سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی در روستا رسم خوشایندی است. کوچه های خاکی و در هم گره خورده، خانه هایی از خشت و گل با درهای چوبی قدیمی، انگار که به زندگی روستا چهره ای شاعرانه بخشیده. دستان پینه بسته پیرمرد روستایی نیز حکایت پیوند کار و تلاش با زندگی روستایی است.

    زندگی روستایی آرام و آهسته پیش می رود. زندگی روستا هنوز هم خالی از سر و صداست و فرسوده شدن از سختی ها و هیاهوی زندگی شهرنشینی غایب همیشگی آن. در روستاست که شادی ها و غم ها تقسیم می شوند. آدم های روستا به هم نزدیک ترند و آنجاست که همسایه از حال همسایه خبر دارد.

    آدم هایی که همیشه در جستجوی زندگی آرام و به دور از ازدحام شهرها هستند، تصویری شاعرانه از روستا در ذهن خود دارند و برای همین است که خیلی وقت ها می گویند خوشا به حالت ای روستایی. روستایی خبر از بوق های پی?درپی ماشین ها و هیاهوی شهرنشینی ندارد.

    زندگی شهری اما نقطه مقابل روستاست و گذران زمان در شهر خود قصه ای متفاوت از روستا دارد. زندگی شهری مهارت و فوت و فن خاص خود را طلب می کند. در شهرها انگار پایانی برای سر و صدا و هیاهو نیست. صدای خیابان ها، ماشین ها و آدم ها آنقدر آزاردهنده است که گاهی به سرت می زند همه چیز را رها کنی و به کنجی دنج پناه ببری، البته اگر بتوان در شهرها جایی این چنین یافت. زندگی شهری، زندگی آرام و بی دغدغه ای نیست.

    آدم ها در شهرها هر روز بی تفاوت از کنار یکدیگر می گذرند. ارتباط ها در شهرها جزیی اند و زود گذر. آدم ها نسبت به هم بی تفاوتند و غرق شدن در شلوغی و هیاهوی شهرها مرگ صمیمیت ها و عاطفه هاست. شهر انگار که دنیای بیگانه هاست.

 






تاریخ : جمعه 99/1/22 | 6:41 عصر | نویسنده : اسحق رنجبری | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.