علاقهمندي ها
+
دلتنگم…
براے تو که آن سوي شهري،
شهري به وسعت عشق،
به وسعت بي نهايت
وبه امتداد کلمه!
شهري که به قول سهراب،
پنجره هايش رو به تجلي باز است.
و
تو هنوزهم،تنها دليل بودنِ من،هستي....
ازاستاد#جواد_تبريزي
شاخه ي عشق
ديروز 6:18 عصر
+
يه بار سرکلاس يکي ازدانشجوها از #استاد_تبريزي، درمورد روز عشق پرسدند واستاد جملاتي به اين مضمون گفتند:
روز عشق روزي است که به معشوقمان و کسي که عاشقانه دوستش داريم هديه ميدهيم چه هديهاي بالاتر و فراتر از آگاهي؛ پا را فراتر از قلب هاي کوچکِ قرمز و خرس هاي عروسکي بگذاريم و براي تداوم عشقمان نحوه درست "ارتباط" را بياموزيم.
وعشق هرچه قدرپايه هاي شناختيش عميقترباشد،تداومش بيشتروماندگارترمي شود.
شاخه ي عشق
ديروز 6:17 عصر
+
ميان من و ديدار تو
پلي ست از غروب خاطره ها
تا طلوع آرزوها
ومن همچنان ايستاده ام بر لبه ي تاريک فاصله ها حکايت شبهاي بي تو بودن را
با چه کسي بگويم
اي قصه گوي هزار رو يک شب من .....
عارفانه هاي يک دوست
03/12/23
+
ميان ما وشما عهد درازل رفته است
هزارسال برآيد همان نخستيني.
سعدي
شاخه ي عشق
03/11/27
+
گاهي ميان ماندن ورفتن ناگزير مي شوم،
پا مي گذارم روي دلم مي روم،ولي
دل داد مي زند،ديوانه! من جامانده ام.
#جواد_تبريزي.
حرف هاي ما هنوز ناتمام تا نگاه مي کني وقت رفتن است........
دوستان عازم يه سفرعلمي خارجي هستم،
هميشه به يادتون خواهم بود،
تاسلامي دوباره ونو،خدا نگهدارتان.......
#جواد_تبريزي.
شاخه ي عشق
03/11/27
جناب دکتر تبريزي، هرکجاباشيد خدا يارتون،حضورشما تواينجابراي ماجوونا هميشه اميدميده،هيچ وقت فراموش نمي کنم وقتي که پشت سدکنکور بودم اينجا اومدم،چقدبرام انرژي مثبت واميد مي داديد،
دکترجان،في امان الله،من شايد استادي مثل شما که همه جانبه نگرباشه نديده ام ياکمتر ديده ام،به اميدديداردوباره،وجودشما براي ما عزيزوباارزش هستش.
+
*بِه نامِ صاحِبِ سَلام*
دو سه قَدم مانده به *صُبح*
مَن چرا دلم *خواب شُده*
نَه *غَزل* مي خواند
نَه دلم صَبر زيادي دارد
بِه گمان دِل مَن
در *قَفَس خود* گرفتار شُده
با *قَلَم* دلنوازي مي کند
اما بيمار شُده
*ساده بود و ديگران*
خنده بحالش کَردند*
بِه گمانم، وقتِ، سَحر است*
که *هُوشيار* شُده
#يک_فنجان_آرامش
#عليرضا_عبدي_املشي
#فروردين_1402

my writings
03/10/14