گویشهای بلوچی میناب یکی از غنی ترین گویش های محلی کشور است اما این فرهنگ بومی و محلی به مرور از کانون صحبتهای مردم دور می شود و برخی اصطلاحات این لهجه رو به فراموشی است.
کم تر استانی در کشور یافت می شود که به زبان و گویش محلی شان در آن ها صحبت نشود در گذشته اکثر روستاهای میناب با گویش بلوچی باهم حرف میزنند، اما گویش بلوچی در روستاهای میناب کم کم در حال فراموشی است.
یکی از دلایل فراموشی این گویش محلی را خجالتزدگی افراد بومی بهخاطر گویش محلی در برابر افراد غیربومی دانست و برخی از مردم از این مساله رنج میبرند که روستایی و یا به اصطلاح بیکلاس خوانده شوند و بههمین علت گویش مرکز را بر گویش خود ترجیح میدهند.
بهنظر میرسد از بینرفتن آثار باستانی همانقدر تاسف برانگیز است که نابودشدن یک گویش یا زبان خاص، زیرا پیامد منسوخشدن این گویشها، از بین رفتن تاریخ و فرهنگ شفاهی، قصهها، ضربالمثلها، خاطرات است.
از بین رفتن واژگان و گویشهای محلی، ورود تکنولوژی و افراد غیربومی به منطقه دانست و بسیاری از واژگان غیربومی را از این طریق وارد گویش محلی خود میکنیم.
والدین در مرگ گویش محلی بیتقصیر نیستند، پدر و مادرها امروزی به جای این که فرهنگ و این زبان مادری گذشته را برای نسل های بعدحفظ کنند متاسفانه کودکان رومجبوربه یادگیری غیرزبان مادری شان می کنند.
آموزش در مدارس بر اساس زبان معیار است فرایند طولانی آموزش و گذران دوران مختلف تحصیلی، مجال و زمینه پرداختن نسل جوان به گویش محلی را ایجاد نمیکند و این امر، در کمرنگ شدن و به فراموشی سپردن گویشهای محلی و تقویت لهجهای رسمی تاثیر زیاد دارد.
فقدان زمینه کار در روستاها و الزام حضور افراد تحصیلکرده و آموزش دیده در سطح شهرها و ارتباط آنان با افراد غیر محلی، موجب گرایش به زبان مشترک و معیار میشود و تمرین نکردن گویشهای محلی، زمینه فراموشی آنها را بهوجود میآورد.
دگرگونی فرهنگی و تحولات سیاسی که در دهههای اخیر، موجب گسست نسلی شده است و تغییرات اساسی در باورهای فرهنگی ایجاد کرده و با تاثیرپذیری از فرهنگهای برونمرزی و دورنمرزی، ذائقه نسل جوان را به سمت پرهیز از گویشها و لهجههای محلی و فرهنگ بومی سوق داده است.