حکمت/ چه کسی در حالت نادارى، ثروتمند است؟
شهر حدیث/ عنه علیهالسلام : مَن أصبَحَ والآخِرَة هَمُّهُ استَغنى بغَیرِ مالٍ ، واستَأنَسَ بغَیرِ أهلٍ ، وعَزَّ بغَیرِ عَشیرَةٍ .
امام على علیهالسلام : هر که روز خود را آغاز کند در حالى که آخرت همّ و غم او باشد ، با وجود نادارى ، توانگر باشد و با وجود بىکسى ، تنها نباشد وبدون داشتن ایل و تبار ، نیرومند باشد .
أمالی الطوسیّ : 580 / 1198 منتخب میزان الحکمة : 434
راز خوشبختی زندگی مشترک
یکی بود/ زن و شوهری بیش از 60 سال با یکدیگر زندگی مشترک داشتند. آنها همه چیز را به طور مساوی بین خود تقسیم کرده بودند. در مورد همه چیز با هم صحبت می کردند و هیچ چیز را از یکدیگر پنهان نمی کردند مگر یک چیز؛ یک جعبه کفش در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز آن را باز نکند و در مورد آن هم چیزی نپرسد.
در همه این سالها پیرمرد آن را نادیده گرفته بود اما بالاخره یک روز پیرزن به بستر بیماری افتاد و پزشکان از او قطع امید کردند. در حالی که با یکدیگر امور باقی را رفع و رجوع می کردند پیر مرد جعبه کفش را آورد و نزد همسرش برد. پیرزن تصدیق کرد که وقت آن رسیده است که همه چیز را در مورد جعبه به شوهرش بگوید. پس از او خواست تا در جعبه را باز کند. وقتی پیرمرد در جعبه را باز کرد دو عروسک بافتنی و مقداری زیادی پول پیدا کرد. پیرمرد دراین باره از همسرش سوال نمود.
پیرزن گفت: «هنگامی که ما قول و قرار ازدواج گذاشتیم مادربزرگم به من گفت که راز خوشبختی زندگی مشترک در این است که هیچ وقت مشاجره نکنید. او به من گفت که هر وقت از دست تو عصبانی شدم ساکت بمانم و یک عروسک ببافم.»
پیرمرد به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و سعی کرد اشک هایش سرازیر نشود. فقط دو عروسک در جعبه بود پس همسرش فقط دو بار در طول زندگی مشترکشان از دست او رنجیده بود. از این بابت در دلش شادمان شد. پس رو به همسرش کرد و گفت: «این همه پول چطور؟ پس اینها ازکجا آمده؟»
در پاسخ گفت: «آه عزیزم این پولی است که از فروش عروسک ها به دست آورده ام.»
حکمت/ هوسرانی چه پیامدهایی دارد؟
شهر حدیث/ امام على علیه السلام :
شـما را بـه دورى گـزیدن از هـوس سفارش مىکنم ؛ زیرا هوس به کورى فرا مى خواند و آن (باعث) گمراهى در آخرت و دنیاست .
مستدرک الوسائل : 12 / 113 / 13666 منتخب میزان الحکمة : 586
داستانک/جروبحث بافردنادان
سمت خدا/ روزی عالمی، شاگرد خود را در حال دست به یقه شدن با یک نادان دید.
به او گفت:
مدتها بهدنبال این سؤال بودم که چرا خداوند به هیچ پرندهای شاخ نداده است؟
سرانجام فهمیدم، چون پرنده در زمان برخورد با خطر میتواند پَر بکشد و پرواز کند، پس نیازی به شاخ در آفرینش او نبوده است.
انسان نیز، زمانی که میتواند از جر و بحث با یک فرد نادان پَر بکشد و فرار کند، نباید بایستد و با او جر و بحث کند.
بدان زمانی که پَر پرواز داری، نیازی به شاخ گاو نداری. این پَر پرواز را فقط علم به انسان میدهد و شاخ گاو را جهالت.
برگی از تاریخ/ 42 سال پیش محمد جهان آرا در خرمشهر چه گفت؟
فارس/ چهل و دو سال از سالگرد حمله ناجوانمردانه صدام حسین به ایران اسلامی میگذرد، به همین مناسبت بر آن شدیم در سلسله گزارشهایی به بازخوانی آنچه که در 10 روز جنگ تحمیلی گذشته است، بپردازیم که بخش نخست آن را در ادامه میخوانیم:
در 31 شهریور 42 سال پیش، چه گذشت؟
نیروهای ارتش عراق در ادامه تجاوزات خود به نقاط مرزی خوزستان، روز دوشنبه 31 شهریورماه سال 1359 تحرکات و اقدامات خود را گسترش داده و به سراسر مرز و پاسگاههای مرزی جبهه جنوب حملهور شدند.
در پاسگاههای مرزی محورهای شطیط، طلائیه، کوشک، سوبله، فکه و عین خوش، درگیری به شدت ادامه دارد و آتش شدید دشمن روی آنها اجرا میشود.
گزارش رسیده در آخرین ساعات روز، حاکی است که پاسگاههای طلائیه قدیم، منهدم شده و سقوط کردهاند و تانکهای عراقی در آن مستقر هستند. ارتباط اکثر پاسگاهها قطعشده و از وضعیت آنها خبر دقیقی در دست نیست.
با توجه به شدت آتش دشمن و پیشروی نسبی نیروهایش در نواحی مختلف و همچنین حملات هوایی امروز عراق، نیروهای مستقر در منطقه درگیری از امکان ادامه پیشروی دشمن و حتی اشغال خوزستان احساس خطر کرده، پی در پی درخواست کمک میکنند.
اما در منطقه مرزی خرمشهر، نیروهای زرهی دشمن که از قبل در نقاط مرزی مستقر شده بودند، به سوی خاک جمهوری اسلامی به حرکت درآمده، پاسگاههای مرزی را زیر آتش گرفتند و با پیشروی به سوی جاده خرمشهر- اهواز، به حدود 10 کیلومتری این جاده رسیدند.
علاوه بر این، بعدازظهر امروز، ناگهان حجم وسیعی از آتش روی خرمشهر شروع شد و قسمت غربی شهر، از جمله کوی طالقانی و مولوی زیر آتش خمپاره و توپهای دشمن قرار گرفت و بسیاری از مردم خرمشهر را به خاک و خون کشید و شهدای بسیاری به جای گذاشت.(1)
باید آماده نبرد باشیم
طبق طرحی که از قبل مورد توافق مسؤولان اتاق جنگ خرمشهر قرار گرفته است، در صورت حمله عراق، وظیفه دفاع از مرزها را ارتش و ژاندارمری به عهده دارند و در صورت پیشروی دشمن و عبور از مرز شلمچه و رسیدن به دروازههای شهر، برادران سپاه و مردم به دفاع از شهر میپردازند.
با گذشت ساعات اولیه هجوم و پس از اینکه هنگام شب از شدت آتش دشمن کاسته شده و امکان جمعآوری بچههایی که در شهر مشغول امدادرسانیاند، فراهم آمده است. جهان آرا، فرمانده سپاه خرمشهر، بچهها را در سالن غذاخوری جمع میکند و میگوید: بچهها تمام کارهایی را که تا به حال انجام دادهایم و تعلیماتی را که دیدهایم و همه برنامههایی را که داشتهایم، برای چنین روزی بوده است. هر چند تعلیمات 15 روزه، آموزش کاملی نیست؛ اما امروز، روزی است که باید وارد صحنه شویم و خود را نشان بدهیم. هواپیماهای دشمن فرودگاهها را زدهاند و تمام مرزها، منطقه جنگی شناخته شدهاند. باید آماده نبرد باشیم.(2)
منابع
1-مهدی انصاری، حسین یکتا، هجوم سراسری: روزشمار جنگ ایران و عراق، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.
2-خرمشهر در جنگ طولانی، جمعی از نویسندگان، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.
حکمت/کمترین حدتوبه
شهر حدیث/ امیر المؤمنین علیٌّ علیهالسلام :
النَّدَمُ على الخَطیئةِ اسْتِغْفارٌ .
امام على علیهالسلام :
پشیمانى از گناه ، آمرزش خواهى است .
مستدرک الوسائل : 12 / 118 / 13674 منتخب میزان الحکمة : 94