلیم و تربیت نمی‏باشد. سرمایه‏گذاری بر روی انسان، به معنای سرمایه گذاری بر روی مولّد فن آوری است و امر آموزش و پرورش، یک سرمایه گذاری افزوده است، یعنی هزینه‏ای که صرف یک دانش‏آموز می‏شود، سودی چند برابر خواهد داشت. آموزش و پرورش به طور مستقیم در تحول و پیشرفت سایر نهادهای اجتماعی نیز نقش بنیادی و زمینه ساز دارد و ضعف و قوت این نهاد، در نهایت به ضعف یا پیشرفت سایر نهادهای اجتماعی منجر می‏شود.






تاریخ : شنبه 102/7/1 | 6:19 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

 

 

این 3 غواص کربلای4 شهید نشده‌اند، زنده‌اند!

 

 

فارس/ هشت سال پیش، بعد از انتشار خبر تفحص 175 شهید غواص و خط‌شکن عملیات «کربلای 4» با دست‌های بسته، عکس‌های متعددی از غواصان این عملیات در فضای مجازی منتشر شد. در بین عکس غواصان «کربلای 4»، عکسی مشاهده می‌شد که روی آن نوشته شده بود «عکسی نایاب از غواصان دست‌بسته، اندکی قبل از شهادت». پس از تحقیقات میدانی فهمیدیم که این سه غواص به اسارت بعثی‌ها درآمده بودند و امروز راوی عملیات «کربلای 4» هستند.

یکی از این غواصان «حمزه صابری‌فر» است. او متولد 1332 بوده که سال 1358 به عضویت بسیج درآمد. صابری‌فر برای تأمین امنیت چند ماه در استان کردستان بود و از سال 60 به مناطق جنگی اعزام شد. این رزمنده دفاع مقدس در بیش از 10عملیات بزرگ مثل مطلع‌الفجر، بیت‌المقدس، والفجر‌ها از جمله والفجر 8 و کربلای 4 شرکت کرد. 

با توجه به اینکه عملیات والفجرهشت، یکی از بزرگترین و مهمترین عملیات‌های آبی ـ خاکی در دوران دفاع مقدس بود، حمزه صابری‌فر دوره آموزش غواصی را قبل از این عملیات در سپاه گذراند و توانست در عملیات والفجر هشت و سپس عملیات کربلای چهار حضور یابد.

شبی که رفقایمان روی آب شهید شدند

این غواص و آزاده دفاع مقدس درباره حضورش در کربلای چهار می‌گوید: «حدود ساعت 10 و نیم شب سوم دی ماه 1365 قرار بود از ساحل خودمان، به طرف عراق حرکت کنیم. ما نمی‌دانستیم عملیات لو رفته است. بعثی‌ها متوجه عملیات ما شده بودند و هر لحظه به ساحل ما تیراندازی می‌کردند. مسافت ما از ساحل ایران تا عراق بیش از 700 متر بود و باید پا می‌زدیم تا به ساحل عراق برسیم. از همان دقایق اول شهید و مجروح دادیم تا به وسط اروندرود رسیدیم. بعثی‌ها با شدت آتش روی سرمان می‌ریختند. خودم را به سمت راست کشاندم و خیلی پا زدم. بعد برای رفع خستگی به اندازه کمتر از یک دقیقه روی آب خوابیدم و دوباره پا زدم. شهید سیدعلی حسینی که مسئول اطلاعات عملیات بود به من گفت: عملیات لو رفته، برگردید. گفتم: نمی‌توانم برگردم. این همه شهید داده‌ایم و من باید جوابگو باشم. او خیلی اصرار کرد، اما من برنگشتم. فین پای راستم را درآورده بودم و از او خواستم فین پای چپم را درآورد. او فین را درآورد و روی خورشیدی‌های عراقی آویزان کرد. من به سمت عراق رفتم و او هم به سمت ایران برگشت.»

آقایان

از سمت راست رزمنده والفجر 8 پرویز حیدری، مصطفی کردی، حمزه صابری فر و عزیزالله فرجی‌زاده

بعثی‌ها داخل آب‌های اروند، سیم‌های خاردار عنکبوتی گذاشته بودند که صابری‌فر حین عبور از موانع خورشیدی، در عنکبوتی‌ها گیر افتاد. از طرفی دیگر بعثی‌ها نارنجکی داخل آب پرتاب کردند و این غواص دچار موج گرفتگی شد. بمباران منطقه و جراحت صابری‌فر مقدمه‌ای برای آغاز اسارت وی را رقم زد.

آغاز اسارت

حمزه صابری‌فر آغاز اسارتش را اینگونه توصیف می‌کند: «بعد از موج‌گرفتگی، بیهوش شدم. ساعت 4 صبح به هوش آمدم. هواپیما‌های بعثی اروند و پشت جبهه ما را بمباران می‌کردند. بعثی‌ها یک سنگر داشتند که به اروندرود مسلط بود و هر قایق ایرانی که می‌آمد، می‌زدند. ما هم شکست خورده بودیم و از طرفی سرمای شدید و ماندن طولانی‌مدت در آب و مجروحیت، توانمان را گرفته بود. تا صبح ماندم و دیگر نمی‌توانستم به طرف نیرو‌های خودی برگردم، چون هم فین غواصی نداشتم و هم اینکه تازه نفس نبودم؛ ضمن اینکه اگر می‌خواستم برگردم، بعثی‌ها مرا می‌زدند. کلاً 7 غواص باقی مانده بودیم که یک نفرمان از بچه‌های اصفهان بود و 6 نفرمان از قزوین بودیم. صبح ما را به سمت عراق آوردند و بچه‌های خودمان که حالشان بهتر بود، کمک کردند تا از نردبان بالا بروم. بعثی‌ها دست‌های ما را بستند و خودمان را هم به باد کتک گرفتند.3 تا 4 نفر از نیرو‌های عراقی وقتی ما را دیدند، گفتند: این غواص‌ها برای ما خیلی ارزش دارند و هر کسی این‌ها را بزند، به طرفش شلیک می‌کنیم. آن‌ها نگذاشتند ما را بکشند. ما را سه شب در فرماندهی ام‌الرصاص نگه داشتند.»

اسرا

نفر اول عزیزالله فرجی‌زاده، نفر دوم حمزه صابری‌فر و نفر سوم مصطفی کُردی

صابری‌فر درباره عکس غواصان دست‌بسته که گفته می‌شد، این غواصان به شهادت رسیده‌اند، می‌گوید: «نفر اول این عکس عزیزالله فرجی‌زاده، نفر دوم من و نفر سوم مصطفی کُردی هستیم. 12 خبرنگار به بصره عراق آمده بودند تا گزارش شکست ایران در کربلای4 را مخابره کنند. ماهر عبدالرشید از نزدیکان صدام حسین در چند متری ما ایستاده بود و بیش از 20 نفر محافظ‌ش بودند. یک خبرنگار انگلیسی آمد و از ما غواصان دست‌بسته عکس گرفت و منتشر کردند. تا سال 66 کسی از وضعیت ما خبر نداشت؛ تا اینکه همین عکس از من و عزیز‌الله و مصطفی به دستشان رسید و آن‌ها از اسارت ما مطلع شدند. حتی خانواده‌مان این عکس را قاب کرده و به دیوار زده بودند.»

سخت‌تر از اسارت، تحقیر کردن اسرا بود

حمزه صابری فر به همراه همرزمانش روز‌های سخت اسارت را پشت سر می‌گذاشتند. وی درباره یکی از اتفاق‌های تلخ در اسارت می‌گوید: «اسارت خیلی سخت بود. سخت‌تر از آن تحقیر کردن اسرا بود. یادم هست یک روز ما را سوار کامیون کردند و داخل شهر بصره چرخاندند. مردمی که طرفدار بعثی‌ها بودند، ما را با سنگ می‌زدند و آب دهان روی ما می‌پاشیدند. طوری ما را تحقیر می‌کردند که خجالت می‌کشیدیم به روی همرزم‌مان نگاه کنیم. آن روز صبح ما را به بصره بردند و شب آوردند. از آب و یک تکه نان هم خبری نبود. بعد ما را داخل پادگان برگرداندند. روز‌های سختی بود و در آن روز‌ها فقط به یاد اسرای کربلا و حضرت زینب (س) بودیم. یاد این بودیم که حضرت زینب (س) چه کشیدند. قطعاً در مسیر کربلا تا شام بچه‌ها خوابشان می‌آمد، قطعا گرسنه و تشنه بودند و خانم باید سرشماری می‌کردند. اما ما این مسائل را نداشتیم. یادآوری همین مصائب خاندان پیامبر (ص) صبرمان را زیاد می‌کرد.»

این غواص و آزاده دفاع مقدس بعد از گذراندن بیش از 3 سال مشقت و سختی اسارت، در 5 شهریور 1369 آزاد شد و 9 شهریور به آغوش خانواده بازگشت.






تاریخ : شنبه 102/7/1 | 6:15 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.