برگی از تاریخ/ ناگفتههایی از سرگذشت قدیمیترین سنگ مرقد امام رضا (ع)
خراسان/ حرم مطهر رضوی، افزون بر جاذبه معنویای که سالانه میلیونها ارادتمند را از اقصینقاط عالم به سوی آن میکشاند، گنجینهای ارزشمند از میراث هنر اسلامی است؛ گنجینهای که شاید بسیاری از ما، اطلاع چندانی درباره آن نداشتهباشیم؛ گنجینهای که طی تاریخ هزار و 200 ساله حرم مطهر امام رضا (ع)، به تدریج در آن گردآمده و نه فقط یادگار هنر ظریف و قابل ستایش هنرمندان مسلمان ایرانی است، بلکه نمایی جذاب و خیرهکننده از حجم ارادت و علاقه به ساحت قدسی ثامنالحجج (ع) را هم پیشِ روی اهل فن و علاقهمند به هنر قرار میدهد. بنابراین، صحبت درباره میراث تاریخی حرم مطهر، تنها مرور یک سرگذشت و حکایت یک تاریخ صِرْف نیست، بلکه باید آن را روایت گویا و در دسترس، از عظمت و قدمت موضوع ارادت و علاقه به آستان مقدس رضوی در میان مسلمانان و به ویژه ایرانیان بدانیم. امروز، در یکی از روزهای دهه مبارک «کرامت»، میخواهم برایتان درباره یکی از اشیای تاریخی موجود در موزهحرم مطهر امام رضا (ع) صحبت کنم؛ بحث امروز ما درباره سنگ مزاری است که در میان همه علاقهمندان به آن حضرت، شهرتی خاص دارد و بسیارند کسانی که از باب عشق و ارادت، نسخهای مینیاتوری از آن را در منزل یا محل کارشان نگه میدارند؛ سنگی زیبا و حجاری شده در سال 516 ق/ 501 ش که در میان عموم مردم، با عنوان قدیمیترین سنگ مزار حضرت ثامنالحجج (ع) شناخته میشود و از اعتبار و احترام ویژهای برخوردار است.
یک مقدمه تاریخی
قبل از ورود به بحث شیرینمان درباره این سنگ ارزشمند، باید اندکی درباره دوران ساخت آن صحبت کنیم؛ یعنی اوایل قرن ششم هجری قمری؛ دورهای که در آن، عصر طلایی حکومت سلجوقیان رو به پایان است و ساختار قبیلهای حاکم بر این دودمان، باعث شده که در هر گوشه و کناری، یکی از وابستگان به دربار سلجوقی، علم طغیان بردارد و ادعای سلطنت کند. در این برهه، سلطان سنجر سلجوقی که نامش به یادگار روی «کاشیهای سنجری» حرم مطهر امام رضا (ع) باقیمانده، بر خراسان و نواحی شرقی ایران حکومت میکرد و گروهی از اُمرای محلی و حُکّام مناطق مختلف، در رکابش حضور داشتند. یکی از خاندانهایی که در کنار سلطان سنجر حضوری فعال داشت، «آلکاکویه» شیعهمذهب بود؛ دودمانی با اصالت دیلمی (منسوب به دیلمان، جایی در گیلان امروزی) که دستکم از سال 398 ق / 386 ش تا روزگار مورد بحث ما، با قدرت و ضعف، در نقاط مختلف ایران حکومت کرده و البته، زیر بیرق خاندانهای قدرتمندتر از خود، مانند آلبویه و سلجوقیان، روزگار گذراندهبود.
طبق گزارشی که ابناثیر در کتاب «الکامل» آوردهاست، در روزگار مدنظر ما، یعنی در حدود سال 510 ق / 495 ش، یکی از اُمرای دودمان آلکاکویه به نام عضدالدین فرامرز بن علی، برای نخستین بار، بعد از هجوم مهاجمان به شهر مشهد، اولین بارو و استحکامات دفاعی را در اطراف شهر بنا کرد. زمان اتمام این بنا را مصادف با لشکرکشی سلطان سنجر سلجوقی برای سرکوب شورشیان شمال شرق خراسان در سال 516 ق / 501 ش و اردو زدن سپاه وی در منطقه «طُرُق» مشهد دانستهاند. سنگ مدنظر ما، درست در همین زمان، وارد تاریخ میشود؛ سنگی مرمرین، از گونه مشهور به «صابونی» که روی آن این جملات، به خط کوفی، قابل خواندن است: «امر بعمارت مشهدالرضوی ... المذنب الفقیر الی رحمة ا... ابوالقاسم احمد بن علی بن احمد علوی الحسینی تقبّلا... منه.» لابد از خودتان میپرسید که نوشته روی این سنگ، چه ربطی به آلکاکویه و وقایع آن دوره تاریخی دارد و اصلاً چرا درباره آنها مطالبی را به عنوان مقدمه، بیان کردیم؟
راز سر به مهر سنگ مزار
ارتباط میان این دو موضوع، کشفی بود که طی چند دهه اخیر و با همت بزرگانی مانند زندهیاد ایرج افشار و البته محققان برجسته حوزه تاریخ مشهد، مانند مهدی سیدی میسّر شد و پرده از راز این سنگ زیبا و تاریخی برداشت. شاید جالب باشد که بدانید در متون تاریخی و سفرنامهها، تا 60، 70 سال قبل، اثری از این سنگ و گزارشی درباره آن، وجود ندارد و ظاهراً این سنگ باارزش را، با توجه به محتوای متن حکاکی شده روی آن، حدود 70 سال قبل، از تهران به موزه آستانقدس رضوی منتقل کردند. با این وصف، آیا میتوان این سنگ را، سنگی دانست که بر مزار امام رضا (ع) قرار داشتهاست؟ اگر این مسئله را بپذیریم، قطعاً سنگ مذکور قدیمیترین سنگ مرقد مطهر ثامنالحجج (ع) نیست و با توجه به فعالیتهای عمرانی در قرنهای چهارم و پنجم هجری در حرم مطهر، اصلا بعید به نظر نمیرسد که سنگ مرقد مطهر، چند باری مرمت یا تعویض شدهباشد. اما نکتهای که باعث شد برخی مورخان و محققان، در نوع گزارش خود درباره سنگ صابونی حکاکی شده در سال 516 ق تجدید نظر کنند، شباهت کمنظیر آن به سنگ قدمگاه امام رضا (ع) در «فراشا»ی یزد بود؛ خصوصاً اینکه هر دو سنگ، توسط شخصی به نام «احمد بن علی مره» حکاکی شده که به احتمال زیاد، هنرمندی از اهالی یزد بودهاست. سنگ موجود در «فراشا» را با دستور گرشاسب بن علی بن فرامرز که برادر عضدالدین فرامرز بن علی است، در سال 512 ق / 497 ش ساخته و در قدمگاه امام رضا (ع)، واقع در همان منطقه فراشا نصب کردهاند. جنس این سنگ با سنگی که در موزه آستانقدس نگهداری میشود، یکی است.
به همین دلیل، برخی مورخان و محققان بر این باورند که سنگ مرقد موجود در موزه آستانقدس رضوی که با عنوان قدیمیترین سنگ مزار روضه منوّره امام رضا (ع) شناخته میشود، در واقع سنگی متعلق به یکی از بناهای موسوم به قدمگاه و مشهور به محل اقامت یا عبادت حضرت ثامنالحجج (ع) در نواحی اطراف یزد است که در دوران امارت آلکاکویه شیعیمذهب بر این مناطق، با دستور و سفارش آنها، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، ساخته و در مکانهای مورد اشاره نصب شدهاست.
دیدگاهی متفاوت
اما در این بین، نظر دیگری هم وجود دارد که باید به آن توجه داشت؛ اینکه اگر گزارش منحصر به فرد «ابناثیر» را که مورخی شناخته شده و عموماً مورد اعتماد است، درباره فعالیتهای عمرانی عضدالدین فرامرز بن علی درست بدانیم، باید بگوییم که همزمان با این فعالیتها، برادر او هم در یزد به ساخت و تجهیز اماکن منسوب به اقامتگاه یا عبادتگاه امام رضا (ع) پرداخته و سنگهایی یک شکل را برای تزیین آنها سفارش دادهاست. اینکه قبول کنیم سنگ موجود در موزه آستانقدس رضوی، در همان زمان و برای نصب شدن در روضه منورّه آن امام همام در شهر مشهد، توسط فردی به نام احمد بن علی علوی – که مرحوم ایرج افشار وی را از سادات عریضی یزد میداند - سفارش داده و در سال 516 ق، در حرم مطهر نصب شدهاست، چندان دور از ذهن نیست و نمیتوان نسبت به صحت چنین روایتی نیز، علیرغم دیدگاه برخی کارشناسان این عرصه، بیتفاوت ماند. با این حال، نکتهای که نباید از یاد ببریم، این است که سنگ تاریخی و ارزشمند مشهور به قدیمیترین سنگ مرقد مطهر امام رضا (ع)، خواه برای حرم مطهر آن حضرت ساخته و خواه برای نصب در محل عبادت یا قدمگاه ثامنالحجج (ع) حکاکی شده باشد، منسوب به وجود مقدس امام هشتم (ع) است و همین انتساب، برای کسانی که نمونههای مینیاتوری آن را از باب ارادت و عشق به امام (ع) تهیه و نگهداری میکنند، کافی است.