سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تقویم تاریخ/ روز جهانی ریشه ‏کنی فقر

 

راسخون/ بدون تردید فقر و نابرابری‌های اقتصادی از زمرة مهم‌ترین معضلات جامعه بشری است که از جایگاه ویژه‌ای در بین دیگر مسائل اجتماعی برخوردار است. فقر از بنیادی‌ترین مشکلات و ناهنجارترین دردهای زندگی انسان است که با وجود پیشرفت و توسعه گسترده در جوامع بشری، میزان آن نه تنها کاسته نشده بلکه بر طبق آمارهای موجود در حال افزایش است. بخش مهمی از فقر در جهان معلول ظلم و بهره‌کشی و استعمار است. از میان بیش از180کشور جهان حدود 25 کشور دارای بالاترین درآمد هستند. ایران در زمره کشورهای با درآمد متوسط به بالا قرار می گیرد. اما به رغم داشتن درآمد سرانه متوسط به بالا و همچنین اقدامات صورت گرفته در زمینه فقر زدایی و مبارزه با فقر ، بیش از 10 میلیون نفر از جمعیت ما زیر خط فقر مطلق و بیش از 30 میلیون نفر آنها زیر خط فقر نسبی به سر می‌برند.

این روز در سال 1992 در سازمان ملل متحد ثبت شد.






تاریخ : یکشنبه 100/7/25 | 7:24 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

حکمت/ چرا خداوند دزدی را حرام کرد؟

 

شهر حدیث/ امام رضا علیه‏ السلام :
خداوند دزدى کردن را حرام فرمود ، چون اگر مباح بود موجب تباهى اموال و آدم کشى مى‏ شد و به خاطر این که غصب اموال ‏یکدیگرمایه ‏کشتار ودرگیرى ‏و حسد ورزى نسبت به یکدیگر مى‏ شود و نیز چون موجب مى‏شود که تجارت و پیشه ‏ورى ترک شود و اموال و ثروتهاى ناحقّ و ناروا به دست آید .
و علّت بریدن دست راست دزد آن است که وى با دست راست خود با اشیاء تماس دارد و این دست بهترین و کار آمدترین عضو بدن اوست.پس بریدن‏ آن کیفرى است براى دزد و درس عبرتى است براى دیگران که درصدد تصرف اموال از راه غیر حلال بر نیایند و نیز چون بیشتر با دست راستش مرتکب دزدى مى ‏شود .

نور الثقلین : 1 / 627 / 183 منتخب میزان الحکمة : 272






تاریخ : شنبه 100/7/24 | 9:28 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

 

برکات ظهور حضرت مهدی (عج) در کلام امام عسکری(ع)

 

عقیق/ سال‌های منتهی به دوران ولادت و امامت امام عصر عجل الله تعالی فرجه از حساس‌ترین مقطع تاریخ اسلام و بلکه نقطه عطفی در تمام دوران تاریخ بشریت شناخته می‌شود.

سال‌های منتهی به دوران ولادت و امامت امام عصر عجل الله تعالی فرجه از حساس‌ترین دوران تاریخ اسلام و بلکه نقطه عطفی در تمام دوران تاریخ بشریت شناخته می‌شود؛ چرا که از یک سو فردی می‌خواست پا به عرصه دنیا گذارد که رسول خدا صلی الله علیه و آله در طول مدت رسالت خویش و نیز ائمه اطهار علیهم‌السلام در طول امامت خویش، نسبت به آمدن او بشارت داده بودند و از دیگر سو و در سطح کلان نیز تمام انبیاء و رسولان الهی نسبت به ظهور فرد صالحی در آخرالزمان که از او با عناوینی همچون «موعود اُمم» و «منجی عالم» یاد می‌شود، خبر داده بودند.

در کنار این بشارت انبیاء و اولیاء، جریان جبهه باطل با بهره‌برداری از آموزه‌های کتب مقدس هم کمر همت به جلوگیری از پیشروی این جریان را بست و هم سعی در مصادره مفهوم منجی به نفع جریان خود کرد. این روند تا دوران رسالت رسول خدا صلی الله علیه و آله و حتی ائمه اطهار ادامه داشت تا زمانی که بالأخره منتهی به دوران امامت امام حسن عسکری علیه‌السلام شد. در چنین شرایطی امام علیه‌السلام از یک طرف باید جان فرزند خویش به عنوان آخرین موعود را حفظ می‌کرد و از طرف دیگر باید به گونه‌ای ایشان را معرفی می‌کرد که افراد دیگر توانایی مصادره مفهوم منجی به نفع خود یا حزب خود را نداشته باشند، همچنان که عباسیان در آن دوران از سردمداران اصلیِ جریان مدعیان دروغین مهدویت بودند؛ آنها از جمله گروه‌های معاندی بودند که با جعل روایاتی از پیامبر (ص)، منجی را از نسل جدّ خود یعنی عباس عموی رسول گرامی اسلام معرفی کردند. 

در این زمان بود که امام حسن عسکری ضمن معرفی امام عصر عجل الله تعالی فرجه به خواص از شیعیان خویش، با صدور روایاتی در شأن و منزلت فرزند بزرگوار خویش و مأموریت‌های آخرالزمانی ایشان و نیز وظایفی که شیعه باید در قبال ایشان داشته باشد، از بروز فتنه عباسیان جلوگیری کردند؛ به عنوان نمونه احمد بن اسحاق می‌گوید: بر امام عسکرى علیه‌السلام وارد شدم و می‌خواستم از خلیفه پس از ایشان پرسش کنم. فرمود: اى احمد بن اسحاق خداى تعالى از زمان آدم علیه‌السلام زمین را خالى از حجّت نگذاشته است و تا روز قیامت نیز خالى از حجت نخواهد گذاشت. به واسطه اوست (حجت خدا) که بلا را از اهل زمین دفع می‌کند و به خاطر اوست که باران می‌فرستد و برکات زمین را بیرون می‌آورد؛ یَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یُخَلِّ الْأَرْضَ مُنْذُ خَلَقَ آدَمَ ع وَ لَا یُخَلِّیهَا إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ بِهِ یَدْفَعُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ بِهِ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِهِ یُخْرِجُ بَرَکَاتِ الْأَرْض.

 گفتم: اى فرزند رسول خدا، امام و خلیفه پس از شما کیست؟حضرت شتابان برخاست و داخل خانه شد و سپس برگشت، در حالى که بر شانه‏‌اش کودکى سه ساله بود که صورتش مانند ماه شب چهارده می‌درخشید. فرمود: اى احمد بن اسحاق، اگر نزد خداى تعالى و حجّت‌هاى او گرامى نبودى، این فرزندم را به تو نشان نمی‌دادم، او همنام و هم‏‌کنیه رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم است. کسى است که زمین را پر از عدل و قسط می‌کند همچنان که پر از ظلم و جور شده باشد؛ یَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ لَوْ لَا کَرَامَتُکَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَلَى حُجَجِهِ مَا عَرَضْتُ عَلَیْکَ ابْنِی هَذَا إِنَّهُ سَمِیُّ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ کَنِیُّهُ الَّذِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْما.

اى احمد بن اسحاق، مَثَل او در این امّت مثل خضر و ذو القرنین است؛ او غیبتى طولانى خواهد داشت که هیچ کس در آن نجات نمی‌یابد مگر کسى که خداى تعالى او را در اعتقاد به امامت ثابت بدارد و در دعاء به تعجیل فرج موفّق کند؛ یَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ مَثَلُهُ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ مَثَلُ الْخَضِرِ ع وَ مَثَلُهُ مَثَلُ ذِی الْقَرْنَیْنِ وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ غَیْبَةً لَا یَنْجُو فِیهَا مِنَ الْهَلَکَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِیهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِیلِ فَرَجِهِ

 گفتم: اى مولاى من آیا نشانه‏‌اى است که قلبم به آن مطمئن شود؟ آن کودک به زبان عربى فصیح به سخن درآمد و فرمود: أنا بقیّة اللَّه فی أرضه و المنتقم من أعدائه؛ یعنی من بقیت الله در زمین او و منتقم دشمنانش هستم. امام فرمود اى احمد بن اسحاق، پس از مشاهده جست‌وجوى نشانه مکن.

امام حسن عسکری (ع) در این روایت ضمن بیان فضیلت امام عصر عجل الله تعالی فرجه و مأموریت آخرالزمانی ایشان، فرزند بزرگوار خویش را در معرض نگاه راوی قرار می‌دهد؛ این در حالی است که اختناق بنی العباس تا حدی بود که در پی قتل آخرین وصیّ پیامبر (ص) بودند.


 






تاریخ : شنبه 100/7/24 | 9:17 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

از ظاهر زندگی مجازی تا واقعیت زندگی حقیقی

 

دانا/ تأثیرات منفی و مخرب فضای مجازی بر زندگی خانواده‌های ایرانی هر روز بیشتر می‌شود و مشخص نیست که تا چه زمانی عدم نظارت و کنترل بر این فضا ادامه خواهد داشت.  دنیای مجازی که به نظر می‌آید اشتباهی بزرگ در نام‌گذاری آن صورت‌گرفته است امروز نه‌تنها مجازی نیست بلکه با تمام توان زندگی‌های واقعی را تحت تأثیر قرار داده و در برخی زمان آن‌ها را تا مرز متلاشی شدن پیش می‌برد.

اینستاگرام محور اصلی

استوری، پست و مطالبی که هر روز در بسیاری از صفحات بارگذاری می‌شود در بسیاری از مواقع هزاران بازدید می‌خورد، از بیدار شدن و خوردن صبحانه گرفته تا خرید و بازار و ... این‌ها بخشی از موضوعاتی است که در صفحات اینستاگرامی بلاگرها، بازیگر‌ها و سایر افرادی که به نحوی به شهرت رسیده‌اند بارگذاری می‌شود و هزاران نفر هر روز این اتفاقات را دنبال می‌کنند.

در این میان نوع زندگی که این افراد به دنبال‌کنندگان خودشان القا می‌کنند با زندگی بسیاری از افراد متفاوت بوده و در بسیاری از زمان‌ها تنها ظاهرسازی است.

این در حالی است که در برخی مواقع تصاویر و فیلم‌های واقعی از پشت پرده زندگی این افراد منتشر می‌شود و یا این که خودشان آن را بیان می‌کنند نشان می‌دهد که اوضاع آن‌طور که وانمود می‌شود نیست و این تنها دنبال‌کنندگان و جوانان هستند که گول این ظاهرسازی‌ها را می‌خورند.

از خرید لباس تا محل زایمان!

ظاهر زندگی مجازی تا واقعیت زندگی حقیقی/ پشت دوربینی که نباید برای مخاطبان بازگو شود!

سیروس محمدی کارشناس و روان‌شناس حوزه خانواده با اشاره به این موضوع که باید مردم را به‌صورت علمی با فضای مجازی آشنا کرد، اظهار داشت: به نظر من اولین گام در ورود به فضای مجازی داشتن سواد رسانه است چرا که بدون داشتن مهارت انسان نمی‌تواند هیچ کاری را انجام دهد.

وی با اشاره به مراجعاتی که از سوی افراد مختلف به دفترش می‌شود، بیان داشت: بسیاری از افراد خصوصاً خانم‌ها علاقه دارند از لباسی خرید کنند که فلان بازیگر یا بلاگر پوشیده یا به محلی بروند که فلان شخص برای گذراندن اوقات فراغت به آنجا رفته، تمامی این موارد نشان می‌دهد که این فرد نه‌تن‌ها به‌مرور اعتمادبه‌نفس خودش را از دست می‌دهد بلکه در زندگی مشترک هم دچار مشکل می‌شود.

محمدی افزود: فلان بازیگر یا بلاگری که چندین و یا شاید چند صد برابر افراد عادی جامعه درآمد دارد قطعاً برای هزینه‌های روزمره و آن‌چنانی خودش هزینه کافی دارد، اما آیا افراد عادی جامعه که اکثریت جامعه را تشکیل می‌دهند این میزان درآمد دارند؟

وی تاکید کرد: افرادی بودند که بر سر این که حتماً فلان بیمارستان باید زایمان کنند، چون فرد موردعلاقه‌اش آنجا زایمان کرده با همسر خودش دچار مشکل شده است و همین اتفاق و موضوع پیش و پا افتاد زمینه‌ساز طلاق شده است.

این روان‌شناس و کارشناس خانواده تصریح کرد: ظاهرنمایی و فریب‌کاری که در این صفحات صورت می‌گیرد نیز در نوع خود جالب و البته بی‌شمار است و نیاز دارد که افراد با داشتن آگاهی کافی این‌گونه صفحات را دنبال کنند.

برخی تولیدات رسانه‌ای، یکی از مهم‌ترین ابزار دشمن علیه خانواده‌هاست

ظاهر زندگی مجازی تا واقعیت زندگی حقیقی/ پشت دوربینی که نباید برای مخاطبان بازگو شود!

معصومه نصیری مدرس رسانه نیز باهدف‌مند عنوان کردن برنامه‌ریزی‌ها در فضای مجازی اظهار داشت: امروز دیگر مردم سرکوب نمی‌شوند بلکه سرگرم می‌شوند، این موضوع تا جایی جلو رفته است که نیل پستمن جامعه‌شناس آمریکایی، رسانه‌های جمعی را باعث تخریب فرهنگ، اخلاق، روابط اجتماعی و کانون خانواده و به‌طورکلی انهدام بشریت دانسته است.

وی ادامه داد: این تلنگر‌ها و ابراز نگرانی از میزان تأثیر رسانه‌ها بر افکارعمومی مخاطبان همان چیزی است که زنگ خطر ضرورت صیانت از سبک زندگی ملل مختلف را به صدا درآورده و امروز شاهدیم کشور‌های گوناگون در این زمینه دغدغه دارند.

نصیری افزود: در همین رابطه تمام هجمه دشمن برای ازبین‌بردن سبک زندگی ایرانی - اسلامی را در راه‌اندازی شبکه‌های متعدد فارسی‌زبان آن‌هم در حوزه سرگرمی باید دید و این سؤال جدی است که چرا این میزان سرمایه‌گذاری برای ارائه محتوا توسط این رسانه‌ها به مخاطبان ایرانی در حال انجام است؟ آیا به این موضوع دقت کرده‌ایم که بیشتر این محتوا‌ها در حوزه‌های سرگرمی و با جذابیت بالا به مخاطب ایرانی می‌رسد؟ ما برای این منظور چه برنامه‌ریزی و برنامه‌سازی کرده‌ایم؟

وی تاکید کرد: همان گونه که دشمنان تلویحاً و تصریحاً اعلام کرده‌اند، برای نابودی ایران باید در خصوص کلمه مقدسی به نام «خانواده» هزینه کرد و برخی تولیدات رسانه‌ای، یکی از مهم‌ترین ابزار دشمن علیه خانواده‌هاست، گفت: در عصر رسانه و تولد زیست‌بوم‌های جدید در جهان، خانواده به‌عنوان نخستین و مهم‌ترین نهاد اجتماعی اگر فاقد تعریف و شناخت دقیق از این دگرگونی زیستی باشد، دچار تغییرات جدی در نقش و کارکرد خود خواهد شد. همین اهمیت باعث شده است تأکیدات مقام معظم رهبری بر این باشد که مقابله با برنامه دشمن علیه خانواده بهترین کار برای حفظ انقلاب است.

فضای بی در و پیکر مجازی

در این میان عدم نظارت کافی از سوی مسئولان و والدین در این زمینه به‌خوبی احساس می‌شود و در این میان اتفاقاتی رخ می‌دهد که خود گویای وضعیت اسف‌بار فضای مجازی است.

آذرماه سال گذشته بود که لایو جنجالی پسر 14 ساله با یک بلاگر معروف به‌کلی فضای رسانه‌ای کشور را در برگرفت، اتفاقی که نشان داد که عدم نظارت، عدم آگاهی و سواد رسانه‌ای و ساماندهی فضای مجازی خلأ‌هایی است که به‌شدت احساس می‌شود.

در این میان یکی از راهکار‌های عمده مقابله با آسیب‌های فضای مجازی، ایجاد فضای امن و پاک در اینترنت است؛ این مسئله به‌خصوص برای کودکان در فضای مجازی تا حد بسیار زیادی می‌تواند از آثار مخرب اینترنت جلوگیری کند. ولی متأسفانه باید گفت در حال حاضر چنین فضایی وجود ندارد. در این باره محمد علیپور رئیس انجمن تخصصی کودک و رسانه اظهار داشت: در فضای مجازی چند نوع چالش برای دسترسی کودکان داریم. کودکان ما یک فضای امن و پاک در اینترنت ندارند. وقتی کودک و نوجوان ما وارد اینترنت می‌شود، به مطالب بزرگسالان دسترسی دارد. این در حالی است که در دیگر کشور‌ها یا وسیله دستیابی به اینترنت محدود شده یا اینترنت محدود برای کودک وجود دارد.

طرح صیانت از کاربران و امید‌های تازه

در این میان اجرای با برنامه‌ریزی و کارشناسی شده طرح صیانت از کاربران می‌تواند تا حدودی این وضعیت نابسامان مجازی را مهار کند به‌طوری‌که در حال حاضر بسیاری از کشور‌های دنیا درباره حفاظت از حریم خصوصی کاربران دارای قوانین سختگیرانه‌ای بوده و بدون مماشات با ارائه‌دهندگان خدمات پایه کاربردی برخورد می‌کنند. نظارت بر میزان دسترسی ارائه‌دهندگان خدمات به داده‌های کاربران، تعیین ضوابط و استاندارد‌های امنیتی برای حفاظت اطلاعات هویتی کاربران، تعیین ضوابط ذخیره‌سازی و پالایش داده‌های کاربران، ضوابط اشتراک‌گذاری داده‌های کاربران میان شرکت‌ها و لزوم کسب اجازه از کاربر در این زمینه، نحوه مواجهه با حساب‌های کاربری و محتوای کاربران بر اساس

پروتکل‌ها و استاندارد‌های ابلاغی، وضع جرائم سنگین برای درز اطلاعات کاربران از سکو‌های ارائه‌دهنده خدمات و بسیاری از موارد این‌چنینی در قوانین کشور‌ها موردتوجه قرار گرفته است.

اما علی‌رغم توجه ویژه کشور‌های دنیا به این حوزه، تا کنون در کشور ما هیچ قانونی در این زمینه به تصویب نرسیده است. تنها مصوبه شورای‌عالی در زمینه پیام‌رسان‌های اجتماعی نیز که در یکی از مواد به این مسئله پرداخته است، از سوی دستگاه‌های مسئول پیگیری نمی‌شود. «طرح حمایت از کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی» بنا بر ضرورت‌سنجی این مسئله، در فصل تکالیف و تعهدات خدمات پایه کاربردی در احکام مختلفی حقوق پیش‌گفته را مدنظر قرار داده است.

ظاهر زندگی مجازی تا واقعیت زندگی حقیقی/ پشت دوربینی که نباید برای مخاطبان بازگو شود!

مورد قابل‌تأمل درباره نقض حریم خصوصی کاربران اینکه یکی از تاکسی‌های اینترنتی با ورود بدون اجازه و پنهانی از طریق اپلیکیشن به تلفن همراه راننده‌های خود، راننده‌هایی که اپلیکیشن تاکسی اینترنتی دیگری را نیز نصب‌کرده بودند را از ادامه همکاری بازمی‌دارد.

در پایان باید گفت نظارت و وضع قوانین، آگاهی‌بخشی و داشتن سواد لازم سه راهکار عملیاتی است که می‌توان با تحقق آن امیدوار بود که خانواده‌های ایرانی در ضمن بهره‌مندی از فضای مجازی کم‌ترین آسیب را ببینند.






تاریخ : چهارشنبه 100/7/21 | 6:41 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

حکمت/ عملی محبوبتر از اعتکاف در مسجد رسول الله (ص)

 

حوزه/ پیامبر خدا صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله:

جُلُوسُ الْمَرْءِ عِنْدَ عِیالِهِ أحَبُّ اِلی اللَّهِ تَعالی‏ مِنْ اعْتِکافٍ فی مسجدی هذا

در پیشگاه خداوند تعالی، نشستن مرد در کنار همسر خود از اعتکاف در مسجد من محبوبتر است.

تنبیه الخواطر : ج‏2، ص‏122






تاریخ : چهارشنبه 100/7/21 | 6:18 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

داستانک/ مانند مداد باش!

 

راسخون/ پسر از پدربزرگش پرسید: پدربزرگ درباره چه می‌نویسی؟ پدربزرگ پاسخ داد: درباره تو پسرم. اما مهمتر از آنچه می‌نویسم مدادی است که با آن می‌نویسم. می‌خواهم وقتی بزرگ شدی تو هم مثل این مداد بشوی؛ پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و وقتی چیز خاصی در آن ندید و گفت: این مداد هم مثل بقیه مدادهایی است که دیده‌ام! پدر بزرگ گفت: بستگی دارد چطور به آن نگاه کنی. در این مداد پنج صفت هست که اگر به دستشان بیاوری در تمام عمرت به آرامش می‌رسی.
صفت اول: می‌توانی کارهای بزرگی انجام دهی. اما هرگز نباید فراموش کنی که دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می‌کند. اسم این دست خداست، او همیشه باید تو را در مسیر اراده‌اش حرکت دهد.
صفت دوم: باید گاهی از آنچه می‌نویسی دست بکشی و از مدادتراش استفاده کنی. این باعث می‌شود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار نوکش تیزتر می‌شود و اثری که از خود به جا می‌گذارد ظریف‌تر و باریک‌تر است. پس بدان که باید رنج‌هایی را تحمل کنی، چرا که این رنج باعث می‌شود انسان بهتری شوی.
صفت سوم: مداد همیشه اجازه می‌دهد برای پاک کردن یک اشتباه، از پاک‌کن استفاده کنیم. «بدان که تصحیح یک کار خطا، کار بدی نیست، در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگهداری، مهم است».
صفت چهارم: «چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است. پس همیشه مراقب باش درونت چه خبر است».
و سرانجام... پنجمین صفت مداد: همیشه اثری از خود به جا می‌گذارد.
«بدان هر کار در زندگی‌ات می‌کنی، ردی از تو به جا می‌گذارد، پس سعی کن نسبت به هر کاری که می‌کنی، هشیار باشی و بدانی چه می‌کنی؟»






تاریخ : یکشنبه 100/7/18 | 9:12 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

 

مهم‌ترین شاخصه‌های رفتاری در دوران غیبت

 

 

تسنیم/ بر اساس تحقیقات صورت‌گرفته بیشترین آیات و روایات موضوعی، اختصاص به مسأله مهدویت دارد تا حدی که حدود 7 هزار حدیث همراه با روایات تفسیری فقط درباره رجعت در منابع مشاهده می‌شود؛ به آیاتی که درباره موضوع مهدویت سخن می‌گویند و یا روایاتی که ذیل یک آیه تصریح بر امام عصر (عج)،‌ علائم ظهور و مسائل پیرامونی آن دارند، آیات‌المهدی (عج) می‌گویند. در طبقه‌بندی موضوعیِ آیات قرآن تاکنون بیش از 1200 آیات المهدی وجود دارد، در حالی که حجم آیات فقهی حدود 500 آیه است؛‌ از این جهت پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل‌بیت وحی علیهم‌السلام بیشترین تبیین را نسبت به مهدویت به شیعیان خویش ارائه دادند که سوگوارانه این احادیث در جامعه شیعی به صورت بایسته نشر نیافته است.

به عنوان نمونه، آیه سوم سوره بقره یکی از آیات المهدی (عج) شمرده می‌شود. در آیات ابتدایی سوره بقره می‌خوانیم: الم (1) ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ (2) الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ (3) الف، لام، میم؛ این است کتابى که در [حقانیت‏] آن هیچ تردیدى نیست؛ [و] مایه هدایت تقواپیشگان است: آنان که به غیب ایمان مى‌‏آورند و نماز را بر پا مى‏‌دارند و از آنچه به ایشان روزى داده‏‌ایم انفاق مى‌‏کنند.

یکی از ویژگی‌های اهل تقوا در آیه سوم کسانی معرفی شده‌اند که ایمان به غیب دارند. برخی احادیث تصریح دارد که منظور از غیب، قائم (عج) است. امام صادق علیه‌السلام فرمود «أَمَّا الْغَیْبُ فَهُوَ الْحُجَّهًُْ الْغَائِبُ»؛ یعنی منظور از غیب،‌ حجت غائب است. (کمال‌الدین و تمام النعمة، ج‏1، ص 18) همچنین آن حضرت در روایتی دیگر فرمود: الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ قَالَ: مَنْ أَقَرَّ بِقِیَامِ الْقَائِمِ أَنَّهُ حَقٌّ. «منظور از ایمان‌آورندگان به غیب کسانی است که به حقّانیّت قیام قائم اقرار کرده‌اند.»

جالب است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در روایتی درباره صفات دوران غیبت فرمود «هنگامی‌ که خداوند در ظهور و قیام قائم ما تعجیل کند او زمین را پر از قسط و عدل می‌کند؛ همان‌طور که قبل از آن پر از ظلم و ستم شده بود. ... خوشا به حال صبرپیشگان در زمان غیبت او، خوشا به حال آنان که به پیروی از راه و روش امامان تقوا پیشه می‌کنند؛ همان کسانی‌که خداوند در کتابش به: أَلَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ توصیفشان کرده است.»  فَإِذَا عَجَّلَ اللَّهُ خُرُوجَ قَائِمِنَا یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً... طُوبَی لِلصَّابِرِینَ فِی غَیْبَتِهِ طُوبَی لِلْمُقِیمِینَ عَلَی مَحَجَّتِهِم أُولَئِکَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ وَ قَالَ: الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ.






تاریخ : شنبه 100/7/17 | 10:56 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

فلسفه غیبت امام زمان(عج) در بیان امیرالمؤمنین (ع)

 

تسنیم/ گستر? بیان بحث مهدویت از جانب رسول خدا صلی الله علیه و آله به قدری زیاد بود که گفتمان رایج عصر نبوی و حتی ائمه علیهم‌السلام شناخته می‌شد. در این بین اصحاب آن بزرگواران به بهانه‌های مختلف سعی داشتند از جزئیات این معرفت آگاهی یابند. بیان کیفیت ولادت امام عصر عجل ‌الله تعالی فرجه، ویژگی‌های ظاهری حضرت، بیان ویژگی‌های عصر غیبت، جزئیات رویدادهای آخرالزمان، کیفیت ظهور، مأموریت‌های قائم (عج)، نعمات عصر ظهور و... محورهای مهمی بود که از سوی معصومین علیهم‌السلام مطرح می‌شد و جامع? آن زمان را تحت تأثیر جوّی از مباحث مهدوی قرار می‌داد.

یکی از مهم‌ترین محورهای موضوع مهدویت در بیان عترت، علت و فلسفه غیبت است. در این دست روایات شاهد بیان ابعاد مختلف علت غیبت هستیم؛‌ لذا اکتفا به یک حدیث در یافتن فلسفه غیبت صحیح نیست بلکه باید دید امام معصوم (ع) از چه منظری به ماجرای غیبت نگریسته است؛ به عنوان نمونه «فرات بن أحنف» از امام صادق علیه‌السلام روایت کرده که آن حضرت به نقل از پدران بزرگوار خویش فرمود: «در زمان خلافت امیرالمؤمنین آب فرات بالا آمد. پس آن حضرت و دو فرزندش حسن و حسین علیهما السلام سوار شدند؛ چون گذارشان بر طایفه ثقیف افتاد، آنان گفتند على آمده است آب را به جاى خود بازگرداند (فرو نشاند)، پس على علیه السلام فرمود: بدانید به خدا قسم من و این دو فرزندم یقیناً کشته خواهیم شد و بدون تردید خداوند مردى را که از فرزندان من است در آخرالزمان بر مى‏‌انگیزد که خونخواهى ما خواهد کرد و او حتماً از مردم پنهان خواهد شد براى مشخص شدن گمراهان در زمان غیبت، تا جایى که نادان بگوید: خدا را در آل محمد نیازى نیست؛ وَ لَیَبْعَثَنَّ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ وُلْدِی فِی آخِرِ الزَّمَانِ یُطَالِبُ بِدِمَائِنَا وَ لَیَغِیبَنَّ عَنْهُمْ تَمْیِیزاً لِأَهْلِ الضَّلَالَةِ حَتَّى یَقُولَ الْجَاهِلُ مَا لِلَّهِ فِی آلِ مُحَمَّدٍ مِنْ حَاجَةٍ.» (الغیبة للنعمانی،ص141)

بر اساس این روایت، تمییز گمراهان یکی از لایه‌های پنهان ماجرای غیبت است به صورتی که در نهایت دو جبهه حق با باطل رو در روی یکدیگر قرار می‌گیرند. در این شرایط است که روز به روز به ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه نزدیک‌تر می‌شویم.

اما تمییز و تمحیص دو مفهومی هستند که کاربردی قرآنی دارند و دارای وجه تفاوت‌هایی نسبت به یکدیگر هستند. تمییز به معنای یکی را بر دیگری ترجیح دادن است. (مفردات، ج1، ص73؛ بستانی، ج1، ص885) و نیز به معنای فصل و جدا کردن گفته‌اند. در آیه «تَکادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ کُلَّما أُلْقِیَ فِیها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیر»؛ یعنی نزدیک است که از خشم شکافته شود، هر بار که گروهى در آن افکنده شوند، نگاهبانان آن از ایشان پرسند: «مگر شما را هشداردهنده‌‏اى نیامد؟» تمییز در اینجا جدا شدن و تمیّز از غیظ تکّه تکّه شدن از خشم است‏ (قرشی: ج‏6، 325)  دربار? تمییز در آیه 179 سور? آل‌عمران می‌خوانیم «ما کانَ اللَّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنینَ عَلى‏ ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّى یَمیزَ الْخَبیثَ مِنَ الطَّیِّب‏ ...»؛ یعنی خدا بر آن نیست که مؤمنان را به این [حالى‏] که شما بر آن هستید، واگذارد، تا آنکه پلید را از پاک جدا (تمییز) کند.»

تمحیص از ماد? محَصَ به معنای خالص کردن و تنقیه شیء است و مَحَصّه، مَحصاً یعنی خالص کردن از هر عیب. راغب با استناد به آیاتی از قرآن، معنای دیگری برای تمحیص به کار برده که همان تزکیه است. به استناد به آیات 141 و 154 سوره آل‌عمران می‌کند: وَلِیُمَحِّصَ‏ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا- (آل‌عمران141) و وَ لِیُمَحِّصَ ما فِی قُلُوبِکُمْ‏- (آل‌عمران154). پس‏ تَمْحِیص‏ اینجا مانند تزکیه که تطهر است و از اینگونه الفاظ در دعا گفته می‌شود: «اللَّهُمَ‏ مَحِّصْ‏ عَنَّا ذُنُوبَنَا».

با توجه به آنچه بررسی شد، تمییز امری بیرونی است که بین دو گروه صورت می‎گیرد؛ خواه مثبت و خواه منفی و تمحیص امری درونی است که در بین گروه خاص شکل می‎گیرد. در آیات قرآن، تمییز بین گروه حق و باطل و تمحیص در بین افراد مثبت صورت می‎گیرد. نکته جالب توجه این است که این دو مفهوم در آیات و احادیث کارکرد زیادی در موضوع آخرالزمان دارند. 

بر این اساس، امیرالمؤمنین علیه‌السلام یکی از حکمت‌های دوران غیبت را «تَمْیِیزاً لِأَهْلِ الضَّلَالَةِ» یا تمییز (اهل هدایت) از گمراهی معرفی کرد تا به این ترتیب، صف‌بندی‌ها مشخص شود.






تاریخ : شنبه 100/7/17 | 10:43 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

داستان انتساب ضامن آهو به امام رضا (ع)

 

باشگاه خبرنگاران/ ضامن آهو یکی از القابی است که مردم به امام هشتم شیعیان حضرت رضا (ع) نسبت داده اند.

داستان لقب ضامن آهو بودن امام رضا (ع) برای ما شیعیان از کودکی این چنین بیان شده است که صیادی در بیابانی قصد شکار آهویی می‌کند و آهو شکارچی را مسافت قابل توجهی به دنبال خود می‌دواند و عاقبت خود را به دامن امام رضا (ع) که اتفاقاً در آن حوالی حضور داشتند، می‌اندازد.

صیاد برای گرفتن آهو با ممانعت حضرت رضا علیه السلام مواجه می‌شود؛ ولی صیاد، چون آهو را صید و حق شرعی خود می‌دانست، در مطالبه و استرداد آهو پافشاری می‌کند. امام حاضر می‌شود مبلغی بیشتر از بهای آهو، به شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد کند. اما شکارچی نمی‌پذیرد.

نقل شده است که آهو به امام می‌فهماند که فرزندانش در انتظار او برای نوشیدن شیر هستند. امام رضا علیه السلام هم ضمانت آهو را نزد شکارچی می‌کنند و می‌فرمایند: فرزندان آهو در انتظار او هستند تا مادرشان بازگردد. من ضامن آهو خواهم شد که پس از شیر دادن به فرزندان خود بازخواهد گشت. امام نزد شکارچی گروگان می‌ماند تا آهو بازگردد. آهو می‌رود و به سرعت باز می گردد و خود را تسلیم شکارچی می‌کند.

شکارچی که این وفای به عهد را می‌بیند، منقلب می‌گردد و آنگاه متوجه می‌شود که گروگان او، علی بن موسی الرضا است. بدیهی است فوراً آهو را آزاد می‌کند و خود را به دست و پای حضرت می‌اندازد و عذر می‌خواهد و پوزش می‌طلبد. حضرت نیز مبلغ قابل توجهی به او می‌دهد و تعهد شفاعت او را در قیامت نزد جدش می‌کند و صیاد را خوشدل روانه می‌سازد.

اما این داستان به این شکل درمنابع شیعه وجود ندارد و شبیه به نقلی که در میان عامه‌ مردم مطرح است، در معجزاتی که منسوب به رسول خداصلی الله و علیه وآله، امام سجاد و امام صادق علیه السلام است نیز وجود دارد.

شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا علیه السلام این حادثه را چنین نقل می‌کند:

«ابوالفضل محمّد بن احمد بن اسماعیل سلیطی گفت: از حاکم رازی، دوست ابی جعفر عتبی شنیدم که می‌گفت مرا ابو جعفر به عنوان پیک پیش ابو منصور بن عبد الرزاق فرستاد، روز پنج‌شنبه برای زیارت امام رضا علیه السلام از او اجازه خواستم. او در پاسخ به من گفت آنچه دربار? این مشهد (مرقد امام رضا) برای من اتفاق افتاده، برای شما نقل می‌کنم: در روزگار جوانی، نظر خوشی به طرفداران این مشهد نداشتم و در راه، به غارت زائران می‌پرداختم، لباس‌ها، خرجی، نامه‌ها و حواله‌هایشان را به زور از آنان می‌ستاندم. روزی به شکار بیرون رفتم و یوزپلنگی را به دنبال آهویی روانه کردم. یوزپلنگ همچنان به دنبال آهو می‌دوید تا به ناچار، آهو به کنار دیواری پناه برد و ایستاد. یوزپلنگ هم در مقابل او ایستاد، ولی به او نزدیک نمی‌شد.

هرچه کوشش کردم که یوزپلنگ به آهو نزدیک شود، به سمت آهو نمی‌رفت و از جای خود تکان نمی‌خورد، ولی هر وقت که آهو از جای خود (کنار دیوار) دور می‌شد، یوزپلنگ هم او را دنبال می‌کرد؛ اما همین که به دیوار پناه می‌برد، یوزپلنگ باز می‌گشت تا آن که آهو به سوراخ لانه مانندی، در دیوار آن مزار داخل شد. من وارد رباط شدم، پرسیدم: آهویی که هم اکنون وارد رباط شد، کجا است؟ گفتند: آهویی ندیدیم.

آن وقت، به همان جایی که آهو داخلش شده بود آمدم و فضولات آهو را دیدم، ولی خود آهو را ندیدم. پس با خدای تعالی پیمان بستم که از آن پس زائران را نیازارم و جز از راه خوبی و خوشی با آنان رفتار نکنم. از آن پس، هر گاه که کار دشواری به من روی می‌آورد و مشکلی در زندگی پیدا می‌کردم، بدین مشهد پناه می‌آوردم و آن را زیارت و از خدای تعالی در آن جا حاجت خویش را مسئلت می‌کردم و خداوند نیاز مرا بر طرف می‌کرد. من از خدا خواستم که پسری به من عنایت فرماید. خدا پسری به من مرحمت فرمود، و چون آن پسر بچه به حد بلوغ رسید، کشته شد؛ من دوباره به مشهد برگشتم و از خدا مسئلت کردم که پسری به من عطا فرماید و خداوند پسر دیگری به من ارزانی فرمود. هیچ گاه از خدای تبارک و تعالی در آن جا حاجتی نخواستم، مگر آن که حق تعالی آن حاجت را برآورد و این چیزی است از جمله برکات این مشهد (سلام الله علی ساکنه) که بر شخص من آشکار شد و برای خودم روی داد.»






تاریخ : چهارشنبه 100/7/14 | 9:13 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()

علت اصلی عدم دفن پیکر امام حسن در کنار پیامبر اکرم (ص)

 

برنا/دبیست و هشتم صفر یا هفتم صفر شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام است که در این نوشتار به این سؤال پاسخ خواهیم داد که: «چرا دشمنان امام حسن ـ علیه السلام ـ اجازه ندادند که بدن مبارک آن حضرت بعد از شهادت کنار مرقد پیامبر (ص) دفن شود؟»

یکی از امامان معصوم و نوه‌ بزرگ پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ حضرت امام حسن مجتبی است که مورد ظلم بنی امیه و دیگر دشمنان واقع شده و با زهر کینه به شهادت رسیده و بعد از شهادت نیز، جنازه مطهر آن حضرت مورد حمله و تیرباران واقع شد. این دشمنان چه کسانی بودند؟ و چرا با امام حسن مجتبی که به گفته پیامبر سید جوانان اهل بهشت بود این گونه برخورد کردند؟ و هدفشان چه بود؟

به گفته مورخین یکی از افرادی که در آزار و اذیت امام حسن ـ علیه السلام ـ، چه در حال حیات و چه بعد از شهادت آن حضرت نقش مؤثری داشت، معاویه پسر ابی سفیان است. او از طرف امام حسن برای آینده‌ی بنی امیه احساس خطر می‌کرد و سرانجام با دروغ و تزویر جَعده- که همسر امام حسن بود- را وادار کرد که آن حضرت را به شهادت برساند. فرد دیگری که عداوت بسیاری با امام حسن داشت و حتی در جلوگیری از دفن جنازه‌ی ایشان در کنار مرقد پیامبر نقش مؤثری داشت؛ مروان پسر حکم بود. همان کسی که پیامبر او و پدرش را به خاطر کار‌های خلاف و دشمنی‌هایشان نسبت به اسلام از مدینه بیرون کرده بود و عمر و ابوبکر از رفع تبعید آن‌ها امتناع کرده بودند، اما عثمان در زمان خلافتش آن‌ها را به شهر آورد و مروان را داماد خود کرد. مروان نسبت به خاندان پیامبر بغض و کینه شدیدی داشت و هیچ زمانی از آزار و اذیت اهل بیت دریغ نمی‌کرد.

چنانکه می‌دانید مسلمان شدن بنی امیه و آل ابی‌سفیان از روی ناچاری بود و آن‌ها زمانی مسلمان شدند که اسلام قدرت حاکم شده بود و آن‌ها برای حفظ جان خود اسلام آوردند؛ از این رو آن‌ها هیچ وقت با خلوص نیّت مسلمان نشدند و از هر فرصتی برای ضربه زدن به اسلام استفاده می‌کردند.

آن‌ها به گفته‌های پیامبر و دستورات حضرت اعتنایی نداشتند. در جریان دفن امام حسن ـ علیه السلام ـ وقتی که ابوسعید خدری (از اصحاب پیامبر) به مروان گفت: آیا از دفن حسن در کنار جدش ممانعت می‌کنی در حالی که رسول خدا او را سید جوانان اهل بهشت نامید؛ مروان با تمسخر به او گفت: اگر امثال تو حدیث پیامبر را روایت نمی‌کردند ضایع شده و از بین می‌رفت.با توجه به روایت می‌فهمیم که مروان و امثال او چقدر به اسلام پای بند بودند! و حتی سعی داشتند احادیث و سفارشات پیامبر گفته نشود و مردم آن‌ها را فراموش کنند. بنی امیه از اسلام بعنوان سپری برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کردند.

دلیل دیگری که در رابطه با جلوگیری مروان از دفن امام حسن ـ علیه السلام ـ گفته شده این است که، چون مروان آن زمان از حکومت مدینه عزل شده بود با این اقدام می‌خواست معاویه را از خودش راضی کند و به این وسیله، خوش خدمتی خود را به معاویه نشان دهد و دوباره به حکومت مدینه برسد و به همین خاطر بعد از اینکه از دفن امام جلوگیری کرد آنرا با آب و تاب برای معاویه گزارش کرد. فرد دیگری که در جلوگیری از دفن امام در کنار مرقد پیامبر نقش داشت عایشه دختر ابی بکر و همسر پیامبر بود که به تحریک مروان و همچنین به خاطر عداوتی که از امام علی ـ علیه السلام ـ و فرزندان آن حضرت داشت از دفن امام در روضه‌ی پیامبر جلوگیری کرد. مروان به عنوان سردمدار این فتنه می‌گفت که چرا عثمان باید بیرون مدینه دفن شود و حسن ـ علیه السلام ـ در کنار پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در این میان نیز آل امیه و آل ابی‌سفیان و فرزندان عثمان با او همصدا شدند و از این کار جلوگیری کردند. عایشه نیز به فرزندان امام علی ـ علیه السلام ـ مخصوصاً به امام حسن ـ علیه السلام ـ بدبین بود و نسبت به او کینه داشت.

عایشه در جریان دفن امام حسن ـ علیه السلام ـ گفت: می‌خواهید کسی را که من دوست ندارم به خانه‌ی من داخل کنید. البته ادعای عایشه هم مانند ادعای سایرین بهانه بود؛ چون عایشه از خانه پیامبر سهم کمی داشت و نمی‌توانست ادعا کند که خانه همه‌اش مال اوست، اما چون از حضرت علی ـ علیه السلام ـ و فرزندان آن حضرت به خاطر وقایعی که پیش از این جریان اتفاق افتاده بود کینه و عداوت داشت با این بهانه از دفن امام جلوگیری کرد.

هدف دیگری که مخالفین از این اقدام خود داشتند همانا دور کردن خاندان پیامبر از ایشان و جایگزینی وابستگان خود به عنوان نزدیکان پیامبر بود که البته در رسیدن به این هدف توفیق چندانی نیافتند.






تاریخ : چهارشنبه 100/7/14 | 9:2 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.