گردشگری/ با ترسناکترین جاذبههای ایران آشنا شوید
خراسان/ سیری در چند جاذبه گردشگری ناشناخته مانند قلعه آدمخوار، کلبه وحشت، باغ سنگی و ... که شاخهای جدید در صنعت گردشگری محسوب میشوند
امروزه دیگر کارکرد سفر به حوزههای مفرح بودن، جذابیت و ایجاد بستری برای آرامش و ... محدود نمیشود. همسو با افزایش سفر، تنوع آن، خواستهها و علایق مسافران هم تغییر یافته و به مرور زمان، انگیزههای جدید و گاه جذابی جایگزین انگیزههای پیشین شده است. آیا تا به حال نام گردشگری سیاه به گوشتان خورده است؟! گاهی به جای تفریح، هیجان، آرامش و ... ترس، عبرت، هیجان، کنجکاوی، اندوه و ... چاشنی سفر گردشگرانی است که میخواهند نوع متفاوتی از سفر را تجربه کنند. توریسم سیاه که با نامهایی همچونBlack Tourism» » یا Grief tourism»» هم شناخته میشود، در برگیرنده بخشی از صنعت گردشگری است که مسافران را به بازدید مکانهای تاریخی میبرد که در گذشته با فجایع طبیعی، مرگ و تراژدیهای انسانی در ارتباط بودهاند، اما این شاخه جدید در صنعت گردشگری تا چه حد در ایران شناخته شده و ظرفیتهای کشورمان برای گردشگری سیاه چیست؟ در پرونده امروز زندگیسلام میخواهیم ظرفیتهای گردشگری سیاه در ایران را بشناسیم.
گردشگری سیاه، مغفولمانده در ایران
صنعت توریسم و گردشگری در حوزههای مختلفی مشغول فعالیت است، حوزههایی که شاید همه بخشهای آن، چندان هم شناخته شده نباشند. «گردشگری سیاه» حوزهای است که دست بر قضا، تنوع جالب توجهی داشته و در کشورهای اروپایی طرفداران خودش را دارد اما به طور کلی در ایران چیزی به نام گردشگریسیاه کمتر شناخته شده است. ولی بسترهای شکلگیری برخی شاخههای آن مانند گردشگری مصیبت بهدلیل وجود مناطق زلزلهخیز، گردشگری ترسناک در مناطقی که تاریخچه مرموزی دارند و ... وجود دارد. البته همواره افرادی هستند که مثلا برای دیدن مناطق زلزلهزده سفر میکنند، ولی این اتفاق در سطح وسیعی که بتوان از آن بهعنوان گردشگری سیاه در ایران نام برد، رخ نمیدهد. متأسفانه هنوز گردشگری سیاه در ایران مورد مطالعه اقتصادی هم قرار نگرفته است. حتی آمار اقتصادی دقیقی هم از سوی مراکز و سازمانهای دولتی یا خصوصی درباره آمار بازدیدکنندگان، میزان درآمد این مناطق یا توسعه اقتصادی آنها ارائه نشده است.
زندان قصر در تهران
قبل از انقلاب اسلامی، رژیم شاه بیش از 10 هزار زندانی را در زندان قصر اسیر کرده بود. بعد از پیروزی انقلاب این زندان تا سال 1383 باز بود و بعد از آن بسته شد و امروزه دیگر زندانی در آن نگهداری نمیشود و تبدیل به باغ موزه قصر شده است. این زندان خاطرات زیادی را در دل خود ثبت کرده از جمله این که نخستین اعتصاب غذا در زندان قصر در سال 1310 مقارن با اوجگیری خفقان سیاسی در کشور رخ داد. یکی از زندانیان به علت بیتوجهی زندان بانان دچار بیماری شد و درگذشت، بعد از آن بود که عدهای از زندانیان اعتصاب غذا کردند که طی آن زندان انفرادی و محدودیت برای مدتی از بین رفت. قتل تیمورتاش، سردار اسعد بختیاری و اعدام علیمردانخان بختیاری و ماجرای بازداشت 53 نفر از رخدادهای مهم زندان قصر قجر در دوره پهلوی اول است. از جمله رخدادهای مهم دوره پهلوی دوم میتوان به شورش زندانیان در قصر و فرار سران حزب توده اشاره کرد. در دهههای 20 و 30 در زندان قصر شورشی رخ میدهد و عدهای از زندانیان عمومی هم به دنبال ورود متفقین به ایران عفو میخورند و آزاد میشوند. ماجرای فرار سران حزب توده از زندان، بازداشت فداییان اسلام در این زندان به وقوع پیوسته است. نویسندگان و شاعرانی هم مانند علیمحمد افغانی، احمد شاملو، مهدی اخوانثالث و ... روزی در این مکان زندانی بودهاند.
قلعه آدمخوار در اردبیل
باورهای عامیانه درباره «بوینی یوغون» که به نام قلعه آدمخوار ایران معروف است، میگوید که این قلعه در گذشته آدمها را میبلعیده و هر کس به آن وارد می شده، دیگر باز نمیگشته! اما برخلاف باور مردم، کارشناسها دلیل این موضوع را دیوارهای 300 متری آن اعلام کردند و به این نتیجه رسیدند هیچکسی نمیتوانسته از آن دیوارها بالا بیاید و خودش را نجات دهد. افرادی که از دیوار قلعه بالا میرفتند به پایین پرت میشدند و بعد از چند روز گرسنگی و تشنگی میمردند. این قلعه بیشتر از سه هزار سال قدمت دارد و در آن اشیایی پیدا شده که متعلق به چهار هزار و 500 سال پیش است.
باغ سنگی در سیرجان
شاید دیدن باغی با میوههای سنگی، عجیب یا ترسناک باشد! اما این باغ واقعا وجود دارد و در کشور خودمان و شهر سیرجان واقع شده است. سراسر این باغ درختهای خشکیدهای وجود دارد که سنگهایی از شاخه هایش آویزان و در منطقهای بیابانی قرار گرفته است. به گفته عدهای صاحب این باغ که درویش خان نام داشته و شخصی کر و لال بوده است به دلیل اصلاح اراضی در سال 1340 زمینهایش را از دست میدهد. او برای نشان دادن اعتراضش درختهای خشکیدهای در زمین میکارد و از آنها سنگهای بزرگی آویزان میکند که امروزه به یک منطقه گردشگری تبدیل شده است.
ارگ زلزلهزده بم در کرمان
زمینلرزهای به شدت 6?6 ریشتر، 5 دی 1382 شهر بم و مناطق اطراف آن در شرق استان کرمان را لرزاند و طبق آمار رسمی این زمینلرزه 50 هزار قربانی، 30 هزار مجروح و بیش از صد هزار نفر بیخانمان به جا گذاشت. در اثر این حادثه 90 درصد از سازههای شهر بم به کلی تخریب شدند و ارگ بم با 2500 سال قدمت بزرگ ترین سازه گلی جهان تا حد زیادی ویران شد و این در حالی است که ارگ بم بزرگ ترین بنای خشتی جهان است که از لحاظ عظمت و زیبایی با دیوار چین مقایسه میشود. بازدید از ارگ بم نماد مقاومت مردم سخت کوش کویر است که یک جاذبه گردشگری سیاه محسوب میشود.
مثلث برمودای ایران در سمنان
کسانی که به ماجراجویی و سفر علاقه مندند به احتمال زیاد نام ریگ جن را شنیدهاند. این منطقه اسرارآمیز با وسعتی حدود 3800 کیلومتر مربع، در جنوب سمنان قرار دارد. این کویر به دلیل وسعت زیاد و نداشتن چشمه یا چاه آب، در گذشته های دور، محل عبور کاروانها نبوده است، اما راز اعجاب انگیز و ترسناک بودن این کویر چیست؟ محلی های این منطقه، معتقدند که اگر کسی پایش به ریگ جن برسد، بلافاصله ناپدید و توسط ارواح و موجودات ماورایی به قلب ریگ جن فرستاده میشود! و حتی شترهای اهالی کویر هم وقتی به این منطقه می رسند، میایستند و به هیچ عنوان حرکت نمیکنند! «اسون هیدن» کویرنورد معروف در سال 1900 از سفر به این ناحیه اجتناب کرد. «آلفونز گابریل» اتریشی و یک کاوشگر سوئدی قصد داشتند این منطقه را کشف کنند، اما هیچکدام نتوانستند از این بخش از کویر عبور کنند، اما بالاخره در چند سال پیش طلسم ریگ جن شکست و علی پارسا، کویرشناس مقیم آمریکا همراه با گروهش توانست از طول این کویر عبور کند تا ثابت کنند این منطقه «مثلث برمودا»ی ایران نیست! این منطقه بدون هرگونه پوشش گیاهی و جانوری است. شنزارهای گسترده این منطقه و باتلاقهای آن هر انسانی را به وحشت میاندازد. اگر کسی بدون تجهیزات به این منطقه سفر کند، گرفتار گل و لجنهای بیابان می شود و به کسانی میپیوندد که در این بیابان ناپدید شدهاند. مردم محلی اعتقاد دارند که این جا یک منطقه نفرین شده است و هیچ فردی از آن بر نمیگردد. این به دلیل تپههای ماسهای متحرک و باتلاقهای نمک است که همه چیز را به درون خود میکشد.
غار خالو حسین کوهکن در کرمانشاه
حسین کوهکن که او را خالو حسین و فرهاد دوم نامیدهاند، مدتی سوژه رسانهها بود. این مرد عجیب در پاوه یکی از شهرهای استان کرمانشاه زندگی میکند و به این دلیل نام فرهاد دوم را بر او نهادهاند که کارش همانند فرهاد افسانهها و داستانهای کهن فارسی، کندن کوه است! این مرد در طول جنگ ایران و عراق دو پسر خود را از دست داد و وقوع حوادثی تلخ در زندگیاش او را راهی کوهستان کرد تا غم و دردش را با کندن کوه تسکین دهد. با این که خالو حسین یک پای خود را از دست داده ، با یک کلنگ و بیل شروع به تراشیدن صخرهها میکند و 19 سال از عمر خود را برای تراشیدن صخرهها میگذارد و از دل صخرهای سخت و محکم برای خود خانهای مجهز شامل چندین اتاق، حمام ، راهرو و ... میسازد که امروزه میزبان گردشگران داخلی و خارجیهای ماجراجوست. او حتی آرامگاهی هم برای خود ساخته است. ماجرای «خالو حسین کوهکن» نمادی است از غلبه بر معلولیت و پیروزی بر صخرهها و نامهربانیهای زندگی.
کلبه وحشت در گیلان
نام کلبه وحشت انزلی بیشتر از هر چیز با افسانه و داستان آمیخته است اما داستان چیست؟! در جنگل اسرارآمیز هفتدغنان در نزدیکی بندر انزلی کلبهای رمز آلود وجود دارد. یکی از ماجراهایی که باعث شد این کلبه ترسناک شود، اتفاقی است که در سال 1365 افتاد! در این سال، برای اولین بار چهار دانشجوی پسر به این روستا می روند و تصمیم میگیرند که برخلاف تمام حرف و حدیثهایی که راجع به کلبه وحشت شنیده بودند، شب را در این جا بمانند اما دو نفر آنها به دلیل اتفاقی نامعلوم پا به فرار میگذارند و متاسفانه دو نفر دیگری که در آن جا میمانند به سرنوشت غم انگیزتری دچار میشوند. گویا یکی از آنها در همان کلبه از ترس، جان خود را از دست میدهد که دلیل آن هنوز هم مشخص نیست و دیگری که زنده مانده بود، دیوانه میشود. بعد از آن هم ماجرای دخترانی که به کلبه وارد شدند و همگی مردند و قصههایی از این دست که صحت آن جای تردید دارد پا گرفت و نام کلبه وحشت را بر سر زبانها انداخت.